صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

فشار یقه سفیدها/ درباره یک فساد اقتصادی افشاگری خواهم کرد/ بازخواست وزیر به علت قرار با نماینده/ ماجرای نقش برخی نمایندگان در پرونده سه هزار میلیاردی

۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۰۱:۰۱
کد خبر: ۳۶۴۲۸۴
دسته بندی‌: سیاست ، مجلس و دولت
عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی که چهار سال رئیس کمیسیون اصل نود هم بوده است می‌گوید درباه یک پرونده فساد اقتصادی مطالب و اسنادی دارد که به موقع درباره آن حرف خواهد زد. البته از فشار یقه سفیدها، پرونده بانک زنجانی، نقش برخی نمایندگان در پرونده سه هزار میلیاردی، بازخواست وزیر به علت قرار با نماینده، سند زدن معدن برای خانواده و... هم سخن گفت.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، دکتری حقوق دارد اما همکارانش او را «سردار» خطاب می‌کنند. می‌گوید همه می‌توانند «دکتر» بشوند اما سردار شدن سخت است. می‌گوید برای مبارزه با فساد سر نترس لازم است و حتی چندین بار خود در کسوت رئیس کمیسیون اصل نود مجلس نهم از سوی یقه سفید‌ها تهدید شده است و...

محمد علی پورمختار نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه «کبودرآهنگ، بهار و لاله‌جین» است. در مجلس نهم ریاست کمیسیون اصل نود مجلس را برعهده داشت و هم اکنون عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس دهم  است. البته گفت که چرا نامزد تصدی پست ریاست کمیسیون اصل نود مجلس دهم نشد.
 
تحریریه سیاسی در عصر یک روز پاییزی، میزبان محمدعلی پورمختار بود. مشروح گفت‌وگوی دو ساعته خبرنگاران میزان با پورمختار به قرار زیر است.
 

سردار یا دکتر؟
میزان: آقای پورمختار از اینکه وقت خودتان را در اختیار قرار دادید سپاسگزارم. در مجلس، تعدادی از نمایندگان به شما دکتر و تعدادی سردار می‌گویند؛ شما را «دکتر» خطاب کنیم «یا سردار»؟
پورمختار: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم از شما و هم از که در عمر  کم خود خوب درخشیده است، تشکر می کنم. بله بنده سپاهی هستم و این مسئله طوری است که دیگر خیلی از نمایندگان مجلس به بنده سردار می‌گویند که این مسئله برای من افتخاری است لذا همیشه صحبتی بین بنده و امام جمعه همدان بود که به من می‌گفت بالاخره ما به شما سردار بگوییم یا دکتر، که بنده به وی گفتم حاج آقا محمدی همه می‌توانند دکتر شوند، اما سردار شدن سخت است (خنده).
 
میزان: یعنی حکم سرداری را از فرمانده کل قوا گرفتید؟
پورمختار: حکم سرداری من در سال 1370 به تصویب فرماندهی معظم کل قوا رسید و این مسئله افتخاری بزرگ برای بنده است.

میزان: با این حساب ورود شما به سپاه به قبل از جنگ تحمیلی بر می گردد؟
پورمختار: بله بنده مرداد ماه سال ۱۳۵۹ وارد سپاه پاسداران شدم. درست 2 ماه قبل از جنگ تحمیلی.

میزان: در چه رسته‌ای مشغول به خدمت شدید؟
پورمختار: آن موقع رسته خاصی نبود و ما تا مقداری کارهایمان درست شد به آموزشی در پادگان شهدای کرمانشاه رفتیم که اواسط آن دوره آموزشی، جنگ شروع شد جالب است بگویم آن زمان تنها دوره‌ای بود که بچه‌های تیپ نوهد (نیروی هوابرد ارتش) بچه‌های سپاه را آموزش می‌دادند که آموزش‌های خیلی سختی بود و این آموزش‌ها به نوع و سبک آموزش‌های ارتش بود که خیلی کارساز و خوب بود؛ طوری که ما تحت این آموزش‌ها بعد از آنکه به جبهه اعزام شدیم از لحاظ جسمی کم نمی‌آوردیم و من خاطرم هست که ازکوه به سرعت بالا می‌رفتم.

میزان: در زمان جنگ در کجا مشغول بودید؟
پورمختار: اولین روز‌های جنگ رفتیم گیلانغرب؛ یعنی جز اولین گروهی بودیم که با یک مینی‌بوس عازم گیلانغرب شدیم و شب به آن منطقه رسیدیم که این موضوع به ۱۰ الی ۱۵ روز بعد از جنگ بر می‌گردد لذا پس از رسیدن به گیلانغرب در سپاه این منطقه مستقر شدیم. صبح همان روز و در همان اول کار سه نفر  از دوستان، برای شناسایی اعزام شدند و متاسفانه یکی از این سه نفر اسیر شد و دو نفر از آن‌ها هم شهید شدند که این مسئله در اول کار یک ضربه روحی هم به ما بود. جالب است بگویم ما در آن روز که داشتیم مسافتی را با ماشین می‌پیمودیم که برخی از رزمندگان مشغول شوخی با هم بودند و یکی از رزمندگان به یک رزمنده قوی هیکل به شوخی می‌گفت که من می‌خواهم از تو به عنوان سنگر استفاده کنم (خنده) که متاسفانه هر دوشهید شدند؛ لذا همان صبح به ما خبر رسید که عراقی‌ها وارد گیلانغرب شده‌اند تا اینکه ما بلافاصله به ستون حرکت کردیم و کم کم داخل شهر شدیم و دیدیم که عراقی‌ها به شدت مشغول تیراندازی هستند. تقریبا حوالی ظهر هواپیما‌های نیروی هوایی به منطقه اعزام شدند و کل ستون آن‌ها را نابود کردند. این تقریباً تصویر شروع کار ما در سپاه و جنگ بود.

میزان: کل ۸ سال جنگ تحمیلی را در جبهه بودید؟
پورمختار: شش سال و خرده‌ای شد؛ یعنی بنده مدت ۹ ماه عازم تهران برای ادامه تحصیلات شدم که به هیچ وجه نتوانستم دوام بیاورم و مجدداَ برگشتم. ۷ الی ۸ ماهی هم به خاطر اینکه اَخوی بنده تازه شهید شده بود به سپاه همدان رفتم و نهایتاً نزدیک به یک سال و نیم جبهه نبودم و مابقی اوقات همیشه در جبهه بودم.

میزان: ِسمت فرماندهی هم داشتید؟
پورمختار: بنده وقتی وارد جبهه شدم کار را از نیروی عادی شروع کردم و بعد از یک مدت به عنوان فرمانده دسته و بعد از آن فرمانده گروهان و گردان شدم، تا اینکه بعد ازآن وارد قرارگاه نجف و در این قرارگاه هم تا جانشینی ستاد قرارگاه پیش رفتم تا اینکه در همین مرحله هم جنگ پایان یافت و بنده یک سال هم در آنجا ماندم و پس از آن به تهران آمدم، یعنی از سال ۱۳۶۹ در تهران هستم.

میزان: پس جانشین ستاد قرارگاه نجف بودید؟
پورمختار: بله. دقیقا
 

چرایی ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر
میزان: آقای پورمختار بنا نداریم به صور جزئی وارد مباحث دفاع مقدس بشویم اما یکی از مواردی که همیشه درباره جنگ تحمیلی مطرح هست و عده ای مدام به شبهه افکنی می پردازند ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بود. پاسخ شما به این موضع چیست؟ چرا باید بعد از فتح خرمشهر جنگ ادامه می یافت؟

پورمختار: ببینید ما زمانی که خرمشهر را در کمال ناباوری دشمن فتح کردیم، این پایان کار نبود اولاً بخشی از خاک کشور در اختیار دشمن بود و همین یک دلیل برای پایان نیافتن جنگ کافی بود.، ثانیاً دشمن همچنان به جنگ ادامه می‌داد؛ بالاخره بعد از آن دیدیم که بسیاری از حملاتی که دشمن صورت داد بعد از فتح خرمشهر بود و از طرفی دیگر با نگاه به اینکه صدام شخصی بود که اعتقادی به قطع‌نامه‌های بین المللی نداشت یک هدفی را تعیین کرده بود که البته آن هدف هم برای خودش نبود و آن هدف این بود که نظام نوپای ایران را ساقط کند؛ بر همین اساس به هیچ وجه نه رزمندگان و نه فرماندهی جنگ و نه حضرت امام خمینی (ره) بر این قضیه اکتفا نمی‌کردند لذا امام(ره) در زمان جنگ یک جمله‌ای را می‌فرمودند که ما همیشه شعار می‌دادیم و آن هم این بود که "جنگ جنگ تا رفع فتنه" بنابراین امام(ره) یک مرحله بالاتر را همیشه نگاه می‌کردند و آن هم بحث فتنه‌گری‌ها دشمنان ما، صدام و حامیان آن‌ها درمنطقه بود بنابراین کار صدام یک فتنه بود لذا حالا کسانی که می‌آیند از اینگونه حرف‌ها می‌زنند بیشتر از جمله افراد سیاسی هستند که همیشه روششان ایجاد تردید بوده و خودشان فتنه انگیزی کرده‌اند.


بارها درخواست کرده ام مدافع حرم شوم
میزان:گفتید کسانی که عاشق شهادت بودند ناراحت شدند چرا که باب بسته شد؛ هنوز دیر نیست، تا داعشی‌ها هستند، امید هست 21 خرداد امسال رهبر انقلاب به شاعری که گله کرده بود چرا شهادت نصیبش نشده با خنده فرمودند ،نه اتفاقاً بحث سوریه هست و شما می‌توانید دوباره دراین مرحله باشید». (خنده) شنیدم خیلی از فرماندهان دوران جنگ که در قید حیات هستند همچون جوانان و بچه‌های انقلاب بارها داوطلب مبارزه گروهک آمریکایی - صهیونیستی داعش شده‌اند. حضرتعالی هم چنین درخواستی داشته اید؟
پورمختار: من بار‌ها خواسته‌ام مدافع حرم شوم ولی اجازه نداده اند.
 
میزان: چرا؟
پورمختار: بالاخره دوستان تصمیم گیر با دلایلی معتقدند نه تنها من بلکه حضور مسئولان در چنین مناطقی درست نیست چرا که بیشتر از آنکه کمک کننده باشه به ضرر کشور تمام می شود و ما هم مطیع امر دوستان هستیم.

میزان: به ادامه بحث برگردیم. جنگ تمام شد و شما با سمت جانشین قرارگاه نجف به تهران برگشتید. در کجا مشغول شدید؟
پورمختار: سال ۶۹ درتهران بودم و به ستاد کل سپاه رفتم و با توجه به اینکه مشغول به خواندن رشته حقوق بودم به معاونت نیروی انسانی اضافه شدم و به عنوان مدیر قوانین و مقررات سپاه مشغول به کار شدم.

میزان: پس از اول هم به قانون آشنا بودید؟
پورمختار: بله. چون دانشجوی رشته حقوق بودم. اتفاقاً حضورم مصادف شد با تهیه قانون استخدامی سپاه که به سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۰ باز می‌گردد البته آن زمان به دوره فعالیت مجلس سوم و یا چهارم بر‌می‌گشت که بنده از همان زمان به مجلس می‌آمدم. اتفاقاً آقای لاریجانی آن زمان معاون حقوقی و امور مجلس وزارت دفاع بود و در این رهگذر با آقای لاریجانی آشنا شدم و این مسئله تقریباً به ۲۶ سال گذشته بر می‌گردد. البته بنده یک مدت بعد به معاونت قضایی سپاه رفتم و مسئول این معاونت شدم و مدتی هم آنجا بودم و بعد از آن هم به سازمان حفاظت اطلاعات سپاه رفتم و به عنوان مسئول معاونت نیروی انسانی مشغول به خدمت شدم.

اطلاعات موازی؟
میزان: آقای پورمختار با توجه با سابقه حضور در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه درباره این موضوع توضیح بدهید برخی درباره موازی کاری اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات انتقاد دارند و می‌گویند این موضوع تداخل ایجاد می‌کند. واقعاً این مسئله تداخل ایجاد می‌کند؟

پورمختار: این مسئله به هیچ وجه تداخل نیست.

میزان: پس فلسفه وجودی آن چیست؟ برای چه باید باشد؟ اخیرا برخی نمایندگان به آنچه موازی کاری نامیدند نیز اعتراض کردند.
پورمختار: عرض کردم حجم توطئه‌هایی که دشمنان نظام دارند آنقدر گسترده است که فقط وزارت اطلاعات نمی‌تواند همه این موارد را کنترل کند.

میزان: خب آیا نمی‌شد وزارت اطلاعات گسترده شود؟
پورمختار: وزارت اطلاعات هست و دیگر بزرگتر از وزارت نمی‌شود.

میزان: گفته می شود که می‌شد تعداد نیرو‌های این وزارتخانه برای انجام مأموریت‌ها بیشتر شود
پورمختار: این وزارتخانه به اندازه کافی نیرو دارد فلذا در یک جا‌هایی اطلاعات سپاه به کمک وزارت اطلاعات می‌آید و اتفاقا آقای علوی به خوبی در این زمینه توضیح دادند و مشخص شد که ایراد آقای مطهری درباره سوالشان وارد نیست چرا که آقای علوی گفت ما با اطلاعات سپاه هماهنگ هستیم و بنده معتقدم این دو نیرو لازم و ملزوم هم شده‌اند.

میزان: تا جایی که اطلاع دارم مدت کوتاهی هم مسئول بازرسی دانشگاه امام حسین(ع) شدید و پس از آن به نیروی انتظامی رفتید. و حضور شما در نیروی انتظامی هم مصادف شد با فتنه ۷۸ که آقای لطفیان هم فرمانده ناجا بودند. درسته؟
پورمختار: بله به مدت ۷ سال در نیروی انتظامی بودم

میزان: با چه سمتی؟
پورمختار: معاون حقوقی ناجا در زمان آقای لطفیان و آقای قالیباف بودم.

میزان: در پیگیری پرونده فتنه ۷۸ چه نقشی داشتید؟
پورمختار: مسئول دفاع از بچه‌های ناجا در دادگاه‌های نظامی بودم. در آن زمان ۱۸ تن متهم به دادگاه فراخوانده شده بودند.
 
میزان: پیرو شکایت دولت وقت؟
پورمختار: بله دولت شاکی بود.

نتیجه چه شد؟
پورمختار: وقتی که بنده به این پرونده‌ها ورود کردم، دیدیم که حقیقتاً اینگونه نیست که این افراد مقصر باشند. بالاخره فضا، فضای سنگینی بود و روزنامه‌ها هر روز درباره این موضوع مطلب می‌نوشتند و همین احمد باطبی که فرار کرد و رفت و آن عکس معروف را از آن گرفته بودند که پیراهن خونی را به دست گرفته بود، به دست همین عوامل ساخته شده بود؛ و بعد هم همان عکس را هر روز چاپ می‌کردند. یادم هست روزنامه نشاط واقعاً در این مسئله خیلی نقش داشت که بعداً ما شکایت‌هایی را علیه این‌ها مطرح کردیم و همه آن‌ها محکوم شدند؛ بنابراین بر همین اساس فرماندهی ناجا به این تشخیص رسید که باید از این ۱۸ تن دفاع شود البته همه این‌ها به‌خاطر این بود که بروند به سمت لطفیان فرمانده وقت ناجا که فردی نفوذ ناپذیر بود و از این جهت سخت در مقابل زیاده‌خواهی‌ها می‌ایستاد و مثلاً دنبال این بودند که یک‌جور‌هایی ثابت شود که دستور ورود به کوی دانشگاه و دستگیری عوامل تخریب به دستور فرمانده ناجا بوده است تا تخریبش کنند. منتها این اثبات نشد و نهایتاً ۱۷ تن تبرئه شدند الا یک نفر از آن ۱۸ تن که گروهبان بود.

میزان: شما وکیل آنها بودید؟
پورمختار: مدیریت کار با من بود دو تا وکیل گرفتیم تا این‌ها کار دفاع را انجام دهند منتها اصل کار و مدیریت تنظیم لوایح با بنده بود که تقریباً یک سال پراسترس و فشار را پشت سر گذاشتم.

میزان: لابد روزنامه‌های وقت هم پاپیچ می‌شدند
پورمختار: بله، برخی از روزنامه‌ها اعم از روزنامه «امروز، بهار و یاس» علیه نظام و احزاب می‌نوشتند و این افراد که دست به قلم بودند و مطلبی به قلمشان منتشر می‌شد از افرادی بودند که میانه‌ای با نظام و انقلاب نداشتند.

جایگاه مجلس دهم
میزان: پس از ناجا به بنیاد شهید و بعد از آن هم به مجلس آمدید؛ ابتدا بفرمایید نظرتان درباره جایگاه مجلس دهم چیست؟ منظورم به لحاظ کیفی است
پورمختار: اینکه جایگاه رفیعی دارد یا ندارد (خنده) محل سؤال است که این بر می‌گردد هم به اعتقاد و هم به رفتار و کردار تک‌تک نمایندگان که اگر خودشان این جایگاه را هم حفظ کنند، آن جایگاه وجود دارد.
 


نقش رئیس مجلس در انتخاب روسای کمیسیون ها
میزان: به نظر شما نظر رئیس مجلس چقدر در انتخاب رؤسای کمیسیون‌ها تأثیرگذار است؟

پورمختار:رئیس مجلس در انتخاب روسای کمیسیون‌های مجلس نقشی ندارد و روسای کمیسیون‌ها به وسیله اعضای کمیسیون ها تعیین می‌شوند ولی رئیس مجلس در انتخاب رئیس کمیسیون اصل نود ،دیوان محاسبات و مرکز پژوهش‌ها با در نظر گرفتن تصویب برخی از قوانین، بالاخره نقش هایی دارد.

یک کمیسیون؛ دو مجلس
میزان: کمیسیون اصل نود مجلس نهم یکی از کمیسیون‌های فعال مجلس بود. به نظر شما کمیسیون اصل نود مجلس دهم هم فعال است؟

پورمختار: فعال و غیرفعال بودن کمیسیون اصل نود به اعضای آن بستگی دارد گرچه رئیس کمیسیون هم در این رابطه نقش تعیین‌کننده‌ای دارد به همین خاطر چیزی که در این وضعیت مهم است این است که خود اعضا باید اعتقاد داشته و فعال باشند و البته بتوانند هزینه‌های آن را بپردازند.
 
میزان: شما هزینه پرداخت کردید؟
پورمختار: بله. وقتی بر برخی از پرونده‌های بزرگ ورود می‌شود نوعاً پای افرادی هم به میان می‌آید حالا اگر شما در این زمینه ملاحظه نداشته باشید و کار را دنبال کنید طبیعتاً جیغ آن‌ها در می‌آید چرا که حضرت آقا در فرمان ۸ ماده‌ای شان در زمینه مبارزه با فساد می‌گویند که در امر مبارزه با فساد سر و صدا و جیغ و داد و فریاد خواهد شد و اینجا دیگر باید مبارزه‌کنندگان بایستند.

میزان: شما سابقه حضور در سپاه، نیروی انتظامی، پرونده های حقوقی و ... دارید. این سابقه پشتوانه خوبی برای ریاست کمیسیون اصل نود بود؟
پورمختار: من جز افرادی بودم که وقتی وارد کمیسیون شدم چیزی برایم پوشیده نبود و روش کار را می‌دانستم لذا شما به خوبی دیدید که ما به چه عرصه‌هایی ورود کردیم و به غیر از مفاسد اقتصادی به بحث فرهنگ هم می‌پرداختیم مثلاً آن سالی که به سال فرهنگ نام گرفت، همه دستگاه‌های فرهنگی را به کمیسیون فراخواندیم و از آن‌ها نسبت به فعالیتشان در زمینه فرهنگ سوال کردیم. جالب است که بگویم چند دستگاه به ما گفتند که هنوز چیزی به ما در زمینه فرهنگ ابلاغ نشده است که ما کارفرهنگی بکنیم که بنده به آن‌ها گفتم آقایون این شعار سال است و همه شنیده‌اند لذا بنده تا این حد نسبت به برخی موضوعات کمیسیون حساسیت داشتم.

