حادثه تروریستی تهران از شاهزاده تاریکی تا متلک پرانی های آقایان!
در مجموع اگر بخواهیم جمیع اطراف حادثه تروریستی امروز تهران را بررسی کنیم به وجوه موثری هم از داخل و هم از خارج خواهیم رسید که دقت نظر در آنها موجب فهم بهتر این رخداد خواهد شد.
به گزارش گروه فضای مجازی محمد قادری: صبح امروز دو نقطه از شهر تهران هدف عملیات تروریستی قرار گرفت و تنی چند از مردم و نیروهای سپاه حفاظت زخمی شده یا به شهادت رسیدند.
وقوع این حادثه کور تروریستی شاید یکی از بزرگترین آرزوهای چند ماه و بلکه چند سال اخیر دشمنان انقلاب و رسانه های معاند جمهوری اسلامی بود تا آنها هم بالاخره بتوانند تیتر بزنند: در تهران هم عملیات تروریستی انجام گرفت!
این حادثه از همان لحظه شروع تاکنون، در کنار واکنشهای عمومی مردم، بازتاب های زیادی را هم در میان رسانه ها و تحلیلگران منطقه ای و فرا منطقه ای داشته است و هر یک از زاویه ای به ماجرا پرداخته اند.
با توجه به اتفاقات سیاسی و دیپلماتیک اخیر پیرامون کشورمان در منطقه جنوب غرب آسیا، در تحلیل چیستی و چرایی این حادثه تروریستی که فعلا بنای آن را ندارم، تنها برای روشن شدن جغرافیای مسئله، توجه به چند نکته از منظر داخلی و خارجی حائز اهمیت است:
منظر خارجی:
اول) ابتدای هفته جاری بود که سازمان سیا «مایکل دی آندره» معروف به شاهزاده تاریکی را به عنوان رئیس بخش ایران در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا معرفی کرد. او مسئول پیگیری عملیات شکار «اسامه بن لادن» رهبر پیشین القاعده و بسیاری از حملات پهپادهای آمریکایی به فرماندهان گروه های افراطی بوده است. در همین حال، روز جمعه «نیویورک تایمز» در گزارش خود در این باره، انتصاب چنین فردی به ریاست بخش عملیات های ایران را حاکی از موضع سختگیرانه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران تحلیل کرد.
دوم) حضور پر سر و صدای دونالد ترامپ در منطقه و نشست با ۵۵ کشور اسلامی در ریاض که مواضع ضد ایرانی بسیاری را در پی داشت، از سویی و کلید زدن سناریوی تغییر نظام در قطر با اتهام نزدیک شدن به ایران از سوی دیگر، نکته ای است که با توجه به بازی جدید مثلث سعودی ـ صهیونیستی ـ آمریکایی در خاورمیانه با نشانه هایی از تقابل مستقیم تر با ایران، نباید نادیده گرفته شود.
هشدار یک ماه پیش آیت الله العظمی خامنه ای در ۲۰ اردیبهشت ماه در رابطه با دو مورد فوق قابل تامل بیشتر است. ایشان فرموده بودند:
«هدف کوتاهمدّت دشمن، به هم زدن امنیّت کشور است، ایجاد آشوب و فتنه در کشور است، از بین بردن این افتخار بزرگ است که جمهوری اسلامی بحمدالله از آن برخوردار است. ما در یک منطقه پر از تشنّج، پر از ناآرامی، بلکه در یک دنیای پر از تشنّج و ناآرامی، توانسته ایم محیط امنی را برای کشور خودمان به وجود بیاوریم؛ این [کار] را ملّت کرده است، این را مسئولین دلسوز انجام دادهاند، این را آگاهیها و هشیاریها و به روز بودنها به وجود آورده است؛ می خواهند این را از ملّت بزرگ ایران بگیرند. یکی از مهمترین اهداف یا شاید مهمترین هدف کوتاهمدّت دشمن، این است که بتوانند امنیّت را از کشور سلب کنند.»
منظر داخلی:
اول) یکی از اهداف انجام چنین عملیات های تروریستی در داخل خاک ایران بدون تردید به چالش کشاندن «امنیت» و «احساس عمومی امنیت» به عنوان یکی از مهمترین نقاط قوت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و بلکه جهانی پرآشوب و تنش است، لذا باید به این نکته توجه داشت که مواردی جزیی از این دست اساسا توان به چالش کشیدن موضوع امنیت در کشور ما را ندارد.
این اقتدار امنیتی البته دلایل متعددی دارد و مرهون تلاش ها و از خودگذشتگی های فراوانی در داخل و بیرون از مرزها است که در بسیاری از موارد گمنامانه صورت می پذیرد و البته متاسفانه برخی در داخل کشور جاهلانه یا خائنانه این ارکان و استوانه های امنیت و آرامش را با فضاسازی های سیاسی مورد خدشه قرار می دهند.
در این رابطه و بر اساس آنچه گفته شد، قطعا عناصر افراطی که در ایام انتخابات و پس از آن به نیروهای امنیتی و مدافعان حرم حمله کرده و از موضع عقل کل به رفتار ایران در قابل سوریه خرده گرفتند، از نقطه نظر تلاش برای کاهش شاخک های امنیتی سیستم و تضعیف نیروهای نظامی و امنیتی نظام در بروز این دست حوادث شریک اند.
دوم) منطق قانون این دنیای جنگل گونه آن است که هر اظهار عجز یا هر گرای افتراق و تفرقه ای در داخل، دشمن را برای تعدی و تجاوز راغب تر می کند. این اصل منطقی را بگذارید کنار حملات کلامی چندباره شخص رییس جمهور به یکی از مهمترین نمادهای اقتدار و امنیت کشورمان یعنی «شهرهای موشکی سپاه». این در حالی است که در هیچ کجای دنیا در گیر و دار دعواهای سیاسی، منافع و امنیت ملی قربانی نمی شوند.
این در حالی است که در همین عملیات امروز، این نیروهای رهایی گروگان سپاه بودند که در کنار نیروهای ناجا و... در صف مقدم حفاظت از جان مردم جان خود را در کف نهاده و بی اعتنا به زخم زبان های شخص رییس جمهور مملکت به انجام وظیفه خود پرداختند.
سوم) چنین عملیات هایی در هر نقطه ای از دنیا قاعدتا نیازمند فرآیندی زمان بر با برنامه ریزی های چند ماهه و ارتباط با سرپلهای داخلی و... است. چنین فرآیندی معمولا باید تحت اشراف سروریس های اطلاعاتی قرار بگیرد و لذا بیش و پیش از هر چیزی، علی الاصول شخص آقای وزیر محترم اطلاعات که ادعای اشراف کامل اطلاعاتی بر همه موضوعات امنیتی را دارند باید به این سوال جواب دهند که چطور چنین عملیاتی در قلب تهران رخ داده است؟ آیا حال که استفاده های انتخاباتی انجام شده، وقت آن نرسیده که به جای بازی با کلمات و پزهای گاه و بیگاهی «چون کار ما نگیر و نبند است نه بگیر و ببند» و... کمی بیشتر به آنچه در حال وقوع در اطراف این جزیره آرامش است بپردازیم؟
و در آخر...؛ ملت ایران به پشتوانه اعتقادی مستحکمی که دارد همواره در برابر چنین حوادثی یکصدا و متحد عمل کرده و اجازه سوء استفاده را نداده است. این بار هم چه برخی برای سرپوش گذاشتن به سابقه خود در نفی برخورد با تروریست های منافق در دهه شصت و تمسخر منطق مدافعین حرم، هشتگ «اتحاد» و «با همیم» بزنند، چه نه، ملت و مدافعان حریم کشور کار خود را بهتر از هرکسی می دانند و معطل هشتگ زدن در فضای مجازی نخواهند ماند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *