صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بزرگترین قرآن طلقی جهان درگینس ثبت می‌شود/ واکنش معاون گردشگری به یک خبر/ ماجرای زیارت کربلا با ماشین شخصی افسر بعثی

۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۱:۴۱
کد خبر: ۳۱۸۷۸۰
بزرگترین قرآن طلقی جهان درگینس ثبت می‌شود، واکنش معاون گردشگری به یک خبر، ماجرای زیارت کربلا با ماشین شخصی افسر بعثی را در بسته فرهنگی امروز میزان بخوانید.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، بزرگترین قرآن طلقی جهان درگینس ثبت می‌شود، واکنش معاون گردشگری به یک خبر، ماجرای زیارت کربلا با ماشین شخصی افسر بعثی را در بسته فرهنگی امروز میزان بخوانید.

بزرگترین قرآن طلقی جهان درگینس ثبت می‌شود
 
ایرنا: حجت الاسلام مجید فاتحی مسئول دارالقرآن زندان‌های استان اصفهان از ثبت بزرگترین قرآن طلقی روی چوب که در بیست و پنجمین نمایشگاه قرآن به نمایش درآمده، در فهرست گینس خبر داد. مقدمات ثبت این قرآن در گینس انجام شده است و همچنین کارهای مقدماتی برای اهدای این قرآن به آستان قدس رضوی در حال انجام است. نگارش این قرآن از فروردین سال ۹۰ به همت ۱۴ زندانی آغاز شد و تا فروردین سال ۹۳ به طول انجامید که تعداد هنرمندانی که در نگارش این قرآن شرکت داشتند بیش از ۴۴ نفر شد که همگی از زندانیان ندامتگاه مرکزی اصفهان بودند و در اقدامی خداپسندانه تصمیم می‌گیرند تا بزرگ‌ترین قرآن طلقی روی چوب را بسازند. ساخت این اثر هنری با هزینه شخصی مددجویان و زندانیان صورت گرفته که در ابتدا با مبلغی حدود ۳۰ میلیون تومان آغاز شد و به تدریج دیگر زندانیان برای شرکت در این امر خیر مشارکت کردند و در نهایت ۴۴ نفر در آن سهیم شدند. این قرآن شامل سی جزء است که با طلق فشرده (آکرولیک) بر روی تخته چوب فشرده شش میلیمتری در ۴۰ برگ نوشته شده است و ۴۰ برگ بودن آن یادآور سن پیامبر اکرم (ص) است. نمای خارجی این مصحف مانند خانه خدا به صورت نمای آجری بوده و پرده نصب شده آن مشابه پرده کعبه است و روی در آن مانند در کعبه دو عدد دستگیره و یک عدد قفل نصب شده است و البته آیاتی که روی در خانه خدا به صورت برجسته نوشته شده، روی این مصحف به صورت منبت، مشبک و معرق کاری شده نوشته شده است. وزن کامل این مصحف بیش از هزار و ۴۰۰ کیلوگرم است که در ساخت آن از چوب‌های عناب، توسکا، راش، گردو و روسی استفاده شده است. ۱۹ گل آبی به نیت ۱۹ حرف بسم الله الرحمن الرحیم بر روی جلد این مصحف نوشته شده و تعداد ۱۲ گل آبی کمرنگ به نیت ۱۲ امام معصوم، هشت گل سبز به نیت امام هشتم و ۳۰ گل آبی پررنگ با طرح معرق به نیت ۳۰ جزء قرآن کریم بر روی جلد این مصحف نصب شده است. چهار گل معرق و مشبک بزرگ به نیت چهار سجده واجب در قرآن بر روی چهار گوشه جلد آن و ۱۲۰ گل طرح چوب نیز به نیت ۱۲۰ حزب قرآن بر حاشیه‌های مصحف نصب شده است. نصب شش هزار و ۲۳۶ گل با طرح چوب که به صورت «یا حمید» خوانده می‌شود، به نیت تعداد آیات قرآن بر روی حاشیه صفحات و ۱۱۴ ستاره قرمز رنگ به نیت تعداد سوره‌های قرآن نیز از دیگر تزئینات روی جلد این مصحف شریف است.

 
 
اتاق فکری که برندهای دنیا برای مسلمانان تشکیل داده‌اند
 
ایسنا: برندهای بزرگ دنیا برای بازارهای مد و لباس کشورهای مسلمان، خاورمیانه و بویژه عرب‌ها، اتاق فکر تشکیل داده‌اند تا لباس‌های متناسب با سلیقه و عرف آن‌ها را طراحی کنند. برندهای بزرگ دنیا معتقدند، بازار کشورهای مسلمان، بزرگ و بکر است و می‌دانند که عرب‌ها به اندازه کافی پول دارند؛ بنابراین در فکر طراحی لباس طبق سلیقه آن‌ها هستند تا بتوانند جذب‌شان کنند. یک طراح لباس کفت که وقتی ما در تهران هفته مد نداریم، چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم کار طراحان‌مان دیده شود و بتوانند به هفته‌های مد در میلان، پاریس و لندن ورود پیدا کنند. اگر هفته مد در تهران، یک‌بار در سال هم برگزار شود، می‌تواند به معرفی طراحان ایرانی کمک خوبی کند. البته فقط برگزاری هفته مد مهم نیست، بلکه نحوه برگزاری آن نیز مهم است. به‌نظر می‌رسد هفته مد تهران دوبار برگزار شده و با انتقادهای بسیاری هم همراه بوده است و فقط از بازیگران، مدل‌ها، خواننده‌ها و چهره‌ها برای حضور در آن دعوت شده است. در حالی که در هفته‌های مد که در کشورهای دیگر برگزار می‌شود، در کنار این افراد، از فعالان صنعت مد و لباس و تولیدکنندگان هم دعوت می‌کنند تا با سرمایه‌گذاری روی طراحان لباس، به پیشرفت حوزه مد و لباس کمک کنند؛ اما در ایران چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه عده‌ای آمدند تا فقط عکس بگیرند و دیده شوند و بگویند ما چنین کاری را انجام دادیم. به عقیده من، ایران دسترسی چندانی به بازارهای جهان ندارد، در حالی که طراحان با استعداد بسیاری در کشور ما هستند. حتی بعد از هفته مد تهران، خبری از طراحان بسیاری که در آن شرکت کرده بودند، نیست و این موضوع جای تاسف دارد. اگر برخی موارد رعایت شود، می‌توان امید داشت که طراحان لباس ایرانی هم بتوانند در هفته‌های مهم مد دنیا دیده شوند.
 

ماجرای زیارت کربلا با ماشین شخصی افسر بعثی
 
تسنیم: اکبرزاده جانباز مدافع حرم و آزاده دفاع مقدس نه دهه شصتی است و نه دهه هفتادی. سال‌هاست که غرور و قدرت جوانی را پشت سر گذاشته است. ادعایی در رزم و تخصص جنگی ندارد. اما مدعی تجربه‌های جنگی است. ۱۷ ساله بود در حالیکه فقط ۱۷ روز از آغاز تجاوز صدام به کشور می‌گذشت به جبهه رفت. چند باری هم مجروح شد، اما مجروحیتش او را خانه نشین نکرد. از هر راهی برای گریز از بندهای دنیایی استفاده می‌کرد تا دوباره به جبهه برگردد. ۱۹ ساله بود که اسیر شد. هشت سال از ایامی که می‌بایست بهترین سال‌های عمرش باشد را در زندان‌های رژیم بعث عراق سپری کرد. اما شکنجه‌های روحی و جسمی و استخوان‌هایی که ۵ بار در اسارت شکست، او را به ستوه نیاورد.
 
بعد از آزادی زندگی جدیدی را شروع کرد و با ۵۰ درصد جانبازی روزگار می‌گذراند که شنید طبل جنگ در سوریه به صدا در آمده و حرم اهل بیت (ع) در خطر تجاوز تکفیری‌ها قرار گرفته است.
 
ما تا سال ۶۹ در اسارت ماندیم. در آنجا کارمان حفظ کردن دعا‌ها و قرآن و نهج البلاغه بود. روزی که اسیر شدم، اسم خودم را هم نمی‌توانستم بنویسم، ولی در اواخر دوره اسارت حافظ قرآن، استاد نهج البلاغه و استاد عربی شده بودم. این‌ها از نعمت‌های اسارت من است. یادم هست سال ۶۸ یک فرمانده عراقی آمد و بعد از کلی تعریف و تمجید از صدام گفت: یک خبر خیلی مهم برایتان داریم، گفتم: "خب چه چیزی است؟ " گفت: "می‌خواهیم شما را به کربلا بفرستیم، صدام منت بر شما گذاشته است. کسی حرفی دارد؟ " من بلند شدم و گفتم: "من مسأله دارم. " گفت: "بیا جلو و بگو مساله چیست؟ " گفتم: "اگر حرفی بزنم ناراحت نمی‌شوی؟ " گفت: "نه. " گفتم: "صدام منت ننهاده است. بلکه امام حسین (ع) منت گذاشته است. " گفت: "نه صدام منت نهاده است. امام حسین (ع) کیست؟ " گفتم: "پس این دعوت امام حسین (ع) نیست. "
 
بعد دستور داد و من را به زندان انفرادی انداختند. کلی هم شکنجه کردند. خیلی کتک خوردم به طوری که تمام بدنم خونی شد و بعد از آن دوباره من را بیهوش در انفرادی انداختند. شب به سراغم آمدند. دکتر آمد و پایم را به وسیله آتل بست و گفت: "قبول می‌کنی که صدام منت گذاشته است؟ " من هم مثل دیگران آرزو می‌کردم که روزی در کربلا باز شود و خودمان را در آن بیندازیم و عقده‌هایمان را بگشاییم و برایم سخت بود که به زیارت نروم. شب با همان حال، دعا کردم.
 
امام حسین (ع) گفت: همان زمانی که قیام کردی زیارتت قبول شد.
 
زمانی که شروع به خواندن دعای توسل کردم. گفتم: "آقا امام حسین (ع)! شما من را دعوت کردی، من نخواستم بگویم صدام منت گذاشته است، چون چنین نیست. " آن زمان در سلول انفرادی تشنه و گرسنه بودم و تن‌ها چیزی که برایم مهم بود این بود که زیارت امام حسین (ع) را از دست ندهم. بعد از توسل دعای ندبه را شروع کردم، تا اینجا را که خواندم: «کی می‌شود که ما وارد چشمه‌های زلال تو شویم و از آن‌ها آب گوارا بخوریم؟ کی می‌شود از آن سایه و برکات تو بهره‌مند شویم؟» تا این جا را که خواندم بیهوش شدم و در حالت بیهوشی دیدم که به حرم امام حسین (ع) رفته‌ام و آقا جلوی حرم را آب‌پاشی می‌کند، رسیدم جلو و گفتم: "سلام علیکم آقا" بعد یک مرتبه گفت: "علیک سلام یا زائری" گفتم: "آقا یعنی زیارت من قبول شد؟ " گفت: "همان زمانی که قیام کردی قبول شد. "
 
بعد از این ماجرا من را به زیارت کربلا که وعده داده بودند، نبردند. بعد از دو ماه همان فرماندهی که می‌گفت: صدام منت نهاده من را صدا کرد و با خود برد به اتاقش. دیدم سفره‌ای انداخته است که میوه و تشکیلات دارد. قبل از آن هر وقت من را می‌دید با نفرت با من برخورد می‌کرد. اما آن روز به من گفت: "سید سلام. " گفتم: "علیک سلام. " گفت: "من می‌خواهم تو را به زیارت امام حسین (ع) ببرم. " گفتم: "چطوری می‌خواهی من را ببری؟ "
 
گفت: "الان اوضاع فرق کرده است. آن‌ها را با اتوبوس و چشم‌های بسته برده‌اند، ولی تو را با ماشین خودم می‌برم و در هر شهری هم که خواستی می‌توانی دور بزنی. " گفتم: "داستان چیست؟ حرف اصلی‌ات را بگو. " گفت: "مادر من مسلمه است و نماز و عبادتش را انجام می‌دهد. در خواب دیده است زمانی که صحرای محشر به پا می‌شود او را به طرف جهنم می‌برند. او داد می‌زند که آخر من چه بدی کرده‌ام؟ به او می‌گویند که یکی از بچه‌هایت باعث شده است که یکی از زوار امام حسین (ع) به کربلا نرود و تا او راضی نشود، تو به بهشت نمی‌روی. "
 
 

واکنش معاون گردشگری به یک خبر؛ راهنمایان تعهد اخلاقی داده‌اند
 
مهر: مرتضی رحمانی موحد معاون گردشگری درباره اینکه آژانس‌های گردشگری ژاپنی تاکید کرده‌اند که گردشگرانشان با راهنما از فروشگاه‌های اصفهان صنایع دستی نخرند، چون راهنمایان سوبسیدی بسیار زیادی از فروشگاه‌ها دریافت می‌کنند، گفت که این موضوع از گذشته نیز وجود داشته و باید ترتیبات و مناسبات را اصلاح کنیم. راهنمای گردشگری باید به فعالیت‌هایش وفادار باشد در آیین نامه و دستورالعمل جدید راهنمایان گردشگری، سوگندنامه‌ای از آن‌ها می‌گیریم که این یک نوع تعهد اخلاقی به حرفه‌شان است به این معنا که به کارهای دیگران ورود پیدا نکنند و همدیگر را حمایت کرده و ...... برخی اوقات این مشکلات در تورهای گردشگری اتفاق می‌افتد و برخی از راهنمایان این مشکل را به وجود می‌آورند. بخشی از فروشندگان صنایع دستی هم این گلایه را دارند. آنچه که مسلم است اینکه راهنمای گردشگری حق اعمال اجبار به گردشگر برای اینکه از کجا خرید انجام دهد و یا نه را ندارد. اگر از او بپرسند کجا بهتر است برای خرید مراجعه کنند، وظیفه‌اش این است که راهنمایی کند البته ما نمی‌دانیم پشت سر این راهنمایی چه چیزی است، چون نمی‌توان ذهن‌خوانی کرد. با این وجود اگر این راهنمایی منجر به نارضایتی مسافر در قیمت محصول، کیفیت و ... شود مسئولیتش بر عهده راهنما خواهد بود. ما هم اگر به این نتیجه برسیم که عامل تکدر گردشگر، راهنما بوده است حتما برخورد می‌کنیم. اگر هر زمان چنین شکایتی به ما برسد سیستم نظارتی بررسی می‌کند و با متخلفان برخورد می‌کنیم. چون راهنما امانتی به نام گردشگر را در اختیار دارد. گردشگر از نظر ما امانت است و راهنما امانت‌دار.
 
 


: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *