صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

چرخ برجام چرا نمی‌چرخد؟/ پیامد‌های تجزیه عراق برای ایران و منطقه/ فرصتی برای تشدید فشار‌ها به میانمار

۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۳:۵۶
کد خبر: ۳۴۹۸۱۷
نابودی هر فرد و جامعه زنده به این است که درک درستی از قدر و قدرت و منزلت خود دارد یا نه؛ آنچه در عرصه سیاست خارجی ما و موفقیت‌ها یا ناکامی‌های آن می‌گذرد، حاصل فعالیت دو مشرب سیاسی عالم یا جاهل و غافل نسبت به موقعیت قدرتمند جمهوری اسلامی است.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، ابراهیم کارخانه‌ای در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: خودکامگی و استبداد آمریکا به‌عنوان مظهر نظام سلطه، واقعیتی است که از بدو تشکیل این کشور تاکنون وجود داشته و مرور زمان، این خصوصیت را شفاف‌تر و نمایان‌تر ساخته است. دولتمردان کاخ سفید با همین ویژگی‌ها توانستند در اقصی نقاط جهان، چتر سلطه‌گری خود را گسترده کنند. از زمانی که بمب‌های هسته‌ای آمریکا، میلیون‌ها کشته در ژاپن ، ویتنام، آمریکای جنوبی، عراق و افغانستان برجای گذاشت،‌ هر روز بر توهم سیاستمداران واشنگتن افزوده شد و خود را قدرت بلامنازع جهان ‌پنداشتند. اما این قاعده استکباری همیشه صادق نبود و با پیروزی انقلاب اسلامی و به‌تبع آن، بیداری کشورهای دنیا، موجی از آمریکاستیزی در سطح دنیا شکل گرفت و جمهوری اسلامی ایران در کسوت پرچم‌دار این مبارزه، 38 سال است که در قله مقابله با هژمونی آمریکایی قرارگرفته است. شکست آمریکا در توطئه «خاورمیانه بزرگ» که از طریق مقاومت ملت‌های منطقه و با راهبری ایران به دست آمد، کاخ سفید را نسبت به تدارک دشمنی‌های جدیدتر تحریک کرد و هر روز بر قطر کتاب خصومت‌های آمریکا افزوده است. ازجمله موضوعات مورد مناقشه میان ایران و آمریکا که امروز سندی بر بدعهدی و غیرقابل اطمینان بودن این کشور و روشن‌ترین گواه بر خصومت پایان‌ناپذیر واشنگتن با جمهوری اسلامی به شمار می‌آید، «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) است؛ به‌نحوی‌که دسیسه‌های شیطان بزرگ در این توافق، راه کوچک‌ترین خوش‌بینی را می‌بندد و استدلال‌های فریبنده در خصوص اعتماد به این کشور را باطل می‌کند.

چرخ برجام چرا نمی‌چرخد؟

محمد ایمانی در یادداشت روزنامه کیهان نوشت: این حکمت از امیر مومنان علیه‌السلام در خطبه 103 نهج‌البلاغه است که فرمود «الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ». یکی از وجوه تمایز دانا با نادان این است که قدر و جایگاه خود را می‌شناسد. امیرمومنان در کلمه 149 از کلمات قصار نهج‌البلاغه، ما را به حکمت دیگری رهنمون شد و فرمود «هَلَکَ امْرُء لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَهُ. آن کس که قدر و منزلت خویش را نشناخت، هلاک شد». برهمین منهج و مسلک، امام موسى بن جعفرعلیه‌السلام می‌فرماید «ما جَهِلَ وَ لا ضاعَ امْرُء عَرَفَ قَدْرَ نَفْسِهِ. کسى که قدر خود را شناخت، نادان و تباه نشد». بقا و بالندگی یا قهقرا و نابودی هر فرد و جامعه زنده به این است که درک درستی از قدر و قدرت و منزلت خود دارد یا نه. آنچه در عرصه سیاست خارجی ما و موفقیت‌ها یا ناکامی‌های آن می‌گذرد، حاصل فعالیت دو مشرب سیاسی عالم یا جاهل و غافل نسبت به موقعیت قدرتمند جمهوری اسلامی است. روزگاری نه چندان دور (شهریور 1320) ایران ما از شدت بی‌کفایتی حاکمان، به‌اشغال بیگانگان در ‌آمد و تبدیل به ترانزیت تامین جبهه متفقین در نبرد سرنوشت ساز شد اما سران آمریکا و انگلیس و شوروی که در تهران گرد هم آمده بودند، شاه پهلوی را آدم حساب نکردند تا حتی در نشست خود راه دهند. این وضعیت رقت‌بار در طول دوره قاجار و پهلوی، تبدیل به مظنه سیاست ایران شده بود تا اینکه انقلاب اسلامی بر مبنای وقوف ملت ما به شان و جایگاه خود، عزت و اقتدارش را باز یافت.

برجام منهای امریکا

در یادداشت روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان می خوانید: این روزها گزاره‌ای مرتباً از سوی برخی از مسئولان دیپلماتیک و اجرایی در پاسخ به تهدیدات مکرر امریکا، بیان می‌شود و آن اینکه «برجام یک توافق چندجانبه، بین‌المللی و متکی به قطعنامه شورای امنیت است و خروج یکی از اطراف توافق (خصوصاً امریکا) نمی‌تواند آن را مخدوش سازد. » فارغ از ابعاد حقوقی این گزاره و میزان صحت، باید اندیشید که وقوع احتمالی این رویداد – یعنی خروج یکجانبه واشنگتن از توافق- چه نتیجه و پیامدهایی خواهد داشت؟ برای پاسخ به این سوال باید، ابتدا به این پرسش پرداخت که اصولاً مذاکرات هسته‌ای برای چه با کشورهای غربی انجام گرفت و چه نتیجه‌ای از آن انتظار می‌رفت. می‌دانیم که جمهوری اسلامی ایران نزدیک به چهار دهه است که در وضعیت قطع روابط دیپلماتیک با دولت ایالات متحده امریکا قرار دارد و پس از عدم نتیجه بخشی مذاکرات با تروئیکای اروپایی، تصمیم گرفته شد دولت‌های امریکا، روسیه و چین به ترکیب مذاکراتی مقابل ایران اضافه گردند تا مشکل اصلی که در واقع کارشکنی امریکایی‌ها در رسیدن به توافق بود، برطرف گردد.

پیامدهای تجزیه عراق برای ایران و منطقه

امیرحسین یزدان پناه در یادداشت روزنامه خراسان نوشت: بحرانی دیگر در منطقه در حال شکل گیری است؛ آن هم زمانی که بحران داعش که منطقه را به خاک و خون کشید هنوز تمام نشده است. بحرانی که برخی تحلیل گران تبعات سخت و بعضا جبران ناپذیر آن را مدت دار و ناظر به همه کشورهای منطقه به ویژه ایران، ترکیه و عراق می دانند. بحرانی که با شکستن هنجارهای شکننده سیاسی-امنیتی منطقه به بی نظمی و ناامنی دامن زده و ممکن است به قطعه اول دومینوی تجزیه طلبی در غرب آسیا بدل شود؛ بحرانی که یک رژیم مانند اسرائیل را بیخ گوش ایران ایجاد می کند آن هم تحت پوشش «همه پرسی اقلیم کردستان عراق». برخی این اتفاق را شکل گیری «اسرائیل دوم» توصیف کرده اند. اتفاقی که در ظاهر تنها یک حامی دارد و آن هم رژیم صهیونیستی است. حمایت چند روز پیش بنیامین نتانیاهو از همه پرسی در کردستان عراق، هرچند حمایت رسمی رژیم صهیونیستی از تجزیه عراق بود اما ریشه در گذشته دارد. روابط اسرائیلی ها با کردهای شمال عراق به اواخر دهه 70 میلادی بر می گردد تاجایی که حتی روابط مخفیانه اسرائیل با کردها در سال 1980 توسط مناخیم بگین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، به رسمیت شناخته شد... (حتی) در سال 2004، رسانه های اسرائیلی در مورد جلسات مقامات اسرائیلی با رهبران سیاسی کرد گزارش هایی منتشر کردند. صهیونیست ها درباره کردها حتی ادعای ژنتیکی و خونی هم دارند تاجایی که 16 سال پیش در سال 2001 روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی مبسوط مدعی شد که کردها و یهودی ها ارتباط ژنتیکی تاریخی باهم دارند. آن ها درباره برخی سرزمین های عراق همچون بابل نیز ادعاهای تاریخی دارند. صهیونیست ها طی دهه های اخیر از تجزیه عراق و جدا شدن کردستان استقبال کرده و حتی مقامات این اقلیم را تشویق به این کار کرده اند.

رازگشایی از معمای نوبلیست‌ها

حسن رضایی در یادداشت روزنامه وطن امروز نوشت: می‌گویند ارواح در عالم برزخ درک بسیار بهتری از ما زنده‌ها دارند. اگر چنین باشد، احتمالا آلفرد نوبل این روزها سر بر دیوار گذاشته، زارزار می‌گرید. سخن گفتن از سرانجام جایزه صلح نوبل اما بدون حرف زدن از شخص او اگرچه رایج است ولی چندان دلچسب نیست. بر این اساس بد نیست بدانید جناب نوبل، همان سال‌هایی که «اسرائیل بر یوسافات» یا همان «یولیوس دو رویتر» مشغول چفت و بست کردن قرارداد استعماری «رویتر» با «ناصرالدین‌شاه» بود، به همراه برادرانش در شهر رشت مشغول لوله‌کشی نفت شمال بوده‌اند! شرکت نفتی خانواده نوبل البته هرگز توفیق دریافت امتیازات هنگفتی چون رویتر را نیافت. با این حال، وی از جمله چشم‌آبی‌‌‌هایی شمرده می‌شود که تقریبا همان سال‌ها برای آباد کردن(!) ایران به ما سرکی زده است. خدا قبول کند! اما جایزه صلح! آلفرد مخترع دینامیت بود و از این راه به ثروت هنگفتی دست یافت.

فرصتی برای تشدید فشارها به میانمار

در یادداشت روزنامه جام جم به قلم مراد عنادی می خوانید: همزمان با افزایش تنفر جهانی از جنایات دولت میانمار و جدی‌تر شدن موضوع نسل‌کشی و پاکسازی شدن مسلمانان روهینگیا، در روزهای اخیر بحث ارجاع موضوع به دیوان کیفری بین‌المللی پررنگ‌تر شده است؛ این درحالی است که به علت عدم عضویت دولت میانمار در دیوان کیفری بین‌المللی، این دیوان صلاحیت حقوقی برای رسیدگی به جنایات دولت میانمار را که مصداق بارز نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود ندارد. در چنین وضعیتی شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان رکن اصلی سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی می‌تواند ورود کند و از دیوان بخواهد مقامات میانمار از جمله آنگ سان سوچی را به جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت به پای میز محاکمه بکشاند. واقعیت این است که با وجود عمق جنایات نظامیان میانمار علیه مسلمانان بی‌پناه روهینگیا، سازمان همکاری اسلامی، واکنش‌ لازم را نداشته است، چنان‌که به‌رغم افشای جنایات به وقوع پیوسته علیه مسلمانان روهینگیا در ایالت راخین از سوی رسانه‌ها و محکومیت آن از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، سران سازمان همکاری اسلامی در نشست آستانه صرفا به صدور بیانیه اکتفا کردند؛ درحالی که این سازمان می‌توانست با تصویب قطعنامه و تعیین کمیته‌ای ویژه، موضوع را در سطح بین‌المللی مورد پیگیری قرار دهد تا دولت میانمار، نه‌تنها از ادامه جنایات خود دست بکشد که به علت ارتکاب به نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت محاکمه شود.

تعلیق همه‌پرسی راهکار خروج از بحران

هرمیداس باوند کارشناس امور بین‌الملل در یادداشت روزنامه ایران نوشت: در حال حاضر با وجود پارلمان مشخص همراه با کرسی‌های مشخص شده برای احزاب مختلف، پرچم، زبان مشخص و ساختار مدیریتی خاص، گونه‌ای خودمختاری مطلق در اقلیم کردستان عراق وجود دارد. این در حالی است که طی سال‌های متمادی رهبران اقلیم کردستان در مسائل مشخصی از جمله نحوه تقسیم سهمیه فروش نفت در استان مورد مناقشه کرکوک با ذخایر عظیم و غنی از طلای سیاه «نفت» با دولت مرکزی عراق چالش‌های فراوانی داشته است. این اختلافات به قدری عمیق است که علی رغم پافشاری «مسعود بارزانی» رهبر اقلیم کردستان در برگزاری همه‌پرسی در تاریخ سوم مهرماه سال‌جاری و احتمال جدایی این خطه از سرزمین عراق، باز این اختلاف‌ها پابرجا هستند. واقعیت آن است که رهبر اقلیم کردستان تلاش دارد تا با طرح موضوع همه‌پرسی و پافشاری بر اجرای آن در زمان تعیین شده، رؤیای دیرینه کردها در استقلال را جامه عمل بپوشاند. هر چند که باید در نظر گرفت که این پافشاری‌ها در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از دولت‌های منطقه و همچنین قدرت‌های بزرگ و نهادهای متعدد بین‌المللی چنین اقدامی را با توجه به شرایط حاضر در منطقه بخصوص حضور داعش در بخش‌هایی از عراق خطرناک توصیف کرده و پیشنهاد دادند، همه‌پرسی به زمان دیگری موکول شود.

تشکیل کردستان به نفع کردها هم نیست

در یادداشت روزنامه آرمان می خوانید: مساله‌ای که آقای بارزانی در ارتباط با استقلال کردستان مطرح کرده، موضوع بسیار پردردسری خواهد شد و عوارض امنیتی بسیاری به دنبال خود خواهد آورد. معلوم است این کار فقط براساس احساسات عمومی انجام شده و هیچ وجاهت قانونی ندارد. از طرف دیگر بیشترین منابع نفتی عراق در منطقه کردستان واقع شده و اولین چاه این کشور در سال 1927 در منطقه بابابوبور توسط انگلیسی‌ها به نفت رسید و سال 1932 نخستین خط لوله نفت عراق از این منطقه به لاذقیه کشیده شد. بنابراین آنجا اهمیت ویژه‌ای از نظر اقتصادی دارد که طبیعتا دولت عراق اجازه جدایی آن را نخواهد داد. این منطقه در محاصره چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق واقع شده و هیچ راه عبوری ندارد و حتی قادر نیست نفت خود را صادر کند؛ یعنی بدون دسترسی به این کشورها، امکان صادرکردن نفت خود را هم ندارد. درواقع این تصمیم بسیار اشتباهی است که فقط براساس احساسات بومی اتخاذ شده تا مردم کرد را به وجد بیاورد و از جهت عواقب و نتایج هم به اینجا خواهد رسید که ممکن است کردستان ترکیه و ایران را هم به چنین فضایی بکشاند؛ دولت ایران به‌طور ملایم‌تر، دولت ترکیه یک مقدار شدیدتر. دولت ترکیه و آقای اردوغان به آقای بارزانی اعلام کرد که چنانچه دست به این کار بزند، دست به اقدام نظامی خواهد زد و آقای حیدرالعبادی هم تقریبا اظهار نظری مشابه داشت. درواقع آقای بارزانی در شرایط بسیار نامساعدی قصد برگزاری این همه‌پرسی را دارد. خاورمیانه درگیر مشکلات ناشی از زدوخوردهای گروه‌های تروریستی است و بارزانی شرایط و موقعیت مناسبی را برای این همه‌پرسی در نظر نگرفته است.

مهار تصادفات

در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: سفر جاده‌ای از خاطره‌انگیزترین سفرهاست که هم جمع‌های خانوادگی و دوستانه را گرم می‌کند و هم گردشگران را با واقعیت‌های زیست‌محیطی پیرامون‌شان آشنا؛ مسافران همواره در گیر و دار دغدغه‌های سفر، عزم راه می‌کنند و آن‌چه آن‌را تلخ می‌‌سازد حوادث جاده‌ای است که معمولاً در فصل‌های پرتردد نظیر تعطیلات نوروز یا تابستان، خانواده‌ها را داغدار می‌کند. حفظ امنیت سفر هم از حیث رفت و آمد و هم آرامش و سلامتش، متکی به انجام وظایف دستگاه‌های گوناگون حاکمیتی است؛ ساخت و واردات خودروها در بخش خصوصی (و تنظیم مقررات کیفی آن توسط بخش دولتی)، راه و جاده‌سازی توسط وزارت مسکن و شهرسازی و نهایتاً نظارت و راهبردی توسط نیروی انتظامی سه عامل اصلی درباره کاهش وضعیت حوادث جاده‌ای است. به نمونه‌های اخیر آن بنگرید؛ کشته‌های دختران جوان هرمزگانی یا واژگون‌شدن اتوبوس مسافران مازندرانی. مقصریابی در برخی از این ماجراها علت حادثه به عامل انسانی ارجاع داده می‌شود و در گذشته، به خودروها. اما رهبر انقلاب دیروز در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، در بخش پایانی سخنان خود، به این موضوع پرداختند و با تأکید بر لزوم برنامه‌ریزی دقیق، سریع و جامع برای مقابله با این مسأله گفتند: باید نیروی انتظامی و دستگاه‌های دیگر همچون وزارت راه و مراکز صنعتی، سهم خود را در جلوگیری از بروز چنین حوادث تلخ و ناگواری مشخص کنند و با برطرف کردن نقاط ضعف، وظیفه خود را انجام دهند. حدود پنج سال قبل نیز رهبری در دیدار دیگری با عوامل سفرهای نوروزی تاکید کرده بودند که تمام دستگاه‌های مؤثر در سفرها و مسوول حفظ انضباط جاده‌ای باید تلاش خود را برای به حداقل رساندن این حوادث به‌کار گیرند. این تاکیدات نشان‌گر آن است که علاوه‌بر لزوم فرهنگ‌سازی و بهبود شرایط رانندگی و عوامل انسانی، سازمان‌های متولی می‌بایست با پذیرش نقش و مسوولیت مستقیم خود از دامنه این حوادث بکاهند.

مشکلات تامین مالی

در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: رفاه اقتصادی افراد جامعه به تولید و درآمد بستگی دارد؛ زیرا با افزایش درآمد خانوارها دسترسی بیشتری به مصرف، تفریح و بهداشت خواهند داشت. افزایش تولید نیز نیازمند سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های تولیدی جدید است. اما تکمیل فرآیند سرمایه‌گذاری تا رسیدن به درآمد زمان‌بر است؛ سرمایه‌گذار باید هزینه‌های زیادی متحمل شود تا محصول نهایی تولید شود و سپس از محل درآمد ایجاد شده هزینه‌های اولیه را پرداخت کند. بنابراین سرمایه‌گذاری یک فرآیند زمان‌بر، همراه با عدم‌تطابق زمانی درآمدها و هزینه‌ها است. نظام مالی برای برطرف کردن این عدم‌تطابق ایجاد شده است. همچنین، در قرن گذشته بر اهمیت نظام مالی افزوده شده؛ زیرا کاهش هزینه‌های حمل و نقل و پیشرفت‌ فناوری‌ها نیاز به طرح‌های بزرگ برای استفاده از صرفه‌های ناشی از مقیاس را موجب شده است. از طرف دیگر، سرمایه‌گذاری فعالیتی معطوف به آینده است؛ بنابراین این فعالیت‌ها با عدم‌اطمینان همراه هستند. نظام مالی علاوه بر اینکه منابع لازم برای سرمایه‌گذاری را فراهم می‌کند، مکانیزمی برای توزیع ریسک در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد و افراد مختلف می‌‌توانند با انگیزه کسب سود در ریسک فعالیت اقتصادی شریک شوند.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *