تودر حد من نیستی
همسرم از من انتظار دارد که مثل بعضی از جوانهای امروزی باشم ولی در شأن بنده نیست که اینگونه رفتار کنم و نمی توانم.
پدرش مردی خشن و سخت گیر بود و فرزندانش را از همه لحاظ محدود کرده از طرفی غلام حلقه بگوش زنش محسوب میشدند.
زهرا ۱۶ سالش بود که به خاطر رهایی از فشارهای پدر و نامادری با من ازدواج کرد، تا دو سال اول زندگی رابطه مان با هم خیلی خوب بود.
بنده آدم درونگرایی هستم و به ندرت احساسات ام را بروز میدهم و همین مسئله باعث نارحتی و رنجش همسرم میشد و گاهی به رویم میآورد. از طرفی خواهر خانم بنده که از همسرم چند سال بزرگتر است با نامادری سر سازش نداشته و برای همیشه از منزل پدر رانده شده و چهار سال است که با ما زندگی میکند و همسرم خودش را وقف خواهرش کرده است.
حتی تولد فرزند هم نتوانست به بهبودی رابطه ما کمک کند. پسرم که اکنون هشت ساله است، همسرم او را بشدت وابسته به خود بار آورده است و از من اصلاً حرف شنوی ندارد. کارمند یکی از ادارات دولتی هستم. برای گذران زندگی مجبور بودم بصورت دو شیفت کار کنم و همین مسئله باعث شد از همسر و فرزندم غفلت کنم. گاهاً رفتارهای مشکوک از همسرم مشاهده میکردم ولی به سادگی از کنارش میگذشتم و بد به دلم راه نمیدادم.
ولی بعد از مدتی کم کم سوء ظن تبدیل به یقین شد و باعث شد همیشه در صدد تعقیب و چک کردن همسرم باشم. دائم میدیدم از یک شماره ناشناس پیام بین شان رد و بدل میشود و متن اکثر پیامها رنگ و بوی عاشقانه داشت. کم کم فهمیدم همسرم متأسفانه به من خیانت میکند. وقتی نشستم خیلی منطقی علت را بپرسم! جوابش این بود که تو به سرت زده و داری تهمت میزنی، گیر دادنهای وقت و بی وقت باعث شد که همسرم کاملاً به من و نیازهایم بی توجه شود و فقط هم خانه باشیم.
به تازگی حرف دیگری میزند و به من میگوید: تو اصلاً در حد من نیستی! من از مردهای سنتی و بی حال خوشم نمی آید. دوست دارم مرد به روز و باکلاس باشد، درست مثل خودم که شیک و باکلاس هستم. او از من انتظار دارد که مثل بعضی از جوانهای امروزی سوسول باشم، ولی حقیقتاً در شأن بنده نیست که اینگونه رفتار کنم. همسرم الان پایش را تو یک کفش کرده که بیا توافقی از هم طلاق بگیریم و هرکدام مان دنبال بخت خودش برود. با شنیدن این حرفها انگار دنیا روی سرم خراب شد. نمیدانم چه کنم؟
سبب شناسی
- مغشوش بودن روابط خانوادگی و زندگی زناشویی، ارتباطات خانوادگی و امنیت را در خانواده از بین میبرد و در چنین خانوادهای فرد یا افراد دچار یاس و ناامیدی میشوند- اختلاف سنی علی و زهراکه ۱۱ سال میباشد- عدم آگاهی و شناخت قبلی و عدم جستجو در زندگی گذشتهی زهرا.
- یکی از عوامل مهم اختلاف، سن بین علی و زهرا و احساس کمبود عاطفه در زهرا است. وی دچار خلاء عاطفی شدید در زندگی زناشویی خود با علی که خود این عامل باعث بروز خیانت از سوی زهرا شده و همچنین از نظر مذهبی و اعتقادی، زوجین در سطح پایین هستند وبه مراتب در چنین خانواده هایی آسیب پذیری بیشتری است و احتمال بروز جرم و انحراف در آنان بیشتر است.
ناکامیهای متعدد و سرخوردگیهای فردی زهرا که او را در طول دوران زندگی با ناکامی های، چون: عدم تحصیل کافی، سخت گیریهای زیاد از طرف نامادری، بیماری اعصاب و روان، ازدواج ناموفق و اجباری به خاطر رهایی از خانواده و ..
نظریه کارشناس
نقش والدین قبل از تولد کودک شروع میشود بنابراین لازم است والدین فرزندان خود را به بهترین شکل تربیت و به سوی خیر هدایت کنند، چرا که بسیاری از جوانان و نوجوانانی که مرتکب جرمی میشوند والدین خود را عامل انحراف خود میدانند.
مشکل اصلی از خانواده شروع میشود خانوادهای که خانه را کانون مشاجره و دعوا قرار میدهند نمیدانند که این مشاجرات چه جریان سویی بر روح وروان فرزندان دارد.
عدم روابط عاطفی در خانواده و عدم کنترل صحیح و بجای والدین بر فرزندان که باعث تن دادن به ازدواج اجباری جهت رهایی از خانواده میشود و جوانان و افراد کم سن و سال ما را تهدید میکند. خانوادهها میبایست تلاش کنند جو خانواده را از حالت خشک و نا امن خارج کنند و محیطی دوستانه و عاطفی با فرزندان خود برقرارکنند.
معاونت اجتماعی پلیس اصفهان
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *