صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

خطای محاسباتی غرب درباره داعش/ بازی خطرناک «برجام ۲» / چراغ سبز سازمان ملل به جنایتکاران در میانمار

۱۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۰:۳۷
کد خبر: ۳۴۵۵۸۸
«استفان دی‌میستورا»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه به‌تازگی اعلام کرده است که باقیمانده اعضای داعش در سوریه طی یک ماه آینده شکست خواهند خورد.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سید جعفر قنادباشی در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: «استفان دی‌میستورا»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه به‌تازگی اعلام کرده است که باقیمانده اعضای داعش در سوریه طی یک ماه آینده شکست خواهند خورد و یک‌بار دیگر با این اظهارنظر، خط بطلانی بر آمال و آرزوهای غرب و آمریکا در حفظ تروریست‌های تکفیری کشیده شد؛ هرچند که این پیش‌بینی مدت‌هاست که برای مردم سوریه و عراق مسجل شده و به چشم خود موفقیت دولت قانونی بشار اسد و نیروهای مردمی و مسلح عراق را دیده‌اند. فرستاده سازمان ملل در حالی ذلت و فضاحت تکفیری‌ها را به نظاره نشسته که وی و سازمان متبوعش، باید بسیار پیش‌تر از این، چنین هزیمت سنگینی را اعلام می‌کردند. زمانی که دژ داعش در حلب و موصل فروریخت و پس‌ازآن، دومینوی شکست داعش، یکی پس از دیگری به وقوع پیوست، سمت‌وسوی تحولات منطقه کاملاً مشخص بود. شکست سنگین تروریست‌ها در معرکه حلب، فروریختن دژ داعش در موصل، فرار آن‌ها از استان نینوای عراق و تسلیم شدن تکفیری‌ها در منطقه عرسال لبنان، سرفصل‌هایی از کتاب قطور استیصال و نابودی داعش است که از آینده آن‌ها خبر می‌داد.

بازی خطرناک «برجام ۲»

محمدحسین محترم در یادداشت روزنامه کیهان نوشته است: هفته گذشته رئیس‌جمهور جوان فرانسه در جمع سفرای این کشور گفت «هیچ جایگزینی برای برجام وجود ندارد». یک روز بعد سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در کنفرانس خبری در تفسیر این سخن امانوئل مکرون گفت برجام در صورتی جایگزینی ندارد که مکملی داشته باشد. اگنس روماته اسپاین از رایزنی رئیس‌جمهور فرانسه با اعضای 1+5 در آینده برای مذاکره در‌باره «مکمل برجام»خبر داد و تاکید کرد «مکمل برجام با کار ضروری در خصوص برنامه موشک‌های بالستیک ایران در راستای اجرای دقیق برجام است»!. این سخنان مقامات فرانسوی در لفافه، روی دیگر ادعای صریح نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل است که در سفر به وین گفته بود «برجام تفاوتی بین مراکز نظامی وغیرنظامی قائل نشده است» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در آستانه سفر نیکی هیلی به وین با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم و اقدامات بی‌ثبات‌کننده در منطقه گفته بود «برجام باید بازنگری شود». نکته جالبی که رسانه‌های غربی در خصوص ضرورت «مکمل برجام» در حال القاء هستند، ظاهر دلسوزانه آن ها است که ادعا می‌کنند متحدان آمریکا بیم آن را دارند که خروج آمریکا از برجام باعث افزایش بی‌ثباتی در منطقه خاورمیانه شود و ایران باید طوری رفتار کند که آمریکا از برجام خارج نشود!. اما همزمان برای ترساندن ایران نیز روی طرح ادعایی جان بولتون نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل در‌باره خروج آمریکا از برجام معرکه گرفتند. متاسفانه اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان نیز هیچ واکنش قاطعی در خصوص مذاکره در‌باره «مکمل برجام» و بازرسی از مراکز نظامی براساس برجام نشان ندادند جز اینکه بگویند اینها یک طنز است!

سیاست نادرست آمریکا و تنش در شبه‌جزیره کره

در یادداشت روزنامه جام جم به قلم مرتضی سلطان‌پورابیانه می خوانید: اعلام آزمایش موفقیت‌آمیز ساخت بمب هیدروژنی از سوی کره‌شمالی در رسانه‌های خبری بازتاب گسترده‌ای پیدا کرده و در زمانی کوتاه مقامات سیاسی کشورهای مختلف را به واکنش و اظهار نظر برانگیخته است. در این رابطه شایان به ذکر است که جنگ لفظی میان کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی و دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا مدتی بود که تخفیف یافته بود. اما تنش‌ها مجددا در شبه جزیره کره، روند صعودی پیدا کرده است. این فرآیند حاد شدن وضعیت برای این منطقه بسیار خطرناک و بی‌ثباتی را حاکم خواهد کرد. اینها در شرایطی است که «مون جه این» رئیس‌جمهور کره‌جنوبی خواهان حفظ آرامش در شبه جزیره کره و تلاش در جهت برقراری مذاکرات دیپلماتیک برای حل مشکل است. مردم کره‌جنوبی هم نسبت به این وضعیت نگرانی‌هایی دارند و حتی چندی پیش ساکنان منطقه‌ای که موشک‌های تاد آمریکا در آنجا مستقر است نسبت به این شرایط اعتراض‌هایی را بروز دادند.

عطر معنوی اسلام، روح جهانی بی روح

در یادداشت روزنامه رسالت به قلم بهزاد حمیدیه می خوانید: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با طلاب، نکات پربها و راهگشایی فرمودند. یکی از آن نکات، درباره فرصتی بود که امروزه نصیب دستگاه تبلیغی اسلام شده است ناشی از خلأ فکری در جهان و ذائقه حقیقت طلب جهانیان. ایشان فرمودند: «یک امتیاز دیگرِ این دوران این است که در سطح جهان، یک احساس خلأ فکری و نیاز به یک فکر جدید موج می‌زند؛ در سطح جهان این‌جور است؛ دل‌زدگی و سرخوردگی از «ایسم»های مختلف -چه «ایسم»های چپ، چه «ایسم»های راست- در بین کشورها و بین اندیشمندان و بین جوان‌ها بسیار زیاد شده؛ یک حالت خلأ فکری [وجود دارد]، حرف نو جا می‌افتد. جمهوری اسلامی، هم در مسئله‌ انسان، هم در مسئله‌ جامعه، هم در مسئله‌ سیاست حرف‌های نو دارد؛ اسلام حرف‌های نو دارد. ما اگر بتوانیم این حرف‌های خودمان ر ا که حرف‌های نویی است در دنیا منتشر کنیم و به گوش‌ها برسانیم، پذیرنده و طلبکار زیاد خواهد داشت...». ممکن است کسی بگوید امروزه مدرنیته همچون گذشته بلکه قدرتمندتر و باشکوه تر بر ویرانه های سنت ایستاده است. دیگر کسی و ملتی را نمی‌توان یافت که بتواند یا حتی بخواهد دموکراسی را کنار بگذارد و نظامهای سلطانی و استبدادی گذشته را ترجیح دهد. کسی نیست که سیستم اقتصادی مدرن مبتنی بر بازار آزاد، پول و بانک، فاینانس، تولید انبوه و ... را کنار نهد و به اقتصاد سنتی بازگردد.

چراغ سبز سازمان ملل به جنایتکاران در میانمار

در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: کشتار دستجمعی و سازمان یافته‌ای که ارتش میانمار علیه مسلمانان مظلوم این کشور به راه انداخته، این روزها ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. اگرچه ارتش میانمار هرگونه دخالتی در قتل عام مسلمانان روهینگیا را به کلی منکر شده، ولی حمایت آشکار و نهان ارتش و پلیس میانمار از بودائیان تندرو طی 5 سال اخیر به ویژه روزهای گذشته به قدری محرز است که تکذیب ارتش نیز نمی‌تواند بر واقعیت‌های عینی سرپوش بگذارد. بر اثر حملات وحشیانه ارتش میانمار به روستاهای محل استقرار مسلمانان روهینگیا طی روزهای گذشته خانه‌های مسلمانان را به آتش کشیده و با اعمال فشار از طریق کشتار مردان و به اسارت بردن و حتی تجاوز جنسی به زنان و دختران، زمینه «کوچ اجباری» آنان به بنگلادش را فراهم کند. هدف اصلی دولت میانمار و ارتش این کشور، فراهم کردن کوچ اجباری اقلیت مسلمانان روهینگیا به بنگلادش است که جمعیتی بین 3/1 تا 5/1 میلیون نفر را در بر می‌گیرد. رژیم میانمار، ادعا می‌کند که مسلمانان روهینگیا اهل میانمار نیستند و باید از کشور خارج شوند چراکه مهاجرین غیرقانونی بنگالی محسوب می‌شوند. با آنکه تصور می‌رفت با به قدرت رسیدن «آن سوچی» در میانمار، اوضاع مسلمانان بهبود یابد، ولی نه تنها بهبود نیافته بلکه حتی بر شدت و دامنه جنایات ارتش، پلیس و افراطیون بودائی علیه مسلمانان افزوده شد.

شیطان بزرگ در مسیر فروپاشی

سید عبد‌الله متولیان در یادداشت روزنامه جوان نوشت: وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357 معجزه اسلام انقلابی در عصر جاهلیت مدرن و مهندسی نظام سلطه بود که بسان زلزله‌ای سهمگین همه بافته‌ها و ساختارهای نظام سلطه را به چالش طلبیده و تهدید به نابودی کرد ؛ هنوز فریاد معمار کبیر انقلاب اسلامی در گوشمان است که فرموده بود «از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است. (صحیفه نور ج 12 ص 125)». «من با اطمینان می‌گویم اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد». آرنولد توین‌بی، متفکر مشهور انگلیسی در اواخر جنگ دوم جهانی درباره ظهور و سقوط تمدن‌ها گفته بود: در تاریخ بشریت مجموعاً 15 نوع تمدن بشری به وجود آمده است، این تمدن‌ها عمدتاً به تمدن‌های فسیلی تبدیل شده و دیگر وجود خارجی ندارند... وی وقتی به تمدن اسلامی می‌رسد می‌گوید: تمدن اسلامی هرگز فسیل نشده و مانند شیری است که فعلاً زمین‌گیر شده است و اگر به همین حالت بماند خیال غرب راحت خواهد بود، اما اگر اسلام بیدار شود غرب باید بداند که روزگار بسیار سختی خواهد داشت. بریتانیایی‌ها به منظور پیشگیری از بیدار شدن شیر خفته تمدن اسلامی دهها برنامه (تجزیه امپراتوری عثمانی، تقسیم کشورها بر مبنای وجود مشکلات مرزی، جنگ‌های قومیتی و مذهبی، پی‌ریزی ایجاد رژیم صهیونیستی و...) را به کار گرفتند اما با وجود همه پیش‌بینی‌ها نتوانستند مانع از وقوع انقلاب اسلامی بشوند.

ادامه دارد

در یادداشت روزنامه وطن امروز به قلم صادق فرامرزی می خوانید: یافتن ملاک و ریشه‌ای تعیین‌کننده با کمترین مقیاس خطا برای جریان‌شناسی جمهوری اسلامی همواره از موضوعات پرحاشیه دهه‌های اخیر بوده و وجود ده‌ها خط‏کش دوگانه از قبیل چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا، معتدل و رادیکال، سنتی و مدرن، آزادی‌خواه و عدالت‌طلب و... خود گویای نقصان وجود معیاری فراگیر بر این امر بوده است. وجود صدها مثال نغز که می‌تواند تمام این دوگانه‌ها را نقض کند گواهی روشن از ناکارآمدی این تقسیم‌بندی‌هاست. فی‌المثل عیان‌ترین مثال‌های نقض این امر آن است که چگونه جریانی در دهه60 با عنوان چپ خط امام خود را مقابل راستی که محافظه‌کار خطاب می‌شد، تعریف می‌کرده و در کارنامه‌اش می‌توان به سیاست‌های تند و بعضا نامعقول در زمینه عدالت اجتماعی، برخوردهای رادیکال با آزادی همچون پونز زدن به پیشانی جوانان، لزوم اتحاد با صدام برای شکست آمریکا، افشاسازی رای محرمانه نمایندگانی که نظری متفاوت از نظر حضرت امام(ره) داشتند (به این مورد به‌طور ویژه توجه کنید) و... برخورد کرد؛ همین جریان یک دهه بعد حامی سیاست‌های بازار آزاد می‌شود، نامه‌ای محرمانه مبنی بر خلع سلاح حزب‌الله لبنان جهت اعتمادسازی با آمریکا را امضا می‌کند و ایستادن مقابل نظرات رهبری را معیار دموکراسی‌خواهی تعریف می‌کند و باز مدتی نمی‌گذرد که از لباس افراط بیرون آمده و همراه با جریانی که آن را اعتدالگرا می‌نامد (و شخص شاخص آن یکی از نمایندگانی است که روزی رای مخالف او با نخست‌وزیر وقت را به جرم تضاد با نظر امام(ره) افشا کرده‌اند) به ائتلاف می‌رسد تا اصلاح‌طلبی با محافظه‌کاری، چپ‌گرایی با نئولیبرالیسم، سنت‌گرایی با مدرن‌گرایی و ده‌ها تضاد دیگر به یک نقطه مشترک برسد. این مثال را از جهت جناح مقابل و سایر بازیگران نیز می‌توان به همین نحو ادامه داد و به نتایج مشابه دیگر رسید که همگی در یک چیز اشتراک دارند و آن ضعف در معیارهای دوگانه تقسیم‌بندی جریانات سیاسی معاصر است.

عدالتخواهی نجومی بگیران

در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: یک‌سال از پرونده حقوق‌های نجومی گذشت و اکنون در سالگرد رسیدگی به این پرونده، نه تنها کسی از آن متهمان به دستگاه قضایی معرفی و محکوم نشد بلکه کسانی که به دریافت حقوق‌های نجومی و غیر‌قانونی متهم شده بودند، توسط دیوان محاسبات تبرئه شدند و حالا متعاقب آن، متهمان دیروز در جایگاه مدعی از طریق دیوان عدالت اداری‌به‌دنبال استرداد حقوق‌های غیرقانونی خود هستند. دولت یازدهم در این ماجرا، گرچه همان ابتدا بابت پرداخت این حقوق‌ها از مردم عذرخواهی کرد، اما به جای استیفای حقوق مردم و معرفی متخلفان به دستگاه قضایی، رفته رفته به توجیه رفتار دستگاه ها و مدیران متخلف و کوچک نمایی این رویداد تلخ پرداخت تا آنجا که منتقدان را به برخوردهای سیاسی متهم و در عوض افراد متخلف را به عنوان ذخیره نظام و امانت دار بزرگ کشور معرفی کرد. آنچه در پرونده حقوق‌های نجومی علاوه بر تخلفاتی که در پرداخت‌های بی حساب و کتاب به حدود 400 مدیر دولتی رخ داد، جعل و سند سازی برخی شرکت‌های زیانده دولتی بود تا با نشان دادن سودهای ساختگی و غیرواقعی، مدیران آن بتوانند پاداش‌های کلان را از جیب بیت‌المال دریافت کنند. نقطه روشن ماجرا البته ورود دستگاه قضایی به این پرونده و پیگیری قضایی درباره متخلفان نجومی بگیر است. براساس اعلام سخنگوی دستگاه قضایی، پرونده 20‌نفر از دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی به دادگاه ارجاع شده و پرونده افراد دیگری نیز دراین ماجرا در حال رسیدگی است.

حق انتخاب مردم تضییع نشود

نعمت احمدی در یادداشت روزنامه آرمان نوشت: اخیرا حجت‌الاسلام احمد خاتمی سخنانی را مبنی بر مطرح کردن طرحی در اجلاسیه آتی خبرگان برای کاهش حداقل سن کاندیداتوری مجلس خبرگان رهبری به چهل سال را مطرح کرده است. اصل صد و هشتم قانون اساسی اشعار می‌دارد؛ «قانون‏ مربوط به‏ تعداد و شرایط خبرگان‏، کیفیت‏ انتخاب‏ آنها وآیین‏‌نامه‏ داخلی‏ جلسات‏ برای‏ نخستین‏ دوره‏ باید به‏ وسیله‏ فقهای ‏شورای‏ نگهبان‏ تهیه‏ و با اکثریت‏ آرای آنان‏ تصویب‏ شود و به‏ تصویب‏ نهایی‏ مقام معظم رهبری برسد. از آن‏ پس‏ هرگونه‏ تغییر و تجدید نظر در این‏ قانون‏ و تصویب‏ سایر مقررات‏ مربوط به‏ وظایف‏ خبرگان‏ درصلاحیت‏ خود آنان‏ است‏.» بر این اساس، آنچه این عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری مطرح کرده، از جهت ظاهر قانون، درست و خبرگان در طرح هرگونه‌ای اصلاحی مختار است اما از نظر کلی، سن 40سال مبنا اجتهاد نیست و با سابقه تاریخی اجتهاد بزرگان حوزه تطابقی ندارد.

مأموریت ظریف

جاوید قربان‌اوغلی مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات در یادداشت روزنامه شرق نوشت: دستگاه دیپلماسی کشور در حال پوست‌اندازی است. در چند هفته گذشته اخبار گوناگونی درخصوص تشکیلات وزارت امور خارجه در دوره دوم تصدی آقای دکتر ظریف مطرح بود و رسانه‌ها به نقل از منابع خبری و برداشت‌های خود، نکاتی را درباره تغییرات احتمالی در تشکیلات وزارت امور خارجه مطرح می‌کردند. اظهارات وزیر خارجه در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، پایانی بر گمانه‌زنی‌ها و بیان روشن تغییرات مدنظر وی در دستگاه دیپلماسی کشور در چهار سال آینده بود. به گفته وی «وزارت خارجه در دولت دوازدهم دو ابراولویت خواهد داشت؛ یکی بحث اقتصاد و دیگری بحث همسایگان است». بر اساس گفته وزیر خارجه، پیشبرد اهداف این دو ابراولویت بر عهده دو «معاونت سیاسی» و «معاونت اقتصادی» است که اولی از طریق ادغام سه معاونت منطقه‌ای موجود ايجاد مي‌شود و دومی یک معاونت تازه‌تأسیس خواهد بود که در تشکیلات کنونی وزارت خارجه وجود ندارد.

منافع و چالش‌های تامین مالی خارجی

در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: هنگامی که اخبار مربوط به قراردادهای تامین مالی بین‌المللی (فاینانس)‌ منتشر می‌شود، برخی گمان می‌کنند که تامین مالی از خارج از کشور، نشانه ضعف اقتصاد کشور است و این نکته را مطرح می‌کنند که چرا کشوری که منابع غنی و سرشار نفت و گاز دارد، باید از کشورهای خارجی وام بگیرد و برای آن سود هم پرداخت کند. برخی دیگر اما از زاویه عملکرد گذشته و سال‌های قبل از انقلاب به نقد این قراردادها می‌پردازند. به باور آنان چرا کشوری که در آن دوران به کشورهای خارجی (و حتی به ادعای آنها به برخی کشورهای اروپایی)‌ وام می‌داده، اکنون باید از کشورهای گوناگون (از جمله برخی کشورهای آسیایی) وام دریافت کند. عده‌ای دیگر،‌ ایجاد بدهی خارجی را آینده‌فروشی می‌دانند و معتقدند که بدهی خارجی، این پتانسیل را دارد که در سال‌های آینده کشور را با مشکل مواجه کند. برخی نیز این پرسش را مطرح می‌کنند که اگر قراردادهای تامین مالی خارجی به نفع ایران است، چرا طرف‌های خارجی به ایران وام می‌دهند و منافعی که طرف خارجی از وام دادن به ایران می‌برد، چیست.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *