افتخار پسر به قتل پدر/ بخشش قاتل عاشق/ محاکمه مرد مست به خاطر جنایت
متهم صبح دیروز برای آخرین بار به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
او گفت: «زمان زیادی از دوستی من و مهسا گذشته بود و ما قصد ازدواج داشتیم. روز حادثه به پارک طالقانی رفتیم. مهسا گفت دیگر نمیتواند به این شکل ادامه دهد و باید به خواستگاریاش بروم. مخالفت کردم چون شغلی نداشتم و با این که قصدم ازدواج بود، اما نمیتوانستم پا پیش بگذارم. سر همین موضوع درگیر شدیم و نمیدانم چه شد با چاقو دو ضربه به مهسا زدم و فرار کردم.»
متهم درباره بخشش اولیای دم نیز گفت: «در دادگاه به قصاص محکوم شدم، اما اولیایدم پذیرفتند در ازای دریافت 450 میلیون تومان رضایت بدهند. زمان حادثه 20 سال بیشتر نداشتم و بچه بودم. قصدم هم واقعا ازدواج با مهسا بود. »
در پایان دادگاه، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
انهدام باند سارقان مسلح تهران
چهار پسر 20 ساله که با تشکیل باندی از اسلامشهر به تهران سفر کرده و به زورگیری و سرقتهای مسلحانه مغازهها دست میزدند، بازداشت شدند.اوایل خرداد امسال مردی با حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو جوان موتورسوار به اتهام سرقت گوشی تلفن همراهش شکایت کرد.
او به بازپرس قریب احمدزاده گفت: در خیابان در حال صحبت با تلفن همراهم بودم که موتورسواران چاقو به دست به من حمله کرده و با قاپیدن گوشیام فرار کردند.
تحقیقات ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران ادامه داشت تا اینکه با شکایتهای جدید روبهرو شدندکه نشان میداد چهار سارق موتورسوار با قمه و چاقو به رهگذران حمله کرده و با سرقت پول، گوشی تلفن همراه و طلاهایشان متواری شدهاند. این در حالی بود که چهار مغازهدار هم با حضور در پلیس آگاهی شکایت کردند چند جوان که سلاح کلت و چاقو به دست داشتهاند به مغازههای آنها دستبرد زده و پول داخل مغازهها را سرقت کردهاند.
جستوجوها برای یافتن اعضای این باند چهار نفره ادامه داشت تا اینکه رد پای آنها در اسلامشهر بهدست آمد و دو روز پیش هر چهار نفرشان که 20 ساله بودند، بازداشت و به چهار فقره دزدی مسلحانه مغازه و 23 فقره سرقت و زورگیری در پایتخت اعتراف کردند و روانه بازداشتگاه پلیس شدند.
مرد مست در یک قدمی محاکمه به اتهام قتل
مرد مست که در جریان درگیری با دوستش، پدر او را کشته بود، بزودی پای میز محاکمه مینشیند.محسن مرد جوانی است که بامداد 24 بهمن سال گذشته در جریان درگیری با دوستش در جنوب پایتخت او را زخمی کرد و پدر وی را به قتل رساند. با دستور قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران عامل جنایت تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و روز بعد از جنایت بازداشت شد. او در جریان تحقیقات به درگیری خونین منجر به قتل اعتراف کرد و بعد از بازسازی صحنه قتل مرد میانسال روانه زندان شد.
با گذشت هفت ماه از این جنایت، متهم به قتل برای حضور در آخرین جلسه بازپرسی از زندان به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در این جلسه به قاضی پرونده گفت: من با پسر مقتول اختلاف و درگیری داشتم. او تلفنی به من فحاشی کرد و همین باعث شد از او بخواهم سر قرار بیاید. آن شب من مشروب خورده و مست بودم.
وی افزود: ترسیدم با افرادی بیاید و مرا کتک بزنند. چاقویی با خود بردم تا اگر درگیری پیش آمد از آن استفاده کنم. هنگام حضورم سر قرار او همراه پدرش و فرد دیگری آمده بود. با او که دعوا کردم دو نفردیگر برای نجات او با من درگیر شدند. من هم که تعادل درستی نداشتم ابتدا دوستم و بعد پدرش را با چاقو زده و فرار کردم. روز بعد که دستگیر شدم، فهمیدم پدرش به قتل رسیده است.
قاضی پرونده بعد از اخذ آخرین گفتههای متهم به قتل در جلسه بازپرسی، برای وی به اتهام مباشرت در قتل عمدی و شرب خمر، صدور جلب به دادرسی صادر کرد و متهم به زندان بازگشت. او قرار است بزودی در دادگاه پای میز محاکمه برود.
افتخار پسر به قتل پدر
مردی که به بهانه مسائل اعتقادی، پدر و یکی از دوستان خود را کشته است در جلسه دادگاه از کار خود ابراز رضایت کرد. او پیش از این به جرم قتل دوستش به قصاص محکوم شده بود و صبح دیروز به اتهام قتل پدرش پای میز محاکمه ایستاد.زمستان 89 جسد مردی سالخورده در یکی از روستاهای تایباد کشف شد. بهروز با ضربه قمه به قتل رسیده و سر از بدنش جدا شده بود. یکی از پسران مقتول به نام رحیم نیز همزمان با روز حادثه ناپدید شده بود که همین موضوع شک کارآگاهان را به او برانگیخت. مخفیگاه رحیم مشخص نبود تا اینکه یک سال بعد، مردی 40 ساله در تهران به شکل مشابه کشته شد. قاتل او کسی جز رحیم نبود. او پس از چند روز به دام پلیس افتاد و در بازجوییها به هر دو قتل با انگیزههای اعتقادی اعتراف کرد و مدتی بعد به جرم قتل مرد 40 ساله در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
متهم در برابر درخواست قصاص اولیای دم گفت: «دو سال قبل از قتل، به سیفالله وقت دادم تا از کارهای غیراخلاقیاش توبه کند، اما این کار را نکرد. حتی یک بار شمشیر بزرگی جلویش گذاشتم و گفتم میتوانم با این کارت را تمام کنم، اما میخواهم به تو فرصت بدهم. وقتی دیدم توبه نمیکند، تصمیم گرفتم او را بکشم. سیفالله پیک موتوری بود. روز حادثه از او خواستم با موتورش پیش من بیاید و چیزی را از طرف من به جایی ببرد. وقتی آمد، ده هزار تومان به او دادم. آن پول حقش بود، اما بعد با ضربات چاقو کشتمش. من پشیمان نیستم. شما هم نمیتوانید مرا قصاص کنید.»
رحیم با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد و با تائید دیوان عالی کشور در آستانه طناب دار قرار گرفت. با این حال پرونده قتل پدرش به دلیل عدم حضور اولیای دم در دادگاه، چند سال بلاتکلیف باقی ماند تا اینکه صبح دیروز، قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران جلسه رسیدگی را برگزار کردند. در ابتدای جلسه قرار شد بزودی نظر معاون قوه قضاییه درباره پرونده اخذ شود. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «پدرم 40 سال مرا اذیت کرد. او را به خاطر مسائل اعتقادی کشتم و از این کارم پشیمان نیستم. حتی سرش را با کمال میل از تنش جدا کردم.» حکم دادگاه بزودی صادر میشود.
جزئیات قتل عام خانوادگی خیابان یخچال
مهندس جوان که درجریان قتل عام خانوادگی، پدر، مادر، همسر و فرزندانش را به طرز فجیعی کشته و سپس خودکشی کرده است، یک روز قبل از این کشتار، از پدر و مادر سالخوردهاش خواسته بود به بهانه تنظیم یک سند ملکی از شهرستان به تهران بیایند.شامگاه دوشنبه گذشته اجساد 3 نفر از قربانیان در آپارتمانی در خیابان فکوریان -حوالی خیابان یخچال درشمال تهران- پیدا شد! تحقیقات اولیه نشان داد مرد جوان- پژمان- پس از کشتن همسر و پسرش به زندگی خود نیز پایان داده است. اما در این میان معمای ناپدید شدن پدر و مادر پژمان بهعنوان دغدغهای مهم برای تیم جنایی مطرح شده بود تا اینکه صبح روز بعد اجساد آنها هم دردفتر کار پسرشان واقع درخیابان پاسداران پیدا شد.
شواهد نشان میداد این زوج میانسال صبح همان روز به تهران آمده بودند ولی خبری از آنها نبود. در ادامه تحقیق و با توجه به رد خون روی خودروی شاسی بلند پژمان که در پارکینگ خانهشان متوقف بود احتمال قتل زوج میانسال در شرکت مهندس جوان قوت گرفت که با شناسایی محل شرکت در خیابان پاسداران، اجساد این مرد و زن هم پیدا شد. جسد پدر پژمان داخل اتاق و جسد مادرش داخل سالن دیده میشد.درحالی که هر دوی آنها با یک ضربه چاقو به گردنشان به قتل رسیده بودند.
در ادامه مشخص شد پژمان روز قبل با پدر و مادرش تماس گرفته و به بهانه اینکه قصد انتقال سندی به نام آنها رادارد، از هر دو خواسته که صبح اول وقت خود را به تهران برسانند. بدین ترتیب صبح دوشنبه پژمان به فرودگاه مهرآباد رفته و پدر و مادرش را به بهانهای به شرکتش برده بود. دوربینهای مداربسته شرکت هم نشان میداد پژمان ابتدا به همراه پدرش وارد شرکت شده و بعد از نیم ساعت به پارکینگ آمده و این بار مادرش را با خود به داخل شرکت برده است.
حدود نیم ساعت پس از ورود مادر، مهندس جوان درحالی که لباسهایش را عوض کرده و ساک دستی مادرش را بهدست داشت ساختمان را ترک کرده بود. بعد ازآن پژمان راهی خانهاش شده و نقشه قتل همسر وپسرنوجوانش را اجراکرده ودست آخرهم به زندگی خود پایان داده است.درادامه مشخص شد او بدهی سنگینی به یکی از آشنایانش داشته و قرار بوده روز حادثه این بدهی را برگرداند!درحال حاضرتحقیقات پلیسی برای کشف زوایای پنهان این جنایت تکاندهنده ادامه دارد.