میزان: رویکرد کمیسیون اصل نود مجلس نهم برای ورود به پرونده ها چه بود؟
پورمختار: هدف ما ورود به موضوعات مهم بود؛ موضوعاتی که مردم درباره آن حساس بودند و ارزیابی ما این بود که اگر ما با این موارد برخورد کنیم بقیه که به اصطلاح ذیل این موضوع بودند آن‌ها هم اصلاح می‌شوند به عنوان مثال در زمینه فساد در فوتبال باید گفت که اگر فدراسیون اصلاح شود به تبع آن فوتبال تا لیگ سوم هم اصلاح خواهد شد.

پرونده سه هزار میلیاردی بسته شده است
میزان: رسیدگی در مورد پرونده ۳ هزار میلیاردی چطور بود؟ ظاهرا چند نفر از نمایندگان مجلس در آن دخیل بودند؟

پورمختار: بله. رسیدگی به این موضوع از مجلس هشتم آغاز و تقریباً یک گزارش در این رابطه به قوه قضائیه ارسال شده بود و بعداً که پرونده مقداری جزیی شده بود، حالا یک نوع دخالت و توصیه برخی از نمایندگان هم ذیل آن مشاهد شد که مثلاً آقای آریا حمایت شود؛ یعنی برخی از نمایندگان مجلس گفته بودند که از آریا حمایت شود و اصلاً خودشان هم حمایت کرده‌اند و رفتند نزد مدیرعامل بانک و توصیه کردند که به وی تسهیلات داده شود. البته این افراد رفتند و پاسخگو بودند و مشخص شد که این افراد نفعی در این موضوع نداشتند مثلا می‌خواستند یک واحد تولیدی در زمینه اشتغالزایی احداث کنند تا مشکل اشتغالزایی در حوزه انتخابیه شان حل شود البته این ایراد است که بعد باعث ورود اتهام می‌شود. اما از آن طرف هم اگراز این کار‌ها نکنید کار پیش نمی‌رود لذا باید گفت همه کار نمایندگان ما در حال حاضر اینگونه است یعنی باید برای کمک به توسعه حوزه انتخابیه از سرمایه گذارهای مختلفی دعوت بشود.

میزان: پس رسیدگی به پرونده موسوم به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی از سوی مجلس بسته شده است؟
پورمختار: بله.

نقش کمیسیون اصل نود در پرونده بابک زنجانی
میزان: اگر پیگیری پرونده سه هزار میلیاردی در مجلس هشتم کلید خورد پیگیری پرونده بابک زنجانی هم در مجلس نهم مطرح و پیگیری شد. کمیسیون اصل نود چه نقشی در این پرونده داشت؟

پورمختار: آقای بابک زنجانی بالاخره روزی که بحثش مطرح نبود با خیلی‌ها ملاقات می‌کرد. اتفاقاً ابتدا مجلس و کمیسیون با درنظر گرفتن خرید چندین شرکت از سازمان تأمین اجتماعی به این پرونده ورود کرد.

میزان: اموالی که بابک زنجانی در خارج از کشور دارد شناسایی شده است؟
پورمختار: خیر این اموال هنوز شناسایی نشده است. مثلاً در تاجیکستان اموالی داشت. یک نوبت بنده در سفری که به تاجیکستان رفته بودم رفتم آن محل را دیدم و مثلاً یک جایی شبیه پایانه جنوب تهران داشت که در آنجا چندین اتوبوس مشغول حمل ونقل بودند. حدود چندین دستگاه تویوتا بود که همه این اتوبوس‌ها به منظورحمل ونقل مورد استفاده قرار می‌گرفت.

میزان: بار‌ها شنیده شده که زنجانی آدرس اموال خود را داده و مسئولین پس از رسیدگی مشاهده کردند که اموالی وجود ندارد؟
پورمختار: این مسئله بیشتر در زمینه بانکی بوده است.

میزان: زنجانی درترکیه هم اموالی دارد؟
پورمختار: بله در ترکیه هم مقداری اموال و دارایی دارد.

میزان: آیا کمیسیون حقوقی و قضایی مجدداً قصد دارد به این موضوع ورود کند؟
پورمختار: خیر به نظر نمی‌رسد که در مجلس دیگر به این پرونده ورود شود.
 
 
 
فشار یقه سفید‌ها
میزان: لابد درباره سایر پرونده‌هایی که کمیسیون اصل نود مجلس نهم پیگیری می کرد فشارهایی بوده است. اگر تائید می‌کنید چه فشاری و از طرف چه کسانی؟
پورمختار: خیلی نمی‌َشود به این مسائل اشاره کرد و بعد‌ها باید این موارد را بنویسم و بعد به شما بدهم.

میزان: پس تحت فشار‌هایی بوده‌اید؟
پورمختار: بله.
 
میزان: لابد از طرف یقه سفیدها؟
پورمختار: معمولا همین ها هستند

میزان: این فشار‌ها در چه حوزه‌ای بود؟ حوزه اقتصادی؟
پورمختار: اصل فشار‌ها در حوزه مباحث اقتصادی بود.

میزان: این درست است که می‌گویند پرونده‌هایی که کمیسیون اصل نود مجلس نهم تصمیم‌گیری می‌کرد در مجلس دهم بایکوت شده‌اند؟ مثلاً پرونده‌هایی مربوط به زمین‌خواری چه شد؟
پورمختار: واقعاً پیگری‌های ما در زمینه زمین‌خواری بسیار مؤثر بود و تقریباً به یک روش تبدیل شد، اما با این حال پیگیری‌ها باید بیشتر از این موارد باشد.

میزان: هنوز برای شما پرونده تخلفات ارسال می‌شود؟
پورمختار: بله، هنوز هم چنین گزارشاتی برای شخص بنده ارسال می‌شود.

میزان: شما چه کار می‌کنید؟
پورمختار: بنده آن‌ها را به کمیسیون اصل نود ارجاع می‌دهم.

میزان: پرونده روستای زیارت به کجا رسید؟
پورمختار: آن زمان ما تا آخر کار این پرونده را پیگیری کردیم و در بسیاری از موارد مردم کمک می کردند و اطلاع رسانی داشتند بنابراین ما هرجا ورود می‌کردیم جلوی کار گرفته می‌شد منتها اشکال کار در این بود و هست که دستگاه‌ها اگر بخواهند دست به یکی کنند مشکلات حل نمی‌شود وگرنه کمیسیون مگر چقدر توان و وقت دارد.

میزان: به نظر شما مشکل کجاست؟
پورمختار: مشکل اینجاست که این موضوع باید از طریق دستگاه‌های اجرایی تبدیل به یک رویه قوی شود و بازدارنده باشد که در برخی موارد این مسئله دیده نمی‌شود.
 
میزان: پرونده معوقات بانکی به کجا رسید؟
پورمختار: ما جلسات زیادی درباره معوقات بانکی داشتیم و این امر هم تبدیل به یک مبنا شد یعنی بنده این موضوع را بار‌ها و بار‌ها در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح کردم و آخر کار یک مصوبه گرفتیم که پیرامون آن چند کمیته تشکیل شد و این کمیته‌ها پیگیر شدند تا نهایتاً یک مبنایی ایجاد شد که همان روش‌ها هنوز هم ساری و جاری است.

نماینده نباید وام دار باشد
میزان: مستحضرید که مجلس به نوعی بر اجرای قوانین و عملکرد دستگاه‌ها نظارت می‌کند و پیرامون این ماموریت وقتی دستگاهی تخلفی می‌کند باید به این مسئله ورود کند، به نظر شما اگر نظارت مجلس قوی بود ما به اینجا می‌رسیدیم؟

پورمختار: نمایندگان اختیارات خود را دارند، اما لازمه کار این است که خود نماینده در این قضایا وام‌دار کسی نباشد.

میزان: چرا این دوره در انتخابات ریاست کمیسیون اصل نود شرکت نکردید؟
پورمختار: رئیس نشدن من جهات مختلفی داشت، اما بنده به عنوان عضو کمیسیون اصل نود ثبت نام کردم، با این حال باز خودم حس می‌کردم خیلی درباره این قضیه از بنده حمایتی نیست چرا که باید این حمایت باشد تا بتوان فعالیتی داشت. البته باید بگویم در دوره خدمتم در کمیسیون اصل نود حدود ۱۵ کیلو وزن کم کرده بودم و این نشان از فشار‌های روانی کار داشت.

غیرواقعی بود
میزان: در زمان اتنخابات مباحثی علیه شما مطرح شد. آیا آن موارد هم در عدم حضور شما در کمیسیون اصل نود تاثیر گذار بود؟

پورمختار: آن هم تیراندازی‌هایی بود که انجام می‌دادند و همه این موارد هم غیر واقعی بود.

میزان: یعنی همه موارد غیر واقعی بود؟
پورمختار: همه آن‌ها غیر واقعی بود و این مسئله در این طرف و آن طرف  منتشر شد و نامه نوشتند به آقای جنتی که خوشبختانه رسیدگی شد.

ماجرای افشاگری
میزان: شما یک جایی گفته بودید که من اگر رد صلاحیت شدم افشاگری می‌کنم. درست است؟
پورمختار: بله. افرادی بودند. این افراد هم قسم شده بودند و خبر این موضوع به بنده رسید.

میزان: این افراد چه کسانی بودند؟
پورمختار: حالا اجازه بدهید چیزی نگویم.

میزان: یعنی هم قسم شده بودند تا شما رد صلاحیت شوید؟
پورمختار: بله. در یک پرونده بسیار بزرگی من مقابل این افراد ایستاده بودم.

میزان: کدام پرونده؟
پورمختار: نمی‌شود در این رابطه چیزی گفت.

به موقع خواهم گفت
میزان: بگذارید سوال را طور دیگری مطرح کنم وقتی شما عنوان می‌کنید اگر ردصلاحیت شوم افشاگری می‌کنم اگر خلاف و یا فسادی قرار است افشا شود به نظر شما نباید در هردو صورت افشا شود، یعنی چه تأیید شوید و چه رد صلاحیت؟

پورمختار: در حال حاضر وقتش نیست و به موقع آن را خواهم گفت. یک زمانی این موضوع را خواهم گفت.

مفاسد اقتصادی
میزان: یعنی شما چیز‌هایی می‌دانید و  و اسنادی دارید که می‌خواهید افشاگری کنید؟
پورمختار: بله به حوزه مفاسد اقتصادی بر می‌گردد.

بازخواست وزیر به علت قرار با نماینده
میزان: برسیم به موضوع کمیسیون‌های مجلس به نظر شما کمیسیون حقوقی و قضایی در مجلس نهم و مجلس دهم چه تفاوت هایی دارد؟
پورمختار: بنده مجلس نهم را در بسیاری از موارد پیگیرتر می‌دانم اولاً آن مجلس منسجم‌تر بود و ثانیاً نمایندگان تهران در این امور بسیار پیگیرتر بودند و از طرف دیگر بودند کسانی مثل احمد توکلی، زاکانی و نادران که جلوی کار می‌ایستادند. البته باید به این نکته اشاره کنم که نمایندگان شهرستان‌ها در این قضایا یعنی موضوع بودجه آسیب پذیر هستند و نمایندگان تهران اصلا غم و غصه‌ای ندارند بنابراین نمایندگان شهرستان‌ها برای یک تن قیر باید سرشان را جلوی مدیران سازمان‌ها کج کنند تا یک کوچه‌ای آسفالت شود خب اینجا این نمایندگان دچار آسیب هستند مثلاً یکی از این نمایندگان شهرستان‌ها برای بنده تعریف می‌کرد که به دفتر یکی از وزرا رفته بود و به دلیل اینکه مقداری با دولت زاویه داشت از دفتر ریاست جمهوری به آن وزیر زنگ زدند و گفتند که چرا با این نماینده قرار گذاشته‌ای؟ البته وزیر هم جواب محکمی به ریاست جمهوری داده بود و گفته بود که این نماینده برای خودش به دفتر من نیامده و برای حل مشکل مردم پیگیری می‌کند؛ لذا ما نباید مسائل را به گروگان بگیریم، اما در برخی موارد این اتفاق رخ می‌دهد و توقع داریم مسئولین دولتی این رفتار را نداشته باشند.
 
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *