آشنایی با سرزمین اهورایی در جنوب شرقی مریوان
اورامان به معنای سرزمین اهورایی درجنوب شرقی مریوان درکردستان قرار دارد. بخاطرآب وهوای معتدل وچشمه های فراوان زیباترین روستای کردستان نام دارد.
روستای بزرگ و تاریخی اورامان تخت از توابع شهرستان سروآباد در استان کردستان میان سلسله کوههای تخت و شاهو و کوسالان قرار گرفته است که از جنوب به شهرستان پاوه از شمال به شهر مریوان از غرب به سلسله کوههای تخت و از شرق به شهر سروآباد منتهی میشود این روستا با ۶۴۰ خانوار و سه هزار هزار نفر جمعیت در فاصله ۴۶ درجه و ۱۴ دقیقه تا ۴۶ درجه و ۲۸ دقیقه طول جغرافیایی و ۳۵ درجه و ۱۶ دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد.
زبان رایج در شهرستان مریوان کردی است که در منطقه هورامان (اورامان) به زبان کردی با گویش اورامی صحبت میشود که در اصطلاح محلی به آن زبان ماچو maco گویند.
این روستای زیبا و کم نظیر در درهای با صفا و سرسبز با چشمهها و باغهای زیبا قرار گرفته است. دره اورامان در امتداد سلسله جبال تخت بین کوه تخت و قلعه معروف اورامان که نظاره گر خانههای پلکانی سنگی با پنجرههای ابی رنگ ساخته شده، واقع است.
اما نگاهی گذرا به غارهای اطراف و نقوشهای متعدد بر روی صخرهها و تخته سنگها، فرهنگ عامه، ایینهای سنتی، صنعتهای دستی، ادبیات عرفانی در میابیم که ساکنان این روستا بازماندگان اجدادی هستند که غار نشینی، کوه نشینی و دوره شکار و گرداوری و روستا نشینی را تجربه کرده اند.
اری خودکفایی در پوشاک در ابزار در طب سنتی در خوراک در اداب و رسوم و جنبههای دیگر زندگی گواهی دیگر بر این مدعا است. چراکه همیشه اصالت و قدمت به مردم و قومی است که کورکورانه تقلید نکرده باشند، بلکه هر انچه در خانه در کوزه وبر سر سفره و هرانچه که بر تن داشته باشند، حاصل توانایی کوشش، ذوق و سلیقه و مهارت افراد ان قوم یا جامعه باشد.
اورامیها با دانش بومی خود در بستر زمان از تمامی عناصر طبیعی منطقه سود جسته و از این طریق ضامن بقای خویش در برابر ناملایمات زمانه خود بوده اند. استفاده از غار به عنوان پناهگاه در مقابل حیوانات وحشی و درنده، استفاده از گیاهان وحشی برای غذا ودرمان بیماریهای مختلف، استفاده از چوب در ختان سخت، جهت ابزارسازی و صنایع دستی، استفاده از شکار جهت تغذیه و لباس و ظرف اب و .... همه وهمه کانال همواری است که انسان امروزی را به گذشتههای بسیاردور رهنمون میسازد.
گذشته نزدیکتر را در اورامان با ایینهای سنتی، فولکلور و آن به نظاره مینشینیم. روستایی که موبدان زرتشتی اتشکدههای ارومیه برای حل مشکلات اجتماعی سیاسی و دینی خود دست به دامان مردان اندیشمند ان نشسته اند. اری اورامان خاستگاه ایین زرتشت بزرگترین دین جهان است. سرزمین بزرگترین ایینهای باستانی دنیا از جمله مراسم هر ساله پیرشالیار که برگ زرین دیگر بر این مدعا است. سرزمین مهر پرستی سرزمینی که دخترک اورامی برای درمان میخچه پایش با زمزمه اشعاری کهن از خورشید طلب استمداد میکند (مانگ له تازه مانگ له تازه بیه منگ له کونی چیش په نه که ردا)
شواهد نشان میدهدکه ساکنان روستا فراوانی در نعمت را تجربه نکرده اند و همین هم رمز موفقیت و اصالت و دانش این مردمان بوده است. کمبود اب، زمین، راههای ارتباطی، صعب العبور بودن منطقه، باعث شده که ساکنان ارام ننشینند و از تفکر و قدرت خویش برای ادامه زندگی بهره جویند.
اهالی روستا اب و زمین را مقدس میدانند و از این جهت کمر همت بر بسته اند تا قطرهای اب هدر نرود واندک زمینی بایر نماند. سخت کو شیشان در باغات تراس بندی شده بر روی شیبهای تند و چشمههای جوشانی که از دل کوههای سخت خروشانند، نمایان است.
روستای اورامان تخت موزه زندهای است که هنوز هم حیات اجتماعی و اقتصادی گذشته به همراه زندگی سنتی و بومی در ارتباط با بستر طبیعی ÷یرامون دارد و بسیاری از تجربیات زندگی دیرین بصورت کم رنگتر از گذشته و کاملا واضح به چشم میخورد تعامل انسان و طبیعت در این ارتباط کاملا به همان شیوه کهن حفظ گردیده است.
در اورامان پیرهای زیادی زندگی کرده اند که از جمله این پیرها میتوان پیر شالیار پسر جاماسب یکی از پیشوایان و پیروان زرتشت و مبلغ آن در منطقه اورامان نام برد. علاوه بر پیر شالیار پیرهای دیگری نیز در این منطقه مدفونند که تعداد آنها را ۹۹ ذکر کرده اند؛ که از جمله آنها میتوان پیر رستم، بابابیرو، پیرزرین، پیر چال، باباحیرانی، پیر داوود، پیروتی، یاپیروتی، یا پیر عزیز، پیر خالد، پیر قلم دار یا کرک غاز، شیخ روح الله، پیر عزیز معروف به اره بر، پیر محمد کوماسی که از کوهسار کرمان آمده و ملاجان الله نام برد این پیرها از طرف پیر شالیار مأموریت خاصی داشته اند به طوری که پیرقلندر بیناری سیاه سرفه بچهها را معالجه میکرده شیخ روح الله بیماری گاو را درمان میکرده و ملاجان الله وصیت میکند هر وقت فوت کردم جنازه ام را بر قاطری گذاشته و درمحلی که قاطر ایستاد همانجا دفن کنید.
محل قبر ملاجان الله روستای سرپیر در شمال شرقی روستای اورامان تخت واقع است پیر راه بر علاوه بر اینکه پیک مخصوص پیر شالیار بوده آفت گیاهان کشاورزی به خصوص ملخ را دفع میکرده است مرقد این پیر در هوار «بندی» قرار دارد در سالهایی که محصولات کشاورزی آفت میزند اهالی غذایی با گوشت و گندم خرده شده و گوجه و نخود درست کرده و پس از جمع شدن سر قبر «پیر راه بر» دسته جمعی غذا را میخورند و پس از خواندن فاتحه و دعا به روستا باز میگردند در این مراسم فقط مردها شرکت دارند برای دفع آفتی به نام «هوله» که برای مزرعه نخود ضرر دارد مقداری از خاک قبر «پیرراه» را در مزرعه نخود میپاشند این کار از سوی دختران انجام میگیرد و مردان در این کار شرکت ندارند و به اعتقاد اهالی بسیاری از این پیرها از نقاط دیگر همانند شام، خلخان، دامغان، الوند و دیگر نقاط به خدمت پیر شالیار آمده اند و عدهای از آنها در روستای اورامان ماندگار شده اند و پس از مرگ در این مکان مدفون شده اند و به علت کراماتی که داشته اند مورد احترام اهالی قرار گرفته اند و برای آنها زیارتگاههایی برپا شده و اهالی روزهای پنج شنبه و جمعه به زیارت آن مکانها میروند.
فنون و صنایع دستی
ریسندگی:
در نقاط بررسی شده پشم گوسفندان و موی بز اغلب در اواخر فصل بهار و تنوسط مردان و به وسیلهای فلزی به نام برینگ چیده میشود زنان پس از جدا کردن فضولات و خارهای چسبیده به پشم آن را در آب جاری شسته سپس پشمهای شسته شده را در معرض آفتاب پهن کرده تا خشک شود پس از خشک شدن پشم ساعتهای متمادی توسط یک چوب برآن کوبیده تا پشمها که در هم تنیده اند از یکدیگر باز شوند پشم را به وسیلهای چوبی که دندانههایی فلزی بر روی آن قرار داده و به آن شانه گویند شانه میزنند سپس کار ریسندگی و تبدیل پشم به نخ با استفاده از وسیلهای چوبی که به آن ته شی tasi (دوک) گویند انجام میشود این وسیله از دو قطعه تشکیل شده است میلهای چوبی و باریک که یک سر مدور که به آن سه ته شی saretasi گویند به آن وصل شده است میلهای چوبی یک شکاف کوچکی ایجاد شده که زنان هنگام ریسندگی نخ را از میان این سوراخ عبور میکند و سبب بوجود آمدن یک نخ باریک میشود.
فنون و صنایع دستی
ریسندگی:
در نقاط بررسی شده پشم گوسفندان و موی بز اغلب در اواخر فصل بهار و تنوسط مردان و به وسیلهای فلزی به نام برینگ چیده میشود زنان پس از جدا کردن فضولات و خارهای چسبیده به پشم آن را در آب جاری شسته سپس پشمهای شسته شده را در معرض آفتاب پهن کرده تا خشک شود پس از خشک شدن پشم ساعتهای متمادی توسط یک چوب برآن کوبیده تا پشمها که در هم تنیده اند از یکدیگر باز شوند پشم را به وسیلهای چوبی که دندانههایی فلزی بر روی آن قرار داده و به آن شانه گویند شانه میزنند سپس کار ریسندگی و تبدیل پشم به نخ با استفاده از وسیلهای چوبی که به آن ته شی tasi (دوک) گویند انجام میشود این وسیله از دو قطعه تشکیل شده است میلهای چوبی و باریک که یک سر مدور که به آن سه ته شی saretasi گویند به آن وصل شده است میلهای چوبی یک شکاف کوچکی ایجاد شده که زنان هنگام ریسندگی نخ را از میان این سوراخ عبور میکند و سبب بوجود آمدن یک نخ باریک میشود.
لازم به ذکر است که در منطقه هورامان به این وسیله له ته ری leteri میگویند در نقاطی از شهرهای مریوان که کاشت پنبه در گذشته رواج داشت زنان ابتدا به وسیله جیکه نه cikene (وسیلهای چوبی مخصوص جدا کردن دانه از پنبه) پنبه را پاک کرده سپس آن را در اختیار حلاج قرار داده و پس از حلاجی زنان با استفاده از دوک مخصوص اقدام به تبدیل پنبه به نخ میکذدند و با استفاده از آن نخ پارچهای سفید رنگ که به آن جاویا جاوگ caw-cawig دوخته میشود و به رنگ کبود و لباس مردان سفید رنگ بود.
نخ حاصل از پشم گوسفندان در گشذته توسط زنان و با استفاده از رنگهای گیاهای رنگ میشود سپس آن را در اختیار جولا cola (بافنده) قرار داده تا به آن بافتههایی همانند به رمال barmal (جانماز) شال sal و یا موج تهیه کنند علاوه برآن بافت گلیم، جاجم cacim هور hor تاینچه taince (وسیله مخصوص حمل گندم و جو) جوال cwal (وسیله مخصوص حمل علوفه) ره شکه rwske وسیلهای که از موی بز بافته شده و از آن برای حمل علوفه استفاده میشود) گوریس (طناب موئی که برای بستن بار بر روی الاغ و حمل علوفه از آن استفاده میشود) پلاس pals (نوعی زیر انداز) گوروا gorwa (جوراب پشمی) پووزوانه puzewane (ساق بندی که مردان در فصل زمستان بر رئی ساق پای خود میبندند.) ده سکیش desks (دستکش پشمی) کلاو تاقیله klawtaqile و بافت روه کلاش توسط زنان انجام میشود.
در نقاط بررسی شده با استفاده از موی نوعی بز به نام مه رخووز یا مهرغووز merXuz-merXuz نوعی پارچه بافته میشود که با آن لباس محلی مردان کرد به نام چوخه و رانک coXeranik دوخته میشود این پارچه توسط مردان بافته میشود.
شالبافی:
در نقاط بررسی شده با کرک نوعی بز به نام مه ره ز. merez با مرغوز که دارای کرک پشم لطیفی است شالهایی را به عرض ۲۵ سانتی متر و طول تقریبی ۲۶ سانتی متر میبافند که از نخ حاصل از آن پارچههایی تهیه شده که با آن لباس محلی مردان کرد که به آن چوخه و رانک گویند بافته میشود علاوه بر آن دوخت کلاه و دستکش و پووزه وانه puzewane (ساق بند) با استفاده از آن در پارچهها رواج دارد. کار بافت شال نیز در کارگاههای شالبافی که شامل دستگاههای بافندگی چهار ورودی است انجام میشود.
گیوه بافی
یکی دیگر از فنون رایج در منطقه هورامان بافت کلاش KLAS است زیره کلاش از جنس پارچه است و رویه آنم بیشتر توسط زنان و از نخ بافته میشود افرادی که به کار گیوه بافی میپردازند را کلاش چن clascin میگویند.
برای تهیه زیره گیوه تکههای پارچه را برش داده و سپس آن تکههای پارچه را چند لایه کرده و کشتههای آهن بر روی آن تکه پارچه میکوبند برای کوبیدن مشته بر پارچه آن را بر روی قوته qwte (کنده درخت) قرار میدهند سپس آن تکه پارچهها را با استفاده از چرم گاو به یکدیگر متصل کرده و در قسمت پاشنه نری گاو را قرار میدهند و برای آنکه دور گیوه از هم باز نشود مقداری کتیرا را به دور آن میمالند پس از آماده شدن زیر گیوه رویه آن را که با استفاده از نخ پنبهای بافته شده است. به زیره متصل میکنند لازم به ذکر است که در حال حاضر علاوه بر زیره پارچهای از زیره پلاستیکی نیز برای ساخت کفش گیوه استفاده میشود.
ساخت تنور وظروف سفالی در نقاط بررسی شده به عهده زنان است این افراد با استفاده از گل سرخ رنگی که از کوههای اطراف تهیه میکنند به کار ساخت ظروف سفالی میپردازند را هه ورگه ر. howrger میگویند.
حمل و نقل سنتی
به دلیل کوهستانی بودن منطقه و صعب العبور بودن بسیاری از راهها حمل بار به وسیله حیوانات خصوصاً قاطر و اسب و الاغ بسیار رایج است علاوه بر آن در بسیاری از نقاط صعب العبور حمل بار توسط خود اشخاص و بر روی شانهها انجام میشود که به این روش حمل بارکول بار گویند kolber گویند.
برای حمل بار به وسیله قاطر و یا الاغ ابتدا کوپان kopan (پالان) را روی پشت حیوان قرار داده سپس بار به وسیله طناب بر روی آن محکم میبندند برای حمل بار بر روی الاغ و قاطر اغلب از دستبافتهایی که مخصوص حمل کاه و علوفه است استفاده میشود.
حمل و نقل مسافر:
مسافرت در بین روستاها در گذشته به دلیل عدم وجود وسایل حمل و نقل اغلب به شکل پیاده و سوار شدن بر الاغ و قاطر صورت میگرفت در حال حاضر نیز رفت و آمد روستاهای نزدیکگ به پیاده صورت میگیرد، ولی استفاده از ماشین برای مراجعه به شهر و یا روستاهای دور با استفاده از مینی بوس و تویوتا صورت میگیرد.
لازم به ذکر است که در حال حاضر به دلیل ارتباطات بین منطقه کردستان عذژراق و ایران بسیاری وسایل لوکس از قبیل: صابون، ظروف و وسایل آرایشی و انواع عطر و ادکلنها و وسایل برقی از مرز کل وارد ایران و شهر مریوان میشود و از این شهر به نقاط دیگر توزیع میشود کار کالاها در طول مسیر مرز توسط افرادی که به آنان کول بر. kolber گویند انجام میشود این در مقابل حمل بار مبلغی پول ۱۰۰۰-۲۰۰۰ تومان پول دریافت میکنند.
همیابی و شناسایی راهها در حال حاضر به دلیل استفاده از جادههای خاکی، شوشه و جاده به راحتی صورت میگیرد، ولی در گذشته به دلیل عدم وجود راهها خصوصاً برای مسافرت از نقاط دور افتاده در طول شب با نگاه کردن به ستارگان مسیرهای اصلی حرکت را تشخیص میدهند و در وطول روز نیز به خورشید نگاه کرده و مسیر خود را مشخص میکردند.
انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
نخ حاصل از پشم گوسفندان در گشذته توسط زنان و با استفاده از رنگهای گیاهای رنگ میشود سپس آن را در اختیار جولا cola (بافنده) قرار داده تا به آن بافتههایی همانند به رمال barmal (جانماز) شال sal و یا موج تهیه کنند علاوه برآن بافت گلیم، جاجم cacim هور hor تاینچه taince (وسیله مخصوص حمل گندم و جو) جوال cwal (وسیله مخصوص حمل علوفه) ره شکه rwske وسیلهای که از موی بز بافته شده و از آن برای حمل علوفه استفاده میشود) گوریس (طناب موئی که برای بستن بار بر روی الاغ و حمل علوفه از آن استفاده میشود) پلاس pals (نوعی زیر انداز) گوروا gorwa (جوراب پشمی) پووزوانه puzewane (ساق بندی که مردان در فصل زمستان بر رئی ساق پای خود میبندند.) ده سکیش desks (دستکش پشمی) کلاو تاقیله klawtaqile و بافت روه کلاش توسط زنان انجام میشود.
در نقاط بررسی شده با استفاده از موی نوعی بز به نام مه رخووز یا مهرغووز merXuz-merXuz نوعی پارچه بافته میشود که با آن لباس محلی مردان کرد به نام چوخه و رانک coXeranik دوخته میشود این پارچه توسط مردان بافته میشود.
شالبافی:
در نقاط بررسی شده با کرک نوعی بز به نام مه ره ز. merez با مرغوز که دارای کرک پشم لطیفی است شالهایی را به عرض ۲۵ سانتی متر و طول تقریبی ۲۶ سانتی متر میبافند که از نخ حاصل از آن پارچههایی تهیه شده که با آن لباس محلی مردان کرد که به آن چوخه و رانک گویند بافته میشود علاوه بر آن دوخت کلاه و دستکش و پووزه وانه puzewane (ساق بند) با استفاده از آن در پارچهها رواج دارد. کار بافت شال نیز در کارگاههای شالبافی که شامل دستگاههای بافندگی چهار ورودی است انجام میشود.
گیوه بافی
یکی دیگر از فنون رایج در منطقه هورامان بافت کلاش KLAS است زیره کلاش از جنس پارچه است و رویه آنم بیشتر توسط زنان و از نخ بافته میشود افرادی که به کار گیوه بافی میپردازند را کلاش چن clascin میگویند.
برای تهیه زیره گیوه تکههای پارچه را برش داده و سپس آن تکههای پارچه را چند لایه کرده و کشتههای آهن بر روی آن تکه پارچه میکوبند برای کوبیدن مشته بر پارچه آن را بر روی قوته qwte (کنده درخت) قرار میدهند سپس آن تکه پارچهها را با استفاده از چرم گاو به یکدیگر متصل کرده و در قسمت پاشنه نری گاو را قرار میدهند و برای آنکه دور گیوه از هم باز نشود مقداری کتیرا را به دور آن میمالند پس از آماده شدن زیر گیوه رویه آن را که با استفاده از نخ پنبهای بافته شده است. به زیره متصل میکنند لازم به ذکر است که در حال حاضر علاوه بر زیره پارچهای از زیره پلاستیکی نیز برای ساخت کفش گیوه استفاده میشود.
ساخت تنور وظروف سفالی در نقاط بررسی شده به عهده زنان است این افراد با استفاده از گل سرخ رنگی که از کوههای اطراف تهیه میکنند به کار ساخت ظروف سفالی میپردازند را هه ورگه ر. howrger میگویند.
حمل و نقل سنتی
به دلیل کوهستانی بودن منطقه و صعب العبور بودن بسیاری از راهها حمل بار به وسیله حیوانات خصوصاً قاطر و اسب و الاغ بسیار رایج است علاوه بر آن در بسیاری از نقاط صعب العبور حمل بار توسط خود اشخاص و بر روی شانهها انجام میشود که به این روش حمل بارکول بار گویند kolber گویند.
برای حمل بار به وسیله قاطر و یا الاغ ابتدا کوپان kopan (پالان) را روی پشت حیوان قرار داده سپس بار به وسیله طناب بر روی آن محکم میبندند برای حمل بار بر روی الاغ و قاطر اغلب از دستبافتهایی که مخصوص حمل کاه و علوفه است استفاده میشود.
حمل و نقل مسافر:
مسافرت در بین روستاها در گذشته به دلیل عدم وجود وسایل حمل و نقل اغلب به شکل پیاده و سوار شدن بر الاغ و قاطر صورت میگرفت در حال حاضر نیز رفت و آمد روستاهای نزدیکگ به پیاده صورت میگیرد، ولی استفاده از ماشین برای مراجعه به شهر و یا روستاهای دور با استفاده از مینی بوس و تویوتا صورت میگیرد.
لازم به ذکر است که در حال حاضر به دلیل ارتباطات بین منطقه کردستان عذژراق و ایران بسیاری وسایل لوکس از قبیل: صابون، ظروف و وسایل آرایشی و انواع عطر و ادکلنها و وسایل برقی از مرز کل وارد ایران و شهر مریوان میشود و از این شهر به نقاط دیگر توزیع میشود کار کالاها در طول مسیر مرز توسط افرادی که به آنان کول بر. kolber گویند انجام میشود این در مقابل حمل بار مبلغی پول ۱۰۰۰-۲۰۰۰ تومان پول دریافت میکنند.
همیابی و شناسایی راهها در حال حاضر به دلیل استفاده از جادههای خاکی، شوشه و جاده به راحتی صورت میگیرد، ولی در گذشته به دلیل عدم وجود راهها خصوصاً برای مسافرت از نقاط دور افتاده در طول شب با نگاه کردن به ستارگان مسیرهای اصلی حرکت را تشخیص میدهند و در وطول روز نیز به خورشید نگاه کرده و مسیر خود را مشخص میکردند.
انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *