وقتی جوان روس سردار سلیمانی را «ژنرال شجاع» لقب داد
در نمایشگاه کتاب مسکو یک جوان روسی از دلاوریهای سردار قاسم سلیمانی سخن میگفت و او را ژنرال شجاع ایرانی مینامید و تلاش میکرد تا کتابهایی را برای شناخت بیشتر او به دست بیاورد.
به گزارش گروه فضای مجازی ،مردمی که بر اساس احترامی که به مطالعه و کتاب میگذارند، محترم میشوند. مردم مسکو از جمله مخاطبانی بودند که به شکل شگفت انگیزی کتاب دوست بودند و برای مطالعه ارزش زیادی میگذارند.
اینکه شما بتوانید حدس بزنید که جایی که شرکت میکنید، چقدر برای شما ارزش قایل است و چقدر میتوانید روی دوستی و تعامل با آنها حساب کنید، خود میتواند مهمترین عامل انگیزشی در یک نمایشگاه باشد.
شهر مسکو گرچه به شهر ترافیک در دنیا مشهور شده، اما در روزهایی که ما فاصله میان هتل و نمایشگاه را طی میکردیم اساسا شاهد این مساله نبودیم. زندگی منظم است و گرچه سردی خاص اروپایی را میتوانید در نگاه اول در چهره ایشان ببینید، اما در روزهایی که در غرفه بودیم، با گرمی دستان مرا فشار میدادند و از همسویی و رفاقت دو کشور ابراز خوشحالی.
روسها گرچه همانند همه جای دنیا به دنیای دیجیتال روی آوردهاند، اما این مساله هنوز موجب نابودی عادت مطالعه در بین مردمانش نشده است. در مترو میتوانستید بسیاری از جوانان و زنان و مردان میانسال را در حال مطالعه کتاب ببینید. البته که بسیاری نیز سر در گوشی و تبلت داشتند. انگار دنیا کم کم باور میکند که باید برای حل مشکل کتاب، فکرهای اساسی کرد.
مسکو همگام با دیگر شهرهای بزرگ روسیه در حال آماده شدن برای میزبانی جام جهانی است. پیاده روها، معماری دوباره ایستگاههای مترو و دگرگونی شهر خبر از شوق و ذوق مردم برای روزهای پر هیجان فوتبالی دارد. اما این هیجان را میتوان در روزهای برپایی نمایشگاه کتاب که در پارک عمومی زیبایی برپا شده هم دید. جایی که مخاطب به جای آسفالتهای زمخت میتواند از دل فضایی پر از دار و درخت عبور کند و به غرفه برسد. هم اعصاب حسابی دارد و هم حوصله خوب برای بازدید مطلوب از تک تک غرفهها.
روسیه هم مثل ایران متولی دولتی برای برگزاری نمایشگاه کتاب دارد و البته الگوبرداری از شیوهای است که سال هاست در کشورمان با همکاری ناشران بخش خصوصی عملی میشود.
یکی از عادات ویژه مخاطبان در همه جای دنیا در زمان حضور غرفه ایران در نمایشگاههای کتاب، ابراز علاقه و هیجان برای نمایش علاقهمندی ایشان به نویسندگان و شاعران ایرانی است، اما در این سفر لحظهای پرافتخار نصیبم شد. یک جوان روسی از دلاوریهای سردار سلیمانی میگفت و او را ژنرال شجاع ایرانی نامید و تلاش میکرد تا کتابهایی را برای شناخت بیشتر او به دست بیاورد.
یکی دیگر از اتفاقهای خوشایندی که در این دوره به یادم میماند و به آن میبالم تعبیر «گریگوریوف» معاون آژانس فدرال چاپ و نشر روسیه بود که از نمایشگاه تهران به عنوان قبله همه نمایشگاههای بزرگ دنیا یاد کرد و مخاطب میلیونی که باید به آن احترام بیشتری گذاشت و سرمایه بزرگی که نباید نادیده انگاشته شود.
مسکو هشتصد و هفتادسالگیش را همزمان با نمایشگاه کتاب جشن گرفت. همه میدانهای اصلی شهر شاهد برگزاری جشنها بودند. در همین قدم زدنهای شبانه یک شب به یک انتشارات بزرگ مسکو رفتم که ۲۰۰ هزار نسخه کتاب با ۵۰۰ نفر کارمند داشت که البته یک قفسه هم به کتابهای ایرانی اختصاص داده شده بود. البته که میتوانستیم یک کتابخانه جدا در یک نمایشگاه بزرگ در مسکو داشته باشیم.
اینکه شما بتوانید حدس بزنید که جایی که شرکت میکنید، چقدر برای شما ارزش قایل است و چقدر میتوانید روی دوستی و تعامل با آنها حساب کنید، خود میتواند مهمترین عامل انگیزشی در یک نمایشگاه باشد.
شهر مسکو گرچه به شهر ترافیک در دنیا مشهور شده، اما در روزهایی که ما فاصله میان هتل و نمایشگاه را طی میکردیم اساسا شاهد این مساله نبودیم. زندگی منظم است و گرچه سردی خاص اروپایی را میتوانید در نگاه اول در چهره ایشان ببینید، اما در روزهایی که در غرفه بودیم، با گرمی دستان مرا فشار میدادند و از همسویی و رفاقت دو کشور ابراز خوشحالی.
روسها گرچه همانند همه جای دنیا به دنیای دیجیتال روی آوردهاند، اما این مساله هنوز موجب نابودی عادت مطالعه در بین مردمانش نشده است. در مترو میتوانستید بسیاری از جوانان و زنان و مردان میانسال را در حال مطالعه کتاب ببینید. البته که بسیاری نیز سر در گوشی و تبلت داشتند. انگار دنیا کم کم باور میکند که باید برای حل مشکل کتاب، فکرهای اساسی کرد.
مسکو همگام با دیگر شهرهای بزرگ روسیه در حال آماده شدن برای میزبانی جام جهانی است. پیاده روها، معماری دوباره ایستگاههای مترو و دگرگونی شهر خبر از شوق و ذوق مردم برای روزهای پر هیجان فوتبالی دارد. اما این هیجان را میتوان در روزهای برپایی نمایشگاه کتاب که در پارک عمومی زیبایی برپا شده هم دید. جایی که مخاطب به جای آسفالتهای زمخت میتواند از دل فضایی پر از دار و درخت عبور کند و به غرفه برسد. هم اعصاب حسابی دارد و هم حوصله خوب برای بازدید مطلوب از تک تک غرفهها.
روسیه هم مثل ایران متولی دولتی برای برگزاری نمایشگاه کتاب دارد و البته الگوبرداری از شیوهای است که سال هاست در کشورمان با همکاری ناشران بخش خصوصی عملی میشود.
یکی از عادات ویژه مخاطبان در همه جای دنیا در زمان حضور غرفه ایران در نمایشگاههای کتاب، ابراز علاقه و هیجان برای نمایش علاقهمندی ایشان به نویسندگان و شاعران ایرانی است، اما در این سفر لحظهای پرافتخار نصیبم شد. یک جوان روسی از دلاوریهای سردار سلیمانی میگفت و او را ژنرال شجاع ایرانی نامید و تلاش میکرد تا کتابهایی را برای شناخت بیشتر او به دست بیاورد.
یکی دیگر از اتفاقهای خوشایندی که در این دوره به یادم میماند و به آن میبالم تعبیر «گریگوریوف» معاون آژانس فدرال چاپ و نشر روسیه بود که از نمایشگاه تهران به عنوان قبله همه نمایشگاههای بزرگ دنیا یاد کرد و مخاطب میلیونی که باید به آن احترام بیشتری گذاشت و سرمایه بزرگی که نباید نادیده انگاشته شود.
مسکو هشتصد و هفتادسالگیش را همزمان با نمایشگاه کتاب جشن گرفت. همه میدانهای اصلی شهر شاهد برگزاری جشنها بودند. در همین قدم زدنهای شبانه یک شب به یک انتشارات بزرگ مسکو رفتم که ۲۰۰ هزار نسخه کتاب با ۵۰۰ نفر کارمند داشت که البته یک قفسه هم به کتابهای ایرانی اختصاص داده شده بود. البته که میتوانستیم یک کتابخانه جدا در یک نمایشگاه بزرگ در مسکو داشته باشیم.
منبع:دفاع پرس
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *