به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در یادداشت روزنامه حمایت به قلم اصغر زارعی می خوانید: در سالروز حادثه تروریستی هشتم شهریورماه 1360 که طی آن دو یار محبوب انقلاب، شهیدان «رجایی» و «باهنر» به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند، جا دارد که به این بهانه به بررسی عملکرد مزورانه و دوگانه آمریکا بهعنوان خالق و حامی گروههای تروریستی در جهان بپردازیم. یادآور میشود که آمریکاییها گروهک منافقین را پیش از پیروزی انقلاب، یک گروه مطرود قلمداد کرده و در لیست گروههای تروریستی قرار داده بودند ولی بعد از پیروزی انقلاب، از زاویه گرفتن آنها با حرکت کلی نظام اسلامی سوءاستفاده کرده و همین گروهک را عاملی قرار دادند تا سیاستهای ضدانقلابی و ضد ایرانی خود را عملیاتی کند. در نتیجه، منافقین با انجام عملیاتهای کور تروریستی، مورد نفرت مردم ایران قرار گرفتند و از سوی دیگر، وفاداری و خدمتگزاری خود را به اربابان آمریکایی خود ثابت کردند، با استفاده از چتر حمایتی کاخ سفید، به فعالیت خود ادامه داده و مورد تفقد کشورهای غربی نیز قرار گرفتند. خوشخدمتی منافقین آنچنان به مذاق آمریکا خوش آمد که نام این گروه را از لیست سیاه وزارت خارجه خارج کرد و کار بهجایی رسید که نشستهای سالیانه فرقه رجوی در اروپا، به محفلی برای میزبانی از سناتورها و مقامات بلندپایه آمریکایی تبدیل شد.
نوری در انتهای تونل!
در یادداشت روزنامه کیهان به قلم محمد صرفی می خوانید: دیروز دومین گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درباره روند اجرای برجام در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد. این گزارش که در 8 بخش تنظیم و تدوین شده قرار است از چه بگوید و به چه نتیجهای برسد و مخاطب و ناظر داخلی و خارجی از آن چه برداشتی خواهد داشت؟ 28 آذرماه سال گذشته آقای ظریف جلسهای محرمانه با اعضای این کمیسیون داشت که انتشار محتوای سخنان وی جنجالی شد. وزیر امور خارجه کشورمان در این جلسه گفته بود در مورد تمدید قانون تحریمهای 10 ساله آمریکا علیه ایران موسوم به «ایسا» به قول جان کری – وزیر خارجه وقت آمریکا- بهاشتباه اعتماد کرده است؛ «براساس توافقی که با آقای کری کردم، من الان عرض میکنم، بیرون نمیگویم اما خدمت شما میگویم. مناشتباه کردم، براساس توافقی که کردیم، ما استراتژی خود را کنار گذاشتیم و بر مبنای آن توافق آمدیم آن را اعلام کردیم که تبدیل شد به موضع جمهوری اسلامی، من این را میپذیرم. من اشتباه کردم. عرض کنم خدمتتان ولی ما این کار را کردیم». انتشار سخنان ظریف جنجالی شد. وزارت امورخارجه تکذیب کرد و موجی از انتقادها بهراه افتاد که این سخنان محرمانه بوده و نباید منتشر میشد. اما چه منتشر میشد و چه نمیشد، چه تفاوتی در اصل ماجرا داشت؟! جمعی از اعضای کمیسیون مذکور چند روز بعد راهی وزارت خارجه شدند و از آقای ظریف به دلیل انتشار این خبر دلجویی کردند و به گفته آقای علاءالدین بروجردی – رئیسکمیسیون- در این دیدار، ظریف وزیر امور خارجه نیز قبول داشتند که اتفاق اخیر از سوی یک فرد صورت گرفته و سیاست اعضای کمیسیون امنیت ملی نیست و وی در این دیدار بر استمرار همکاریهای فیمابین تأکید کرد.
بانکداری اسلامی، سنگ بنای اقتصاد مقاومتی
آیتاله ابراهیمی در یادداشت روزنامه جام جم نوشته است: صنعت بانکداری، حرفهای است که از نهادهای مالی اقتصاد مدرن سرچشمه گرفته است. این صنعت، سامانه تأمین مالی نظامهای اقتصادی متکی به بازار را تشکیل داده و زمینه تأمین مالی پروژههای کلان اقتصادی و تجاری و افزایش چشمگیر ریسکپذیری اقتصادهای رقابتی در بازار را فراهم کرده و باعث پیشرفت و توسعه بینظیر و تاریخی نظامهای اقتصادی مدرن شده است. بدون شک نظام اقتصادی اسلام نیازمند بانکداری مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی است که در ذیل مبانی فقهی تجارت اسلامی تعریف می شود. این بانکداری که در نظام مقدس جمهوری اسلامی، سنگ بنای اقتصادمقاومتی است، تفاوتهای عمدهای با بانکداری عُرفی دنیا دارد. این بانکداری به اقتصاد واقعی مرتبط و اساسا بخشی از آن است؛ در حالی که بانکداری عُرفی یا ربوی تنها به سود سپردهگذار بدون در نظر گرفتن پیامدهایش برای وامگیرنده میاندیشد. قانون بانکداری بدون ربا را میتوان مقدمهای برای بانکداریاسلامی دانست؛ چراکه زمینه برکتافزایی فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی و حرکت صحیح تولیدگران، افراد کارآفرین، سرمایهگذاران، سپردهگذاران و فعالان اقتصادی را در مسیر رشد و توسعه اقتصاد واقعی از طریق تأمین پولی، مدیریتریسک و حمایت نهادهای مالی، مبتنی بر عقود اسلامی فراهم میکند.
حماس؛ بازگشت تاکتیکی یا استراتژیک به محور مقاومت؟
در یادداشت روزنامه خراسان که سید رضا قزوینی غرابی نوشته است می خوانید: یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه، در سخنرانی بسیار مهمی به دو موضوع حساس و قابل توجه اشاره کرد. موضوعاتی که به شدت توجه رسانههای بین المللی و به ویژه منطقهای را برانگیخت. السنوار ابتدا ایران را بزرگ ترین پشتیبان شاخه نظامی جنبش حماس (گردانهای قسام) معرفی کرد و گفت به دنبال تقویت کامل این روابط است. نکته دیگر و مهم در سخنرانی این مقام ارشد حماس سوریه بود. وی ابراز امیدواری کرد که با پایان جنگ در سوریه افقها برای ترمیم روابط حماس با دولت بشار اسد گشوده شود و مانعی برای بهبود روابط وجود ندارد. صراحت و شفافیت مقام عالی رتبه حماس از آغاز بحران سوریه و سردی روابط این گروه با ایران و قطع شدن آن با دمشق بی سابقه است. پس از آغاز بحران سوریه در سال 2011 حماس که سالها در کنف حمایت اسد بود به صف مخالفان وی پیوست و حتی اقدام به آموزش مخالفان مسلح او کرد. همین موضوع در روابط این جنبش با ایران نیز تأثیرات مخرب فراوانی گذاشت و روابط حماس با تهران سرد شد.
انتظار از دولتمردان و منتقدان
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: هشتم شهریور یادآور شهادت مظلومانه دو تن از دولتمردان پرتلاش و مکتبی است که درحال خدمتگزاری به مردم به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند. اگرچه از آن روزها سی و شش سال میگذرد ولی یاد و خاطره شهید رجایی و شهید باهنر و تمامی شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و حوادث بعدی، همچنان جاودانه است و الگوی رفتاری نیروهای انقلاب را تشکیل میدهد. حفظ چنین دستاوردهای عظیمی، برای تک تک آحاد ملت و به ویژه دولتمردان و مسئولین در هر سه قوه، مسئولیتهای سنگین و تعهدات فراوانی را ایجاب میکند که لازم است از باب «النصیحه لائمه المسلمین» به همه دست اندرکاران نظام در طول دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مرتباً تذکر داده شود. امام خمینی همواره مردم را «ولی نعمت» معرفی میکرد و تصریح مینمود که همه ما در برابر مردم و ولی نعمتهای خود مسئولیم و باید در حد توان و ظرفیت و استعدادهای خود به مردم خدمت کنیم.
سپاه پرچمدار و پیشگام مبارزه با تروریسم
یدالله جوانی در یادداشت روزنامه جوان نوشته است: روز هشتم شهریور سالروز شهادت رجایی و باهنر، در تقویم جمهوری اسلامی با عنوان «روز مبارزه با تروریسم» نامگذاری شده است. از آنجا که تروریسم، یکی از اساسیترین معضلات جامعه جهانی در شرایط کنونی به حساب میآید و این پدیده خطرناک از عوامل اصلی بیثباتی و ناآرامی در مناطقی چون غرب آسیا میباشد، روز مبارزه با تروریسم، فرصت مغتنمی برای پرداختن به این موضوع است. سپاه طی این سالها به نمایندگی از ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، یک ائتلاف قدرتمند و جدی مبارزه با تروریسم را در منطقه و خصوصاً در سوریه شکل داد. در این ائتلاف، در کنار ساختارهای رسمی و باسابقه قدرت چون دولتها و ارتشهای سوریه، عراق و روسیه، ساختارها و سازمانهای مردمی، با الهام از الگوی بسیج در ایران، نقش برجسته و مؤثری در مبارزه با تروریسم ایفا کردند. سپاه در پدیدارسازی این مجموعههای مردمی همانند نیروهای مردمی در سوریه، حشدالشعبی در عراق، پیش از آنها حزبالله در لبنان و لشکرها و تیپهایی چون فاطمیون، زینبیون، حسینیون و ... نقش تأسیسی و هدایتی داشته است. انشاءالله با حول و قوه الهی، همانطور که سپاه با ریشهکنی تروریسم در ایران در دهه 60، امنیت پایداری را به ملت ایران تقدیم کرد، با کمک همین نیروهای مردمی در منطقه، با نابودی آخرین نفرات گروهکهای تروریستی و یا فراری دادن آنها از منطقه، ضمن بالا بردن ضریب امنیتی ایران، امنیت خوب و پایداری را برای ملتهای مسلمان منطقه پدید خواهد آورد. سیلی موشکی سپاه به تروریستها در پی ترقهبازی آنان در تهران از یک طرف و حضور میدانی پاسداران در ارائه خدمات مستشاری برای مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق از طرف دیگر، از عزم و اراده جدی سپاه به عنوان نماد اقتدار در مبارزه با تروریسم حکایت میکند.
شهرداری تهران و نشان مدیریت جهادی !
روزنامه رسالت در یادداشتی از محمود فرشیدی نوشته است: نظام اسلامی تجربهای نو در کشورداری است که بر اساس ارزشها و اصول وحیانی خویش، شیوه مدیریت نوین خود را ابداع و اعمال می کند و استفاده کورکورانه از نسخههای مادی و رایج در جهان را جایز نمی داند مگر در مواردی که بهرهگیری از آن نسخهها را در چارچوب اصول مفید ارزیابی نماید و طبیعی است که حرکت در راهی جدید، دشواریهای خاص خود را دارد و البته دستاوردهایی شگفتآور در مقایسه با راههای طی شده را به ارمغان می آورد هر چند این دشواریها از طرفی اعتراض عدهای که تاب مقاومت و روحیه انقلابی ندارند را برمیانگیزد و از طرف دیگر موجب زباندرازی بدخواهان و دشمنان ملت ایران می شود تا کارآمدی نظام اسلامی را در عرصه مدیریت کشور و حل مشکلات مردم زیر سوال ببرند. به همین دلیل دفاع از کارآمدی نظام اسلامی، امروز یکی از مهمترین مسائلی است که باید وجهه همت تمامی دلسوزان انقلاب قرار گیرد و نمونههای موفق مدیریت جهادی را شناسایی و تبیین و تبلیغ کنند و بخصوص در مواردی که امکان آن وجود داشته باشد عملکرد و الگوی مدیریت جهادی با مدیریتهای غیرجهادی از جمله مدیریت کارگزارانی مقایسه شود و مدیریت شهرداری تهران یکی از این زمینهها و صحنههاست. زیرا در دوران کارگزاران ، اداره شهرداری با تفکر غیرجهادی پیامدها و بازتاب هایی درجامعه داشت که دستیازی به بیتالمال، ستیز با فرهنگ بومی و بیاعتنایی به مردمسالاری و اقتدارگرایی شهرداری از جمله آن ها بود و در مقابل طی سالهای اخیر مردم تهران شاهد نمونهای از مدیریت شهرداری با تفکر جهادی بودند که تقریبا همگان را وادار به تحسین دستاوردهای آن کرده است.
این گوی و این میدان!
در یادداشت روزنامه وطن امروز به قلم امیر استکی می خوانید: جناح اصلاحطلب در همه سالهایی که چنین برندی برای خود ساخته است همواره در حال سخن گفتن از ضرورت تساهل و تسامح، عرفی کردن سیاست، داشتن نگاه حلالمسائلی و نه ایدئولوژیک به سیاست، گردش مسالمتآمیز نخبگان، جابهجایی قانونمند و آرام قدرت سیاسی و... بوده است. مفاهیمی که در مقام حرف و در عالم کلیات بسیار قابل دفاع و دلنشین مینماید. این جریان سیاسی از طرف دیگر همواره رقبای خود را در قطب مقابل این مفاهیم و دشمن سرسخت آزادیهای سیاسی و گردش نخبگان و رواداری سیاسی، معرفی کرده است اما در مقام عمل این جریان سیاسی خود همواره از بزرگترین ناقضان این مفاهیم بوده است. در اکثر قریب به اتفاق کارزارهای انتخاباتی، آنجا که پیروزی نصیب کسی غیر آنان شده است، رفتار سیاسی اصلاحطلبان بر مدار تشکیک و تن ندادن تلویحی یا علنی به نتایج آرای مردم قرار داشته است. واضحترین و نزدیکترین این رفتار همانی است که پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 رخ داد و همگان دیدند که مدعیان دموکراسیخواهی و مردمگرایی از تن دادن به خواست اکثریت مردم سر باز زدند و کشور را به وادی تنشهای سنگین چندین ماهه کشاندند.
موج آفرینی با «حرف نو»
در یادداشت روزنامه صبح نو می خوانید: رهبر معظم انقلاب در دیدار با فضلا و طلاب حوزههای علمیه «حرف نو» گفتن را نیاز دنیای امروز عنوان و تصریح كردند برای بشر امروز، اسلام حرفهای مهم و جذابی دارد كه اگر به گوش او برسد، به ویژه به نسلهای جوان دنیا، یقیناً مورد قبول قرار میگیرد. در دنیایی كه همه احساس سرخوردگی و یأس میکنند یا حکومتها در اداره امور با مشكلات پیچیده و موج اعتراضات مردمی روبهرو هستند، بیان دیدگاه اسلام درباره انسان و اهمیت و جایگاه او یا نقش ملتها در اداره امور سیاسی و تحقق مردم سالاری اسلامی، حتماً خریدار خواهد داشت و امیدها را به دین و نقش اساسی آن در زندگی احیاء خواهد كرد. رهبر انقلاب، خود در این راه پیشگام و پیشتاز بودهاند. نامههایی كه ایشان خطاب به جوانان در غرب نوشتند و درباره واقعیتهای اسلام ورای دستگاه تبلیغاتی غرب بیان كردند، خود نمونهای موفق و مؤثر از بیان «حرف نو» با دنیای امروز است كه علی القاعده باید این حركت مهم و تأثیرگذار ادامه یابد و طلاب و فضلا با تجهیز خود در میدان گفت و گو با مردم و به ویژه جوانان در غرب یا هر نقطه دیگری كه نیاز احساس میشود، وارد بشوند. طبیعتاً برای این هدف و منظور، بستری نیاز است كه خوشبختانه فضای مجازی بستر آماده برای انتقال پیام را به راحتی در اختیار قرار داده و لازم است از این ابزار كارآمد و مفید برای ارتباط با ملتها در اقصینقاط عالم به خوبی بهرهگرفت. البته به تعبیر رهبری در دیداری كه سال ٩١ با اساتید دانشگاه داشتند، حرف تازه معنایش این نیست که اگر گفته شد، همه دنیا آن را قبول کنند؛ بلکه معنایش این است که یک جریان جدیدی را در دریاچه عظیم فکربشری به وجود میآورد و موجآفرینی میکند.
سندروم تضاد منافع
در یادداشت روزنامه دنیای اقتصاد می خوانید: شواهد نشان میدهد آقای روحانی علاقه دارد دور دوم ریاستجمهوریاش را بیدغدغه و آرام سپری کند. ما نمیدانیم چه اتفاقی رخ داده اما هرچه هست، لزوما خبر بدي هم نيست. جامعه امروز ایران بیش از هر چیز به آرامش و ثبات نیاز دارد. مدارای سیاسی میتواند بخش مهمی از انرژی و توان دولت را برای انجام اصلاحات اساسی آزاد کند. پروندههای باز مانده در شرایط ثبات سیاسی و اقتصادی قابلیت حل و فصل دارند. حتی مسالهای بغرنج نظیر «حصر» را نیز میتوان در فضای آرام سیاسی بهتر به سرانجام رساند. بخش عمدهای از توان و زمان دولت یازدهم صرف کشمکشهای سیاسی شد و فرصتهای بیشماری از دست رفت. عتاب و خطابهای سیاسی که در یک سال منتهی به انتخابات تشدید شد و در طول مناظرههای انتخاباتی به اوج رسید، بخش مهمی از سرمایههای اجتماعی را بر باد داد. اکنون زمان جبران مافات است. کارهای زمین مانده زیادند. سایه ابرچالشها روی جامعه ایران سنگینی میکند. صدای پای بحران در برخی حوزهها به وضوح شنیده میشود.