متن نوحه شب بیست و یکم ماه رمضان
شب زندهداری و برگزاری مراسم احیا در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان از جمله زیباترین رسوم شیعیان بوده و برگزاری نوحه و مداحی جزوی از این مراسم الهی میباشد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ،شب زندهداری و برگزاری مراسم احیا در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان از جمله زیباترین رسوم شیعیان بوده و برگزاری نوحه و مداحی جزوی از این مراسم الهی میباشد.
به همین مناسبت ، به انتشار تعدادی از نوحههای مرسوم در این شب عزیز پرداخته است:
شب وصال حیدر و زهرا رسیده
میره شهید کوفه پیش یک شهیده
با غصه میگه فاطمه دیر اومدی
موهات سفید شده علی پیر اومدی
با یه دل از آدما سیر اومدی
میگه علی به فاطمه زهرای من
دلم برات تنگ شده بود لیلای من
بدون تو فایده نداشت دنیای من
حیدرالمرالمؤمنین ، یا مرتضی
موهات سفید شده علی پیر اومدی
با یه دل از آدما سیر اومدی
میگه علی به فاطمه زهرای من
دلم برات تنگ شده بود لیلای من
بدون تو فایده نداشت دنیای من
حیدرالمرالمؤمنین ، یا مرتضی
******
بارونیه چشم علی با دیدن تو
زنده شده خاطره های رفتن تو
یادم میاد روزایی که تنها بودم
تنهای تنها بین دشمن ها بودم
آواره ی کوچه و برزن ها بودم
بعد تو تنهاتر شدم زهرای من
سردار بی لشگر شدم زهرای من
دلدار بی دلبر شدم زهرای من
تنهای تنها بین دشمن ها بودم
آواره ی کوچه و برزن ها بودم
بعد تو تنهاتر شدم زهرای من
سردار بی لشگر شدم زهرای من
دلدار بی دلبر شدم زهرای من
حیدرالمرالمؤمنین ، یا مرتضی
******
متن نوحه شب بیست و یکم ماه رمضان
آقای من فدا سرت فکر خودت باش ، ببین شده دو تا سرت فکر خودت باش
سرت شکسته مثل پهلو و دستم
سی ساله چشم به راه تو مولا هستم
دل به خدا و کرم و لطفش بستم
سی ساله که محسن دلش بابا میخواد
دلش برا تو تنگ شده خیلی زیاد
همش به من میگه بابا پس کی میاد
سی ساله چشم به راه تو مولا هستم
دل به خدا و کرم و لطفش بستم
سی ساله که محسن دلش بابا میخواد
دلش برا تو تنگ شده خیلی زیاد
همش به من میگه بابا پس کی میاد
حیدرالمرالمؤمنین ، یا مرتضی
******
ای طفل یتیم کوفه ی غم ، ای مانده میان کوچه ی غم
ای پیر مریض و دیده بسته ، ای فقیر دل غمین و خسته
ای کوفه ی غصه ها و غم ها ، ای چاه انیس بی کسی ها
ای میخ در و شانه و مسمار ، من رفتنی ام خدانگهدار
فرقم بشکسته ، از ضربت شمشیر
آورده یتیمی ، از خانه ی خود شیر
عباس دلاور و رشیدم ، سر را به نهاده روی دیوار
از گریه ی خود به پا نموده ، غوغا به دل حیدر کرار
ای پیر مریض و دیده بسته ، ای فقیر دل غمین و خسته
ای کوفه ی غصه ها و غم ها ، ای چاه انیس بی کسی ها
ای میخ در و شانه و مسمار ، من رفتنی ام خدانگهدار
فرقم بشکسته ، از ضربت شمشیر
آورده یتیمی ، از خانه ی خود شیر
عباس دلاور و رشیدم ، سر را به نهاده روی دیوار
از گریه ی خود به پا نموده ، غوغا به دل حیدر کرار
******
ای دختر دل شکسته ی من ، ای زینب زار و خسته ی من
همراه اباالفضل و حسینم ، نزدیک بیا تو نور عینم
یادت نرود دشت بلا را ، هنگامه ی سخت کربلا را
امید برادرت بمانی ، هم چنان مادرت بمانی
قربان دو دستت ، ای ساقی عطشان
جانم به فدای، این چشم غزل خوان
گر علقمه رفتی ای عزیزم ، یاد لب عطشان حسین باش
مشکت بنما تو پر ز آب و ، تو ساقی طفلان حسین باش
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *