روایت شنیدنی زندگی بانوی کارآفرین ایرانی؛ از هیچ تا همه چیز/میلیاردها تومان پول زیر سوزن قرار داشت!
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد ، متولد 1337 در جلفا است، با اینکه علاقه زیادی به ادامه تحصیل داشته، اما موفق به گرفتن مدرک دیپلم نشده است. مشکلات و سختیهای فراوانی در زندگی داشته و پستی و بلندیهای فراوانی را تجربه کرده است. بعد از ازدواج در کنار خانواده همسر مشغول به زندگی شد و با توجه به اینکه در آن دوران برای کار کردن زن در بیرون از خانه مشکلاتی وجود داشت و اجازه کار به او داده نشد تا مدتها به خانه داری مشغول بود تا اینکه بر اثر فوت یکی از نزدیکانش با مشکل افسردگی روبرو میشود.
خودش میگوید؛ افسردگی سرآغازی میشود برای موفقیتهای آینده؛ پزشک و اطرافیان پیشنهاد میکنند برای بدست آوردن دوباره روحیه، بهتر است مشغول به کاری شود و خود را در بیرون از خانه سرگرم کاری کند تا به وضعیت قبل برگردد.
توصیه پزشک و دوستان باعث میشود در 32 سالگی، با یک چرخ خیاطی و ایجاد کارگاه خانگی استارت یک پروژه بسیار بزرگ کارآفرینی در ایران رقم بخورد.
لیلی صبوری شجایی، کارآفرین نمونه استان آذربایجان شرقی، سوژه گزارش امروز ما است و در گفت و گوی مفصلی که با این بانوی کارآفرین داشتیم به پای قصه پر فراز و نشیب زندگی او و اینکه چگونه با تلاش و ممارست از هیچ به همه چیز رسیده است را به رشته تحریر در آوردیم.
مخاطبان گرامی را به خواندن گفت و گوی شنیدنی میزان با یکی از بزرگترین بانوان کارآفرین ایران دعوت میکنیم
میزان: شروع به کار را چگونه و از چه سنی آغاز کردید؟
خانم صبوری: در سن ۳۲ سالگی با یک چرخ خیاطی اقدام به ایجاد یک کارگاه کوچک خیاطی در آشپزخانه منزل کردم و کار تا جایی پیش رفت که در عرض یک سال یک چرخ به ۶ چرخ افزایش یافت به طوریکه با افزایش چرخها بعد از مدتی همسرم اجازه کار در منزل را به من نداد و با اجاره یک مکان کوچک در محدوده سلسبیل کار خود را ادامه دادم.
میزان: در ابتدا چند نفر زیر نظر شما مشغول به کار شدند؟
خانم صبوری: در این مکان ۱۷ یا ۱۸ پرسنل خانم را استخدام کردم که به کار گلدوزی و خیاطی بپردازند و این روال حدود ۴ تا ۵ سال ادامه پیدا کرد بعد از این مدت چرخ گلدوزی پیشرفتهای را در سال ۷۵ با قیمت ۲۵ میلیون تومان که حاصل دسترنج خودم بود، وارد ایران کردم و به طور پیشرفته کار گلدوزی را دنبال کردم و در آن زمان من دومین نفری بودم که این چرخ پیشرفته را وارد کشور کرده است.
کار به صورت شبانه روز با افزایش پرسنل ادامه داشت و بعد از مدتی با افزایش قراردادهای تولیدی از جمله دوختن پرچم و سردوز درآمد خوبی در این مدت کسب کردم، اما بعد از مدتی بیماری قلبی باعث شد مدتی کار گلدوزی و خیاطی را کنار بگذارم.
میزان: فکر شروع پروژههای ساخت و ساز از چه زمانی در ذهن شما شکل گرفت؟
خانم صبوری: در زمان بیماری به مسافرتهای خارج از کشور رفتم و در آنجا بود که با دیدن ساختمانها و هتلها به این فکر افتادم که چرا در شهر خود چنین هتلها و حتی رستورانها را نداریم و این رویا را در سر داشتم که باید دست به کار شوم و این درحالی بود که در شهر جلفا در آن زمان تنها یک مهمانخانه قدیمی کار میکرد و هیچ تالار و هتلی تاسیس نشده بود.
بعد از برگشت از مسافرتهای مختلف این رویا همیشه با من بود و بعد از مدتی با مراجعه به حومه تهران با داشتن سرمایه ناچیز اقدام به خرید و فروش زمین کردم و با افزایش سرمایه زمین بزرگی در جلفا سرزمین مادری خود خریدم و اقدام به راه اندازی یک پروژه گردشگری با بیش از ۲۰ واحد مسکونی و یک تالار پذیرایی ۱۰۰۰ نفری در آن منطقه کردم.
پروژه های دیگری هم در سر داشتم که آنها را به مرور زمان و از راه کسب درآمد از پرژه های قبلی راه اندازی کردم و همیشه سود حاصل از پروژه ها را برای شروع کار جدید صرف کردم.
میزان: سرنوشت کارگاه بافندگی چه شد؟
خانم صبوری: با مشغول شدن در پروژههای ساخت و ساز، کارگاه بافندگی و چرخها را اجاره دادم تا تمرکز بیشتری بروی کارهای دیگر داشته باشم و چرخها هم اکنون از کار نیافتاده اند و به افرادی برای ادامه کار اجاره داده شده است.
بعد از راه اندازی پروژهها و شروع به کار به عنوان زن نمونه کارآفرین در استان آذربایجان شرقی در انجمن کارآفرینان معرفی شدم و به واسطه آن به کشور آلمان فرستاده شدم تا به عنوان سخنران بانوان از طرف ایران صحبت کنم که این مورد در سفارتخانه به ثبت رسیده است.
با کسب موفقیتهای بسیار در زمینه کارآفرینی این اشتیاق در من افزایش یافت که پروژههای جدید راه اندازی کنم و در منطقهای با سرمایه کسب شده از پروژههای قبلی به اقدام به خرید زمین ۱۱ هکتاری کردم تا با اتمام پروژههای ناتمام شروع این پروژه که تاسیس ویلا سوییت در منطقه جلفا را در دستور کار خود قرار دهم.
میزان: رفتار اطرافیانتان در برخورد با موفقیتهای شما چگونه بوده است؟
خانم صبوری: در این راه صدها نفر از آشنایان به من انتقاد کردند که با این همه سرمایه چرا بازهم به راه اندازی پروژههای جدید اقدام میکنم و دست از تلاش نمیکشم، اما واقعیت اینجاست که به کارکردن علاقه دارم و عادت کرده ام و زمانی که میبینم در هر پروژه صدها نفر مشغول به کار میشوند برایم لذت بخش است و تشویقی میشود تا پروژه جدید را راه اندازی کنم.
میزان: در پروژهای اجرایی شما چند نفر مشغول به کار شدند؟
خانم صبوری:با راه اندازی پروژه های مختلف حدود 500 نفر مشغول به کار شدند که برخی به صورت پروژهای کار کردند و حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر درحال حاضر به طور ثابت در یکی از هتلها مشغول هستند و انتظار میرود که با اتمام پروژههای درحال اجرا، تعداد افراد مشغول به کار ثابت رشد چشم گیری داشته باشد.
میزان:این پروژهها را به پشتوانه چه کسی انجام دادید؟
خانم صبوری: در زمان کار کردن من و راه اندازی پروژه ها، چون با دلار ۹۰۰ تومانی کار را اغاز کردیم و با جهش قیمت دلار روبرو شدیم پیمانکار کار را نیمه کاره رها کرد و در این رابطه من با فشار زیادی روبرو شدم تا بتوانم کار را به پایان برسانم.
پس از گذشت مدتی با دریافت وام توانستم از فشارهای وارد شده کاسته و دوباره دست به کار شوم و حتی رها شدن کار از سوی پیمانکار من را از ادامه راه منصرف نکرد.
**پول من از زیر سوزن درآمده و حلال حلال است
میزان: در این راه آیا ارث پدری یا حمایت مالی از سوی کسی شما را کمک کرد؟
خانم صبوری: در راه رسیدن به این نقطه از موفقیت، هیچ حمایت مالی از سوی کسی به من نشد و این نکته حائز اهمیت است که من در ابتدا با قلاب بافی در منزل و کسب درآمد ناچیز کار خود را آغاز کردم.
در آن دوران، چون دارای فرزند بودم و شغل همسرم کارمندی بود علاقهای به کارکردن من در خارج از منزل نداشت از این رو حتی هزینه خرید اولین چرخ را به طور شگفت انگیزی از سوی خانمی طلبه به عنوان قرض الحسنه دریافت کردم.
صبوری میگوید: پول من از زیر سوزن درآمده و حلاله حلال است به طوریکه نه همسر ثروتمندی داشته ام که کمک مالی به من کند و نه ارثی از سوی پدر به من رسیده تا سرمایه کارم باشد و خدا را شاکرم که همیشه در کنار من بوده است.
میزان: از مشکلات، موانع و شکستهای سر راه موفقیتان بگویید؟
خانم صبوری: در میان راه، چون تجربه و سواد کافی نداشتم با مشکلات و خیانتهای بسیاری از افراد مواجه شدم و، چون برخی از قوانین را نمیدانستم با ضرر و زیان روبرو شدم، اما خداروشکر خدا همیشه با من بوده و از تجربیات خود در این راه نهایت استفاده را کردم تا دیگر اشتباهی نکنم.
در هنگام کارکردن در منزل با مشکلاتی، چون پلمب خانه در پی راه اندازی تولیدی کوچک در منزل که شامل یک چرخ بود مواجه شدم و با پیگیریهای انجام شده موفق شدم دوباره به کار خود ادامه دهم.
میزان: یکی از شیرینترین موفقیتهای شما در این راه چه بوده است؟
خانم صبوری: در اوایل کار با چرخ خیاطی که شور و شوق فراوانی برای گرفتن کارهای مختلف داشتم برای پیگیری کار صادرات به آلمان از خیابان سلسبیل به بهارستان رفتم و، چون صاحب کار قصد دادن کار به شخص دیگری را داشت این مسیر را در یک روز ۹ بار رفتم و برگشتم و ناامید نشدم در این میان پدر صاحب کار، چون پشتکار من را در این مورد دید بالاخره کار را به من سپرد و این شیرینترین سختی در کار من بود.
میزان: در جامعه گفته میشود زنان محدودیتها و موانعی بر سر راهشان برای پیشرفت وجود دارند، نظر شما در این زمینه چیست و آیا شما با مشکلی مواجه بودید؟
خانم صبوری: در کنار من زنان زیادی کار کردند و هریک با مشکلات فراوانی روبرو بودند و وقتی با من درد و دل میکردند از فضا و محیطهای کاری گذشته خود گله داشتند و میگفتند که، چون شما کارفرما هستید کسی با شما کاری ندارد و مشکلات عمده برای کارگران است.
من حرف آنها را تا حدودی قبول کردم و این را هم قبول داشتم که فضای کار برای افراد به ویژه زنان بسیار اهمیت دارد و باید مناسب او باشد، اما خود افراد نیز در این مورد نقش به سزایی دارند و باید به گونهای رفتار کنند که برایشان مشکلی ایجاد نشود.
زنها دوست دارند همیشه تحت حمایت کسی باشند و اینطور هم نیست که جلوی زنی را برای انجام کاری بگیرند، ولی مسائل فرهنگی در جلوی راه ما باعث ایجاد مشکل شده و این مساله هم مطرح است که خودمان باور نداریم که یک زن به اندازۀ یک مرد توانمندی دارد.
میزان: در این راه چه کسی راه را برای شما باز کرد تا شما موفقیتهای بزرگ را کسب کنید؟
خانم صبوری: با وجود اینکه همسرم مخالف کار کردن من در خارج از منزل بود، اما پس از مدتی رضایت داد تا کار را آغاز کنم و همین اقدام او آغازی برای رسیدن به موفقیتهای بسیار من بود و این موضوع درآن زمان طبیعی بود که زن بیشتر در منزل باشد و مرد مسئولیت کار کردن در خارج از منزل را عهده دار باشد.
با این حال با وجود مخالفت بسیار اطرافیان، همسرم با اعتمادی که به من داشت حامی اصلی من در رسیدن به این نقطه از موفقیت بود و راه را برای من هموار کرد.
**در راه رسیدن به موفقیت دست به هرکاری زدم
میزان: برای افراد جویای کار چه پیشنهادی دارید؟
خانم صبوری: در راه رسیدن به موفقیت دست به هرکاری زدم و وقتی کسی به من میگوید که در این جامعه کار نیست تا مشغول باشم من حرفش را باور نمیکنم، جوانان ما تنها دنبال کار آماده هستند تا کارمند باشند و هیچ کدام فکر ایجاد کار را در سرندارند و همین امر آنها را با مشکل مواجه میکند.
جوانان کشور باید به دنبال ایجاد کار باشند و فکر مشغول شدن در یک اداره خصوصی یا دولتی را پس از اتمام تحصیلات در سر پرورش ندهند و از دوران تخصیل به فکر راه اندازی کسب وکاری برای خود باشند و در این راه از شکست های احتمالی ترسی نداشته باشند.
میزان: تقاضای شما از مسئولین برای هموار کردن راه برای افراد جویای کار و کارآفرینان چیست؟
خانم صبوری: از مسئولین تقاضا دارم تا برای کارآفرینان ارزش قائل شوند و برای رسیدن آنها به هدف کمک حال آنها باشند تا اگر کسی ایدهای برای آغاز کار داشت در مسیر از مشکلات راه نترسد و موانعی بر سر راهش وجود تداشته باشد.
همچنین پسر این کارآفرین در بخشی از این گفت و گو در رابطه با اقدامات مادر و پشتکار وی میگوید: همیشه با پشتکار فراوان کار خود را آغاز میکند و در تمام مراحل زندگی الگوی من و دیگر افراد خانواده بوده است و پروژههای تاسیس شده توسط مادر به اندازهای بزرگ و سنگین است که در این راه باعث افتخار من و تمام افراد خانواده است.
گفتنی است خانم صبوری در مسیر موفقیتش افتخارات زیادی کسب کرده و در صنعت گردشگری لوح های فراوانی به نام خود ثبت نموده است و هم اکنون عضو انجمن کارآفرینان است.