موشکهای ایران و هدفی که محقق نخواهد شد
به ذهن کدام انسان عاقل که عقلانیت سیاسی داشته باشد، خطور می کند که اگر روزی قرار باشد اروپاییها بین«18 هزار میلیارد دلار مبادلات و سرمایه گذاری خارجیشان با آمریکا» و «حدود 5 میلیارد دلار با ایران» را انتخاب کند، ایران را انتخاب می کند؟!
چندین سال است که رهبر معظم انقلاب درسخنرانی هایشان تاکید می کنند که آمریکا قابل اعتماد نیست، وقتی که مذاکرات بین ایران و کشورهای 5+1 انجام می شد نیز ایشان یادآوری می کردند که این یک تجربه است.
آمریکا در طول تاریخ ثابت کرده که به دنبال منافع خود است و در راستای تامین این منافع همه چیز را قربانی می کند. اما پس از مذاکرات برجام وقتی ترامپ به عنوان حرکت سیاسی، یک تاکتیک ابلهانه به عنوان سیاستهای دولت آمریکا انتخاب کرد مبنی براینکه نسبت به خروج از برجام صحبتهایی را مطرح کند و بعداز ان تصمیم گیری را به کنگره ارجاع دهد. اروپا هم ازآن حمایت کرده و عنوان کرد ما در برجام بوده و خواهیم ماند. در حقیقت اروپاییها در این راهبرد نقش پلیس خوب و بد را بازی کردند، یعنی اروپاییها دراین حرکت به دنبال کسب امتیاز از ایران درحوزه دفاعی - منطقهای هستند و باید به این موضوعات بیشتر دقت کنیم.
وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم متوجه بدعهدیهای اروپاییها بعد ازانقلاب و خصوصا جنگ تحمیلی می شویم آنها دراین سالها کمترین زاویه را با سیاستهای آمریکا داشتهاند و با آنها چه در توافق هستهای و مواضع جنگ تحمیلی و سایر موارد اینچنینی همراهی و همیاری کردهاند و با این اقدامات می خواهند برجام 1 و 2 و 3 هم رقم بخورد.
اگر اروپاییها اعلام می کنند ما همچنان دربرجام می مانیم حتی اگر آمریکا هم دراین توافق نماند، اولاً اروپاییها چه حرکت و عملیاتی برای اثبات حرفهایشان درباره برجام داشتهاند؟ اگر می گویند ما دراین قراراد می مانیم، کلیه بانکهایی که در اتحادیه اروپا هستند همه مبادلات بانکیشان با ایران را از سربگیرند. اروپاییها حتی یک قدم نیز در هیچ حوزه ای برنداشتند جز اینکه به بازار مصرف ایران حمله کرده و درحوزه دانش وفناوری هیچ همکاری نکرده اند.
اگر آمریکا به دنبال این است که به سمت نابودی موشکهای ایرانی برود، هیچ گاه به هدفشان نمی رسند و ما تسلیم نخواهیم شد.
اروپاییها درحقیقت با ادعای ماندگاری در برجام به دنبال مذاکره و زمان گرفتن و معطل کردن ایران هستند تا در بزنگاههای مختلف ضربههای خود را زده و برجام های دیگر را رقم بزنند.
تجربه سیاسی حاکمیت و مردم ایران مبتنی بر این است که ما نه خیری از آمریکا ونه از اروپا نگرفتهایم هر دو درحقیقت دریک مسیر و جاده راه می روند، تفاوتش در این است که اروپاییها فکر می کنند با این حرکت زمانی که می گیرند و برجامهای بعدی را رقم بزنند.
اگر افرادی فکر می کنند بین اروپا و آمریکا شکاف و اختلافی افتاده، اصلا اینچنین نیست و این فکر خبط جدیدی است، به همین جهت چه رئیس جمهور و سایر مسئولان اروپایی برای ورود و مذاکره با ایران اول باید برادری خود را ثابت کنند و مشخص کنند درباره برجام چه عملی می خواهند،داشته باشند و از شعار دادن و موضع گیری سیاسی برای منافع مادی وامنیتی شان بپرهیزند، آنگاه است که می توان روی حرفهای اروپاییها حساب باز کرد.