راه های نفوذ دشمن به جمهوری اسلامی ایران/ راهبردهای کلان مقابله با این مسأله
در این گزارش راهبردی آمده است: پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، به تغییر سیاستهای بینالمللی و ایجاد تحولات عمیق در بافت سیاسی و نظامی منطقه خاورمیانه انجامید که مهمترین آن کوتاه شدن دست استعمار از چپاول سرمایههای ملی ایران، به خطر افتادن موجودیت رژیم اشغالگر قدس و برهم خوردن توازن نظامی منطقه خاورمیانه بود. این شرایط قدرتهای بزرگ را بر آن داشت تا بازنگری در رویکردهای راهبردی خود، نگاه ویژهای به ایران و تحولات پیرامونی آن داشته باشند. به همین منظور چالشهای فراروی نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران بهعنوان مناسبترین ابزار بحرانزا مورد توجه قرار گرفت که بیشترین آن مربوط به ناامنیهای سیاسی در داخل کشور بوده که اوج آن در دهۀ اول انقلاب اسلامی صورت گرفت.
ناامنی داخلی که با تهییج افکار عمومی، اجرای تبلیغات روانی و گسترش بحرانهای داخلی با حمایت از گروههای سیاسی وابسته از همان روزهای آغازین انقلاب اسلامی آغاز شد و در ادامه و بهمنظور تشدید مضاعف ناامنی، از طریق جنگ، امنیت ایران را هدف قرار میگیرد. پس از پایان جنگ، پروژه بحرانسازی علیه ایران همچنان ادامه یافت و طرحهایی چون مهار، نفوذ، استحاله از درون و فشار از بیرون، برگزاری انتخابات آزاد، تشدید بحرانهای اجتماعی، رویگردانی مردم از نظام و مسئولان، تهاجم فرهنگی، نقض حقوق بشر، موضوع سلاحهای هستهای و ناامنیهای پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388 یکی پس از دیگری اجرا شد.
حاکم شدن این وضعیت بهطور طبیعی نظام جمهوری اسلامی ایران را با چالشهایی روبهرو ساخت که آثار آن بر روند توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران قابل توجه بوده است.
نظام در دهۀ اول با توجه شرایط حاکم بر کشور و توسعۀ فرهنگ انقلابی در هیچیک از این زمینهها با مشکل روبهرو نبود؛ اما در دهۀ دوم با توجه تغییر رویکرد دشمن در براندازی نظام - که در قالب هجمۀ فرهنگی نمود پیدا کرد- زمینههای ایجاد بحرانهای داخلی در دو حوزۀ نفوذ و توزیع ایجاد شد که مواردی مانند حوادث قزوین در سال 1373 و اسلامشهر در سال 1374 در همین ردیف قابل توجه است. در دهۀ سوم با شدت یافتن تحرکات فرهنگی در قالب بهکارگیری قدرت نرم، زمینههای ایجاد بحران هویت نیز فراهم شد که حوادث کوی دانشگاه در سال 1378 و ادامۀ آن تا سال 1382 به منظور رسیدن به این هدف دنبال شد. این مهم با گسترش روزافزون تحرکات جنبشهای سیاسی در ایران، رشد قابل توجهی پیدا کرد و محور مطالبات با تغییر فضای گفتمانی دهۀ سوم و تشدید موضوعات سیاسی در دالهایی به نام آزادی، مردمسالاری مطرح شد که در ریشهیابی این روند، دو محور قابل توجه است:
الف) توسعۀ سیاسی و تأثیر آن بر جامعۀ مدنی ایران
ب) شکافهای اجتماعی و تأثیر آن بر توسعۀ سیاسی ایران
بهطور کلی، نفوذ عبارت است از ورود مخفیانه به بخشی از یک گروه، بهمنظور دست یافتن به اطلاعات و یا برای تحت تأثیر قراردادن شیوه تفکر و یا رفتار آن گروه. در واقع نفوذگر به آرامی در محل، سیستم یا سازمان نفوذ میکند. مهمترین راههای نفوذ عبارتند از:
• نفوذ در گروههای مطالبهگر و معترض: این گروهها با توجه به اینکه ممکن است دارای تنگناها و محدودیتهای داخلی باشند، دست یاری نفوذگر را میپذیرند.
• نفوذ از طریق نفوذی، نفوذ از طریق جاسوس: استفاده از جاسوس، کلاسیکترین و قدیمیترین راه نفوذ است و بیشتر از آن برای نفوذ در نهادها و سازمانهای نظامی استفاده میشود.
• نفوذ از طریق نفوذگران اقتصادی: جاسوسی از شرکتها و مؤسسات تجاری و مالی کشور هدف نفوذ نیز یکی از راههای نفوذ و ضربه زدن به کشورها بهشمار میرود که اخیراً با توجه به اهمیت اقتصاد در روندهای سیاسی و امنیت ملی کشورها از اهمیت فراوانی نیز برخوردار شده است.
• نفوذ در حکومت، نفوذ از طریق گمراه کردن: در اینجا نفوذگر با گمراه کردن مردم و نیز سیاستمداران از راههای مختلف، هم در انتخاب شدن سیاستمداران همسوی خود تلاش مینماید و هم بصیرت سیاسی را از فعالان سیاسی زایل مینماید.
• نفوذ از طریق جدایی و تفرقه: جدایی و تفرقه نیروهای جبهه مقابل نفوذ، محیط را برای نفوذگر مناسب میکند. در این شرایط جبهه مقابله با نفوذ تشکیل نمیشود و یا اگر تشکیل شود، کارآیی ندارد. در این حالت توان نیروهای داخلی صرف مقابله با یکدیگر و دعواهای جناحی و سیاسی میشود.
• حمله به افراد کلیدی: بیشک بعضی چهرهها و شخصیتها دارای تصویر کاریزماتیک و تأثیرگذار هستند و نیز بعضی شخصیتها به سبب منصب و جایگاهی که دارند، هم میتوانند در مقابله با نفوذ تأثیرگذارتر باشند و هم اینکه نفوذ را تسهیل نمایند. لذا نفوذگر با هدف قراردادن این افراد سعی میکند تا مقاومت آنها را بشکند و با همراه کردن آنها و تخریب چهره و جایگاهشان، به نفوذ خود سرعت دو چندان ببخشد.
• نفوذ از طریق رسانه و رسانههای جدید: در کل، فضای مجازی عرصهای است که در آن بسیاری از محدودیتها و موانع مقابله با نفوذ وجود ندارد. پس بنا بر این عرصه است که در آن نفوذگران میتوانند مستقیماً با مردم و کنشگران سیاسی رودررو شوند و پیامهای خود را به آنان منتقل نمایند. فضای مجازی نسبت به کتاب، روزنامه و مجله در دسترستر و ناشناختهتر است و امکانات بیشتری از قبیل صوت و تصویر را نیز در اختیار کاربر میگذارد. کمپینهایی که له یا علیه این جناح یا آن جناح به راه میافتند، شایعاتی که پراکنده میشود و تهمتهایی که به نیروهای داخلی زده میشود، مانند خوره، ارادهها را تضعیف کرده و نیروها را پراکنده و متفرق میکند و در خوشبینانهترین حالت، نیروهای داخلی را دچار انفعال، بیعملی، خانهنشینی و کنارهگیری میکند.
• نفوذ از طریق سازمانهای مردمنهاد: فعالیت سازمانهای مردمنهاد در جامعه معمولاً حساسیت برانگیز نیست و چون اهداف و انگیزههای جامعهپسندی دارد، قدرت جذب زیادی در اختیار دارد.
• نفوذ از طریق ادارههای دولتی و احزاب سیاسی: بیشک افشاگری و بدنام کردن افراد و اتهام زدن بر نخبگان سیاسی و اقتصادی و جمعآوری اطلاعات درباره برنامهها و فعالیتهای اقتصادی دولت اهمیت زیادی برای نفوذگران دارد و کارمندان ادارههای دولتی در این ارتباط، نقش برجستهای دارند. احزاب سیاسی نیز از جمله راههای نفوذ به شمار میروند. منابع مالی احزاب و چهره های حزبی میتوانند از طریق نفوذ به نفوذگران وصل شده باشند. مطالبات احزاب سیاسی و شعارهای آنان نیز پتانسیل نفوذ را دارند.
راهبردهای کلان در امر مقابله با نفوذ
انجام مطلوب تکالیف برای جذب امدادهای غیبی و الطاف الهی یکی از راهبردهای کلان غلبه بر نفوذ است؛ دشمنان انقلاب از نقاط ضعف ما استفاده میکنند و راهبردهای نفوذ خود را طراحی میکنند. توجه به این نکته، این فرصت راهبردی را برای جمهوری اسلامی فراهم میکند که راهبردهای مقابله با نفوذ دشمنان را بر اساس راهبرد دشمنان برای برطرف کردن نقاط ضعف طراحی کند.
تمام تلاش باید صورت گیرد تا عمقبخشی در راستای بصیرتافزایی جامعه صورت گیرد و به آگاهیهای همگانی بهصورت روزافزون اضافه گردد و بدینوسیله جلوِ نفوذ فرهنگ بیگانه را بگیرد؛ برای مثال، یکی از منابع مصونیتبخش در مقابل نفوذ بیگانگان، توسط امامت جمعهها در نمازجمعهها است.
حاکمیت شریعت اسلامی راه دستیابی به آزادى، استقلال، عدالت و معنویت است؛ بنابراین هرچه بیشتر بتوان شریعت اسلامی را در جامعهای برقرار کرد، راه نفوذ مستکبران و بیگانگان برای سلطه بر آن جامعه، بستهتر خواهد بود.
تقویت معارف دینی و معارف انقلابی، راه نفوذناپذیری و مقابله با دشمن است که باید بهصورت جدی دنبال شود. زمانی که دشمنان انقلاب با نفوذ بهدنبال تغییر آرمانها و یا سستکردن عزمها برای هدف قرار دادن آرمانهای اصیل انقلاب هستند. بنابراین بهترین راهبرد مقابله با آنها، برنامهریزی برای فراهم کردن بسترهای لازم برای دنبال کردن آرمانهای انقلاب است که در واقع همان اجزای ساخت درونی و حقیقی نظام است.
توجه به مواضع دشمن و تاکتیکهای او یکی از راهبردهای مهم مقابله با نفوذ دشمنان است و یکی از راههایی که این امر را برای ما میسر میکند از طریق توجه به فعالیت تبلیغی آنها است که کجاها را هدف خود قرار دادهاند.
باید بدانیم که بدون لطف و عنایت پروردگار جمهوری اسلامی قادر نخواهد بود بر دشمنان و نقشههای نفوذ آنها فائق آید و اگر آگاهانه و هوشیارانه در میدان باشیم و تدابیر لازم را اتخاذ کنیم، آنگاه مدد و لطف الهی را دنبال خود خواهد داشت.
نظام اسلامی باید به گونهای حرکت کند که دشمنان و سلطهطلبان بهدلیل عملکرد و توان بالای آن دچار رعب شوند و عمل به این تکلیف یکی از عوامل نفوذناپذیری جمهوری اسلامی است. یکی از بسترهای مهم برای برنامهریزی و نقشهریزی دشمنان برای تغییر در باورها و ارزشهای مردم بهخصوص جوانان، فضای مجازی است که اگر به موقع راهبرد مقابله با نفوذِ دشمنان از این مسیر اتخاذ نشود، دچار ضربههای جبرانناپذیر خواهیم شد.
منبع: مرکز پژوهشی آرا
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.