بیست و یک روز بعد داستان قهرمانی از جنس کودکان/پرهیز از سیاهنمایی در روایتی تازه از امید و عشق+عکس
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، فیلم سینمایی "بیست و یک روز بعد" به نویسندگی و کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان نخستین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و آن روزها مخاطبان بسیاری را برای خود دست و پا کرد.
در نشست خبری این فیلم که خالی از حاشیه هم نبود ساره بیات انتقادات زیادی را نسبت به زمان تخصیص داده شده به این فیلم برای نمایش در سالن برج میلاد انجام داد و در ادامه حاشیههای فراوانی درخصوص کارت جشنواره این بازیگر سینما بوجود آمد.
پس از آن این فیلم مورد علاقه اهالی رسانه و منتقدین راه خود را ادامه داد و تا جایی رسید که دیروز در جشنواره فیلم شهر اولین اکران خود را پشت سر گذاشت. این اکران با استقبال خوب مردم و تماشاگران سینما روبرو بود. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرنده ها دور و بر لونه هاشون جیغ می کشیدن. یکی از بچه ها قسم می خورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده.
این فیلم با تکیه بر روایتگری داستان توسط بازیگران نوجوانان اتفاق تازهای در سینمای کودک و نوجوان رقم زده و در همین خصوص توانسته تاکنون نگاه اکثر اهالی سینما را به نوع تازهای از سینمای ژانر کودک جلب کند.
این فیلم برخلاف سینمای ایران که از قهرمان محور بودن دور شده دوباره به سراغ قهرمان داستانی رفته و این بار وظیفه سنگین قهرمان بودن را به یک نوجوان سپرده است. نوجوانی که برای نجات جان مادر و تهیه دارو تنها بیست و یک روز وقت دارد.
در اکثر فیلمهای قهرمان محور، قهرمان در طول داستان فیلم مسیر پر فراز و نشیبی را طی میکند و در "بیست و یک روز بعد" نیز شخصیت اول داستان برای تهیه کردن داروهای مادرش با مشکلات و سختیهای زیادی روبرو میشود. یکی از نقاط مثبت فیلم را بیشک باید در فیلمنامه بیتکلف و روان آن دانست. فیلمنامه نویس بدون تلاش برای شعار گفتن فقط و فقط به عنصر داستانی پرداخته و با شخصیت پردازی مناسب همزادپنداری مخاطب را رقم میزند.
بازی بدون اشتباه و در جهت تقویت شخصیتهای اثر توسط تک تک بازیگران بزرگسال و کودک فیلم از سوی خردمندان به خوبی چیده و هدایت شده و هر شخصیت به موقع و در جهت پیشبرد داستان به فیلم اضافه و یا حذف میشود.
داستان فیلم بیست و یک روز بعد در محاق سیاهنمایی فرو نرفته و سعی در نشان دادن شعارزده بدبختی و فلاکت ندارد بلکه موقعیت را سنجیده و با توجه به امکانات، میل به پیروزی و امید را در مخاطب زنده نگه میدارد. پیروزی که این بار توسط کودکی رقم میخورد که پیش از این بازی درخشانش در فیلم ابد و یک روز را در خاطر داریم.
حضور بازیگران بزرگسال این فیلم در جهت شخصیت دادن به کلیت اثر کاملاً کارآمد بوده و بدون دلیل ویترینی برای فروش بیشتر اثر نیستند. بازی به جای ساره بیات و همچنین حمیدرضا آذرنگ داستان اصلی را قوام بخشیده و در باورپذیری شخصیت های کودک موثر بودهاند.
بیست و یک روز بعد از لحاظ کارگردانی کاملاً ساده و کلاسیک چیده شده و کارگردان تا نهایت توان خود به ساختار درست فیلمهای قهرمان محور وفادار بوده است. این فیلم با ساختاری قابل قبول و پرداختن به چنین موضوعی امید تازهای در سینمای ایران در جهت تحول در سینمای کودک و نوجوان محسوب میشود. تحولی که باید در انتظار ساخته بعدی این کارگردان بنشینیم و ثمره آن را تماشا کنیم.