صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عاشورای سال ۷۳ در حرم رضوی و عکسی حزن‌انگیز

۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۰:۰۹
کد خبر: ۳۵۳۸۶۳
۳۰ خردادماه سال ۱۳۷۳ انفجاری در حرم امام‌رضا (ع) صورت گرفت که برای مردم غیر قابل باور و در عین حال تنفر برانگیز بود، این حادثه در ساعت ۱۴:۲۶ روز دوشنبه همزمان با عاشورای حسینی و در حالی که در رواق‌ها، صحن‌ها و اطراف ضریح مطهر امام‌رضا (ع) مردم به عزاداری مشغول بودند، اتفاق افتاد.
به گزارش گروه فضای مجازی ،۳۰ خردادماه سال ۱۳۷۳ انفجاری در حرم امام‌رضا (ع) صورت گرفت. این بمب‌گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح حضرت رضا (ع) صورت گرفته بود. کارشناسان حجم آن بمب را حدود ۱۰ پوند (۴.۵ کیلوگرم) ماده منفجره تی. ان. تی تخمین زدند، متاسفانه در این حادثه ۲۶ نفر جان باختند و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند.

چند روز بعد، عکسی از این حادثه در نشریات مختلف چاپ شد که افراد زیادی را تحت تاثیر آن حادثه قرار داد، در این عکس یک مامور نیروی انتظامی در حالی که فریاد می‌زند یک کودک مجروح و خون آلود را در دستان خود گرفته است. آن عکس به‌دلیل حس عجیبی که داشت خیلی زود به دل همگان نشست، اما کسی از جزئیات آن عکس و هویت آن مامور اطلاعی نداشت.

۲۳ سال از عاشورای خونین حرم مطهر رضوی می‌گذرد، اکنون آن مامور نیروی انتظامی را در شهرستان چناران پیدا کرده‌ایم.
 
محمود براتی، همان ماموری است که در آن حادثه کودکی را در دستان خود نگه داشته بود، وی از اهالی روستای قلقوچان در شهرستان چناران خراسان‌رضوی و هم اکنون بازنشسته نیروی انتظامی و عضو جامعه مجمع الذاکرین و مداحان شاعران آیینی شهرستان چناران است.
 
او آرزو دارد برای همیشه جزء خادمان حضرت باشد و بتواند به زائران و مجاوران آن حضرت خدمت کند.

در این خصوص گفت‌وگویی با این مامور انتظامی داشته‌ایم که از حادثه انفجار حرم رضوی می‌گوید و آن عکس معروف را واکاوی می‌کند.

احتمالا آن کودک اولین شهیدی بود که به بیرون منتقل کردم

وی اظهار می‌کند: پانزدهمین سال از خدمت خودم را در کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد (شهربانی سابق) می‌گذراندم و سال‌های متوالی در روز عاشورا به‌عنوان انتظامات هیئت‌های مذهبی در جوار امام رضا (ع) خدمت می‌کردم. ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ که مصادف با روز عاشورا بود، طبق برنامه همیشه عهده‌دار امنیت هیئت‌های مذهبی (از محدوده بست بالا خیابان قدیم (بست شیرازی کنونی) تا مقابل سقاخانه و پنجره فولاد) بودم، ساعت از ۱۴:۲۰ گذشته بود که داخل حرم ایستاده بودم و در حال کمک به زائران بودم، همه چیز آرام بود که ناگهان صدای مهیب انفجار بمب آمد، مردم وحشت زده و نگران از محل دور می‌شدند.

براتی ادامه می‌دهد:، اما من بر حسب وظیفه‌ای که داشتم به طرف محل بمب‌گذاری حرکت کردم تا به مردم و به‌خصوص مجروحین کمک کنم، از طرف ایوان طلا که وارد شدم با صحنه تلخی مواجه شدم و در حالی که جمعیت زیادی مجروح شده بودند به طور هجومی (چه زن و چه مرد) در حال فرار بودند.

این بازنشسته نیروی انتظامی عنوان می‌کند: دست، پا و صورت‌های خونی مجروحین باعث وحشت بیشتر مردم شده بود، در آن وضعیت شلوغ مشغول کمک کردن بودم و تا به خودم آمدم دختر بچه مجروح را در دستان خود دیدم که فکر می‌کنم توسط خانمی به من سپرده شد؛ شاید والدین آن کودک همانجا جان داده بودند، آن صحنه را هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم، وقتی آن دختر بچه ۳ ساله را دیدم ضجه‌ای از دلم ر‌ها شد که انگار فرزند خودم است.

وی تصریح می‌کند: فورا او را به سمت درمانگاه (بست نواب صفوی) بردم، اما درمانگاه بسته بود. چاره‌ای نداشتم و دوباره به سمت ایوان طلا برگشتم، آن لحظه خیلی سخت بود، چون کودک در دستان من داشت جان می‌داد و من نمی‌توانستم کار دیگری انجام دهم، فرد دیگری نیز که حال و هوا و بی طاقتی من را دیده بود برای کمک همراه من می‌آمد.

براتی خاطرنشان می‌کند: زمان خیلی دیر می‌گذشت و تنها کاری که می‌توانستیم انجام دهیم صبر کردن بود، طولی نکشید دختر بچه را به اولین آمبولانسی که به محل رسید تحویل دادیم و احتمالا او اولین شهیدی بود که به بیرون منتقل کردم، خداوند تمام جانباختگان آن حادثه را بیامرزد.

این بازنشسته نیروی انتظامی اضافه می‌کند: دوباره به داخل حرم رفتم و دیدم تمام چلچراغ‌ها و شیشه‌ها ریخته است، دور ضریح نیز به اندازه ۲۰ سانتی متر پوست، شیشه و خاک روی هم جمع شده بود که مجبور شدیم با کفش به داخل برویم، محل دقیق بمب‌گذاری بالاسر حضرت پایه سمت چپی بود که حدود نیم متر و شاید هم بیشتر گود شده بود، منافقین کوردل انگار قصد تخریب قبر حضرت را داشتند.

براتی با بیان این‌که تمیز کردن حرم تا شب طول کشید و محل حادثه به‌طور کامل شسته و تمیز شد، فردای آن روز طی مراسمی درب‌های حرم امام رضا (ع) دوباره به روی زائران آن حضرت باز شد، عنوان می‌کند: یکی دیگر از صحنه‌هایی که در خاطرم هست این است که همان شب حادثه یکی از مسئولین برای تمیز کردن به بالای ضریح رفته بود که با دستی قطع شده مواجه شد و از آن بالا به ما نشان می‌داد. صحنه بسیار دردناکی بود.

وی اظهار می‌کند: همه مسئولین در محل حاضر بودند و با توجه به این‌که لباس‌های من خونی شده بود به اجبار به من مرخصی دادند تا استراحت کنم و لباس‌هایم را عوض کنم، کم کم شب شده بود و بعد از من نیرو‌هایی که تازه آمده بودند جایگزین شدند.

این بازنشسته نیروی انتظامی عنوان می‌کند: زمانی که از حرم بیرون آمدم با انبوه جمعیت روبرو شدم که همه ناراحت و متاسف بودند، آن روز صحنه‌های بسیار غم‌انگیز و دردناکی مشاهده می‌شد و باید گفت: علاوه بر حاضرین در محل، تمام مردم ایران و مسلمانان جهان از تلخی این حادثه رنج بردند.

براتی تصریح می‌کند: قطعا عامل این بمب‌گذاری منافقین کوردلی بودند که برای حریم اهل بیت (ع) حرمتی قائل نشدند و بعد‌ها در رسانه‌ها شخصی به نام مهدی نحوی به عنوان بمب‌گذار این حادثه اعلام شد.

وی خاطرنشان کرد: در روز‌های بعد از حادثه عکسی از من در حالی که آن دختر بچه در دستانم بود در روزنامه‌ها منتشر شد، من اطلاعی از آن عکس نداشتم و وقتی دوستانم در اداره اطلاعات من را در عکس شناخته بودند به من اطلاع دادند، نمی‌دانم چه کسی آن عکس را در آن شرایط سخت از من گرفته بود.

براتی عنوان می‌کند: ۴۰ روز بعد از آن اتفاق نمایشگاهی با نام «اربعین در اربعین» برپا شد و، چون من در آن حادثه انفجار حاضر بودم به‌عنوان مسئول آن نمایشگاه انتخاب شدم و در خصوص عکس‌های نمایشگاه که از روز حادثه گرفته شده بود به بازدیدکنندگان توضیحاتی را ارائه می‌دادم. هم‌چنین هر مراسم بزرگداشتی که در مورد آن حادثه برگزار می‌شد من دعوت می‌شدم. برایتان باید جالب باشد که بعضی از مردم فکر می‌کردند آن دختر سه ساله شهید، فرزند خودم بوده است و من می‎گفتم که فرزند من نبوده، اما فرزند هم نوع و هم وطن من بود.

این بازنشسته نیروی انتظامی اظهار می‌کند: باید بگویم تمام فعالیت‌هایی که در ارتباط با این حادثه انجام داده‌ام را وظیفه خود می‌دانم و اگر خدای ناکرده چیزی شبیه این اتفاق در جامعه رخ دهد با جان و دل برای کمک خواهم رفت. خیلی دوست دارم دوباره در کنار بارگاه حرم رضوی حضور داشته باشم و خدمت‌رسانی کنم، امید است بتوانم بزودی به این توفیق دست یابم.
 
 
 
 
 
 
منبع:ایسنا


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *