صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

استراتژی جدید آمریکا در "افغانستان" کشتار بیشتر مردم، جنگ بی‌پایان

۰۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۵:۱۳
کد خبر: ۳۴۱۸۲۶
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
استاد دانشگاه بغلان نوشت: افغانستان زیر سایه بیش از 100 هزار نظامی غرب به آرامش نرسید و مطمئناً با وجود راهبرد جدید واشنگتن نیز امنیت تأمین نشده و یک ملت دچار آسیب‌های جدیدی خواهد شد.

به گزارش سرویس بین الملل زلمی استانکزی استاد دانشگاه بغلان در یادداشت اختصاصی به بررسی چرایی چرخش 180 درجه‌ای رئیس جمهور آمریکا در قبال افغانستان و سود ناشی از آن و همچنین دورنمای روزگار افغانستانی‌ها پرداخت.

استانکزی نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا صبحگاه روز (سه‌شنبه) به وقت کابل راهبرد واشنگتن در قبال افغانستان را اعلام کرد و خلاف انتظارات و اظهارات پیشین خود مسائلی را مطرح کرد که خود خلاف آن اعتقاد داشت.

ترامپ حضور سربازان کشورش را در افغانستان افزایش داده و بر مناطقی نیز این سربازان حمله خواهند کرد، در حالیکه بر اساس استراتژی نظامی سابق آمریکا تمام سربازان این کشور نقش آموزش و مستشاری را عهده‌دار بودند.

وی آمار سربازان که قرار است به کابل اعزام شوند و همچنین چگونگی و مکان‌ عملیات‌های سربازان تحت امرش را افشا نکرد، اما بر پیروزی این سربازان تأکید ورزید.

به این ترتیب، ترامپ دیگر آن اعتقادات و باورهایش در امور افغانستان را نداشته و با چرخش 180 درجه، سرنوشت افغانستان و سربازان آمریکایی را طور دیگری رقم می‌زند.

دونالد ترامپ یک بازرگان میلیاردر است، با هیچ پیشینه سیاسی بر اریکه قدرت قدرتمندترین کشور دنیا تکیه زده، گویا شانس با وی یاری کرده و می‌خواهد در کنار بازرگانی سیاست را نیز بیاموزد.

رئیس جمهور آمریکا در روزهای نخست ریاست جمهوری خود اظهارات جالبی در مورد افغانستان داشت، اظهاراتی که به زعم بسیاری از کارشناسان حتی برای نزدیک‌ترین افراد کاخ سفید تکان‌دهنده و غیر قابل پذیرش بود.

با این وجود وی اعلام استراتژی نهایی واشنگتن در امور افغانستان را از چندین ماه به این طرف به تأخیر انداخت تا شانس بیشتری برای بررسی و مشورت با سابقه‌داران آمریکایی در امور دولت کابل داشته باشد.

وی به این ترتیب پس از بحث و بررسی و حداقل یادگیری الفبای سیاست در امور افغانستان، استراتژی نهایی خود را اعلام کرد و علاوه بر آمریکایی‌ها، 30 میلیون افغانستانی را از سردرگمی نجات داد.

همانطوری که در بالا نیز اشاره شد، ترامپ یک بازرگان است، بناً برای یک بازرگان در کنار سیاست، سود مالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، به این ترتیب ترامپ در تکاپوی سود بیشتر اقتصادی از افغانستان نیز هست.

وی با چشم‌پوشی از انتظارات آمریکایی‌ها و اظهارات خودش، سربازان آمریکایی را علاوه بر مسائل سیاسی و راهبردی آمریکا در منطقه، جهت تأمین منافع اقتصادی آن کشور نیز در افغانستان باقی گذاشت و بر آمار آنها خواهد افزود.

افغانستان برای غرب به گاو شیری تشبه می‌شود، گاوی که هر چه گرسنه می‌گذارد از آن شیر بیشتر می‌دوشد، بناً ترک چنین کشوری که ارزش تنها لیتیوم آن بیشتر از ارزش نفت «عربستان سعودی» یکی از ثروت‌مندترین کشور آسیا است، کار چندان عقلایی نیست.

در کنار برداشت بدون پرسش و پاسخ از منابع غنی و طلای سرخ، بازار میلیاردی مواد مخدر نیز در افغانستان زیر سایه همین سربازان آمریکایی رونق ویژه‌ای یافته و به بی‌سابقه‌دارترین بازار خلاف‌کاران تبدیل شده است.

کاخ سفید با ریاست ترامپ حداقل کاهش یا خروج از افغانستان را همانند واگذاری زمین‌بازی به رقبای بین‌المللی آمریکا می‌دانند، رقبای که فضای اقتصادی را برای آنها در سطح جهان تنگ کرده و حتی کالاهای این رقبا در داخل آمریکا جا باز کرده است.

با اتکا بر رابطه عمیق سیاست و اقتصاد، دکترین غرب به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت ترک افغانستان رقبای قدرتمند اقتصادی آنها که حالا از توانایی‌های بالای نظامی نیز برخوردار شده‌اند، نفوذشان را در افغانستان گسترش داده و توپ را از میدان غربی‌ها خواهند گرفت.

برای هراس از این امر و جهت ادامه تأمین منافع سیاسی و اقتصادی غرب، دست‌کم واشنگتن حاضر به ترک افغانستان نشد و نخواست افغانستان بار دیگر همسو با کشورهای رقیب‌شان و دست به دست آنها داده و واشنگتن نیز تنها نظاره‌گر باشد.

اکنون کشورهای مانند روسیه، هند، چین و ایران علاقمند پیشرفت افغانستان هستند، پیشرفت که بیشتر برای اقتصاد این کشورها نیز سودآور بوده، ضمن اینکه ثبات منطقه‌ای نیز نتیجه آن خواهد بود.

به این ترتیب آمریکا با ادامه حضور خود، چنین فرصتی را از کشورهای منطقه گرفته و بر طبل جنگ جهت بی‌ثباتی و نفوذ در این کشورها می‌کوبد.

افغانستانی‌ها حداقل 16 سال حضور غربی‌ها را تجربه کرده‌اند با مصائب ناشی از آن به خوبی آشنا شده و می‌دانند این حضور عجب سایه سنگین و وحشتناکی است که بر زندگی آنها افگنده شده است.

تا سال 2010 غرب بیش از 100 هزار سرباز در افغانستان داشت، این سربازان در کنار آموزش نیروهای افغانستانی، در میادین نبرد با شبه‌نظامیان می‌رفتند، اما با وجود سیاست خطرناک تروریست‌سازی غرب، نه پیروز نبرد شدند و نه به آرزوی برقراری صلح رسیدند.

در جریان 16 سال اخیر ده‌ها هزار افغانستانی کشته و زخمی شده و بیش از یک میلیون دیگر ناگزیر به مهاجرت به سمت کشورهای خارجی شدند.

منابع غنی این کشور به شکل خودکار توسط غربی‌ها تاراج شده و خاک افغانستان شاهراه‌های تردد کامیون‌های مواد مخدر به کشورهای خارجی برای تأمین منافع مافیاهای وابسته به غرب شد.

رکود اقتصاد و تورم بالا همزمان با اوج‌گیری ناامنی‌ها و انفجارهای به هم پیوسته و سیستماتیک خواب را از چشمان مردم گرفت و حداقل آرزوی برگشت به گذشته را در دل یک ملت زنده کرد.

این همه بدون شک زیر سایه بیش از 100 هزار سرباز غرب صورت گرفت، حال پرسش این است که آمریکا با افزایش چند صد یا هزار سربازان چه گلی را به آب خواهد داد، در حالیکه با وجود صدها هزار سرباز هیچ کاری برای افغانستانی‌ها نه که انجام نداد، حتی آنها را ده‌ها سال به عقب برد.

اجرای استراتژی جدید آمریکا ظاهراً خیلی خطرناک‌تر از حضور سابق سربازان آن کشور در افغانستان است، نظارت از عملکردهای سربازان و غیرنظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان کار بیهوده‌ای نیست و دولت کابل با حفظ دوستی و تمرکز بر استقلال خود باید بر تمام عملکردهای این سربازان نظارت کند.

مواد پیمان امنیتی کابل – واشنگتن که با گذشت بیش از 3 سال هیچ کدام انجام نشده باید پاسخ روشن و دقیق خواسته شده و افغانستانی‌ها باید از واشنگتن بخواهند که حضورشان چه سودی بر روزگار سیاه افغانستانی‌ها خواهد گذاشت و تا چه زمانی.

/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *