به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، حسن هانی زاده در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: موشه یعلون، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در اظهاراتی فاش ساخت که عربستان و امارات متحده عربی دوستان جدید اسرائیل هستند و منافع تلآویو با این دو کشور عربی هماهنگ است. اظهارات وزیر جنگ سابق این رژیم که همچنان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار رژیم صهیونیستی تلقی میشود، از وجود رابطه کاملاً آشکار میان عربستان و امارات با تلآویو حکایت دارد. رابطه این دو کشور عرب عضو شورای همکاری خلیجفارس با رژیم صهیونیستی، وجود یک اراده جمعی در میان این کشورها برای علنی کردن مناسبات خود با اسرائیل را مورد تأکید قرار میدهد. عربستان سعودی طی دو سال اخیر، بدون تلاش برای پنهانکاری، یک رابطه گسترده سیاسی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده و برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس را به اتخاذ سیاستهای مشابه عربستان، تشویق نموده است. طی چند سال گذشته، «عادل الجبیر» وزیر خارجه، سرلشکر «انور عشقی» از افسران بلندپایه و «ترکی الفیصل» رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان حداقل 6 بار به فلسطین اشغالی سفر کردهاند. در این سفرها مناسبات سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی میان دو رژیم صهیونیستی و سعودی مورد بحث قرار گرفت و عربستان متعهد شد روزانه 500 هزار بشکه نفت از طریق شرکت آمریکایی «آرامکو» در اختیار اسرائیل قرار دهد. موضوع دیگری که در این سفرها مورد بحث قرار گرفت، این بود که عربستان آمادگی خود را برای تحت فشار قرار دادن کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس برای برقراری رابطه با تلآویو اعلام کرد.
اقتدار کشورهای منطقه برای صیانت از مرزها
رسول موسوی در یادداشت روزنامه جام جم نوشته است: تصور میکنم تحولات منطقه را نه صرفا در مقطع فعلی بلکه باید از مدتها قبل در نظر بگیریم، زیرا به طور کلی منطقه ما درگیر نوعی حرکتهای تجزیهطلبانه است که از بیرون منطقه هدایت میشود. بر این اساس حتی حرکت داعش را نباید صرفا یک حرکت تروریستی برای اقدامات تروریستی بدانیم، بلکه داعش درصدد تشکیل دولت اسلامی عراق و شام یعنی همان موضوع تجزیه منطقه بود که با مقاومت صورت گرفته عملا شکست خورد. درحال حاضر با پدیده دیگری روبهرو هستیم که ادامه همان سناریوی تجزیه منطقه است که از مدتها قبل شروع شده و هدف اصلی آن تغییر مرزها و تجزیه کشورهای منطقه است؛ همان موضوعی که اسرائیل آن را برای امنیت خود دنبال میکند؛ مانند آنچه در مورد تجزیه سودان شاهد هستیم. همچنین لیبی که به صورت دو فاکتو به شرقی و غربی تجزیه شده است. بنابراین آنچه اکنون به نام استقلال کردستان مطرح شده، ادامه همان سناریوی تغییر مرزها و تجزیه درون کشورهای منطقه است که دنبال می شود. در این شرایط وظیفه کشورهایی مانند ایران، ترکیه و عراق این است که براساس منافعشان که حفظ تمامیت ارضی کشورها و تغییرناپذیری مرزهاست به کمک عراق آمده و اجازه ندهند طرحهای تجزیه کشورهای منطقه دنبال شود.
بحران های مالی عظیم در راهند؛ کمربندها را محکم کنیم
در یادداشت روزنامه رسالت به قلم حامد حاجی حیدری می خوانید: هرچند اقتصاد ایران در رده هفدهم جهان قرار دارد، ولی بیگمان، شهری مانند تهران، شهری که بالاترین تراکم مهندس جهان را در خود دارد، به لحاظ فناوری و تکنولوژی دیجیتال، در ردهای کمتر از دهم شهرهای جهان قرار دارد. این امر نشان میدهد که ما باید حساب شدگی انطباق خود با اقتصاد عمیقاً دیجیتالی شده را بیش از پیش تقویت کنیم، و الا باید منتظر تبعات تبدیل شدن به دایناسورهای منقرض شده را بپذیریم. اقتصاد دنیای دیجیتالی شده امروز ما، شبیه هیچیک از وضعیتهایی که تا کنون بشر دیده است، نیست. شبیه تجربیات فرهنگی ما هم نیست. آشفتگی گستردهای که در حیطه اشتغال به وجود آمده، بزرگترین دگرگونی اقتصادی و اجتماعی ناشی از ظهور اقتصاد دیجیتال است که پیش از این در مقالات متعددی به آن پرداختهایم، ولی، این، تمام ماجرا نیست. آشفتگی مالی، جنبه دیگری از دگرگونیهای اقتصادی و اجتماعی روزگار ماست. در ماه اوت سال 2012، شرکت «نایت کپیتال»، در عرض تنها 45 دقیقه، 440 میلیون دلار از ارزش خود را از دست داد. شگفتآور است؛ 440 میلیون دلار. این، بحران عظیمی بود که باعث شد، بازار سهام «نزدک» به مدت سه ساعت بسته شود. شگفتآورتر این که آن نزول، نتیجه مستقیم خطای انسانی نبود، بلکه الگوریتمهای رایانهای معاملات سهام میتوانند، به سرعت، بلایی را بر سر معاملهگران معمولی سهام بیاورند که فعالان بورسها نمونه آن را قبلاً ندیدهاند.
برجام و ابطال یک نظریه
یدالله جوانی در یادداشت روزنامه جوان نوشته است: برجام بار دیگر در کانون توجهها قرار گرفته و هر روز فعالان عرصه سیاست و رسانه، در مورد آن میگویند و مینویسند. رفتار دولت ترامپ در قبال این توافقنامه بینالمللی، به گونهای شکل گرفت که تردیدها درخصوص ماندگاری آن روزافزون شده است. آقای دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان چند روز پیش در گفتوگو با گاردین و فایننشالتایمز گفت پیشبینی میشود ترامپ در 15 اکتبر پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند. این سخن آقای ظریف به استناد شواهد و قرائن بسیار است. در صورت اعلام چنین موضعی از سوی رئیسجمهور ایالات متحده، براساس سناریویی در یک دوره زمانی 60 روزه، کنگره امریکا درباره اعمال یا عدم اعمال مجدد تحریمهای ایران تصمیمگیری خواهد کرد. بدیهی است که این روند در حال طی شدن، به معنای زمینهسازی برای خروج امریکا از برجام با هزینه ایران خواهد بود. بر همین اساس آقای ظریف در گفتوگو با الجزیره میگوید: «اگر امریکا تصمیم بگیرد از توافق هستهای خارج شود، ایران گزینههای مختلفی در اختیار دارد و ما هم از این توافق خارج خواهیم شد.» به طور قطع خروج امریکا از برجام، مرگ این توافقنامه بینالمللی را رقم خواهد زد.
زمان تصمیمات کلیدی
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: اقلیم کردستان برای مذاکره با دولت بغداد اعلام آمادگی کرده است. حیدر العبادی نخستوزیر عراق اعلام کرده هرگونه مذاکره با اقلیم کردستان منوط به لغو وابطال نتایج همه پرسی و اعلام رسمی این مطلب است. مقامات اقلیم کردستان انتظار داشتند پس از برگزاری همه پرسی جدائی از عراق بتوانند با نتایج همه پرسی از دولت بغداد امتیازاتی را دریافت کنند. به همین دلیل تمامی خواستهها مبنی بر لغو همه پرسی را نادیده گرفتند و با اصرار برای برگزاری همه پرسی، عملا در انزوا قرار گرفتهاند. تا اینجای قضیه در مقیاس بینالملل، تمامی کشورها از یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق دفاع و حمایت کردهاند ولی تنها رژیم اشغالگر صهیونیستی از توطئههای تجزیه عراق و جدائی اقلیم کردستان عراق حمایت و جانبداری کرده است. در چنین شرایطی همسایگان عراق نیز با رویکردی مشترک در قبال این پدیده موضع گیری کردهاند، هم اینک مقامات ارشد سیاسی و نظامی ترکیه در ایران به سر میبرند و قرار است رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه نیز امروز به تهران سفر کند.
گره «واجب مظلوم» به موی برخی خانم ها
کورش شجاعی در یادداشت روزنامه خراسان نوشت: فساد و زشتی و پلیدی کم نیست، تبعیض و فقر و گناه کم نیست اما گویا برخی دانسته و برخی ندانسته روی این نوع کژی ها و بدی ها چشم می بندند و یا این پلشتی ها و منکرات را کم رنگ جلوه می دهند و برعکس برای درشت نمایی و بسیار بزرگ دیدن زشتی ها و منکراتی مانند نامأنوس بودن ظاهر و بدحجابی برخی آقایان و خانم ها غوغا می کنند. بله حتما باید برای حجاب و خوش حجابی و ترویج و تعمیم حیا و عفاف در جامعه هر چه می توان به حکم عقل و شرع و غیرت تلاش کرد و صد البته که یکی از ضروریات غیرقابل انکار دین و قرآن و شرافت انسان حفظ حیا و برخورداری از پوشش مناسب مردان و زنان متناسب با آموزه های قرآنی، وجدانی و فطرت انسانی است اما متاسفانه گویا نه تنها برای گسترش این خصیصه و فضیلت مهم وجدانی و دینی، کارهایی مبنایی، به هنگام، به سزا، علمی و اثرگذار انجام نشده بلکه گاه اقداماتی صورت گرفته که به ضد خود تبدیل شده و اوضاع چنین شده که می بینیم!! اسف بارتر این که تا صدایی برای احیای امر به «معروف ها» و نهی از «منکرها» یعنی یکی از اهداف اصلی قیام سیدالشهدا به میان می آید بسیاری از ذهن ها متوجه ظاهر برخی خانم ها می شود و این واجب بسیار مهم و اساسی که به عنوان ممیزه دین رسول خاتم در تورات و انجیل آمده به زلف بیرون آمده برخی خانم ها و ظاهر زننده بعضی گره می خورد!
ای کاش رئیسجمهور یک بار گفته بود!
در یادداشت روزنامه وطن امروز به قلم میکائیل دیانی می خوانید: «مردم ایران! من به عنوان رئیسجمهور منتخب شما و پشتوانه آرایی که شما برای آبادانی و اقتدار ایران اسلامی به من دادید از شما خواهش میکنم با خرید کالای ایرانی به اشتغال فرزندان خودتان کمک کنید؛ من نیز متعهد میشوم در نیازمندیهای دولت تا حد امکان از تولید ملی استفاده کنیم تا فرزندان شما تک تک به سر کار روند و دیگر جوان بیکاری در خانههای ایرانی نباشد». چقدر دوست دارم در یک ارتباط زنده تلویزیونی خطاب به مردم ایران از سر صداقت و تدبیر و امیدآفرینی این جمله را از زبان رئیسجمهور کشورم بشنوم! شاید حدود 8 سال از تاکید مقام معظم رهبری بر تولید ملی میگذرد و این نه فقط یک سیاست دینی، بلکه بیشتر یک استراتژی ملی به حساب میآید برای اقتدار ایران و ایرانی اما همیشه حسرت به دل ماندیم که از سوی رئیسجمهور مملکت این جمله را در تلویزیون بشنویم و مطابق آن اقداماتی جدی را در جهت همین سیاستگذاری کلان مشاهده کنیم. این را از این جهت میگویم که تقریبا در تمام تحولات اقتصادی دنیا در نیم قرن اخیر و حتی در همین ایران خودمان تغییرات با همین مکانیزم جلو رفته و این پیمان مستقیم مرد اول دولتها با مردم و وفاداری به آن بوده است که یک جهش اقتصادی را شکل داده است.
تغییر محور اعتماد جهان
در یادداشت روزنامه سیاست روز که مائده شیرپور نوشته است، می خوانید: سفر اردوغان رئیسجمهوری ترکیه در کنار رئیس ستاد ارتش و نخستوزیر این کشور به ایران از جمله مسایلی است که قابلیت تحلیل و جای تأمل بسیاری را میطلبد. همچنین اینکه روابط ایران و ترکیه در منطقه روابط پرفراز و نشیبی بوده و عموماً کمتر پیش آمده که طرفین درباره موضوع واحدی به توافق پایدار خصوصاً در زمینه سیاسی و امنیتی دست یابند بر اهمیت این سفر میافزاید. اما اینبار تجزیه عراق و تبعات امنیتی که برای دو کشور هممرز با این کشور به همراه خواهد داشت باعث شکلگیری روابط جدیدی شده است. روابطی که حتی ممکن است در ادامه مسیر، تأثیر شگرفی بر روابط این کشور با دیگر متحدان ترکیه ایجاد کرده و نظرهای این کشور را درباره بسیاری از مسایل بینالمللی تغییر دهد. این موضوع وقتی قابل تأملتر میشود که بدانیم امریکا که معمولاً با ترکیه همپیمان است دارای نظری موافق با ترکیه در زمینه عراق بوده اما این کشور ترجیح داده از بین ایران و امریکا برای تحقق ثبات و امنیت خود و منطقه ایران را برگزیند!.
نقطه عطف در روابط تهران-آنکارا
صادق ملکی کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشت روزنامه ایران نوشت: از سفر اردوغان به تهران باید استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت. سفر مقامات به کشورها، آن هم در سطح رؤسای دولت فارغ از توافقهایی که صورت میگیرد به تنهایی، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و دارای معنا و بار سیاسی خاص خود است. سفر سوم اردوغان به ایران اگرچه در چارچوب سفرهای دورهای و تقویمی دو جانبه است اما انجام آن در دورهای که منطقه درگیر تحولات جدی است، اهمیت این سفر را دوچندان کرده است. بنابر اخبار رسانهها و اظهارات اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در سفر به تهران قرار است در کنار مذاکره با آقای روحانی همتای ایرانی خود، با رهبر معظم انقلاب نیز دیدار کند. برگزاری جلسه شورای عالی راهبردی میان دو کشور، مذاکرات دو جانبه، منطقهای، اجلاس آستانه و توجهی ویژه به همه پرسی اقلیم از مهمترین دستور کارهای سفر اردوغان به تهران است.
انفعال رسانههای ایرانی
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: جایگاه رسانههای ما در قبال رویدادهای بین المللی كجاست؟ روزنامه نگاران ایرانی چقدر میتوانند یا توانستهاند در برابر اتفاقات مهم جهانی موج آفرین و تاثیرگذار باشند؟ سابقه و تجربه نشان داده متاسفانه این حضور و تاثیرگذاری خواسته یا ناخواسته ضعیف و ناچیز است. دو روز قبل در ایالت لاس وگاس بزرگترین و بی سابقه ترین حمله تروریستی تاریخ آمریكا روی داد كه طی آن حدود ٦٠٠ آمریكایی كشته و مجروح شدند. این اتفاق، مردم آمریكا و ساكنان دیگر نقاط جهان را دچار بهت و حیرت كرد اما با وجود این، رسانههای آمریكایی به فاصله كوتاهی مدیریت افكار عمومی را بدست گرفتند و بهجای كنكاش درباره جزئیات این رویداد و تلفات برجای مانده از این حمله تروریستی، به طرح موضوع كنترل سلاح در آمریكا پرداختند كه سالهاست مورد بحث و جدل رسانههای آمریكایی است. حال این رویداد را مقایسه كنید با اتفاقاتی به مراتب جزئیتر و محدودتر كه در ایران یا اقصی نقاط عالم روی میدهند. اینک دوباره به سؤالات صدر این یادداشت بازگردید و نوع عملكرد و برون داد رسانههای ایرانی در قبال حمله تروریستی لاس وگاس را ارزیابی و مقایسه كنید. دردمندانه، نه تنها موج خبری هماهنگی در رسانههای ایرانی دیده نمیشود بلكه در ٤٨ ساعت گذشته كمترین میزان تحلیلها و عملیات رسانهای در قبال این واقعه تلخ و عجیب را شاهد هستیم. نقطه كور رسانههای ایرانی در این حوادث كجاست و راه برون رفت از این انفعال رسانهای چیست؟
فوبیای نظام ارزی شناور
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: بهطور عجیبی یک خصوصیت میان سردمداران نظام ارزی قفل شده (peg) مشترک است. آنان میترسند قفل نرخ ارز را بشکنند و بازار ارز را آزاد کنند؛ زیرا برخی از کاهش شدید آن بیم دارند و برخی از افزایش آن. آنان که از تضعیف پول ملی پس از آزادی بازار هراسانند، از تبعات تورمی آن نیز وحشت دارند. همین دو خصوصیت هسته اصلی فوبیا نسبت به نظام شناور را تشکیل میدهد. آنان حاضرند سالها بگذرد، حاضرند تمامی سیگنالهای قیمتی را که به کارآیی بیشتر منابع و رشد اقتصادی بیشتر منجر میشود سرکوب کنند، حاضرند ذخایر ارزیشان جلوی چشمشان ذوب شود، اما کاری را که درست است، انجام ندهند. آنان میترسند. اما مرور تجربه دیگر کشورها برای حرکت به سوی نظام ارزی شناور که امروز «دنیای اقتصاد» به آن پرداخته است، نشان میدهد که برخلاف اصلاحات اقتصادی دیگر، احتمال موفقیت اصلاح ارزی بسیار بیشتر از شکست آن است و هر چند کشورهای مختلف با سرعتهای متفاوت این اصلاحات را پیش بردهاند، اما در صورت وجود عزمی فراگیر در نهادهای تصمیمگیرنده با یک فرآیند تدریجی میتوان بدون وقوع سناریوهایی که وحشت از نظام شناور ارزی را شکل دادهاند، اصلاح ارزی را به پیش برد.