۴ دلاوری که در یک روز «کربلایی» شدند+ تصاویر
به گزارش گروه فضای مجازی ،مهرماه سال 1394 همزمان با اوجگیری درگیری ها در جبهه مقامت سوریه، عملیاتی از سوی رزمندگان مقاومت آغاز و به نام عملیات محرم مشهور شد؛ طی حدود یک ماه درگیری، رزمندگان زیادی به خیل شهدای مدافع حرم پیوستند و خود را به قافله کربلاییان رساندند.
زندگینامه کوتاه هر شهید را که از نظر می گذرانیم هر کدامشان را اهل دیاری از شرق و غرب کشور گرفته تا جنوب و شمال می یابیم.
از مبدا گوشه گوشه خاک ایران تا مقصد آسمان، پرواز سهم آنانی شد که خود را از تعلقات دنیا بریدند. عشق به شهادت در راه خدا نقطه وصل آنان به حضرت دوست شد و نتیجه آنکه تعدادی از آن ها در یک روز و یک ساعت اما در مناطق مختلفی به شهادت رسیدند و تصویر مشترکی از شهادت را رقم زدند که منجر به ثبت نامشان در تاریخ امروز ما شد. شهیدان رضا دامرودی، مجید صانعی، حسن احمدی و مجتبی کرمی هر کدامشان اهل نقطه ای از خاک ایران بودند که در بیست و پنجمین روز از مهرماه سال 94 در جریان عملیات بزرگ محرم در مناطق مختلفی از سوریه به شهادت رسیدند. در ادامه نگاه مختصری به زندگی این شهدا میاندازیم.
هدف جلب رضایت خداست
شهید رضا دامرودی اهل شهرستان سبزوار و متولد 20 تیرماه 67 است. 25 مهر سال 94 در منطقه حسکه و در اثر اصابت تیر تک تیراندازهای تکفیری به سرش به شهادت رسید. خبر شهادت اولین شهید مدافع حرم دیار سربداران دو روز بعد از شهادت به همسرش رسید.
او در دستنوشته کوتاهی که به عنوان تنها وصیت نامه شهید به یادگار مانده، نوشته است: اینک که به یاری خداوند و پیرو لبیک به رهبر عزیزمان قسمت شد که در مسیر الهی گام بردارم و به عنوان مدافع حرم بیبی حضرت زینب (س) قدم بردارم خوشحالم و به خود می بالم.
هدف ما جلب رضایت خداوند، اولیا و انبیا الهی است. زیرا در این دنیا افراد و ملیت هایی هستند که حرف حساب را به خوبی نمی فهمند و باید با آنان جوری دیگری برخورد کنیم.
انشاءالله مورد شفاعت بیبی حضرت زینب (س) قرار بگیریم. در پناه خدا باشید، برادر کوچک شما، رضا دامرودی
دنباله رو تفکر امام خمینی(ره) هستیم
شهید مجید صانعی متولد 28 خرداد سال 58 عضو گردان 161 امام حسین (ع) همدان، از اساتید رزمی و نماینده رسمی سبک نینجوتسو در این استان بود که 25 مهرماه در سوریه به شهادت رسید.
سال 1391 با شهرزاد صفری ازدواج کرد و در سال 1391 خداوند به او فرزندی به نام «طه» عطا کرد. با وجودی که نیروی نظامی نبود اما عشقش به حضور در جبهه های دفاع مقدس او را راهی دفاع از حرم کرد. احترام بسیاری برای مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) قائل بود. یکبار که منزل دوستش رفته بود وقتی تنها تصویر مقام معظم رهبری را روی دیوار دید گلایه کرد که چرا عکس امام(ره) را در کنار عکس مقام معظم رهبری نگذاشته اند. معتقد بود ممکن است کسانی که با خط رهبری مخالف هستند گمان کنند ما به شخص وابسته هستیم و چون امام خمینی(ره) فوت کرده اند با او کاری نداریم، در صورتی که تفکر امروز مقام معظم رهبری ادامه تفکر امام(ره) است.
ششمین شهید لشکر هشت نجف
حسن احمدی 14 مهرماه سال 1358 در خانوادهای انقلابی و مذهبی در روستای حسن آباد وسطی، بخش کرون شهرستان تیران و کرون به دنیا آمد و در سال 1377 به استخدام و خدمت در لشکر زرهی هشت نجف اشرف مشغول شد و در مرداد ماه سال 1383 ازدواج کرد. ستوان دوم پاسدار شهید حسن احمدی، ششمین شهید مدافع حرم لشکر زرهی هشت نجف اشرف است.
رمضان سال 1393 به مدت 20 روز در ماموریتی به همراه همکارانش به عراق رفت. سال 84 خدا به او فرزند دختری عطا کرد که به خاطر ارادتش به حضرت زهرا (س) نام او را زهرا گذاشت و شش سال بعد هم ریحانه به جمع خانواده آن ها اضافه شد.
به دخترم بگویید دوستش دارم
ارادت خاص پدر به امام حسن مجتبی(ع) باعث شد تا نام فرزندی که در بیستم آذرماه سال 65 در روستای کهنوش از توابع تویسرکان همدان متولد شد را مجتبی بگذارند.
سال 82 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جزو نیروهای گردان تکاور 154 حضرت علی اکبر(ع) شد. همزمان در کنار آموزش های نظامی تکاوری توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد. سال 88 در سن 32 سالگی ازدواج کرد، ثمره این ازدواج دختری به نام ریحانه بود که در زمان شهادت پدر سه سال سن داشت.
او در سال 91 در حین ماموریت های نظامی به شدت مجروح شد تا جایی که احتمال می دادند به شهادت برسد اما تقدیر صفحه سرنوشت او را جور دیگری رقم زد تا اینکه در دفاع از حرم آل الله و در 25 مهرماه مصادف با سوم محرم با اصابت تیر تک تیراندازهای دشمن به سرش به همرزمان شهیدش پیوست.
او در وصیت نامه ای که از خود به جای گذاشته خطاب به دخترش نوشته است: اکنون که باب جهاد در راه خدا به امر ولی و مولایم ابلاغ شده عازم نبرد می شوم به دختر سه ساله ام ریحانه جان بگویید که دوستش داشته و دارم ولی دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دردانه سه ساله امام حسین(ع) واجب بود. خیلی دوست داشتم که دخترم ریحانه حافظ قرآن شود اگر امکان داشت برایش محیا کنید.