صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نگاهی به نامه مهم بشار اسد به رهبر انقلاب/ بازخوانی وظایف مجمع تشخیص مصلحت/ جوانان، شتاب دهنده روند توسعه

۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۵:۵۰
کد خبر: ۳۴۹۰۶۶
نامه قدردانی و تشکر بشار اسد به رهبری نمونه‌ای از مدیریت بحران منطقه‌ای با هدایت شخص رهبر معظم انقلاب است و نامه‌ای بسیار پراهمیت است که در تاریخ روابط ایران و سوریه ماندگار خواهد شد.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، ابراهیم آقامحمدی در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: سیاست‌‌های تحریمی آمریکا همواره از یک سبک و سیاق خاص پیروی کرده و این قاعده نیز در قبال ایران اسلامی نیز صادق است؛ به‌ویژه اینکه پس از توافق هسته‌ای، سطح برنامه‌های ضدایرانی کاخ سفید، به نسبت توانایی‌های جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف افزایش یافت. سیاست‌های آمریکا و اروپا طی هفته گذشته در خصوص برجام، ازجمله مصادیقی است که نشان می‌دهد آمریکا و متحدانش، برنامه‌هایی را به‌صورت مشخص در دستور کار قرار داده‌اند و همه آن‌ها قطعات پراکنده یک پازل هستند. آمریکا می‌گوید درصدد خروج از برجام است و تیم جدیدی را مأمور ارائه گزارش‌هایی از تخلفات احتمالی ایران دراین‌باره نموده تا به این وسیله، ترامپ، نقض توافق هسته‌ای از سوی کشورمان را اعلام کرده و از آن خارج شود. از سوی دیگر، مقامات کاخ سفید، در موضعی به‌ظاهر متناقض، تعلیق تحریم‌های برجامی ایران را به مدت 120 روز دیگر تمدید کردند و در مقابل، وزارت خزانه‌داری آمریکا در رویکردی متفاوت با ادعای آمریکا درباره پایبندی به برجام،‌ نام 7 شخص و 2 موسسه ایرانی را به لیست تحریم‌ها اضافه کرد. از طرفی، مجلس نمایندگان آمریکا هم با متمم پیشنهادی یک قانون‌گذار جمهوری‌خواه به‌منظور منع فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران موافقت کرد و به هشدارهای برخی نمایندگان درباره مغایر بودن این اقدام با توافق هسته‌ای وقعی ننهاد.

زندگی در ۲ فضا


نگاهی به نامه مهم بشار اسد به رهبر انقلاب

حمیدرضا آصفی در یادداشت روزنامه جام جم نوشت: نامه قدردانی و تشکر آقای بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه به رهبری، نمونه‌ای از مدیریت بحران منطقه‌ای با هدایت شخص رهبر معظم انقلاب است و نامه‌ای بسیار پراهمیت و حاوی نکات مهمی است که در تاریخ روابط ایران و سوریه ماندگار خواهد شد. برای پی بردن به اهمیت آنچه آقای بشار اسد اعلام داشته است، باید به هفت سال پیش در آذر 2010 برگشت که با خودسوزی یک جوان دستفروش تونسی که توانست ظرف یک ماه بساط 24 ساله حکومت بن علی را برچیند و وی با خانواده خود به عربستان فرار کند و در فاصله کوتاهی سرنگونی دولت‌های مصر و لیبی را به دنبال داشت. آمریکا و مرتجعان عرب هم‌پیمانش از این تحولات که بعدها از آن به عنوان بیداری اسلامی نام برده شد، غافلگیر شده بودند و درصدد مدیریت بحران و انتقال آن به سوریه که در صف اول جبهه مقاومت با رژیم صهیونیستی بود، برآمدند تا هم مترقی و انقلابی‌ترین دولت عربی را از پا درآورند و هم سپر حفاظتی برای کشورهای مرجع منطقه و در صدر آن دولت سعودی به وجود آورند. بر همین اساس ده‌ها گروه تروریستی خلق‌الساعه با حمایت و مدیریت آمریکا و تامین مالی سعودی از خاک سوریه سربرآوردند و گروه‌های تروریستی مانند داعش، جبهه‌النصره و...عملا کشورهای غربی به رهبری آمریکا و در منطقه کشورهای مرتجع به رهبری دولت سعودی به یک جنگ نیابتی فرسایشی مبادرت کردند و به این ترتیب بحران و چالشی که نزدیک به هفت سال به درازا کشید، آغاز شد. ترجیع‌بند سردمداران این توطئه خروج بشار اسد از قدرت و انتقال آن بود بدون این‌که هیچ استدلال منطقی یا گزینه بهتری را ارائه کند.

دفاع از فاینانس به ۲ شرط

مهدی حسن زاده در یادداشت روزنامه خراسان نوشته است: روز گذشته دومین قرارداد بزرگ فاینانس در دوره پس از برجام به مبلغ 10 میلیارد دلار با چینی ها امضا شد. همچنین تفاهم اولیه ای برای 15 میلیارد یورو فاینانس دیگر نیز با چینی ها صورت گرفت. پیش از این هم قراردادی با کره ای ها به مبلغ هشت میلیارد یورو منعقد شده بود و هم اکنون براساس وعده مسئولان بانک مرکزی و سازمان سرمایه گذاری خارجی، قراردادهایی برای تامین فاینانس با برخی کشورهای اروپایی از جمله اتریش و ایتالیا در دست مذاکره است. به این ترتیب فاینانس به عنوان یکی از روش های جذب سرمایه خارجی به صورت جدی در دستور کار قرار گرفته است. با این حال بررسی استفاده از این روش و نگاهی به مزایا و معایب آن و همچنین نیازها و اقتضائات ما برای تحلیل توافق های فاینانسی اخیر ضروری است.

بازخوانی وظایف مجمع تشخیص مصلحت

محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشته است: مصلحت در فقه اسلامی به عنوان پایه جعل و تشریع احکام شرعی است علاوه بر آن منبع استنباط احکام شرعی و همچنین پایه مدیریت و اداره جامعه و صدور حکم حکومتی است. علمای شیعه در ابتنای احکام شرع بر مصالح و مفاسد متفق‌القولند دو عنصر زمان و مکان در مصلحت دارای نقش موثر و تعیین کننده است. مصلحت به معنای عرفی سازی نیست که برخی آن را بهانه‌ای برای سکولاریزاسیون بیابند. مصلحت به معنای تهی کردن نصوص از پیام ثابت و بادوام و واگذار کردن معنای احکام به درک تاریخی و عصری نمودن فهم احکام نیست. امام رضا (ع) فرمودند: در تمامی حلال خداوند مصلحت و در تمامی حرام مفسده است. (علل الشرایع ج 2 ص 592) هر چیزی که مصلحت ملزمه داشته باشد، آن واجب است و هر چیزی که مفسده قابل ملاحظه‌ای داشته باشد آن حرام است هیچ حکم ایجابی در اسلام از مصلحت تهی نیست و هیچ حکم تحریمی فعلش از مفسده تهی نیست. فقه اسلام بویژه تشیع پاسخگوی همه نیازهای بشر امروز است.

برجام بدون فهم مشترک، واکنش همسان

در یادداشت روزنامه جوان می خوانید: انتظار می‌رود تا مواضع «ناهمسان – غیرهمسنگ» مقامات ارشد دولت در دوران پسا برجام با وضع تحریم‌های جدید تحت عنوان «افزودن نام دو شرکت و هفت فرد ایرانی و شش شرکت و سه فرد خارجی به لیست تحریم‌ها اضافه» و«ممنوعیت فروش هواپیما به ایران» تغییر کرده و من بعد شاهد «همگونی» در رفتار و مواضع دولتمردان نسبت به اقدامات امریکایی‌ها در نقض روح و متن برجام باشیم. «ولایتی: ادعای حق بازدید از مراکز نظامی اختراع آمانو است»، «ظریف: آنچه خانم هیلی مطرح کرده نشان‌دهنده بی‌اطلاعی ایشان از متن توافق است، میزان نظارت در برجام مشخص است»، «عراقچی: شنیدن صحبت‌های اینچنینی از نماینده امریکا در سازمان ملل واقعاً عجیب است، چراکه به آسانی اعتبار گزارش‌های آژانس را زیر سؤال می‌برد»، «قاسمی: خواب امریکا برای بازدید از مراکز نظامی ایران تعبیر نخواهد شد» در چهار موضع‌گیری فوق دو موضع‌گیری کاملاً متفاوت با دو موضع‌گیری دیگر است، به گونه‌ای که علی اکبر ولایتی و بهرام قاسمی بر خلاف محمدجواد ظریف و عباس عراقچی بازدید از مراکز نظامی کشورمان را از اساس نفی و غیرقابل وصول اعلام می‌کنند.

پیوند برجام و تحریم!

در یادداشت روزنامه وطن امروز مهدی محمدی نوشته است: در حوزه منازعه راهبردی ایران و آمریکا بویژه مسأله برجام، تحولات مهم و پرشتابی در حال وقوع است که نه افکار عمومی و نه نخبگان ایرانی به اندازه کافی به آن توجه نکرده‌‌اند، لذا در محیط گفت‌وگوهای عمومی در کشور، نشان چندانی از بحث درباره آنها دیده نمی‌شود. خلاصه آنچه در حال رخ دادن است، چنین است؛ دولت آمریکا به‌طور واضح در مسیر یک تجدیدنظر راهبردی قرار دارد که هدف آن افزایش شدید فشار بر ایران است. اعلام احتمالی عدم پایبندی ایران در 25 مهر به کنگره، اجرای قانون جدید تحریم‌ها با عنوان «مهار دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها» (کاتسا) و تشدید فشار بر ایران در حوزه بازرسی‌ها و در نهایت تجمیع ابزارها برای متوقف کردن ایران در منطقه، بخش‌‌های اصلی مسیر جدید فشار است. در حالی که آمریکا در مسیر جدید گام برمی‌دارد، عواید اقتصادی بسیار محدود ناشی از برجام هم روز به روز در حال تحلیل رفتن و کم شدن است به گونه‌ای که می‌توان گفت در 3 حوزه اصلی بانک، بیمه و نفت، وضعیت ایران تفاوت اندکی با دوران تحریم‌ها دارد. این بدان معناست که اگر توجه کنیم هدف اصلی برجام، کاهش تحریم‌ها و مسدود کردن مسیر تحریم برای فشار به کشور بود، این هدف تقریبا به طور کامل بدل به یک امر موهوم شده است.

جوانان، شتاب دهنده روند توسعه

سیدرضا صالحی امیری در یادداشت روزنامه ایران نوشت: یکی از بزرگترین سرمایه‌های حال حاضر کشور عزیزمان ایران، نیروی انسانی جوان و دانش‌آموخته‌ای است که اگر در مسیر توسعه و تعالی، به‌خدمت گرفته شود نتایج قابل توجهی در بر خواهد داشت. وجود نیروی انسانی جوان، برای برخی کشورها یک آرزوی دست نیافتنی است و حال آنکه امروز در ایران اسلامی با انبوه جوانان خلاق و با دانشی روبه رو هستیم که باید با مدیریت صحیح آنها را به چرخه مسئولیت وارد کنیم. اصولاً گردش مدیریت یک ضرورت قطعی است و همه مبانی دینی، عقلانی و حتی سیاسی دلالت بر گردش مدیریتی دارد. پرواضح است که این گردش و واگذاری به معنای نادیده انگاشتن تجارب بزرگان و خدمات پیشینیان نبوده و نیست. بلکه مراد انتقال تجربه به نسل جدید و رشد جوانان خلاق است. بزرگان و پیشکسوتان باید کانون مشورت و بیان تجربه قرار بگیرند و در سیاستگذاری‌ها نقش مؤثر ایفا کنند و در کنار آنان جوانان متعهد با به کارگیری نیروی جوانی و خلاقیت خود در روند توسعه و پیشرفت تأثیر مضاعفی بگذارند. در غیر این صورت اگر نظام مدیریتی به یک دایره محدود و بسته تبدیل شود، در نتیجه با خطر اختلال مدیریتی مواجه و نظام مدیریتی فاقد خلاقیت ونوآوری به امری تکراری و غیر پویا مبدل خواهد شد. امری که در برخی کشورهای مرتجع همسایه به وضوح دیده می‌شود. واضح است که ضرورت واگذاری امور اجرایی به جوانان نه یک بحث سیاسی یا احساسی بلکه یک ضرورت عقلانی و استراتژیک است. اساساً جوانان به دلیل قدرت ریسک‌پذیری بالا و انگیزش لازم برای بروز توانایی خود می‌توانند به مسیر توسعه شتاب بیشتری ببخشند.

كنسرت پرهزینه

در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: دومین كنسرت موسیقی طی یكی دو هفته اخیر بدون مانع خاصی در مشهد برگزار شد. آنچه مسلم است، پیگیری‌های مسوولان فرهنگی و قضایی و گفت و گو با امام جمعه محترم مشهد در رفع این محدویت‌ها مؤثر بوده و راه را برای برگزاری کنسرت‌ها چون سه، چهار سال قبل كه طبق روال معمول و با رعایت حریم رضوی برگزار می‌شد، گشوده است. در ماجرای برگزاری کنسرت‌ها در مشهد از ابتدا معلوم بود كه ارائه تفسیرهای خاص و تعیین حریمی كه منطقاً قابل قبول نبود، راه به جایی نمی‌برد و جز ایجاد هزینه‌های سیاسی و فرهنگی برای جبهه انقلاب اسلامی، حاصل دیگری در بر نخواهد داشت. حالا هم نتیجه همین شده است كه جریان اصلاح طلب كه در ایام انتخابات از این ماجرا بهره برداری سیاسی خود را به عمل آورد، اینك به عنوان پیروز میدان این رقابت مدعی است كه رقیب را مجبور به عقب نشینی كرده و حرف خود را به كرسی نشانده و می‌تواند کنسرت‌ها را بدون محدویت خاصی در مشهد برگزار كند. گذشته از این هزینه غیر‌منطقی‌ای كه به جبهه انقلاب تحمیل شده است، باید یادآوری كرد كه اولاً کنسرت‌ها پیش از دولت کنونی هم در مشهد بدون محدویت خاصی برگزار می‌شده و آنچه این روند را با مشكل روبه‌رو كرد، نبود تعامل و هماهنگی لازم بین دستگاه‌های مسوول در استان با امام جمعه محترم بوده است. ثانیاً بر بزرگان جبهه انقلاب است كه در موارد مشابه با پرهیز از سكوت و انفعال، در گشودن گره‌های اینچنینی تعامل و حضوری فعال داشته باشند.

عامل اصلی اختلال در تبادلات بانکی

علی ابراهیم‌نژاد در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: یکی از گلوگاه‌های اقتصاد ایران در دوران تحریم‌های ظالمانه کشورهای غربی علیه کشورمان مشکل تبادلات بانکی بین‌المللی و انتقال پول برای صادرات و واردات بود. بسیاری از مسوولان دولتی و فعالان اقتصادی انتظار داشتند پس‌از توافق هسته‌ای این اختلالات برطرف شود و شرایط به پیش‌از تحریم‌ها در روابط کارگزاری بازگردد. اما پس‌از برجام نیز معضل عدم‌تمایل بانک‌های بین‌المللی به همکاری با ایران پابرجا ماند. جلوه بارز این معضل در بی‌تمایلی بانک‌های بزرگ و معتبر برای همکاری با ایران بود. این مساله باعث شده انگشت اتهام بسیاری به سمت برجام نشانه رود و آن را به عنوان دلیلی بر بی‌اثر بودن این توافق در اتصال ایران به نظام مالی بین‌المللی قلمداد کنند. آنچه در مشاجرات کارآمدی یا ناکارآیی برجام در حل این معضل معمولا به‌صورت پیش‌فرض نانوشته پذیرفته می‌شود این است که اولا نظام بانکی بین‌المللی در طی سال‌های متمادی که کشورمان در کمند تحریم بوده ثابت و بدون تغییر بوده و تنها با فشردن کلید برجام همه چیز باید به قبل از تحریم برگردد و ثانیا چون تجربه تحریم کشورمان از نظر شدت و فراگیری منحصربه‌فرد بوده، مشکل عدم‌تمایل بانک‌های بین‌المللی یک مشکل صرفا ایرانی است و سایر کشورها چنین مشکلی ندارند. واقعیت این است که هر دوی این فرضیه‌ها نادرستند؛ هم نظام بانکی بین‌المللی در این سال‌ها دستخوش تحول جدی شده و هم چالش دسترسی به نظام بانکی بین‌المللی منحصر به ایران نیست.

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *