۲ سؤال مهم درباره حادثه تهران/ هدف، جام جهانی متفاوت/ ویژگیهای بانک مرکزی خوب
امنیت، اولین شاخص منافع ملی است که زیربنا، بستر پویش و بالندگی کشورهاست و به این دلیل است که تأمین امنیت برای مردم یک کشور، یک اولویت فوری و حیاتی به شمار میآید.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، جواد منصوری در روزنامه «حمایت» نوشت: یکی از مفاهیمی که در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه سیاست خارجی و ادبیات بینالملل بسیار مورد توجه بوده، بحث تأمین «منافع و امنیت ملی» است. به جهت گستردگی کاربرد این واژه، طبعاً تعاریف متفاوتی از آن شده و هر کشوری بر اساس قوانین، هنجارها و چارچوبهای خود، تعریف متفاوتی از امنیت و منفعت دارد و بر همان مبنا مصداقسازی میکند. آنچه در دانشنامههای سیاسی در ارتباط با شاخههای این مقوله مطرح است، عمدتاً در سه حوزه اساسی قابل بررسی بوده و مجموعه این شاخهها بهعنوان منافع ملی شناخته میشود.
امنیت، اولین شاخص منافع ملی است که زیربنا، بستر پویش و بالندگی کشورهاست و به این دلیل است که تأمین امنیت برای مردم یک کشور، یک اولویت فوری و حیاتی به شمار میآید. در کشورهای غربی، یکی از بیشترین هزینهها، تأمین هزینههای نظامی و امنیتی است، چراکه در صورت فقدان امنیت، حتی فکر کردن به پیشرفت نیز مضحک خواهد بود. جمهوری اسلامی بر همین اساس، دستیابی به ویژگی بازدارندگی را از ملزومات غیرقابل انکار تأمین منافع ملی خود میداند که مطابق بر نص قرآن کریم نیز میباشد؛ لذا بیشترین هم و غم دشمنان جمهوری اسلامی بر این هدف متمرکز است که قدرت نظامی و امنیتی کشور را نفی کرده و آن را به هر طریق ممکن به چالش بکشند.
بزرگتر از آزادی حلب
وقتی ارتش سوریه و ارتش عراق در نقطه مرزی که مدتها درگیر پدیده تروریستی به هم میرسند و در تعبیر نظامی «الحاق» صورت میدهند به این معناست که هماینک از بغداد تا دمشق «امتداد امنیتی» وجود دارد و دو پایتخت مهم عربی اراده خود را برای ایجاد یک وضع جدید امنیتی به گونهای که در آن امکان خلل وجود نداشته باشد، نشان دادهاند. این موضوع حداقل در طول ۴۰ سال گذشته بیسابقه بوده است. در طول این دوران دولتهای عراق و سوریه یا دو دشمن یکدیگر بودهاند و یا در شرایط عدم همکاری قرار داشتهاند. تا جایی که تخاصم دو حزب بعث سوریه و عراق حتی در زمانی که یکی با تهدید حیاتی از سوی دشمن مشترک مواجه بود، کاهش نیافت. جدایی عراق و سوریه که دو کشور قدرتمند تاریخی با جمعیت قابل توجه و منابع فراوان به حساب میآیند برای غرب و رژیم صهیونیستی و وابستگان منطقهای آنان یک هدف راهبردی به حساب میآمد. هم اینک نشانههایی مشاهده میشود که دو کشور بزرگ عرب به هم نزدیک شده و حول محور تهدیدات مشترک به همپوشانی رسیدهاند. این میتواند یک فرصت بسیار مهم برای منطقه باشد و نیز میتواند برای دولتهای دیگر هم جنبه الهامبخشی داشته باشد. دستهای دو ملت سوریه و عراق که هماینک بهم رسیدهاند میتواند برادرانه در حل مسایل و مشکلات منطقهای به کار گرفته شود.
پاسداشت هویت ملی با مدیریت انقلابی
طی ۳۹ سال گذشته نظام مقدس جمهوری اسلامی در دهها حوزه و شاخه اصلی و فرعی علمی و عملی، شگفتیساز بوده و ایران بر فراز بام برترینهای جهان خودنمایی کرده و توانسته در برابر تمامی فشارهای ظالمانه و تحمیلی قدرتهای زورگو و سلطهگر ایستادگی کند و به فرمایش حضرت امام خامنهای، همین ایستادگی ۳۹ ساله در برابر انواع فشارها خود نشانه محکمی بر توانمندی و اقتدار نظام اسلامی ایران است، اما در این میان آنچه نظام اسلامی را تهدید میکند، عربده کشی و قداره بندی دشمنان بیرونی نیست بلکه با جرئت میتوان گفت: امروز سوءمدیریت بزرگترین آفت و تهدید برای نظام محسوب میشود و گویی بر همین مناسبت که مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی سال جاری خود در حرم مطهر رضوی علیه السلام به این آفت مهم اشاره کردند.
لازمه پیشرفت و تحقق رسیدن به اهداف عالیه نظام مقدس اسلامی، سه اقدام سلبی و ایجابی و تاریخی بهموازات یکدیگر است؛ از یکسو باید در برابر مدل مهندسی شده غرب با اقتدار ایستادگی کرده و از سوی دیگر باید با تصحیح الگوهای مدیریتی بر سرعت تلاش خود برای عبور از مشکلات کشور بیفزاییم و به موازات این دو اقدام باید از تجربههای موفق ۳۸ سال گذشته نیز حداکثر استفاده بشود.
عقلانیت
مثل رفتن بالای سکوی قهرمانی که از دو مسیر عملی است؛ یکی ممارست و تمرین اصولی مستمر و مداوم و رشدعضلانی و ارتقای جسمی و مهارتی تدریجی و منطقی و البته پایدار و مقرون به سلامت، و راه دیگر؛ میانبرهای غیر اصولی و استفاده از مکملها و مواد نیروافزای غیر طبیعی و دور زدن شیوههای علمی و...، اما کدام یک اطمینان بخش و پایدارترند؟ رفتن روی سکوی قهرمانی با روشهای غیر اصولی و نادرست که بعد از مدال آوری انواع بیماریهای گوارشی و کبد و کلیه و لرزش اندام و فراموشی و ناتوانی را در پی دارد، نه تنها شایسته تحسین نیست که در قوانین ورزشی موجب بازپس گیری مدال و سلب صلاحیت یا محرومیت دائم از ورود به رقابتها نیز میشود.
اکنون در گوشه و کنار کشورمان هستند قهرمانانی که بعد از پایین آمدن از سکوی قهرمانی، آثار مخرب مواد نیروافزا یکی پس از دیگری به سراغشان رفته است و در کنج عزلتشان دیگر نه تنها از کف زدنها و سوت زدنهای تماشاگران و روی شانه مستقبلین، این سو و آن سو رفتن و فلاشهای پی در پی تصویربرداران و خبرنگاران خبری نیست، که به ندرت کسی پیدا میشود تا جویای حالشان شود! این هم یک سبک مدال آوری است. لذتش را مسئولانی برده اند که در کنار این قهرمان گلخانهای عکسهای گوناگون گرفته اند و پلکانی برای انتصاب یا انتخاب بعدی آنان شده است و رنجش را تا پایان عمر، فرد دیگری برده است!؟
پازل استیضاح ترامپ تکمیل میشود؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *