ارتباط سعودی با تروریسم
ماه گذشته عربستان سعودی و امارات متحده عربی محاصرهای بر قطر تحمیل کردند، با این استدلال که قطر به ترویج تروریسم مشغول است. مضحک اینکه گروههای سعودی و نخبگان کشورهای خلیج [فارس]نیز برای مدتی طولانی از گروههای سلفی و جهادی حمایت کردهاند.
کریستوف جفرلوت در تحلیلی که اندیشکده کارنگی منتشر کرد، نوشت: در حالی که ریاض اعلام کرده علیه القاعده و داعش میجنگد، سعودیها به حمایت مالی از گروههای مستقر در پاکستان مانند «لشکر طیبه» و «شبکه حقانی» متهم شدهاند.
در سال ۲۰۰۸ در میان شخصیتهایی که وزارت خزانهداری آمریکا به عنوان رهبران لشکر طیبه تعیین کرد نام دو مرد وجود داشت که با سعودیها در ارتباط بودند و این امر در سندی توسط ویکیلیکس فاش شد. به «محمود محمد احمد باحاذق»، تبعه عربستان «این اتهام وارد شد که تامینکننده مالی اصلی تشکیلات لشکر طیبه و فعالیتهای آن در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بوده است. وی همچنین به عنوان رهبر لشکر طیبه در عربستان خدمت کرده است. در سال ۲۰۰۳، باحاذق فعالیتهای جمعآوری پول برای لشکر طیبه را با سازمانهای غیردولتی و تجار سعودی هماهنگی کرد ... از اواسط سال ۲۰۰۵، باحاذق نقش کلیدی در عملیات تبلیغاتی و رسانهای لشکر طیبه ایفا کرد.»
مرد دیگر، حاجی محمد اشرف، رئیس امور مالی لشکر طیبه «حداقل از سال ۲۰۰۳» بود که «به خاورمیانه سفر کرد و شخصا برای لشکر طیبه پول جمعآوری کرد. در سال ۲۰۰۳، اشرف با گسترش سازمان، به رهبری لشکر طیبه مستقر در عربستان سعودی کمک کرد.» در سال ۲۰۰۹، سندی منتسب به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا که از سوی ویکی لیکس منتشر گردید، چنین ارزیابی کرد که «اهدا کنندگان کمک در عربستان سعودی مهمترین منبع مالی گروههای تروریستی سنی در سراسر جهان هستند.» در سال ۲۰۱۲، ویکیلیکس در یک افشاگری به ملاقات بین سفیر سعودی و ناصرالدین حقانی، یکی از اعضای اصلی شبکه حقانی، پرداخت.
اما مثلث کمکدهندگان سعودی، حاکمان پاکستان و گروههای جهادی به دور از تنش نیستند. اول این که جهادیها یک دسته نیستند و به طور برابر با اهداکنندگان خود ارتباط ندارند. به عنوان مثال، لشکر طیبه و «جمیعت اهل حدیث» که یک حزب مذهبی به نمایندگی از سوی اهل حدیث در پاکستان است، برای دریافت کمک هزینههای سعودی رقابت میکنند. دوم، سعودیها از اقدام خشونتآمیز برخی از پاکستانیهای مقیم در کشورشان منزجر هستند. بمبگذار انتحاری که در ژوئیه ۲۰۱۶ کنسولگری ایالات متحده در جده را مورد هدف قرار داد، اهل پاکستان بود. از ۱۹ تروریستی که به دلیل این حمله دستگیر شدند و حمله دیگری در مدینه که به طور همزمان انجام شد، ۱۲ نفر پاکستانی بودند. سوم، سعودیها گاهی اوقات اسلامگرایان «خود» را بدون رضایت دولت پاکستان پرورش میدهند. ریاض از بعضی از آنها برای فشار وارد آوردن بر دولت پاکستان در زمانی که در برابر دستورات عربستان مقاومت میکند، استفاده مینماید.
به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، زمانی که مجلس پاکستان از اعزام نیروهای خود به یمن خودداری کرد، اعضای «اهل سنت والجماعة» دست به تظاهرات زدند و خواستار «حمایت بی قید و شرط از عربستان سعودی» شدند. سعودیها از سازمانهایی مانند «لشکر جهنگوی» که یکی از خشنترین گروههای ستیزهجوی سنی است و دولت پاکستان (از جمله ارتش) سعی کرده است آن را مهار کند، حمایت میکند. در سال ۲۰۱۲، یک خبرنگار رویترز که در حال مصاحبه با «احمد لودیانوی» رهبر لشکر جهنگوی بوده، «او و دستیارانش را دیده که استقبال گرمی از یک بازدیدکننده به عمل آوردهاند: روحانی مقیم عربستان «مالک عبدالحق المقی» که به عنوان یکی از واسطههای بین اهدا کنندگان عرب و لشکر جهنگوی معروف بود». «ریاض حسین پیرزاده» وزیر امور خارجه پاکستان در سال ۲۰۱۵ سعودیها را به بیثبات کردن جهان اسلام با توزیع پول برای ترویج وهابیگری متهم کرد.
سعودیها همچنین از کانالهای بیخطرتری مانند کانالهای تلویزیونی برای ترویج وهابیگری استفاده میکنند. در پاکستان، «تلویزیون پیغام» که به زبان اردو و پشتو پخش میشود یکی از موارد مورد نظر است. این کانال در سال ۲۰۱۱ توسط «عبدالرحمن بن عبدالعزیز السدیس»، امام مسجد جامع مکه، افتتاح شد.
در هند، با ایجاد «تلویزیون صلح» توسط «ذاکر نایک» رویداد مشابهی شکل گرفت که بینندگان آن به ۱۰۰ میلیون نفر رسید. نایک با عبارات کم و بیش صریحی علیه تعهدات صوفیگری و شیعه سخن گفت. او یک بار اعلام کرد که «طلب شفاعت از شخصیتهای مقدس اسلامی، از جمله پیامبر اسلام، در برابر خدا کفر است»، سخنانی که بعدا رد کرد. او همچنین در توهین به شیعیان، قاتل امام حسین را ستایش کرد. تعدادی از روحانیون مسلمان هند او را مورد سرزنش قرار دادند، اما مورد ستایش رهبران خلیج [فارس]قرار گرفت. در سال ۲۰۱۳، «شیخ محمد بن راشد المکتوم»، معاون رئیس جمهور و نخست وزیر امارات متحده عربی و حاکم دبی، عنوان «شخصیت اسلامی جایزه بینالمللی قرآن کریمۀ دبی» را به نایک اعطا کرد. در سال ۲۰۱۵ «شاه سلمان بن عبدالعزیز آل سعود» جایزه بینالمللی شاه فیصل را برای «خدمت به اسلام» – به مبلغ ۲ میلیون دلار - در ریاض به او اهدا کرد.
سعودیها از شرکتهای سلفی در جنوب هند از جمله در کرالا حمایت میکنند. براساس یک تلگرام سفارت سعودی در دهلی، میلیونها ریال [سعودی]برای موسسه اعتباری مأموریت اسلامی «مالاپورام» (کرالا)، موسسه اعتباری رفاه اسلامی و کالج عربی مجاهدین در پالاکاد در نظر گرفته شده است. دو سازمان اسلامی «جبهه خلق هند» و «حزب سوسیال دموکرات هند» از حمایت مالی عربستان بهرهمند شدهاند. نام آنها منعکسکننده مفهوم مذهبی آنها نیست، اما مبلغ اسلام سلفی هستند.
در حالی که یکی از قدیمیترین مدرسههای سلفی هند، «جامعه سلفیه»، در نزدیکی «واراناسی» واقع شده است، کرالا احتمالا جایی است که سلفیگری به شدت در حال رشد است. این گرایش پان-اسلامی در میان کسانی که قبلا بخشی از جنبشهای اصلاحطلب محلی مانند «مجاهدین نادواتول کرالا» بودند، برجستهتر است. این جنبش که در سال ۱۹۵۰ تشکیل شد از طریق ارتباط با شبه جزیره عربستان و همچنین به خاطر پویایی جامعه محلی گسترش یافت.
در پایان قرن گذشته، رهبر «ندوة العلما»، «سعد ابوالحسن علی ندوی» (۱۹۱۴-۱۹۹۹)، جرأت کرده بود به نام اسلام جنوب آسیا به اعراب حمله کند و بگوید: اعراب برخلاف مسلمانان هند با افراط در ملیگرایی و از دست دادن اعتقاد به مذهب به دیگر مسلمانان جهان خیانت کردهاند. ندوی در سال ۱۹۷۵ تأکید کرد که این فرهنگ مسلمانان هند که قرنها در حال تکامل است، ترکیبی از نفوذ اسلامی و هندی میباشد.
امروز، ندوی نمیتواند چنین چیزی را به راحتی بگوید. از یک سو، افزایش ملیگرایی هندو در هند به تدریج مسلمانان هند را به شهروندان درجه دوم تبدیل میکند؛ از سوی دیگر نوع اسلام در آسیای جنوبی به دلیل نفوذ رو به رشد [کشورهای]خلیج [فارس]، «خودمختاری» خود را از دست داده است. تمدن هندو-اسلامی انعطافپذیری بزرگی از خود نشان داده، اما میتواند یکی از خشنترین مسیرهای اسلام پاکستانی امروز را دنبال کند که این امر نه تنها به دلیل فشارهای هندوتوا، بلکه همچنین به خاطر عواملی است که الهام و منابع مالی از سوی عربستان سعودی و خلیج [فارس]جذب میکند. تصوف در حال حاضر در پاکستان، جایی که وفور فرقهای و جهادی در حال افزایش هستند، مورد حمله قرار دارد.
در سال ۲۰۰۸ در میان شخصیتهایی که وزارت خزانهداری آمریکا به عنوان رهبران لشکر طیبه تعیین کرد نام دو مرد وجود داشت که با سعودیها در ارتباط بودند و این امر در سندی توسط ویکیلیکس فاش شد. به «محمود محمد احمد باحاذق»، تبعه عربستان «این اتهام وارد شد که تامینکننده مالی اصلی تشکیلات لشکر طیبه و فعالیتهای آن در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بوده است. وی همچنین به عنوان رهبر لشکر طیبه در عربستان خدمت کرده است. در سال ۲۰۰۳، باحاذق فعالیتهای جمعآوری پول برای لشکر طیبه را با سازمانهای غیردولتی و تجار سعودی هماهنگی کرد ... از اواسط سال ۲۰۰۵، باحاذق نقش کلیدی در عملیات تبلیغاتی و رسانهای لشکر طیبه ایفا کرد.»
مرد دیگر، حاجی محمد اشرف، رئیس امور مالی لشکر طیبه «حداقل از سال ۲۰۰۳» بود که «به خاورمیانه سفر کرد و شخصا برای لشکر طیبه پول جمعآوری کرد. در سال ۲۰۰۳، اشرف با گسترش سازمان، به رهبری لشکر طیبه مستقر در عربستان سعودی کمک کرد.» در سال ۲۰۰۹، سندی منتسب به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا که از سوی ویکی لیکس منتشر گردید، چنین ارزیابی کرد که «اهدا کنندگان کمک در عربستان سعودی مهمترین منبع مالی گروههای تروریستی سنی در سراسر جهان هستند.» در سال ۲۰۱۲، ویکیلیکس در یک افشاگری به ملاقات بین سفیر سعودی و ناصرالدین حقانی، یکی از اعضای اصلی شبکه حقانی، پرداخت.
اما مثلث کمکدهندگان سعودی، حاکمان پاکستان و گروههای جهادی به دور از تنش نیستند. اول این که جهادیها یک دسته نیستند و به طور برابر با اهداکنندگان خود ارتباط ندارند. به عنوان مثال، لشکر طیبه و «جمیعت اهل حدیث» که یک حزب مذهبی به نمایندگی از سوی اهل حدیث در پاکستان است، برای دریافت کمک هزینههای سعودی رقابت میکنند. دوم، سعودیها از اقدام خشونتآمیز برخی از پاکستانیهای مقیم در کشورشان منزجر هستند. بمبگذار انتحاری که در ژوئیه ۲۰۱۶ کنسولگری ایالات متحده در جده را مورد هدف قرار داد، اهل پاکستان بود. از ۱۹ تروریستی که به دلیل این حمله دستگیر شدند و حمله دیگری در مدینه که به طور همزمان انجام شد، ۱۲ نفر پاکستانی بودند. سوم، سعودیها گاهی اوقات اسلامگرایان «خود» را بدون رضایت دولت پاکستان پرورش میدهند. ریاض از بعضی از آنها برای فشار وارد آوردن بر دولت پاکستان در زمانی که در برابر دستورات عربستان مقاومت میکند، استفاده مینماید.
به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۵، زمانی که مجلس پاکستان از اعزام نیروهای خود به یمن خودداری کرد، اعضای «اهل سنت والجماعة» دست به تظاهرات زدند و خواستار «حمایت بی قید و شرط از عربستان سعودی» شدند. سعودیها از سازمانهایی مانند «لشکر جهنگوی» که یکی از خشنترین گروههای ستیزهجوی سنی است و دولت پاکستان (از جمله ارتش) سعی کرده است آن را مهار کند، حمایت میکند. در سال ۲۰۱۲، یک خبرنگار رویترز که در حال مصاحبه با «احمد لودیانوی» رهبر لشکر جهنگوی بوده، «او و دستیارانش را دیده که استقبال گرمی از یک بازدیدکننده به عمل آوردهاند: روحانی مقیم عربستان «مالک عبدالحق المقی» که به عنوان یکی از واسطههای بین اهدا کنندگان عرب و لشکر جهنگوی معروف بود». «ریاض حسین پیرزاده» وزیر امور خارجه پاکستان در سال ۲۰۱۵ سعودیها را به بیثبات کردن جهان اسلام با توزیع پول برای ترویج وهابیگری متهم کرد.
سعودیها همچنین از کانالهای بیخطرتری مانند کانالهای تلویزیونی برای ترویج وهابیگری استفاده میکنند. در پاکستان، «تلویزیون پیغام» که به زبان اردو و پشتو پخش میشود یکی از موارد مورد نظر است. این کانال در سال ۲۰۱۱ توسط «عبدالرحمن بن عبدالعزیز السدیس»، امام مسجد جامع مکه، افتتاح شد.
در هند، با ایجاد «تلویزیون صلح» توسط «ذاکر نایک» رویداد مشابهی شکل گرفت که بینندگان آن به ۱۰۰ میلیون نفر رسید. نایک با عبارات کم و بیش صریحی علیه تعهدات صوفیگری و شیعه سخن گفت. او یک بار اعلام کرد که «طلب شفاعت از شخصیتهای مقدس اسلامی، از جمله پیامبر اسلام، در برابر خدا کفر است»، سخنانی که بعدا رد کرد. او همچنین در توهین به شیعیان، قاتل امام حسین را ستایش کرد. تعدادی از روحانیون مسلمان هند او را مورد سرزنش قرار دادند، اما مورد ستایش رهبران خلیج [فارس]قرار گرفت. در سال ۲۰۱۳، «شیخ محمد بن راشد المکتوم»، معاون رئیس جمهور و نخست وزیر امارات متحده عربی و حاکم دبی، عنوان «شخصیت اسلامی جایزه بینالمللی قرآن کریمۀ دبی» را به نایک اعطا کرد. در سال ۲۰۱۵ «شاه سلمان بن عبدالعزیز آل سعود» جایزه بینالمللی شاه فیصل را برای «خدمت به اسلام» – به مبلغ ۲ میلیون دلار - در ریاض به او اهدا کرد.
سعودیها از شرکتهای سلفی در جنوب هند از جمله در کرالا حمایت میکنند. براساس یک تلگرام سفارت سعودی در دهلی، میلیونها ریال [سعودی]برای موسسه اعتباری مأموریت اسلامی «مالاپورام» (کرالا)، موسسه اعتباری رفاه اسلامی و کالج عربی مجاهدین در پالاکاد در نظر گرفته شده است. دو سازمان اسلامی «جبهه خلق هند» و «حزب سوسیال دموکرات هند» از حمایت مالی عربستان بهرهمند شدهاند. نام آنها منعکسکننده مفهوم مذهبی آنها نیست، اما مبلغ اسلام سلفی هستند.
در حالی که یکی از قدیمیترین مدرسههای سلفی هند، «جامعه سلفیه»، در نزدیکی «واراناسی» واقع شده است، کرالا احتمالا جایی است که سلفیگری به شدت در حال رشد است. این گرایش پان-اسلامی در میان کسانی که قبلا بخشی از جنبشهای اصلاحطلب محلی مانند «مجاهدین نادواتول کرالا» بودند، برجستهتر است. این جنبش که در سال ۱۹۵۰ تشکیل شد از طریق ارتباط با شبه جزیره عربستان و همچنین به خاطر پویایی جامعه محلی گسترش یافت.
در پایان قرن گذشته، رهبر «ندوة العلما»، «سعد ابوالحسن علی ندوی» (۱۹۱۴-۱۹۹۹)، جرأت کرده بود به نام اسلام جنوب آسیا به اعراب حمله کند و بگوید: اعراب برخلاف مسلمانان هند با افراط در ملیگرایی و از دست دادن اعتقاد به مذهب به دیگر مسلمانان جهان خیانت کردهاند. ندوی در سال ۱۹۷۵ تأکید کرد که این فرهنگ مسلمانان هند که قرنها در حال تکامل است، ترکیبی از نفوذ اسلامی و هندی میباشد.
امروز، ندوی نمیتواند چنین چیزی را به راحتی بگوید. از یک سو، افزایش ملیگرایی هندو در هند به تدریج مسلمانان هند را به شهروندان درجه دوم تبدیل میکند؛ از سوی دیگر نوع اسلام در آسیای جنوبی به دلیل نفوذ رو به رشد [کشورهای]خلیج [فارس]، «خودمختاری» خود را از دست داده است. تمدن هندو-اسلامی انعطافپذیری بزرگی از خود نشان داده، اما میتواند یکی از خشنترین مسیرهای اسلام پاکستانی امروز را دنبال کند که این امر نه تنها به دلیل فشارهای هندوتوا، بلکه همچنین به خاطر عواملی است که الهام و منابع مالی از سوی عربستان سعودی و خلیج [فارس]جذب میکند. تصوف در حال حاضر در پاکستان، جایی که وفور فرقهای و جهادی در حال افزایش هستند، مورد حمله قرار دارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *