رگ خواب، عاشقانهای نامفهوم/تصویری مبهم از شخصیتی که منطق را فراموش کرده+عکس
اولین نقطه ضعف اصلی رگ خواب را قطعاً باید در فیلمنامه ناقص و چند پاره اثر دانست. انتخاب چنین فیلمنامهای که از لحاظ مضمون مناسب اما بدون پرداخت به نظر میرسد از سوی حمید نعمت الله بسیار عجیب است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، فیلم سینمایی "رگ خواب" آخرین ساخته "حمید نعمتالله" این روزها در سینماهای کشور در حال اکران بوده و مخاطب نسبتاً کمی را برای خود دست و پا کرده است.
این فیلم بعد از پنج هفته توانست به فروشی به میزان 3 میلیارد تومان دست پیدا کند که با توجه به قیمت بلیت و همین طور تعداد سالن نسبتاً مناسب در اختیار این اثر فروشی متوسط محسوب میشود.
"رگ خواب" در جشنواره سیو پنجم فیلم فجر رونمایی شد و از همان ابتدا با نظرات موافق و مخالف زیادی روبرو شد اما این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای "لیلا حاتمی" به ارمغان بیاورد اما همچنان منتقدین ایرادات فراوانی را بر این اثر داشتند.
اولین نقطه ضعف اصلی این فیلم را قطعاً باید در فیلمنامه ناقص و چند پاره اثر دانست. انتخاب چنین فیلمنامهای که از لحاظ مضمون مناسب اما بدون پرداخت به نظر میرسد از سوی حمید نعمت الله بسیار عجیب است. این تعجب وقتی بیشتر میشود که سعید و حمید نعمت الله همواره نقطه اوج آثارشان فیلمنامه بوده است.
رگ خواب بستر مناسبی برای خلق و گسترش درام و داستان ندارد و هرچه پیش میرود در بخش ابتدایی مانده و همان را تعریف و توصیف میکند. فیلمنامه تا فیلمنامه شدن راه زیادی دارد و انگار قبل از بازنویسی درست به دست کارگردان رسیده است.
به عنوان چهارمین فیلم سینمایی نعمت الله "رگ خواب" اتفاق تازه و خارقالعادهای نیست و ما را شگفت زده نمیکند. این بار نعمت الله به سراغ درامی عاشقانه رفته اما این عشق اینقدر از لحاظ منطقی معیوب است که بیشتر به یک حماقت میماند.
مینا طلاق گرفته و دنبال کار میگردد و در همین حین با کامران با بازی خوب کوروش تهامی روبرو میشود. تهامی تمام سعی خود را کرده تا به این شخصیت سوری نمادی واقعی ببخشد. شروع اثر با این اتفاق نوید داستانی شیرین و از جنس عاشقانه های جذاب را میدهد اما مابقی فیلم انگار قصه کشداری است که هیچ وقت تمام نمیشود.
اصرار بیش از حد نویسنده و کارگردان بر نشان دادن وجهههای مختلف مرد، شخصیت زن داستان را قربانی کرده و بیشتر یک اثر بیوگرافیک از جامعه زنان را ارائه میدهد. اتفاقی که شاید به واسطه علاقه زیاد نویسنده زن این فیلم به دفاع از چارچوب زن در جامعه شده است. دفاعی که بی فرجام به شکست شخصیت میانجامد.
فیلمنامه اثر در آنجا که شخصیت لیلا حاتمی شروع به واگویه و نریشن میکند بیشتر از پیش ضعف خود را نشان میدهد. نویسنده لاجرم و بر اساس عدم توانایی خود، برای چینش کلام در دهان شخصیتها مجبور به گفتن نریشن شده که این اتفاق اگر به جا نباشد شکست اثر را منجر میشود. مینا با خود حرف میزند، برای پدرش روایت میکند یا میخواهد بالاخره داستان را پیش ببرد؟
شخصیت پردازی نعمت الله در مورد شخصیت مینا کاملاً به دور از زنان حال حاضر جامعه بوده و آنها را کمی کند ذهن و عقب افتاده فرض میکند. شخصیت مینا به نوعی غار نشین است و از تمامی مناسبات جامعه فاصله گرفته اما در نمود بیرونی فعالیت های زیادی میکند و قطعاً این اتفاق با رفتارش کاملاً منافات دارد.
بازی لیلا حاتمی که برای آن جایزه سیمرغ را دریافت کرد اما بیش از همه جای سوال دارد. بازی تکراری و سستی که همواره از لیلا حاتمی سراغ داریم در این فیلم هم دیده میشود و امسال به خاطر حضور کم رمق زنان بازیگر به جایزه هم ختم میشود. انگار در جشنواره سال گذشته رقیبی وجود نداشت که اگر میداشت حاتمی نباید این جایزه را از آن خود میکرد.
اما در نقطه مقابل سعی و تلاش کوروش تهامی برای رسیدن به شخصیت و در نقطه اول تفاوت وی با کارهای قبلی قابل بحث و تقدیر است. البته تهامی نیز نتوانسته به طور کامل از شخصیتهای قبلی پاک شود اما در مواجه با حاتمی چندین گام بالاتر ایستاده است.
نعمت الله که یکی از کارگردانان به نام و صاحب سبک سینما محسوب میشود این بار چوب فیلمنامه را خورد کرده و با وجود تلاش بسیارش برای میزانسنهای درست راه به جایی نبرده است. چهارمین فیلم نعمت الله را میتوان یک اثر متوسط خواند. اثری که شاید خاطره خوب فیلمهای قبلی را کم رنگ میکند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *