به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، محمدصالح جوکار در یادداشت روزنامه حمایت نوشته است: از زمانی که رئیسجمهور آمریکا توافق هستهای ایران با گروه 1+5 را با عناوینی همچون «توافق بد» و «شرمآور» برچسب زد و تصمیم گرفت که آن را با محک زیادهخواهیها بسنجد، همواره اتفاقات تازهای در کاخ سفید در این خصوص رویداده است. برکناری تیم وزارت خارجه آمریکا از نظارت بر برجام و روی کار آمدن یک گروه جدید باهدف ارائه گزارشهایی مبنی بر عدم پایبندی ایران به توافق هستهای، اولین گام جدی ترامپ برای نقض این قرارداد به شمار میآید، زیرا رئیسجمهور آمریکا از ابتدا هم به دنبال شواهدی برای متهم کردن جمهوری اسلامی به استنکاف از انجام تعهداتش بود و درست به همین دلیل است که «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در نیمه ماه گذشته در سازمان ملل گفته بود: «ایران حتی اگر برجام را کامل اجرا کند بازهم به توافق هستهای پایبند نیست» و «رعایت محدودیتهای غنیسازی و سانتریفیوژ به معنی پایبندی این کشور به برجام نیست !» گفتنی است؛ هیئت حاکمه آمریکا از دولت قبل تابهحال، همیشه ترجیعبند عدم پایبندی ایران به «روح برجام» را تکرار کرده و آن را ناقض توافق هستهای دانستهاند؛ بر این اساس، مشخص میشود که منظور آنها از عدم پایبندی ایران به برجام، دقیقاً چیست و چرا علیرغم تأکیدات مکرر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره سلامت فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورمان، آن را کافی نمیدانند. از طرفی، ترامپ برای پایان هفته جاری، خط ونشان کشیده که پایبندی ایران به برجام را اعلام نمیکند و تقریباً همزمان با این تهدید، آمریکا جنگ نفتی با ایران را کلید زد و بازارهای سنتی نفت کشورمان را هدف صادرات نفت «شیل» قرار داد.
نوار مغزی برجام و تلهپاتی تلختر از جاسوسی
در یادداشت روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی می خوانید: در حالی که کشور با تهدید آنی ناشی از روند «وارونگی برجام» مواجه است، بخشهایی از دولت و وزارت خارجه به علل گوناگون، با تاخیر فاز در پیشبینی عهدشکنی آمریکا یا واکنش بهنگام و بازدارنده دست بهگریبانند. مانند عارضهای که در برخی بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب رخ میدهد و اگر فلج نکند، سرعت انتقال پیام از اعضای بدن به مغز یا بالعکس را چنان دچار اختلال و تاخیر میکند که فرد حتی نمیتواند مثلا از جوی آب رد شود. در این بیماریها حتی بخشهایی از بدن علیه خود آن فعال میشود. قبیل این آلودگی و اختلال در روندهای سیاسی نیز دیده میشود. برخی مقامات دولتی تازه میگویند اگر آمریکا چنین و چنان کند، ممکن است ما هم واکنش نشان دهیم. این حرفها برای 20 ماه پیش خوب بود که آمریکا نقض توافق را آغاز کرده بود، نه حالا که تقریبا از برجام چیزی باقی نگذاشته است.
ترامپ اگر صادق بود باید به سپاه تعظیم میکرد
در یادداشت روزنامه جام جم که حمیدرضا آصفی نوشته است، می خوانید: ترامپ باید براساس رویهای که در آمریکا وجود دارد تا پایان هفته نظر خود را نسبت به پایبندی ایران به برجام اعلام کند و گمانهزنیها براساس مواضع ترامپ و همراهان نزدیکش، افکار و اذهان را به سمتی هدایت کرد که دلالت بر اعلام ناخرسندی ترامپ از عملکرد جمهوری اسلامی ایران در آنچه «رعایت نکردن روح برجام» خوانده شده دارد. در روزهای اخیر سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که اظهارات آتی ترامپ تنها حول برجام نخواهد بود؛ بلکه متوجه توان موشکی ایران، سپاه پاسداران و به گفته وی اقدامات نامناسب جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. ترامپ میداند که خروج آمریکا از برجام نمیتواند موجب تضعیف ایران شود و تنها تیر خلاصی به اعتبار آمریکاست. گذشته از آنکه اروپا به دلایل حیثیتی، موضوع کره شمالی و منافع اقتصادی مایل است تا آنجا که میتواند برجام را حفظ کند و از اینرو حاضر است در عرصههای دیگر آنچنان که آمریکا میخواهد با این کشور همراهی کند، ولی برجام حتی به صورت ظاهری در کلیت خود حفظ شود (وگرنه مدتهاست آمریکا با اقدامات غیرمسئولانه خود نهتنها به برجام وفادار نمانده و آن را تضعیف کرده است که در برخی موارد از آن خارج شده است.)
مسلمان کشی در میانمار و بیعملی سازمان ملل
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: گوترش دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد کمیته تحقیق و گروه حقیقت یاب سازمان ملل با سفر به بنگلادش قرار است از اردوگاههای آوارگان روهینگیائی بازدید کنند و گزارش تفصیلی درباره بحران روهینگیا تهیه نمایند. گوترش از دولت میانمار خواست به مخالفتها برای ورود اعضای کمیته تحقیق به میانمار و حضور در استان راخین پایان دهد و زمینه حضور و تحقیق آنها در مناطق بحران زده را فراهم سازد. تا همین جای قضیه تاکنون بیش از 800 هزار تن از مسلمانان روهینگیائی با فرار از دست نظامیان و گروههای جنایتکار میانمار به بنگلادش پناهنده شدهاند و در 27 اردوگاه موقت صحرائی اسکان یافتهاند. بعلاوه گفته میشود حداقل 150 هزار آواره دیگر در راهند که از طریق زمین و یا عبور از رودخانههای عمیق مرزی، تلاش میکنند خود را به بنگلادش برسانند، لکن موانع ایذائی از جمله وجود مینهای ضد نفر مرتباً از آنها قربانی میگیرد و یا در آب غرق میشوند. هفته گذشته با واژگون شدن قایقی که بیش از ظرفیتش پناهندگان را حمل میکرد، حدود 50 نفر غرق شدند. بدین ترتیب تلفات انسانی ناشی از کوچ اجباری مسلمانان میانمار مرتباً افزایش یافته و علاوه بر تلفات ناشی از نسل کشی مسلمانان توسط ارتش میانمار و گروههای تروریستی متشکل از بودائیان افراطی، به حدود 10 هزار نفر رسیده است. گفته میشود تعداد تلفات واقعی به مراتب افزونتر از این ارقام است که در فقدان یک سرشماری دقیق که ناشی از آشفتگی اوضاع در استان راخین است، نمیتوان جمع بندی روشن و اطمینان بخشی از رقم واقعی تلفات انسانی ارائه داد.
آیا بازنشستگان زیاده خواهند؟ !
در یادداشت روزنامه خراسان کورش شجاعی نوشته است: تعداد زیادی از بازنشستگان دستگاه ها، ادارات، سازمان و نهادهای کشورمان، تنها از محل حقوق بازنشستگی خود امرار معاش می کنند، حقوقی که برای بسیاری به هیچ وجه حتی برای گذران یک زندگی ساده و بسیار معمولی کفایت نمی کند چه رسد به این که این عزیزان به هر دلیلی طی سال های خدمتی، موفق به تهیه مسکنی برای خود نشده باشند که آن گاه با شرایط کنونی و این اجاره های افسارگسیخته و سرسام آور، دیگر تامین حداقل های معیشتی برایشان از مرحله «مشکل» می گذرد و زندگی ایشان با «بحران» جدی مواجه می شود. مثل روز، روشن است که امروز حتی اگر جوانی شاغل و فقط مسئول تامین زندگی خود و همسرش باشد با مشکلات فراوانی مواجه است چه رسد به این که افراد زیادی بعد از سال ها خدمت و پا گذاشتن به مرحله «سالمندی» و دوران تحمیل هزینه های بیشتر به دلیل تحصیل و ازدواج فرزندان و نوه داری و هزینه های زیاد پزشکی وخدمات درمانی به ویژه برای این سنین که طبیعتا به مراقبت و مراجعه به پزشک و دارو و درمان نیاز بیشتری پیدا می کنند و اگر این عزیزان را ارث و میراثی نرسیده باشد و به هر دلیلی شغل و فعالیت اقتصادی قابل توجهی برای پرکردن چاله های معیشت و تامین زندگی در دوران بازنشستگی نداشته باشند، وضعیت شان وخیم تر می شود اما مهم تر از همه این ها، حفظ کرامت انسانی و شأن و منزلت اجتماعی این بزرگ ترها، ریش سفیدها و سرمایه های انسانی است که متاسفانه گاه به هیچ انگاشته می شود.
رویکرد بیمه کاهش هزینههای کمرشکن سلامت
کاظم میکائیلی مدیرکل دفتر بیمه های سلامت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یادداشت روزنامه ایران نوشته است: در سراسر جهان نظامهای سلامت در جهت افزایش رفاه ملتها، در حال توسعه هستند و بهبود سطح خدمات آنها مستلزم ایجاد هزینههای جدید و گزافتری است. در راستای طراحی یک سیاست رفاهی، آگاهی از روشهای تأمین هزینههای سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. دولت یازدهم در شرایطی کار خود را آغاز کرد که پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامت نزدیک به 60 درصد بود و نارضایتی زیادی از پوشش هزینههای سلامت توسط بیمهها و دولت مطرح میشد، مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت در بخش دولتی کارآیی لازم را نداشتند، تعداد تختهای بیمارستانی بخش دولتی بسیار کمتر از استانداردهای بینالمللی بود. دولت با شروع طرح تحول سلامت تلاش کرد تا تمام مشکلات چندبعدی نظام سلامت را مرتفع نماید. در حوزه هزینههای پرداختی مردم با افزایش پوشش خدمات توسط بیمهها پرداختی مردم کاهش یافت. پرداختیهای غیرشفاف و زیرمیزی تا حدود زیادی کاسته شد، بر تعداد تختهای بیمارستانی طی 4 سال بیش از 20 هزار تخت افزوده شد. تعداد پزشکان تمام وقت شاغل در مراکز دولتی بیش از 3 برابر شد. تمامی این اقدامات مثبت منجر به افزایش رضایتمندی مردم از خدمات مراکز دولتی و افزایش دسترسی بیماران به درمانهای ارزان شد، همه اینها اقداماتی بود که از بعد اجتماعی و عمومی منافع طرح تحول و ارائه خدمات مطلوب را به آحاد مردم بارز میکرد. علیایحال ارائه این سطح از خدمات به مردم نیازمند تدارک منابع گستردهتر از طرف دولت و بیمهها است. کل مخارج سلامت (THE) کشور ایران در سال 93 برابر با 90 هزار میلیارد تومان بوده که سهم خانوار (پرداخت از جیب مردم) در حدود 41 درصد بود. در سال 94 کل مخارج سلامت به 108 هزار میلیارد تومان رسید که بیش از 19 درصد رشد نسبت به سال اول طرح تحول را نشان میدهد. در این سال سهم خانوارها (پرداخت از جیب مردم) با کاهش 4 درصدی به 37 درصد رسید. در سال 93 سازمانهای بیمهگر مجموعاً 21 هزار میلیارد تومان در این بخش هزینه کردهاند که 23 درصد کل هزینههای نظام سلامت را تشکیل میداد که در سال 94 این هزینهکرد به 29 هزار میلیارد تومان (27 درصد) رسید. دولت هم مجموعاً به صورت مستقیم در سال 93، 25 هزار میلیارد تومان (معادل 27 درصد کل مخارج سلامت) و در سال 94، 28 هزار میلیارد تومان (معادل 26 درصد از کل مخارج سلامت) در این بخش هزینه کرده است. اما باید دید که منابع هزینه شده در این بخش چقدر اثربخش بوده است و یا در مسیر درست هزینه شدهاند یا نه؟!
کدام دیوار کوتاهتر است؟
در یادداشت روزنامه جوان به قلم عبدالله گنجی می خوانید: رئیسجمهور در آیین بازگشایی سال تحصیلی دانشگاهها عباراتی را استفاده کرده که نه از جهت سیاسی که از جهت صغری و کبرای منطقی نمیتوان از آن گذشت و آنچه تعجبآور است اینکه این سخنان از یک حقوقدان صادر میشود. سخنان روحانی از دو منظر قابل تأمل است؛ اول باور به دفاع از اصلاحطلبان و دوم منطق محاوره و مغلطه عجیبی که در آن نهفته است. در بحث اول، همگان میدانند که روحانی اصلاحطلبان را در انتخابات به کار گرفت، اما رضایت آنها در تقسیم غنایم – به ظاهر- تأمین نشد و نوعی سرخوردگی را از خود بروز دادند. شاید راهبرد روحانی این است که ضمن عبور از مطالبات آنان، هرازگاهی (پس از چند ماه آرامش نسبی) به میدان بیاید و مواضع خود در ایام انتخابات را به آنان یادآور شود و نام آن را هم «شعارهایی که دادهام فراموش نکردهام» بگذارد.
تفسیر ناچار از مخمصه بزرگ!
امیر استکی در یادداشت روزنامه وطن امروز نوشته است: جناب حسن روحانی، رئیس محترم جمهور فرمودهاند: «ما در مذاکرات هستهای و در توافق برجام به مواردی رسیدیم و به منافعی رسیدیم غیرقابل بازگشت که هیچکس نمیتواند آنها را بازگرداند؛ نه آقای ترامپ نه 10 تا ترامپ دیگر، اینها غیرقابل بازگشت است. در مذاکرات هستهای ما قدرت سیاسیمان را برای جهانیان روشن کردیم. دیپلماتهای ما آنقدر قوی هستند که با 6 قدرت بزرگ جهانی میتوانند حرف بزنند و به توافق برسند. توافقی که طرف مقابل الان میگوید من فریب خوردهام. ترامپ میگوید ایرانیها ما را فریب دادهاند، این حرف هم نادرست است؛ آیا قدرت سیاسی ما از بین میرود؟ هرچه قرار است سر برجام بیاید، بیاید، ما در صحنه سیاسی با قدرت ظاهر شدیم و نشان دادیم فقط در جنگ قوی نیستیم بلکه در صلح هم قوی هستیم. تنها در اقتصاد قوی نیستیم، در سیاست هم قوی هستیم. این قابل بازگشت نیست، ما اتحاد جهانی را علیه ایران بر هم زدهایم. همه علیه ایران متحد شده بودند؛ از اولین ناطق تا آخرین ناطق سازمان ملل، حتی کشورهای به ظاهر دوست از ما دفاع نمیکردند. منفعت برجام غیرقابل بازگشت است. امسال در سازمان ملل آنچه ایران گفت بیش از 190 کشور همان را میگفتند و یک کشور به نام آمریکا و یک رژیم اشغالگر به نام رژیم صهیونیستی حرف دیگری میگفتند؛ این پیروزی ما است. ما در صحنه دیپلماسی موفق شدهایم، ما به دنیا میگفتیم در پی ساخت بمب اتم نیستیم، دنبال فعالیت هستهای صلحآمیز هستیم اما آمریکاییها و برخی کشورها میگفتند ایران دروغ میگوید و مخفیانه بمب میسازد؛ برجام به دنیا ثابت کرد ما راست میگفتیم و بدخواهان ما دروغ میگفتند؛ این قابل بازگشت است؟ خیر!»
تفاهم ملی
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: برجام یک معاهده بین المللی است و ماحصل یک تلاش 15 ساله؛ با این تفاوت که تا پیش از دولت کنونی، آمریکا امیدوار بهتوافق نبود و اکنون هست. آمریکایی که به وضوح موضعی تهاجمی و دردسر آفرین در قبال ایران اتخاذ کرده است و احتمالاً با نقض عهدی مجدد، پایه این توافق را لرزان خواهد کرد. اینکه ترامپ تا کجا حاضر به پرداخت هزینههای چنین اقدامی است، چندان روشن نیست، اما این تصور که کشور در شرایطی دست بسته مقابل او قرار دارد نیز نباید به وجود آید. بخشی از این تصویر ماحصل ابتکار عملهایی است که از طرف ایران نشان داده شده یا نشان داده خواهد شد؛ گرچه ضعفهای حقوقی گسترده در توافق مذکور (که بخشی از آن ناشی از مشورتهای جاسوسان بوده است که در این روزها احکامی برای آنها صادر شده) دست طرف مقابل را در دست درازی به منابع ایران باز کرده است. بخش دیگری از تصویر سازی در گفتارهای مقامات مسوول و مرتبط با این موضوع است که در رأس آنها رییس دولت، وزیر خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی قرار دارند . اگر به سهو یا اشتباه، در این مسیر خطایی رخ دهد و آنها بتوانند از میان گفتارهای موجود، تناقضهایی بیابند، ممکن است در مخدوش شدن هماهنگی و اتحاد ملی مؤثر باشد. هشداری که همگان موظف بر ملاحظه آنها هستیم.
اجماع جهانی علیه آمریکا
در یادداشت روزنامه شرق می خوانید: گمانهزنیها حکایت از این دارد که دونالد ترامپ در ٢٠ مهر پایبندنبودن کشورمان به روح برجام را اعلام خواهد کرد. آقای ظریف، وزیر خارجه کشورمان، هفته گذشته با پیشبینی این موضوع در نیویورک گفت در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران نیز گزینه خروج از توافق هستهای با گروه ١+٥ را در کنار گزینههای دیگر پیشرو دارد. در روزهای اخیر واشنگتنپست نیز از قول مقامات ارشد آمریکا نوشت ترامپ هفته آینده پایبندی ایران به برجام را تأييد نخواهد کرد تا تصمیم درباره سرنوشت برجام را به کنگره واگذار کند. از نظر ترامپ دلیل اتخاذ چنین تصمیمی اقدامات بیثباتکننده ایران در منطقه و توسعه برنامه موشکی و اینکه «توافق برجام در راستای منافع ملی آمريكا نیست»، بوده و ازاینرو تصمیم درباره سرنوشت پایبندی آمریکا به برجام را به کنگره این کشور واگذار خواهد کرد. با توجه به ویژگیهای شخصیتی ترامپ و اظهارات مبهم او در چند روز گذشته احتمال وقوع چنین تحولی در مهمترین توافق بینالمللی در چند دهه گذشته رو به افزایش بوده و در این صورت پیشبینی تصمیم کنگره درباره برجام با توجه به اینکه اکثریت این نهاد قانونگذاری آمریکا در اختیار جمهوریخواهان است، چندان دشوار نیست و احتمالا کنگره تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع خواهد کرد.
آمادهباش برای مهاجرت بانکی
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: بانکداری روز به روز سختتر میشود. این روزها در همه جای دنیا از جمله در ایران، از بانکها و مدیران آنها انتقاد میشود. بانکها نماد بخش دوست نداشتنی اقتصاد آزاد تلقی شده و متهمند که مسبب اصلی مصائب اقتصادی این روزها هستند. در واکنش به این فضای عمومی و نیز چالشهایی که نظام مالی و پولی با آن روبهرو است بانکهای مرکزی و دولتها هم روز به روز سختگیرتر شده و ضوابط سختگیرانهتری بر بانکها اعمال میکنند. حال در چنین شرایطی بانکداران با واقعیت تلخ دیگری هم روبهرو شدهاند. فناوری اطلاعات که روزی بهعنوان یک ابزار توانمندساز در خدمت بانکداری سنتی قرار داشت اکنون به رقیب بانکها بدل شدهاست. توسعه فناوری اطلاعات باعث شده ایده «بانکداری بدون بانک» طرفدارانی پیدا کند. میگویند بیل گیتس (بنیانگذار مایکروسافت و یکی از سه ثروتمندترین اشخاص دنیا) در جایی گفته است که ما به بانکدارها نیاز نداریم، به بانکداری نیاز داریم. فناوری مالی که به اختصار فینتک (Fin-Tech) نامیده میشود واکنشی به این فرآیند است. بازیگران جدیدی که با یاری گرفتن از فناوری اطلاعات و ارائه خدمات و محصولات جدید عملا انحصار بانکها در ارائه خدمات مالی و اعتباری را به چالش کشیدهاند.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.