نیویورک تایمز: افزایش نیرو در "افغانستان" موجب پیروزی نخواهد بود
نیویورک تایمز در سرمقاله امروز دوشنبه خود نوشت: اعزام 5 هزار نیروی بیشتر به طولانی ترین جنگ تاریخ آمریکا، مخاطره ای بزرگ با احتمال پیروزی بسیار ضعیف است.
به گزارش سرویس بین الملل نیویورک تایمز افزود: طرح وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) برای افزایش نیرو در افغانستان، بشدت مایه ناراحتی است.
جنگ افغانستان طولانی ترین جنگ تاریخ آمریکاست که تا به حال بیش از 800 میلیارد دلار را بلعیده و جان 2 هزار آمریکایی را هم گرفته است.
در این جنگ، هیچ صلحی متصور نیست. همه چیز ظاهرا دوباره به نقطه شروع بازگشته است. طالبان دوباره ابتکار عمل را بدست گرفته و به هرکجا که میلش بکشد حمله می کند و دسترسی هایش را در این کشور افزایش داده است. از همه مهمتر، سایر افراطیون شامل القاعده و داعش هم امکان حضور پیدا کرده اند.
هم اکنون 8400 سرباز آمریکایی در افغانستان حضور دارند و فرماندهان آمریکایی تقاضای اعزام 5 هزار سرباز دیگر را به این کشور کرده اند. آنها می گویند که این تعداد کمترین سرباز اضافی است که به میادین رزم گسیل می شوند.
اما همین 5 هزار سرباز اضافی، دوباره سرمایه گذاری کردن است و 60 درصد سطح تعهد آمریکا در افغانستان را بالا می برد.
البته این موضوع تازگی ندارد و فرماندهان نظامی آمریکا همیشه برای احراز پیروزی در جنگ تقاضای نیرو و سلاح بیشتر می کنند. اما آیا این مسئله چیزی را عوض می کند؟
آمریکا زمانی قریب به 100 هزار نیرو در افغانستان داشت و نتوانست طالبان را شکست بدهد و امنیت و آرامش را در افغانستان برقرار سازد؛ حالا با 3 تا 5 هزار نیروی بیشتر آیا می تواند پیروزی را تضمین بدهد؟
فرماندهان آمریکایی پیشنهاد خود را تقدیم 'ترامپ' کرده اند و او هنوز به آنها پاسخ نداده است. هزینه حضور آمریکا در افغانستان سرسام آور است و در ماه به 3.1 میلیارد دلار می رسد. اما این موضوع گویی ابدا از اولویتهای فرماندهان نظامی نیست.
گفته می شود که درون کاخ سفید بر سر موضوع جنگ افغانستان اختلاف نظر وجود دارد.
بعضی می گویند که سربازان اضافی کمک حال مستشاران آمریکایی هستند و کمک می کنند تا افغان های بیشتری آموزش ببینند و یاری رسانی شوند ضمن آنکه سربازان آمریکایی هم به خطوط مقدم جبهه نزدیکتر می شوند.
افغان ها هنوز نیاز به یک سری کمکهای اساسی مانند مدیریت تجهیزات موتوری، تدارکات گلوله و تهیه بنزین برای نیروهایشان در خط مقدم جبهه و اداره کردن فهرست دریافت حقوق هایشان دارند. آنها در بخش اطلاعاتی هم نیازمند کمک هستند.
تنها کاری که طرح افزایش نیرو می تواند در افغانستان انجام دهد، خرید زمان است برای آن چیزی که اجتناب ناپذیر اتفاق خواهد افتاد و آن، توافق سیاسی میان طالبان و دولت افغانستان است.
هرچند تا به حال تلاش های صورت گرفته منجر به شکست بوده است. علائمی هم به چشم می خورد که ثابت می کند اگر نیروهای افغان و آمریکا فشار سیاسی را بالا ببرند طالبان می تواند مجاب به گفت وگو شود.
اما این تحول هم منوط به آن است که یک استراتژی برای جنگ افغانستان تبیین شود که مبتنی بر ابتکارعمل توأمان نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی باشد.
دولت ترامپ خود را در جبهه های بی شماری درگیر کرده است. رئیس جمهور این دولت مطلقا تجربه ریاست جمهوری ندارد و پستهای کلیدی و تیم سیاست خارجی اش هم افراد خبره ای نیستند. در چنین دولتی به نظر نمی رسد که ترامپ اصلا در فکر تهیه یک استراتژی مشخص برای جنگ افغانستان باشد.
از سوی دیگر، رهبری سیاسی افغانستان هم فوق العاده معیوب و دچار دسته بندی است. فساد در این دولت بیداد می کند و هروئین مهم ترین صادرات کشور است.
پاکستان، همچنان یک همسایه مزاحم است و برای آنکه اجازه ندهد پای هند در افغانستان باز شود؛ به هر طریق ممکن از تمام گروههای مسلحی که در افغانستان در حال جنگیدن هستند حمایت می کند. پاکستان حتی خاک خود را به پناهگاه امن این گروهها تبدیل کرده است.
ترامپ در دوران انتخابات مخالفت خود را با گسترش ماجراجویی های برون مرزی آمریکا ابراز می کرد. اما اگر حالا واقعا تصمیم دارد خواسته ژنرالهایش را اجابت کند، باید در بدو امر نظام حکمرانی را در کابل ارتقاء دهد و پاکستان را هم به همکاری بیشتر تشویق کند. تنها با این شیوه است که طرح افزایش نیرو می تواند منجر به یک آشتی سیاسی شود.
تاریخ ثابت کرده است این یک مخاطره بزرگ است که احتمال پیروز شدنش بسیار ضعیف است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *