صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بارزانی در تله استقلال!/ آمار بیکاری و راهکار‌های رفع آن/ تراژدی سوچی/ نرمش جایز نیست!

۲۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۶:۲۱
کد خبر: ۳۵۰۲۵۷
حدود چهار سال پیش وقتی قائله داعش را به راه انداختند، صحبت از سرنگونی بشار اسد و سقوط دمشق و بغداد ظرف چند هفته بود. پیشروی داعش در عراق و سوریه نیز غافلگیر‌کننده بود؛ چیزی حدود نیمی از این کشور‌ها به سرعت سقوط کردند و صد‌ها هزار نفر سلاخی شدند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، جعفر قادری در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: موضوع بیکاری و بهبود شاخص‌های اشتغال در جمهوری اسلامی ایران، ازجمله اولویت‌های بسیار مهم در اقتصاد کشور به شمار می‌آید که لازمه تحقق آن، جامع‌نگری و برنامه‌ریزی به‌دوراز شعارزدگی است. درباره علل بیکاری و راهکارهای آن، سخن بسیار گفته‌شده اما آنچه در حال حاضر گریبان اقتصاد کشور را گرفته و باعث معضلات بسیاری ازجمله بیکاری شده است را باید در «عدم برنامه‌ریزی دقیق» (نکته‌ای که وزیر محترم کار اخیراً به آن اذعان کردند) و «سیاست‌های جذب سرمایه» دانست. اولین گام در تمام برنامه‌ریزی‌ها، اتکا به آمارهای واقع‌بینانه است درحالی‌که بخش زیادی از اعداد و ارقام آماری ارائه‌شده از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط، با واقعیت‌های موجود معیشتی و اقتصادی مردم تطابق ندارد و در برخی از موارد، تناقض هم مشاهده می‌شود. مسئولین می‌گویند که 3.4 میلیون نفر در کشور بیکارند و در این محاسبه، افرادی که یک ساعت در هفته کار می‌کنند، به‌عنوان شاغل به‌حساب آمده‌اند ولی بار تکفل با یک ساعت و یا حتی یک روز در هفته اشتغال به منزل نمی‌رسد و اکثر خانوارها، بیش از دو نفر هستند. بنابراین، این طرز محاسبه، برنامه‌‌ریزی‌های اشتغال را با مشکل مواجه کرده و شاغلینی که امکان تأمین معاش خانواده خود را به دلیل ساعت کاری محدود ندارند، از گردونه برنامه‌ریزی‌ها خارج‌شده و معضلات پنهانی را نیز به وجود می‌آورد. درنتیجه، عدم برنامه صحیح حاصله ازاین‌دست آمارها، منجر به افزایش تعداد بیکاران می‌شود، به‌گونه‌ای که حتی گفته می‌شود آمار فاقدین شغل در کشور، چند برابر آمارهای رسمی است.

بارزانی در تله استقلال!

جعفر بلوری در یادداشت روزنامه کیهان نوشته است: در بازی بسکتبال قاعده‌ای به نام «جامپ بال» (JumpBall) وجود دارد که جزو قواعد اصلی بازی محسوب می‌شود. بدین‌شکل که داور در ابتدا و همزمان با زدن سوت آغاز بازی، توپ را با زاویه‌ای مناسب بین دو طرف بازی به هوا پرتاب می‌کند تا بازیکنان با گرفتن آن به سمت سبد حریف حمله کنند. هرکس بالاتر پرید و زود‌تر توپ را دریافت کرد، به سمت سبد حریف رفته و کار را تمام می‌کند. اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نفوذ خارق‌العاده ایران در منطقه را به بازی بسکتبال تشبیه کرده و نوشته، داور بازی توپ را برای شروع به هوا انداخته اما ایران و متحدانش بالاتر از آمریکا به هوا پریده، توپ را گرفته و می‌رود که گل پیروزی را به ثمر برساند. شرایط منطقه به هیچ وجه قابل مقایسه با شرایط چهار پنج سال گذشته نیست. ایران و مقاومت شاید تاکنون، چنین شرایط ایده‌آلی را در منطقه، تجربه نکرده باشند. اوضاع به برکت نبوغ سردار سلیمانی‌ها و خون شهید حججی‌ها، مقاومت مردم منطقه و پای کار بودن مرجعیت و ... صددرصد به نفع مقاومت و به همین میزان علیه دشمنان مقاومت است. حدود چهار سال پیش وقتی قائله داعش را به راه انداختند، صحبت از سرنگونی بشار اسد و سقوط دمشق و بغداد ظرف چند هفته و چند ماه بود. پیشروی حرامیان داعش در عراق و سوریه نیز بسیار سریع و غافلگیر‌کننده بود. شاید چیزی حدود نیمی از این کشورها به سرعت سقوط کردند و صدها هزار نفر سلاخی شدند و جنایت‌هایی که همه با آنها آشنا هستیم اتفاق افتاد. تکفیری‌ها حتی پشت مرزهای کشورمان هم رسیدند. صحبت از گرفتن امنیت ایران و تضعیف مقاومت با داعش بود که از قضا به طور مشکوکی موازی با مذاکرات هسته‌ای پیش می‌رفت! هدف هم تامین امنیت اسرائیل بود. اکنون اما صحبت از سرنگونی داعش و گروه‌های تکفیری ظرف چند هفته و چند ماه است. صحبت از وحشت بی‌سابقه اسرائیل از به خطر افتادن آن اندک امنیت باقی‌مانده‌اش است. از هم اکنون می‌توان، محور سخنرانی نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل را پیش‌بینی کرد و گفت وی از نفوذ ایران در منطقه گلایه‌ها خواهد کرد. امروز دمشق و مسکو می‌گویند، 85 درصد خاک سوریه در تسلط نیروهای خودی است و جنگ داخلی عملا در سوریه تمام شده است؛ بغداد هم می‌گوید، همین روزها با آزاد‌سازی دو شهر باقی‌مانده یعنی حویجه و قائم، کار داعش را که خلافتش همین چند هفته پیش هوا شد، یک‌بار برای همیشه یکسره می‌کند.

ضرورت پالایش محتوای فضای مجازی

در یادداشت روزنامه جام جم به قلم محمد بقایی ماکان می خوانید: هر پدیده ای که در جهان با آن روبه‌رو شدیم، دارای محاسن و معایبی بوده است. نمی توان گفت که این پدیده ها کاملا بد یا از هر حیث خوب هستند. این نظر نه تنها در مورد پدیده های مادی، بلکه در خصوص پدیده های فکری نیز صادق است. چنانچه برای مثال می‌توان به طور قطع و یقین گفت هیچ پدیده ای نیست که در طول تاریخ تا پایان به همان صورتی بوده باشد که در آغاز بوده است. در دوره فرهنگ الکترونیک (الکترونیک کالچر) که امروز بیشتر تحت عنوان پدیده های نوین مخابراتی از آن یاد می شود که اینترنت قسمتی از این فرهنگ الکترونیک به شمار می آید، براساس تعریف یاد شده دارای محاسن و در عین حال شامل معایبی نیز هست. محاسن این پدیده در این است که نیازهای آنی و عاجل طالبان آگاهی را برطرف می سازد. یعنی کاربر اینترنت می تواند برای مثال سرعت فضانورد کاوشگری مثل کاسینی را که بتازگی پس از گذشت 20 سال با سرعت 112 هزار کیلومتر بر ساعت به سوی سیاره کیوان (زحل) طی طریق کرد در یک چشم برهم زنی با مراجعه به موتورهای جست‌وجوی اینترنتی به آسانی بیابد. ولی کسب چنین اطلاعاتی تا پیش از پدید آمدن اینترنت نیاز به روزها صرف وقت داشت.

ریشه‌یابی بازگشت به طرح های شکست خورده اشتغال

جواد غیاثی طی یادداشتی برای روزنامه خراسان نوشته است: توضیح اولیه این که طرح اشتغال روستایی مطلقا تزریق منابع ارزان قیمت است و طرح فراگیر – به جز بخش های قابل دفاعی مثل رسته های منتخب و طرح تکاپو که از قضا با توجه و حمایت اندکی پیگیری می شود- نیز نهایتا به پول پاشی ختم می شود. چنان چه در مراسم روز یک شنبه نیز همه حرف ها از رقم تسهیلات بود نه رسته ها. برخی بخش های این طرحِ مفصل هم صرفا برای بزرگ کردن برنامه است و بعید به نظر می رسد برای اجرا باشد. برخی دیگر از بخش ها مثل کارورزی و مشوق کارفرمایی هم تکرار طرح های شکست خورده پیشین است. خلاصه آن که هر دو طرح اشتغالی جدید دولت را می توان در یک کلمه خلاصه کرد؛ "پول پاشی"! یادمان باشد وقتی می گوییم پول پاشی، یعنی ساده ترین کاری که از دست سیاست گذار بر می آید و اولین چیزی که به ذهن می رسد. معما این است که چرا سیاست گذاران اقتصادی ما بعد از 30 سال تجربه – از اتمام جنگ تحمیلی تاکنون که فرصت سیاست گذاری و برنامه نویسی وجود داشته - و انبوهی از تجربیات جهانی، باز به ساده ترین و البته ناکارآمدترین روش های اشتغال زایی متوسل می شوند؟ آن هم در دوره ای که بیکاری بحران را گذرانده و در حال تبدیل به یک ابربحران است.

بایسته‌ها در برابر هجمه به نقاط قوت نظام

عباس حاجی‌نجاری در یادداشتی برای روزنامه جوان نوشته است: تحریم ظرفیت‌های دفاعی و امنیتی کشور توسط سردمداران نظام سلطه و به‌ویژه امریکا، اگر چه پدیده جدیدی نیست و در بستر تحریم‌های اقتصادی همواره استمرار داشته است، اما روند تحولات منطقه و به ویژه شکست‌هایی که امریکا و متحدینش در ماه‌های اخیر از نیروهای جبهه مقاومت متحمل شده‌اند، سبب شده است که تضعیف توان دفاعی وامنیتی ایران با سوء استفاده از خلأ‌های برجام در اولویت سیاست‌های امریکا ومتحدینش قرار گیرد. در روزهای اخیر «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور امریکا همزمان با اعلام تحریم‌های جدید علیه ایران، تعلیق تحریم‌های برجامی ایران را برای 120 روز دیگر تمدید کرد. وزارت خزانه‌داری امریکا در بیانیه‌ای از اضافه شدن نام پنج شخص و دو مؤسسه ایرانی به فهرست تحریمی‌های ایران خبر داد. در فهرست جدید علاوه بر تحریم افراد و شرکت‌هایی که ادعا می‌شود که با صنایع موشکی ایران همکاری دارند، افراد دیگری نیز تحریم شده‌اند که به ادعای امریکایی‌ها طراح عملیات سایبری علیه نهادهای مالی امریکا و متحدانش در منطقه بوده‌اند. اقدام دولت ترامپ روز پنج‌شنبه 23 شهریور در حالی انجام شد که کاخ سفید اعلام کرده در جست‌وجوی راه‌هایی برای اعلام عدم پایبندی ایران به مفاد این توافق هسته‌ای در گزارشی است که قرار است ماه اکتبر(25مهر) تقدیم کنگره شود.

ناشایسته‌سالاری

امیر استکی برای روزنامه وطن امروز نوشت: روزهای نخست دولت یازدهم بود که جناب نوبخت، سخنگوی دولت اعلام کرد حالا زمان آن است که یک به جای خود بدهیم تا همه آنهایی که در 8 سال گذشته در جای مناسب خود قرار نداشته‌‌اند به جای خود برگردند و چرخ امور مملکت به دستان با کفایت آنان بچرخد. حاصل این به جای خود اما بازگشت لشکری از مدیران پیر و پاتال به مناصب بالای کشور بود. مدیرانی که از ابتدای جوانی تا همین روزها همواره مدیر بوده‌‌اند و اکثر آنها اگر قرار بر عمل باب میل‌شان باشد تا وقتی جناب عزرائیل دست به کار نشوند، کماکان مدیر باقی خواهند ماند. در این میان یک کلیشه همواره بر اذهان ملت تحمیل شده است و آن هم پرتجربه و ژنرال بودن این کاست همواره مدیر است. بر اساس این کلیشه سن و سال زیاد این عزیزان، با تجربه و توانمندی بسیار بالای‌شان گره خورده است و این سروران و ارجمندان هر کدام یک پیر روشن‌ضمیر و گرگ بالان‌دیده و فولاد آبدیده در کوران حوادث و قس‌علی‌هذا هستند. این جماعت خود را ژنرال‌‌های عرصه مدیریت کشور می‌پندارند و از بر زبان آوردن آن هم ابایی ندارند.

نهضت خدمت رسانی از شعار تا عمل

در یادداشت روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی می خوانید: دولتی را سراغ نداریم که حداقل در ظاهر، ادعای خدمت رسانی به مرم نداشته باشد. خدمت رسانی و رضایت مندی پایه مشروعیت دولت و نظام است. توفیق یک حکومت در خدمت رسانی به کارآمدی آن حکومت وابسته است. وقتی دولت کارآمد یا دولت کارآ در میان نباشد، سخن از خدمت رسانی در آن جامعه عبث است. دولت کارآمد به دولتی اطلاق می شود که قادر باشد در چارچوب اهداف کلان حرکت کند. دولت کارآمد دولتی است که کمترین هزینه را مصروف سازد. کارآمدی دولت پیش شرط اول خدمت رسانی است. دومین پیش شرط خدمت رسانی یک دولت، سلامت اداری است. اگر نظام اداری دچار بیماری و فساد باشد قادر به خدمت رسانی نیست. سومین پیش شرط خدمت رسانی این است که در جامعه ، تشتت دودستگی، تهمت زدن، رودروی یکدیگر ایستادن و آبرو بردن از یکدیگر معمول نباشد. در یک جو متشنج و در فضایی که همه اذهان و افکار و فرصت ها صرف درگیری و چنددستگی است خدمت رسانی سخت و گاه غیرممکن است.

سرنوشت شوم داعش در انتظار حامیان تروریسم

در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: مشاور بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه ضمن تشریح وضعیت کنونی در جبهه‌های نبرد علیه داعش قویاً هشدار داد به هیچ گروهی اجازه نقض حاکمیت سوریه را نخواهیم داد و برای آزادی کامل سوریه و حفظ یکپارچگی کشور و با هر نیرویی که مانع کار باشد، خواهیم جنگید. وی خاطرنشان کرد آمریکا و متحدانش بدون هماهنگی و موافقت دمشق به صورت غیرقانونی وارد خاک سوریه شده‌اند و مطابق معیارها و قوانین بین‌المللی «نیروی متجاوز و متخاصم» تلقی می‌شوند. مشاور اسد یادآور شد که طی هفته‌ها و روزهای اخیر نیروهای کرد موسوم به دموکرات با حمایت ائتلاف آمریکا در مناطق گسترده‌ای جای داعش را گرفته‌اند و بدون هیچگونه درگیری با تروریست‌های داعش در بخش‌های زیادی سلطه یافته‌اند ولی دولت و ارتش سوریه مصممند تمامی اراضی اشغالی را از چنگ دشمن آزاد کنند.

نرمش جایز نیست

در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: آقای روحانی در آستانه سفر به سازمان ملل، خطاب به آمریکایی‌ها اعلام کرده است که اگر آنها اخلاق بدشان را کنار بگذارند، می‌توانند سرسفره برجام بنشینند و غذا بخورند. رئیس جمهور این نکته را هم افزوده: مساله برجام نیاز به توضیحاتی دارد و جلساتی در آنجا راجع به برجام خواهد بود. درباره این اظهارات آقای روحانی چند ملاحظه وجود دارد؛ اول آنکه انتظار است رئیس جمهور محترم در برابر نقض عهدهای مکرر آمریکایی‌ها زبانی قاطع و صریح در دفاع از حقوق کشور و ملت داشته باشد. رفتار آمریکایی‌ها به ویژه حاکمان جدید کاخ سفید به گونه‌ای است که در برابر منافعی که برجام نصیب آنان کرده و آنها را به اهداف و مقاصد خود رسانده، هرگز حاضر نیستند کمترین منفعتی نصیب ملت ایران شود و در ماه‌های اخیر، تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا هم روح و هم جسم برجام را به نابودی بکشانند. لذا در برابر این جمله رییس جمهور باید گفت آمریکایی‌ها زیر میز برجام نزنند، سر سفره نشستن و غذا خوردنشان پیشکش!

تراژدی سوچی

علی خرم استاد حقوق بین‌الملل در یادداشت روزنامه شرق نوشته است: نزدیک به نیم‌قرن است كه مسلمانان روهینگیا مقیم میانمار هستند. فرزندان و نوه‌هایشان در آنجا متولد شده‌اند، دارای مالکیت بر خانه، مزرعه و مغازه‌شان هستند به‌طوری‌که کسی نمی‌تواند تابعیت و جایگاه آنان را از نظر حقوقی در میانمار زیر سؤال ببرد. اما تندروی و افراطی‌گری به درستی مربوط به یک دین و قوم خاص نیست. بودايیان که قرن‌ها به‌عنوان مظهر آرامش، همراهی و مطیع‌بودن معرفی شده بودند، اگر موضوع تجاوز به حقوق مسلمانان میانمار پیش نمی‌آمد، شاید کماکان به این صفت در تاریخ مشهور می‌شدند ولی اکنون به این افسانه پایان داده شده است و همان‌طور که صرب‌ها در ایام یوگسلاوی سابق به حقوق مسلمانان بوسنی یا کوزوو تجاوز کردند، بیش از دو دهه است که بودايیان افراطی که اکثریت افکار عمومی جامعه میانمار را تشکیل می‌دهند، به حقوق مسلمانان این کشور تجاوز می‌کنند. متأسفانه این تجاوز مانند تجاوز یوگسلاوی سابق، از حمایت دولت و ارتش این کشور برخوردار است بنابراين ابتدا از نظر حقوق بین‌الملل جنایت علیه بشریت و سپس پاک‌سازی قومی محسوب می‌شود که از جرم‌های سنگین جنايی در سطح بین‌الملل است و مجریان آن باید از سوي دادگاه بین‌المللی جنایی دستگیر و محاکمه شوند.

ابرچالش‌های اقتصاد و نظام قیمت‌ها

در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: دنیای اقتصاد چهارشنبه گذشته یادداشتی از استاد گرانقدر و مشاور رئیس‌جمهوری جناب آقای دکتر نیلی درباره ابرچالش‌های اقتصاد ایران منتشر کرد. تحلیلی که حکایت از درک و شناخت عمیق ایشان نسبت به اقتصاد ایران دارد. گرچه می‌توان ابرچالش‌های دیگری از جمله نظام آموزشی (به ویژه حوزه آموزش عالی) را به لیست ایشان افزود؛ اما این موضوع در نتیجه‌گیری‌های ایشان و راه‌حل‌های پیشنهادی تاثیری ندارد. درواقع درستی و صحت استدلال ایشان درخصوص ابرچالش‌های مطرح‌شده به قوت خود باقی است. همان‌طور که در آن مطلب ذکر شده است، ابرچالش‌های شکل‌گرفته در اقتصاد ایران محصول نوع نگاهی است که در جامعه ایران شکل گرفته و افزایش درآمدهای نفتی در مقاطعی آن را تشدید کرده است. این نوع نگاه دولت را یک سوپرمن تلقی می‌کند که قادر به حل هر گونه مشکلی است و بسیار بهتر از تک‌تک شهروندان برای آنها اسباب رفاه همیشگی را فراهم می‌کند. این نوع نگاه کمترین توجهی به اصل بنیانی علم اقتصاد یعنی محدودیت منابع ندارد و بدون توجه به قید بودجه هر روز برای دولت وظایف و کارکردهایی می‌تراشد تا رفاه اجتماعی را افزایش دهد؛ اما نتیجه آن وخامت تدریجی سطح رفاه اجتماعی است.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *