صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

زندگی‌نامه و اشعار خواجه حسین مروی در یک اثر

۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۰:۰۱
کد خبر: ۳۳۷۲۸۴
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
دیوان خواجه حسین مروی که از سرایندگان سده دهم هجری قمری است با مقدمه، تصحیح و تحقیق ذبیح‌الله حبیبی‌نژاد توسط سوره مهر روانه بازار کتاب شده است.

به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، حبیبی نژاد درباره این اثر گفت: خواجه حسین مروی یکی از شاعرانی است که در قرن دهم هجری زیست می کرده است. متاسفانه تاکنون کسی دسترسی به نسخه‌ای از دیوان ایشان پیدا نکرده و من نیز به همت یکی از دوستان خوبم آقای دکتر بهروز ایمانی توانستم نسخه‌ای از شعرهای این شاعر را پیدا کنم.

وی ادامه داد: البته نسخه‌ای که در اختیار من قرار گرفت، نسخه‌ کاملی نیست ولی به عنوان مقدمه‌ برای اینکه این شاعر خوب سبک هندی احیا شود اثر مقبولی است که امیدوارم فتح بابی باشد برای پژوهشگران تا بتوانند به ابعاد بیشتری از زندگی و آثار این شاعر خوب کشورمان دست پیدا کنند.

وی ادامه داد: در میان پژوهشگران متون کهن، که پیش از این نیز اشاره شد، فقط دکتر غلام مصطفی‌خان، از استادان زبان و ادب فارسی در پاکستان، با در اختیار داشتن نسخه‌ای از دیوان خواجه حسین یا حداقل با ملاحظة نسخه‌ای از دیوان او نکته‌های مهمی در قالب مقاله‌ای به زبان اردو، در مجلة اردو، چاپ پاکستان، ارائه داده است. از این مقاله با دارابودنِ قصاید و غزلیات نایابِ خواجه حسین، به منزلة منبعی قابلِ اعتنا، در تصحیح این دیوان استفاده شده است.

حبیبی نژاد همچنین در قسمتی از پیشگفتار این اثر نوشته است: اگرچه دیوان خواجه حسین با حداقل امکانات و مدارک و اسناد موجود احیا شد و بی‌گمان کاستی‌هایی هم دارد و این انگیزه‌ای می‌شود برای پژوهشگران و آیندگان تا با بازیابی آثار دیگر این شاعر توانا، که اکنون دور از دسترس است، آن را کامل‌تر و زیباتر عرضه بدارند، تا بیش از پیش بر فرهنگ و زبان سرزمینمان ببالیم و سفیرانِ شایستة آن را ارج نهیم.

 

یکی از غزلیات شاعر چنین است:

سر زلف پریشان تو، یارا
جهان بر مشک سارا گشت ازین بیش
مرو دامن‌کشان هر سو بُتِ من
لب لعل تو در می چاشنی داد
بلای آن دهان تا چند بینم
رو ای باد صبا گر می‌توانی
از آن دستان‌سرا گشته‌ست «مروی»

پریشان می‌کند احوال ما را
مده بر باد زلف مُشک‌سا را
مپوش از مردمان راه خدا را
ز قند پارسی صد پارسا را
کسی هرگز ندیدست این بلا را
به سلطان عرض کن حالِ گدا را
که شد رویت گل این بُستان‌سرا را



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *