قیمت گذاری بهینه صنعت گردشگری با سیاست تبعیض قیمت
به گزارش گروه اقتصاد ، یکی از راههای کسب سود بنگاهها ،جداسازی مشتریان می باشد که به این عمل تبعیض قیمت درجه 2 میگویند. به طوریکه بنگاهها از طریق جداسازی مشتریان، قیمتهای متفاوتی از آنها دریافت میکنند.
معمولا این جداسازی از طریق محاسبه حساسیت یا کشش آنها به تغییرات قیمت ،انجام میگیرد. به این صورت که هرچه کالایی برای مشتریان مهم بوده و جانشین نزدیکی برای آن وجود نداشته باشد، حساسیت یا کشش کمتری نسبت به تغییرات قیمت آن خواهد داشت و میتوان با قیمت بالاتری برای آن مشتری فروخت.
برعکس اگر کالا برای فرد اهمیت زیاد نداشته باشد یا جانشین های زیادی برای آن کالا وجود داشته باشد، با افزایش قیمت آن کالا فرد به شدت تقاضای آن کالا را کاهش میدهد.
فرانک رمزی اقتصاددان معروف اوایل قرن 20 در مقاله مهم خود به بررسی این موضوع پرداخت و به این نتیجه رسید که دولت برای به دست آوردن مقدار ثابتی مالیات، کالاهایی که کشش کمتری دارد مالیات بیشتر و برای کالاهایی که کشش بالایی دارد مالیات پایین تری تحمیل کند.
چون در مورد اول حساسیت فرد به تغییر قیمت کم بوده و با بستن مالیات روی آن کالا، فرد نمیتواند به راحتی از مصرف آن صرف نظر کند و مجبور است آن مالیات را نیز پرداخت کند و در مورد دومی که حساسیت فرد به تغییر قیمت بالاست، با بستن مالیات زیاد روی کالا، فرد به راحتی از مصرف آن کم کرده و دولت به اهداف مالیاتی خود نخواهد رسید.
یکی از سیاستهایی که در حوزه گردشگری از آن غافل شده است، قیمت گذاری بهینه مناطق و اماکن گردشگری و تاریخی است. مسولین میتوانند از سیاست تبعیض قیمت برای جداسازی گردشگران استفاده کنند. میتوان گردشگران را به دو قسم داخلی و خارجی دسته بندی کرد که اتفاقا این جداسازی را میتوان با هزینه پایین از طریق کارت شناسایی، انجام داد.
معمولا گردشگرانی خارجی به دلیل هزینه بالای مسافرت از مبدا تا مقصد و همچنین قیمت پایین اماکن گردشگری ایران (نسبت به کشورهای دیگر)برای آنان، حساسیت کمتری به افزایش قیمت این خدمات داشته و میتوان با بالا بردن این قیمت، به ارزش افزوده قابل توجهی در این صنعت رسید.
معمولا قیمت نسبی مناطق گردشگری ایران خیلی پایین تر از کشورهای دیگر است و ما با قیمت گذاری پایین این مناطق، باعث استهلاک بیشتر آن میشویم ولی با دریافت قیمت بالا و بهینه از توریستهای خارجی، سرمایهگذاری بیشتر در این صنعت و همچنین کاهش ریسک سیاسی کشور، میتوان این صنعت را به یکی از صنایع پیشران در جهت اجرای اقتصاد مقاومتی و توسعه اقتصادی و سیاسی کشور تبدیل کرد.
منصور ایزدپناه، دانشجوی دکتری اقتصاد نظری