پاهای من هدیه خداوند است/می خواهم سفیر بوشهر در روسیه باشم
ستاره جوان بوشهری به عنوان یکی از خریدهای خوب تابستانی به استقلال پیوست تا در اولین تجربه لیگ برتری خود با پیراهن این تیم پرطرفدار پایتخت به میدان برود.
روز اول کمی ترس داشتم، اما الان نه
شکر خدا همه چیز برای من در این یکی دو ماه خوب پیش رفته است. روز اول که میخواستم به تمرین استقلال بروم از رویارویی با بازیکنان بزرگ و جو حاکم بر این تیم پرطرفدار ترس داشتم، اما در همان اولین جلسه تمرینی برخوردها و استقبال تیم و طرفداران کاملا ذهنیتم را تغییر داد و خیلی زود به این خودباوری رسیدم که استقلال خانه اول و آخر است و میتوانم با این تیم و طرفدارانش به همه آرزوهای بزرگی که دارم برسم.
افتخار میکنم عضو یکی از بهترین تیمهای تاریخ استقلال هستم
در استقلال برخوردهایی دیدم که اصلا تصورش را نمیکردم چه از جانب کادر فنی و شخص علی آقا منصوریان چه از جانب بزرگترهای تیم از قبیل: آقامهدی، آقامجتبی، آقاخسرو، آقاپژمان و ... باور کنید از این که به استقلال آمده ام از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم، اما حالا به صراحت میگویم که از لطف و عنایت خداوند سپاسگزارم که در چنین شرایطی زمینه حضور من جوان کم تجربه را در یکی از بهترین تیمهای چند دهه اخیر فوتبال استقلال و ایران فراهم شدو افتخارم این است که بگویم عضو کوچکی از استقلال بزرگ هستم.
مطمئن باشید خانواده ام به تهران میآیند
یه گله کوچک هم از برخی رسانهها و همکاران شما دارم. من، مهدی قائدی یک جوان ۱۹ ساله بدون هیچ تجربه از شهری کوچک وارد بزرگترین شهر و تیم ایران شدم پس چه خوب بود کمی بیشتر هوای من را داشته باشند. در این مدت باور کنید نه حرفی زدم نه مصاحبهای انجام دادم، اما برخی روزها دیدم مصاحبههایی از قول من منتشر شده که خودم از خواندن آن خنده ام میگیرد. نمونه اش ماجرای اقامت و کوچ خانواده ام به تهران است که شنیدم نوشته اند این اتفاق رخ نمیدهد و خانواده ام به تهران نمیآیند. ماجرا اینگونه که نوشتند نیست، چون در به در دنبال یک منزل مسکونی مناسب با بودجهای که من دارم، هستم، چون برای کوچ خانواده ام به تهران بی تاب هستم به خصوص مادر و پدرم که هر چه دارم از لطف و زحمات آنها با عنایت خداوند است. شاید باور نکنید خانواده ام چمدانهای خود را برای زندگی در تهران بستند و تنها منتظر تماس من برای کوچ به تهران هستند.
با بهترین متدهای بدنی و تاکتیکی تمرین کردیم
اردوی بسیار خوبی را در ارمنستان سپری کردیم که نتیجه این اردو را قطعا در همین بازیهای ابتدای فصل خواهید دید. من اولین تجربه ام در تیمهای لیگ برتری است و شاید برایم کمی همه چیز تازگی داشته باشد، اما تا آن جا که میدانم استقلال با بهترین متدهای تمرینی چه از نظر تاکتیکی چه از نظر بدنی خود را برای رسیدن به آرزوها و جاه طلبی هایش در لیگ هفدهم آماده کرده است و امیدوارم که در این جاه طلبیها بتوانم نقش کوچکی ایفا کنم.
دود ماجرای تیم امید نباید به چشم بازیکنان برود
در ماجرای تیم امید و عدم سفر ما به قرقیزستان باور کنید هر سه نفری که فدراسیون حکم به محرومیت داده بی تقصیر هستیم و تنها دود این ماجرا به چشم ما رفته است. در کدام نقطه از دنیا بازیکنی پیدا میشود که بخواهد از پوشیدن پیراهن تیم ملی کشورش خودداری کند که ما بخواهیم این کار را بنا به میل و اراده خود انجام بدهیم. واقعا وقتی خبر محرومیتم را شنیدم تعجب کردم، چون اصلا انتظار آن را نداشتم و حالا هم امیدوارم با پیگیریهای باشگاه و تعامل با فدراسیون فوتبال این مشکل حل بشود و ما بتوانیم از اولین هفته لیگ برتر برای استقلال بازی کنیم.
این پاها هدیه خداوند به من است
در بدو ورود به اردوی استقلال با موضوع شکل و شمایل پاهایی که خداوند به من داده روبرو شدم. این مدل پاها شکل خاصی است که خداوند متعال در وجود من قرار داده و من هم راضی ام به رضای خدا. مسلما حکمتی در آن است و میبینید که با همین پاها توانستم پلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارم و الان هم با همین پاهای قوسی شکل میخواهم بهترین بازیها را برای استقلال به نمایش بگذارم و قهرمانی زیادی به دست بیاورم. خوشبختانه در تمام تستهای پزشکی در ایفمارک هم موفق بودم و مشکل خاصی نبود پس این موضوع این قدرها هم سوژه جالبی نبود (باخنده)
برای استقلال و منصوریان جانم را میدهم
علی آقا منصوریان از همان روزهای ابتدایی که پروسه پیوستن به استقلال کلید خورد با صحبتها و ایدههای حرفهای که برای آینده من داشت انگیزه ام را برای درخشش در این تیم دوچندان کرد و بدون اغراق بگویم که یکی از دلایل اصلی انتخاب استقلال هم حضور چنین مربی در راس کادر فنی بود. چون علی اقا ثابت کرده بود که از بها دادن به جوانان ترسی ندارد. الان هم هر جا که سرمربی تیم بخواهد بازی میکنم و اگر لازم باشد دروازه بان استقلال هم میشوم (باخنده) البته با اجازه از آقامهدی رحمتی. البته دوباره تکرار میکنم که برخوردها در اردو واقعا متعجبم کرد، چون هم بازیکنانی که خود تازه به استقلال آمده بودند از قبیل: شجاعیان، بیت سعید و ... چه آنها که قدیمیهای تیم بودند انصافا مثل یک برادر از من استقبال کردند و جوی را برایم درست کردند که احساس کردم ۱۰ سال است افتخار پوشیدن پیراهن استقلال را در کارنامه دارم.
با بهترین متدهای بدنی و تاکتیکی تمرین کردیم
اردوی بسیار خوبی را در ارمنستان سپری کردیم که نتیجه این اردو را قطعا در همین بازیهای ابتدای فصل خواهید دید. من اولین تجربه ام در تیمهای لیگ برتری است و شاید برایم کمی همه چیز تازگی داشته باشد، اما تا آن جا که میدانم استقلال با بهترین متدهای تمرینی چه از نظر تاکتیکی چه از نظر بدنی خود را برای رسیدن به آرزوها و جاه طلبی هایش در لیگ هفدهم آماده کرده است و امیدوارم که در این جاه طلبیها بتوانم نقش کوچکی ایفا کنم.
دود ماجرای تیم امید نباید به چشم بازیکنان برود
در ماجرای تیم امید و عدم سفر ما به قرقیزستان باور کنید هر سه نفری که فدراسیون حکم به محرومیت داده بی تقصیر هستیم و تنها دود این ماجرا به چشم ما رفته است. در کدام نقطه از دنیا بازیکنی پیدا میشود که بخواهد از پوشیدن پیراهن تیم ملی کشورش خودداری کند که ما بخواهیم این کار را بنا به میل و اراده خود انجام بدهیم. واقعا وقتی خبر محرومیتم را شنیدم تعجب کردم، چون اصلا انتظار آن را نداشتم و حالا هم امیدوارم با پیگیریهای باشگاه و تعامل با فدراسیون فوتبال این مشکل حل بشود و ما بتوانیم از اولین هفته لیگ برتر برای استقلال بازی کنیم.
این پاها هدیه خداوند به من است
در بدو ورود به اردوی استقلال با موضوع شکل و شمایل پاهایی که خداوند به من داده روبرو شدم. این مدل پاها شکل خاصی است که خداوند متعال در وجود من قرار داده و من هم راضی ام به رضای خدا. مسلما حکمتی در آن است و میبینید که با همین پاها توانستم پلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارم و الان هم با همین پاهای قوسی شکل میخواهم بهترین بازیها را برای استقلال به نمایش بگذارم و قهرمانی زیادی به دست بیاورم. خوشبختانه در تمام تستهای پزشکی در ایفمارک هم موفق بودم و مشکل خاصی نبود پس این موضوع این قدرها هم سوژه جالبی نبود (باخنده)
برای استقلال و منصوریان جانم را میدهم
علی آقا منصوریان از همان روزهای ابتدایی که پروسه پیوستن به استقلال کلید خورد با صحبتها و ایدههای حرفهای که برای آینده من داشت انگیزه ام را برای درخشش در این تیم دوچندان کرد و بدون اغراق بگویم که یکی از دلایل اصلی انتخاب استقلال هم حضور چنین مربی در راس کادر فنی بود. چون علی اقا ثابت کرده بود که از بها دادن به جوانان ترسی ندارد. الان هم هر جا که سرمربی تیم بخواهد بازی میکنم و اگر لازم باشد دروازه بان استقلال هم میشوم (باخنده) البته با اجازه از آقامهدی رحمتی. البته دوباره تکرار میکنم که برخوردها در اردو واقعا متعجبم کرد، چون هم بازیکنانی که خود تازه به استقلال آمده بودند از قبیل: شجاعیان، بیت سعید و ... چه آنها که قدیمیهای تیم بودند انصافا مثل یک برادر از من استقبال کردند و جوی را برایم درست کردند که احساس کردم ۱۰ سال است افتخار پوشیدن پیراهن استقلال را در کارنامه دارم.
بی صبرانه منتظر بازی در آزادی هستم
بی صبرانه منتظر بازی با پیراهن استقلال در ورزشگاه رویایی و بزرگ آزادی تهران هستم. ورزشگاهی که بازی کردن در آن مقابل تماشاگران پرشمار یکی از آرزوهای بزرگ دوران فوتبالی من بود و حالا برای تجربه این آرزو لحظه شماری میکنم. حتی اگر یک ثانیه هم باشد دوست دارم این اتفاق در کمترین بازه زمانی رخ بدهد، چون صبح تا شب و شب تا صبح را با این رویا میگذرانم. آرزویی که سال هاست با من است از روزی که فهمیدم فوتبال چیست و پای تلویزیون همیشه بازیهای آزادی را با حسرت خاصی تماشاکردم.
لقب "باشو" را دوست دارم
الگوی فوتبالی من نیمار برزیلی است. بازیکنی که همیشه از شیوه فوتبالی او الهام گرفتم و تمام تلاشم را انجام دادم تا شکل و شمایل فوتبالی ام شبیه به او باشد. برخی طرفداران خونگرم بوشهری هم در ابتدا وقتی برای اولین بار بازیهای من با پیراهن ایرانجوان را در لیگ دسته اول دیدند همین لقب را به من دادند، اما با گذشت زمان کوتاه در یکی از بازیهای خانگی وقتی خیلی خوب بازی کردم و زمینه برد سرنوشت ساز ایرانجوان فراهم شد یکی از این طرفداران به یکباره از روی سکوهای ورزشگاه شهید بهشتی لقب "باشو" را به من داد. لقبی که برای بوشهریها خیلی اهمیت دارد و خوشحالم که با این اسم شناخته میشوم تا سفیر فوتبال مستعد، اما فقیر جنوب ایران باشم. البته اعتراف میکنم الان دیگر لقب و القاب برایم اهمیتی ندارد، چون مهدی قائدی در حال حاضر افتخار پوشیدن پیراهن استقلال را به دست آورده و فارغ از هر لقبی باید جان خود را برای موفقیت این تیم و خوشحالی طرفدارانش بدهد که قطع به یقین همین طور هم خواهد شد.
میخواهم سفیر استقلال و بوشهر در روسیه باشم
رسیدن به پیراهن استقلال یکی از اولین رویاهای من بود که به لطف خداوند محقق شد. اما این تازه شروع رویاپردازیهای مهدی قائدی در فوتبال ایران است، چون هدف بعدی ام رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ به عنوان سفیر استقلال و فوتبال پراستعداد بوشهر به این تورنمنت بزرگ است. میخواهم از فرصت پوشیدن پیراهن استقلال به بهترین نحو استفاده کنم و در صورت قرار گرفتن در ترکیب کادر فنی تیم ملی را برای دعوت به اردوی تیم ملی تحت تاثیر قرار دهم، چون شک ندارم کارلوس کی روش ترسی از دعوت جوانان به اردوی تیم ملی ندارد.
امیدوارم پایان فصل رویایی باشد
قراردادم را با استقلال ثبت کردم و امیدوارم این اتفاق بزرگی در دوران فوتبالی من رقم بزند و بتوانم از شرمندگی ابتدا خانواده ام به خصوص مادر بزرگوارم دربیایم، کسی که تمام زندگی و جوانی اش را برای رشد من فدا کرد همین طور پدرم. ضمن این که محبت استقلالیها و طرفداران را نیز جبران کنم تا فصلی که رویایی برای من آغاز شد رویایی نیز به پایان برسد.
بی صبرانه منتظر بازی با پیراهن استقلال در ورزشگاه رویایی و بزرگ آزادی تهران هستم. ورزشگاهی که بازی کردن در آن مقابل تماشاگران پرشمار یکی از آرزوهای بزرگ دوران فوتبالی من بود و حالا برای تجربه این آرزو لحظه شماری میکنم. حتی اگر یک ثانیه هم باشد دوست دارم این اتفاق در کمترین بازه زمانی رخ بدهد، چون صبح تا شب و شب تا صبح را با این رویا میگذرانم. آرزویی که سال هاست با من است از روزی که فهمیدم فوتبال چیست و پای تلویزیون همیشه بازیهای آزادی را با حسرت خاصی تماشاکردم.
لقب "باشو" را دوست دارم
الگوی فوتبالی من نیمار برزیلی است. بازیکنی که همیشه از شیوه فوتبالی او الهام گرفتم و تمام تلاشم را انجام دادم تا شکل و شمایل فوتبالی ام شبیه به او باشد. برخی طرفداران خونگرم بوشهری هم در ابتدا وقتی برای اولین بار بازیهای من با پیراهن ایرانجوان را در لیگ دسته اول دیدند همین لقب را به من دادند، اما با گذشت زمان کوتاه در یکی از بازیهای خانگی وقتی خیلی خوب بازی کردم و زمینه برد سرنوشت ساز ایرانجوان فراهم شد یکی از این طرفداران به یکباره از روی سکوهای ورزشگاه شهید بهشتی لقب "باشو" را به من داد. لقبی که برای بوشهریها خیلی اهمیت دارد و خوشحالم که با این اسم شناخته میشوم تا سفیر فوتبال مستعد، اما فقیر جنوب ایران باشم. البته اعتراف میکنم الان دیگر لقب و القاب برایم اهمیتی ندارد، چون مهدی قائدی در حال حاضر افتخار پوشیدن پیراهن استقلال را به دست آورده و فارغ از هر لقبی باید جان خود را برای موفقیت این تیم و خوشحالی طرفدارانش بدهد که قطع به یقین همین طور هم خواهد شد.
میخواهم سفیر استقلال و بوشهر در روسیه باشم
رسیدن به پیراهن استقلال یکی از اولین رویاهای من بود که به لطف خداوند محقق شد. اما این تازه شروع رویاپردازیهای مهدی قائدی در فوتبال ایران است، چون هدف بعدی ام رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ به عنوان سفیر استقلال و فوتبال پراستعداد بوشهر به این تورنمنت بزرگ است. میخواهم از فرصت پوشیدن پیراهن استقلال به بهترین نحو استفاده کنم و در صورت قرار گرفتن در ترکیب کادر فنی تیم ملی را برای دعوت به اردوی تیم ملی تحت تاثیر قرار دهم، چون شک ندارم کارلوس کی روش ترسی از دعوت جوانان به اردوی تیم ملی ندارد.
امیدوارم پایان فصل رویایی باشد
قراردادم را با استقلال ثبت کردم و امیدوارم این اتفاق بزرگی در دوران فوتبالی من رقم بزند و بتوانم از شرمندگی ابتدا خانواده ام به خصوص مادر بزرگوارم دربیایم، کسی که تمام زندگی و جوانی اش را برای رشد من فدا کرد همین طور پدرم. ضمن این که محبت استقلالیها و طرفداران را نیز جبران کنم تا فصلی که رویایی برای من آغاز شد رویایی نیز به پایان برسد.
انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: ورزش سه
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *