وکیل مدافع جلاد! / داعشیهای زمانه و سردار سلیمانیهای وقت
عدهای برای تخریب و تخطئه چهره انقلاب اسلامی، به اکاذیب و وارونه نمایی روی آورده بودند و در این میان پای دهه 60 را هم به میان کشیدند غافل از آنکه با این کار خود در حال تیغ انداختن بر چهره نورانی انقلاب بودند. آنها حتی ابائی هم نداشتند که جای «جلاد» و «شهید» را عوض کنند!
معظمله در بخشی از بیاناتشان به وقایع دهه 60 اشاره داشتند و فرمودند: «دهه ۶۰، دهه اول پیروزی انقلاب و حیات با برکت امام(ره)، دههای مظلوم است، دههای تعیین کننده در سرنوشت ایرانی و حساس و ناشناخته است و اخیرا توسط برخی از صاحبان بلندگوها مورد تهاجم قرار گرفته است».
مقام معظم رهبری در ادامه افزودند: «دهه ۶۰، دهه آزمونهای بزرگ و خشن ترین تروریست ضد ملت ایران است، که شخصیتهایی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی شهید شدند. حالا عدد تعیین نمی کنم ولیکن تا ۱۷۰۰۰ شهید ترور را می گویند. دهه ۶۰ دهه جنگ تحمیلی است که ۸ سال صرف جنگ تحمیلی علیه ایران شد.دهه ۶۰، دوره افتخارات بزرگ و دهه تجزیه طلبی است. دهه ۶۰ دهه حوادث بزرگی است که در کشور اتفاق افتاد و ملت ما آنچنان محکم ایستادند که بر همه اینها پیروز شدند. توصیه میکنم به همه کسانی که اهل فکر و تامل هستند جای شهید و جلاد عوض نشود. ملت ایران در دهه ۶۰ مظلوم واقع شد».
دهه مظلوم 60
دهه 60 به راستی دهه مظلومی است؛ دههای که در ابتدایش، عناصر ملی مذهبی و نهضت آزادی، عَلم مخالفت با احکام متعالی شریعت اسلام را برداشته بودند؛ دههای که بنی صدر خائن با مساعدت منافقین و بقایای ضدانقلاب در تدارک فتنه و کودتا بود؛ دههای که بهترین جوانان و شهروندان انقلابی زخمی تیر حقد و کینه منافقین کوردل میشدند؛ دههای که بهترین و صدیقترین یاران امام(ره) به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن ترور میشدند.
انتشار اکاذیب و وارونه نمایی دهه 60 برای اهداف زودگذر سیاسی!
اما با این همه گویا برخی تمایل دارند، وقایع آن روزگار پرتلاطم را وارونه جلوه دهند؛ معالاسف در برهه تبلیغات انتخاباتی نیز که برخی بداخلاقیها و القائات مسموم برای اهداف زودگذر سیاسی، صورت میپذیرفت، عدهای برای تخریب و تخطئه چهره انقلاب اسلامی، به اکاذیب و وارونه نمایی روی آورده بودند و در این میان پای دهه 60 را هم به میان کشیدند؛ غافل از آنکه با این کار خود در حال تیغ انداختن بر چهره نورانی انقلاب بودند. آنها حتی ابائی هم نداشتند که جای «جلاد» و «شهید» را عوض کنند!
مرداد 95؛ سرآغاز یک فتنه جویی
اخیرا نیز کلید این وارونه نمایی و این قلب واقعیت بار دیگر و در مرداد 95 زده شد؛ زمانیکه فایل صوتی مرداد 67 مرحوم منتظری توسط فرزندش منتشر شد؛ فایلی که با رعایت برخی ملاحظات به نفع جریان جلادها یکسویه منتشر شده بود و در ادامه نامه نگاریهای دشمن شاد کن و هتاکانه مشارالیه در آن مقطع خطاب به امام عظیمالشان بود.
نکته قابل تامل آنکه این فایل صوتی مخدوش، درست زمانی منتشر شد که عناصر و رسانههای ضدانقلاب به مناسبت سالگرد اعدام منافقین، دروغها و فضاسازیهای تکراری و مضحک خود را علیه نظام اسلامی تدارک دیده بودند. همچنین در آن برهه، منافقین در پاریس همایش برگزار کرده بودند و در میتینگ آنها رئیس سابق اطلاعات و استخبارات آلسعود، به درشت گویی علیه مقامات و مردم ایران پرداخته بود و تروریستهای منافق را به انجام و از سرگیری عملیات علیه منافع مردم ایران تحریک کرده بود.
یکی از مهمانان این مراسم، ترکی فیصل شاهزاده سعودی و رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان بود؛ وی که به دشمنی با ایران و دوستی با رژیم صهیونیستی معروف است در سخنرانی خود در نشست منافقین باز هم ادعاهای سابق خود پیرامون ایران را تکرار کرد و الفاظ نامناسب و دور از ادبی را در مورد مردم ایران و نظام سیاسی کشورمان بکار برد.
کینه توزی معاندان از امام راحل
بسیاری در آن مقطع، انگیزه شخص مورد اشاره از انتشار فایل صوتی پر حرف و حدیث و یکسویه را کینه توزی معاندان و جریانهای ضدانقلاب از امام راحل دانستند. همانها که در سال 1364 با انتخاب منتظری به عنوان قائم مقام رهبری کار انقلاب اسلامی را تمام شده میدانستند و از طریق مهدی هاشمی(برادر داماد منتظری) که اعمال جنایتکارانه فراوانی انجام داده بود، در بیت منتظری لانه کردند و توطئه های زیادی را علیه انقلاب و نظام نوپای جمهوری اسلامی تدارک دیدند.
علت این همه کج اندیشی و سینه چاکیهای جاهلانه چه بود؟
سینه چاکیها و دفاعهای بلاوجه و نابخردانه منتظری از منافقین کوردل به تقابل و مکاتبات او با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی انجامید. سه دهه بعد نیز این سینه چاکیهای جاهلانه دستمایه کینه توزی علیه امام عظیم الشان و میراث گرانبهایش یعنی نظام جمهوری اسلامی شد. اما علت این همه کج اندیشی چه بود؟ شاید دانستن آن کمک کند تا امروزه صاحبان تریبون هنگام سخن گفتن از وقایع دهه 60 جای «جلاد» و «شهید» را عوض نکنند.
جوانانی و نوجوانانی که در دهه 60 نبودند، در سالهای اخیر از طریق رسانهها و فیلمهای سینمایی با گوشهای از جنایتهای هولناک و ددمنشانه منافقین در این دهه آشنا شدهاند؛ اما این موارد منعکس شده تنها گوشه بسیار کوچکی از جنایتهای منافقین کوردل است؛ برخی از اقدامات منافقین در سالهای دهه 60 به قدری هولناک و قسیانه است که به قلم آوردن و به تصویر کشیدن آنها بسیار دشوار است.
قربانیانی که جرم شان مسجد رفتن بود!
طبق آمار مجامع رسمی داخلی و خارجی 17 هزار ایرانی توسط گروهک تروریستی منافقین ترور شدهاند؛ در میان این افراد، علاوه بر مقامات عالی کشوری و لشکری، نام بسیاری از شهروندان عادی به چشم میخورد؛ افرادی که جرمشان حزباللهی بودن و به مسجد رفتن بود؛ در واقع دایره جهانبینی و ایدئولوژی تشکیلاتی گروهک تروریستی منافقین به قدری تنگ و رذیلانه بود که حتی به طرفداران ایدئولوژی رقیب نیز رحم نمیکردند و آنها را به فجیعترین شکل ممکن از بین میبردند.
داعش کپی برابر اصل منافقین
در چند سال اخیر که تروریستهای تکفیری داعش با کمک دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی و همچنین حمایتهای مادی و معنوی سعودیها، پا به عرصه وجود نهادهاند و سبعانه ترین جنایتهای ممکن را رقم زدهاند، اذهان ایرانیان بویژه نسلهای جدید بیشتر به جنایتهای منافقین معطوف شده است.
ماجرای واقعه تروریستی 7 تیر 1360 و شهادت آیتالله بهشتی و اعضای حزب جمهوری اسلامی و همچنین واقعه 8 شهریور 1360 و شهادت آقایان رجایی و باهنر رئیس جمهور و نخست وزیر مردم ایران، که عاملین آن اعضای گروهک منافقین بودند، به کرات مطرح شده است.
وقتی تصاویر کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان به فجیعترین شکل ممکن توسط داعشیها در فضای رسانهای انتشار مییابد، کسانیکه در متن حوادث اوایل انقلاب بودند ناخودآگاه به یاد اقدامات سبعانه اعضای گروهک تروریستی منافقین میافتند.
منافقین دختر سه ساله را آتش زدند!
شاید بسیاری از افراد، ماجرای کشتن یک دختر سه ساله توسط تروریستهای منافقین در تیرماه 1360 را شنیده باشند؛ سیده فاطمه طالقانی کودک سه ساله ماهشهری در تاریخ 9 تیر 1360 در حالی که در خواب ناز به سر می برد توسط منافقین به سبب کینه آنها از پدر و مادرش به آتش کشیده شد.
شکنجه و قتل یک کفاش ساده
ماجرای شکنجه و قتل دهشتناک یک کفاش ساده توسط اعضای گروهک منافقین، به کرات مطرح شده است؛ اتفاقی که در مرداد 61 به وقوع پیوست و تنها قطرهای از اقیانوس جنایتهای منافقین به حساب میآید.
خسرو زندی از اعضای گروهک منافقین در تشريح عمليات ربودن و شهادت عباس عفتروش میگويد: «از طرف مسئولان سازمان به تيم ما يک شناسايی داده شد كه فردی كه شغل كفاشی دارد بايد ربوده شود، فرمانده واحد، مصطفی معدنپيشه (رحمان) بود و من و فرد ديگری با نام جعفر، مسئوليت ربودن وی را داشتيم. ساعت 10 و نیم شب 17 مرداد 61 به مغازه وی مراجعه كرديم و با اين بهانه كه ما از طرف كميته آمدهايم و شما بايد برای پاسخ دادن به پارهای از سوالات با ما بياييد، كفاش را از مغازه خارج كرديم و پس از انتقال به ماشين و بستن دستها و چشمهايش، وی را به خانه امنی كه برای شكنجه آماده شده بود، منتقل كرديم».
شکنجه وحشتناک 3 پاسدار
شکنجه 3 پاسدار عضو کمیته انقلاب اسلامی، با ریختن آبجوش روی سر آنها و سپس جدا کردن پوست سر این پاسداران با تیغ سلمانی، نمونه دیگری از جنایتهای منافقین علیه ملت مظلوم ایران و جوانان این مرز و بوم است.
پناه بردن منافقین به صدام سفاک
پس از تهاجم وحشیانه ارتش بعثی صدام به ایران، سرکردگان گروهک منافقین که دستانشان به خون هزاران ایرانی بیگناه آلوده بود به دامان صدام سفاک پناه بردند و برای بقاء به دریوزگی جنایتکار تکریتی روی آوردند و در کشتار مردم مظلوم ایران و عراق با صدام به همکاری برخاستند.
بمباران شیمیایی مردم ایران توسط بعثیها با گرای منافقین
گروهک تروریستی منافقین با سرکردگی رجوی جنایتکار در زمان تهاجم وحشیانه صدام به ایران، کمکهای زیادی به دیکتاتور معدوم عراق کرد.
یکی از خدمات رجوی و گروهک تحت امرش به صدام، ارائه اطلاعاتی پیرامون مناطق مختلف ایران برای بمباران شیمیایی توسط بعثی ها بود؛ مطابق اطلاعات و اسناد موجود، مزدوران رجوی در زمان جنگ تحمیلی، حتی اطلاعات گروههای خونی مردم مناطق مختلف ایران را جمع آوری و در اختیار صدامیان و عفلقیان قرار میدادند تا آنها بتوانند بمبهای شیمیایی متنوع اهداء شده از سوی کشورهای اروپایی آلمان و فرانسه را متناسب با این اطلاعات خونی بر روی مردم مظلوم و بیگناه آوار کنند.
اسناد همکاریهای اطلاعاتی و نظامی منافقین با صدام به قدری متقن و غیرقابل خدشه است که اگر از سوی فردی انکار شود با تمسخر همگان مواجه میشود؛ در دهه 90 میلادی در حالیکه اکثریت مردم عراق به سبب تحریمهای آمریکا و اروپا در نهایت فقر روزگار میگذراندند، سرکردگان گروهک منافقین با کمکهای مالی صدام در عیش و عشرت به سر می بردند. البته آنها در قبال این لطف دیکتاتور معدوم عراق موظف بودند با تسلیحات عاریهای به قلع و قمع مخالفان صدام بپردازند.
سرکوب انتفاضه شعبانیه
در سال 1991 در جریان انتفاضه شعبانیه مردم عراق علیه رژیم بعثی صدام، مسعود رجوی و فرقه تحت امرش به یاری صدام برخاستند؛ کمک رجوی و گروهک منافقین به صدام در سرکوب انتفاضه شعبانیه به قدری وسیع بود که بلافاصله مورد تمجید "صابر الدوری" رئیس کل سرویس اطلاعات عراق قرار گرفت.
گفتنی است، در جریان انتفاضه شعبانیه نیم میلیون عراقی توسط مزدوران رژیم بعث از جمله گروهک منافقین به شهادت رسیدند و به مضجع شریف و مطهر آل الله از جمله حرم امام حسین (ع) تعرض و اهانت صورت گرفت.
میخ آخر به تابوت تروریستهای خون آشام منافق
پس از قبول قطعنامه 598 توسط ایران در تیرماه 1367، ارتش بعث عراق با زیرپاگذاشتن تعهداتش در این قطعنامه، به منظور فراهم آوردن شرایط جهت نفوذ منافقین مجددا به جبهه های جنوبی ایران حمله ور شد تا ستون نظامی منافقین از جبهه غربی طی عملیاتی که آن را «فروغ جاویدان» نامیده بودند، وارد کشور شود که با فضل و نصرت الهی و هوشیاری سربازان خمینی کبیر طی عملیاتی با عنوان «مرصاد» زمینگیر شدند.
پیش از این عملیات، مزدوران و سینه چاکان منافقین که در داخل به سر میبردند مجددا به طمع تکرار جنایتهای هولناک خود در سالهای نخستین دهه 60 افتادند و در سر سودای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی را می پروراندند، آنها با سیاههای از جنایت و خباثت کماکان نسبت به آدمکشیها و کودککشیهای خود و همقطارانشان فخر میفروختند و بر سر موضع شیطانی خود بودند و با چشم انتظاری پیروزی در فروغ جاویدان! غریو شادی و شعف سرمیدادند؛ اما دست مجاهدان خدا و سربازان امام روح الله بر سر آنها فرود آمد و کید و توطئه شیطانی آنها به شکست انجامید.
شروع بعد از پایان
سرانجام حکم قانون و شرع مقدس نسبت به آنها جاری شد؛ اینجا بود که فردی همچون مرحوم منتظری بدون توجه به جنایتهای بیشمار منافقین (که در همین قلم آخر بسیاری از سربازان وطن و هممیهنان غیور کُرد را ناجوانمردانه به شهادت رسانده بودند)، به دفاع از آنها و رودررویی با امام و استادش برخاست. خط پی گرفته توسط این فرد ادامه یافت و توسط عناصر معاند و ضدانقلاب پیگیری شد؛ تا آنجا که سی سال بعد در بزنگاه انتخابات ایران، فرزند مشارالیه برای آب به آسیاب ریختن دشمنان داعش ساز ملت ایران، فایل صوتی یکسویه و مخدوشی را منتشر کرد که مع الاسف مورد استناد برخی تریبون داران نیز قرار گرفت تا شاید بتوانند به تعبیر مقام معظم رهبری جای «جلاد» و «شهید» را عوض کنند.
پس از شکست و هزیمت منافقین کوردل و جنایتکار در عملیات مرصاد،امام خمینی(ره) با نوشتن نامهای رسما محارب بودن سازمان منافقین را اعلام و فرمان برخورد با منافقینی که همچنان بر سرموضع حمایت از این سازمان تروریستی و دشمنی با جمهوری اسلامی و مردم ایران هستند را صادر میکنند. در بخشی از این نامه آمده است «با توجه به محارب بودن آنها و جنگهای کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم به اعدام میباشند.»
منافقین در دهه 60 با چاقو پوست از سر پاسدار میکندند
حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی ، با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در روز ۱۴ خرداد پیرامون اتفاقات و وقایع دهه ۶۰ و لزوم توجه به عوض نشدن جای «شهید» و «جلاد» در بررسی اتفاقات آن دوره، اظهار کرد: کسانی که در ظرف زمانی دهه ۶۰ حضور داشتند، میدانند که چه اتفاقاتی در آن زمان رخ داد و چه خطراتی متوجه انقلاب نوپای اسلامی بود.
وی با بیان اینکه در دهه ۶۰ منافقین با سوءاستفاده از برخی از فرصتها همچون هیجانات انقلابی، دست به اقدامات بسیار تند و جنایتکارانهای میزدند، عنوان کرد: آن زمان منافقین با چاقو پوست از سر پاسدار میکندند و به صورت کامل امنیت را از جامعه سلب کرده بودند.
حجت الاسلام والمسلمین سعیدی با بیان اینکه قهرمانان دهه ۶۰ باید مورد تقدیر قرار بگیرند نه اینکه توسط برخیها سرزنش شوند، تصریح کرد: اگر امروز سردار سلیمانی در موضوع مقابله با داعش به عنوان قهرمان ملی کشور مطرح میشود، نباید فراموش کنیم که قبلا هم کسانی بوده اند که با داعشیهای زمانه خود مقابله میکردند.
نماینده، ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه به کار بردن تعابیری با مضامین نادیده گرفتن زحمات و نقش سربازان انقلاب در مقابله با غائلههای دهه ۶۰، در شان مسئولان عالی رتبه نظام نبوده و نیست، عنوان کرد: غائلههای «۱۴ اسفند»، «کردستان»، «آذربایجان شرقی» و «خلق عرب»، همه و همه غائله هایی در دهه ۶۰ بودند که هریک به تنهایی میتوانستند یک نظام را از پای دربیاورند، ولی آن زمان سربازان امام زمان (عج) ایستادند، سینه هایشان را سپر و از حریم انقلاب پاسداری کردند.
وی با بیان اینکه نباید اینگونه باشد که برای تبلیغات و رای آوردن، همه ارزشهای گذشته زیر سوال برده شود، تصریح کرد: کسانی که این حرفها را زدند خودشان آن زمان در جایگاه مهمی مسوولیت داشتند و اگر مسالهای بوده، خود آنها باید پاسخگو باشند و این کمال بی انصافی است که کسانیکه خودشان در دهه ۶۰ مسئولیت داشتند، امروز بیایند و اقدامات آن زمان را زیر سوال ببرند.
حجت الاسلام والمسلمین سعیدی در پایان گفت: متاسفانه باید گفت که آلودگی هایی که در دموکراسی دنیای غرب بوده، امروز به صورت یک مرض مُسری، مردمسالاری دینی ما را هم گرفتار خود کرده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *