دام جمعیتی خطری خاموش در کمین آینده اقتصاد ایران
به گزارش گروه اقتصاد ، به طور كلی جمعيت شناسی علم مطالعه جمعيتهای انسانی است،اما تعريف جمعيت شناسی به صورت جامع و كامل عبارت است از مطالعه علمی،توصيفی و تحليل آماری ساختار و حركات جمعيت های انسانی و همچنين بررسی سياستهای جمعيتی و روابط متقابلی كه ميان پديده های جمعيتی و عوامل اقتصادی، اجتماعی و زيستی وجود دارد.
تداوم سیاست کنترل جمعیت و شعار معروف نهادینه شده در اوایل دههی 70 «فرزند کمتر زندگی بهتر» یا «دو بچه کافی است» چندی است که با احساس خطر رهبر معظم انقلاب، مراجع تقلید و برخی دیگر از مسؤولان دلسوز نظام مورد انتقاد واقع شده است. اما نکته اساسی در جمعیت، بررسی اثرات منفی و مثبت و برتری هر کدام بر دیگری است.
جمهوری اسلامی ایران در سال های 1365تا 1368 شاهد یک میانگین رشد باروی 1.6 بوده است و همین امر باعث شد تا بسیاری از مسئولان کشور به فکر رساندن جمعیت کشور به حالت استاندارد جهانی باشند. مجموعه اقدامات مسئولان و دستگاه های اجرایی و تبلیغاتی کشور نه تنها موفق به رسیدن به ایده ال جمعیتی ایران نشدند بلکه باعث کاهش چشم گیر رشد جمعیتی ایران شدند به طوری که آمارها نشان از رشد متوسط 1.8 درصدی و در برخی منابع آماری تا پایین از 1.3 درصدی می دهد.
نکته ای اساسی در باب کاهش جمعیت بررسی اثرات مثبت و منفی آن است. هرچند که افرادی طرفدار کاهش جمعیت در ایران باشند و آن را فرصتی برای رونق اقتصادی ایران بدانند و دلیل خود را معطوف به تئوری ((منابع محدود است؛ پس هرچه مصرف کننده کمتر پایداری منابع بیشتر)) می دانند و نگاه کاهش جمعیت را یک دریچه پیشرفت رو به روی کشور می دانند.
اما در پاسخ به این نظریه می توان نقد اساسی را شامل شد و به صورت زیر پاسخ داد:
اساساً نگاه به مفید بودن یا مضر بودن کاهش جمعیت را نمی توان یک نظریه مطلق دانست(Absolute theory) بلکه باید اثرات آن را به میزان شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دفاعی کشور مورد سنجش قرار داد. همان طور که تاریخ جمهوری اسلامی ایران گویا آن است کشور ما از سال های 59 مورد تهدیدات مستقیم نظامی بسیاری از کشورهای غربی و غیر غربی قرار گرفته است.
جنگ 8 سال دفاع مقدس، شرایط تروریستی کنونی در کشورهای سوریه و عراق نشان از اهمیت موقعیت استراتژیک ایران برای کشورهای غربی است. از طرف دیگر سالیان سال است که کشور ایران مورد ظلم اقتصادی تحریم قرار گرفته است که این خود اثرات و تبلعات سیاسی و فرهنگی زیادی را به دنبال داشته. مختصر کلام این است که کشور جمهوری اسلامی ایران یک کشور مردم محور است و اثرات بالای نیروی انسانی نسبت به سایر عوامل تولید بسیار کلیدی و مهم است. لکن کاهش جمعیت با توجه شرایط جغرافیایی، دفاعی، اقتصادی و سیاسی ایران یک خطر بزرگ و نهفته به شمار می رود. که متاسفانه این عامل مورد بی توجهی بسیاری از مسئولات و تصمیم گیران کشور قرار گرفته است.
در بعد نظری و تئوریک اقتصاد همین بس که رسیدن به توسعه اقتصادی نیاز به حرکت تولید محوری دارد و اساساً بدون وجود نیروی انسانی کافی و متخصص و پویا رسیدن به این مهم امری دشوار و غیر ممکن به نظر میرسد.
چرا که اساساً به اعتقاد بنده کاهش جمعیت و اثرات اقتصادی رابطه ای دورانی دارند. به این معنی که کاهش جمعیت در بلند مدت باعث بی رونق کردن اقتصاد می شود و از طرف دیگر بی ثباتی اقتصادی نیز باعث کاهش جمعیت می شود:
لذا با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی و اقتصادی ایران توجه و تاکید هرچه بیشتر مسئولان به استفاده از ابزارهای حمایتی برای افزایش فرزند آوری در جهت رشد جمعیت آینده ایران ضروری به نظر می رسد.
عارف بهروز
کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی ،تهران