صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

جایگاه سازمان تأمین اجتماعی کشور در تحقق اقتصاد مقاومتی/ ۱۴ راهکار برای اصلاح ساختار تأمین اجتماعی

۰۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۵:۲۰
کد خبر: ۳۱۳۶۶۱
از آنجا که نظام تأمین اجتماعی کشور یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین اهرم‌های اقتصادی کشور است، جایگاه ویژه‌ای را در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد و باید مقاوم سازی این بخش از حساسیت بالایی نسبت به سایر بخش‌های اقتصادی برخوردار باشد.
به گزارش گروه فضای مجازی، مرکز پژوهشی آرا در گزارش راهبردی چالش‌های نظام تأمین اجتماعی در ایران که توسط اندیشکده سرآمد تهیه و تنظیم شده است به بررسی جایگاه تأمین اجتماعی در اقتصاد مقاومتی می‌پردازد.

در گزارش راهبردی اندیشکده سرآمد آمده است: از آنجا که نظام تأمین اجتماعی کشور یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین اهرم‌های اقتصادی کشور است، جایگاه ویژه‌ای را در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد و باید مقاوم سازی این بخش از حساسیت بالایی نسبت به سایر بخش‌های اقتصادی برخوردار باشد و باید ساختار این سازمان متناسب با الگوی اقتصاد مقاومتی اصلاح شود.

 احیای مدیریت و روحیه جهادی در نظام تأمین اجتماعی

 یکی از الزامات و شروط حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی، داشتن روحیه و مدیریت جهادی است. در جامعه‌ای که به دنبال تحقق حیات طیبه اسلامی است و هدف نهایی خود را عینیت بخشیدن به آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی قرار داده است، مطمئناً فرهنگ و راهنمای حرکت نمی‌تواند چیزی جز روحیه و فرهنگ جهادی باشد. رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته با مسئولان شهری تهران، مدیریت جهادی را در ابعادی وسیع تر، تن‌ها راه برون رفت از مسایل کنونی کشور و رفع تهدیدات دشمنان عنوان کرده بودند: «اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونی فشارهای خباثت آمیز قدرت‌های جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت را به جلو ادادمه خواهد داد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان مدیریت شهری تهران، ۲۳ دی ماه ۱۳۹۲). مبتنی بر این دیدگاه «کار وتلاش»، «نیت الهی» و «علم ودرایت» را باید سه ضلع اصلی مدیریت جهادی به عنوان الگوی مطلوب مدیریتی برای نظام اسلامی از منظر مقام معظم رهبری عنوان کرد. این الگوی مدیریتی در تعامل و هماهنگی کامل با الگو‌ها و اسناد بالا دستی نظام جمهوری اسلامی نظیر سند چشم انداز توسعه‌ی الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت مطرح شده و در همین راستا نیز قابل بررسی و تبیین است. مدیریت جهادی باید در همه عرصه‌های تأمین اجتماعی ظهور و بروز داشته باشد، به گونه‌ای که نتایج آن کاملاً برای ذی‌نفعان نظام تأمین اجتماعی مملوس باشد.

برای مثال باید عزم جدی برای برخورد با تخلفات به عنوان یکی از ارکان مدیریت جهادی در تمام سطوح مدیریتی شبکه نهادینه شود. شایان ذکر است مدیریت جهادی نه تن‌ها در شرایط بحرانی و بروز تنش ضروری است، بلکه حتی در شرایط عادی هم باید با فعالیت جهادی، بهره‌وری شبکه تأمین اجتماعی ارتقا یابد.

 یکپارچگی، اتحاد و انسجام درون نظام تأمین اجتماعی

از آنجا که رویکرد جهانی در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش مهمی را عهده دار می‌باشد، مهم است که اتحاد و انسجام درون بخش‌های مختلف نظام تأمین اجتماعی در سطح مطلوبی قرار داشته باشند. به عبارت دیگر نظام تأمین اجتماعی با توجه به اینکه در بین خود رقابت سالم و مفید دارند، بایستی همگی هم قسم و هم پیمان باشند تا ضمن فعالیتهای متداول تأمین اجتماعی، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را نیز در نظام تأمین اجتماعی تعقیب نمایند و این موضوع، هماهنگی بین آن‌ها و کل شبکه تأمین اجتماعی را می‌طلبد. رویه فعالیت نهاد‌ها و سازمان‌های زیربط نباید مانعی را در تحقق هدف واحد کلیت نظام تأمین اجتماعی که همان به سرانجام رساندن اقتصاد مقاومتی است، باشد. شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان بازیگر اول نظام تأمین اجتماعی، با توجه به اختیاراتی که به موجب قانون از آن برخوردار است، وظیفه دارد برای اتحاد و انسجام نظام تأمین اجتماعی و هم سو کردن فعالیت‌های نهاد‌ها و سازمان‌های زیربط با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برنامه ریزی و نظارت کافی انجام دهد.

 خصوصی سازی و بهسازی نظام تأمین اجتماعی دولتی

توجه به خصوصی‌سازی و بهسازی ساختار نظام تأمین اجتماعی دولتی، هم از بعد اثرگذاری در اقتصاد و هم از بعد کاهش هزینه‌هایی است که وجود دارد. چون یکی از شاخص‌های مورد توجه مقام معظم رهبری در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بحث منطقی سازی اندازه دولت و کاهش هزینه‌های غیر ضروری دولت است، توجه به خصوصی‌سازی و مدیریت منابع انسانی و منابع مالی تأمین اجتماعی دولتی می‌تواند کمک کند تا حجم دولت متناسب با نیاز اقتصاد کشور باشد و بیشتر به بخش‌های خصوصی و تعاون میدان داده شود. به عنوان مثال در این خصوص می‌توان به تشکیل صندوق‌های بازنشستگی خصوصی اشاره کرد. البته موفقیت چنین اقدامی نیازمند آن است که سیستم مقررات‌گذاری و نظارت بر این صندوق‌ها، به طور مستقل و حرفه‌ای در کشور برقرار شود.

 مقاوم سازی و بومی سازی فناوری اطلاعات در نظام تأمین اجتماعی

با توجه آنکه محرمانه بودن اطلاعات در تأمین اجتماعی از اهمیتی دوچندان برخوردار است؛ نیاز به بومی‌سازی فناوری اطلاعات در این بخش به طور جدی احساس می‌شود. چنانچه زیرساخت‌های نظام تأمین اجتماعی در حوزه الکترونیک و فناوری اطلاعات اتکای بیش از حدی بر محصولات و خدمات خارجی داشته باشد، آسیب پذیری بیشتری در مقابل اعمال تحریم‌های مالی و نیز حملات سایبری خواهد داشت. از آنجا که یکی از شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی، مقاوم سازی بخشهای درونی در مقابل اثرات مخرب نیروهای بیگانه و مهاجم است؛ بومی سازی دانش فناوری اطلاعات و الکترونیک باعث می‌شود که اقتصاد ما در بخش تأمین اجتماعی، بیشتر مقاوم باشد. عدم طراحی این گونه سامانه‌های بومی موجب می‌شود تا در مواقع تحریم، به دلیل وابستگی فنی ارایه خدمات تأمین اجتماعی با اختلال روبه رو شود.

 بالا بردن سطح کیفی و توانمندی نیروی انسانی در نظام تأمین اجتماعی

تقویت اقتصاد دانش بنیان نیازمند وجود نیروی انسانی زبده و ماهر است که با امر آموزش و پرورش خلاقیت‌ها در نظام تأمین اجتماعی به وجود می‌آید. روشن است که بالا بردن سطح کیفی و توانمندی‌های نیروی انسانی در نظام تأمین اجتماعی منجر به افزایش کارایی و بهره وری این نظام و کاهش هزینه‌های غیر ضروری و ریسک‌های عملیاتی شده و امکان اشتباه و خطای انسانی، پولشویی و تخلفات پولی و مالی در این بخش را کاهش می‌بخشد. وجود آموزش‌های تخصصی موجب می‌شود تا هر یک از ارکان نظام تأمین اجتماعی در انجام وظایف خود بهتر عمل کنند. برای مثال کارکنان نظام تأمین اجتماعی با کسب توانمندی‌های لازم می‌توانند محصولات جدیدتر و متنوع تری متناسب با نیازهای جامعه پیشنهاد دهند و نیز مدیران نظام تأمین اجتماعی با چالش کمتری برای اجرای سیاست‌ها و راهبردهای کلان رو به رو خواهند بود.

 تناسب سطح کمی نیروی انسانی در نظام تأمین اجتماعی به منظور مدیریت هزینه‌ها

 اقتصادی به عنوان اقتصاد مقاوم تعریف می‌شود که سطح هزینه‌های غیر ضروری و زاید آن پایین بوده و مدیریت بهینه‌ای بر مخارج تک تک سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی آن انجام پذیرد. از این رو مدیریت سطح کمی سرمایه انسانی به ویژه در تأمین اجتماعی دولتی به منظور منطقی سازی اندازه نیروی انسانی و حذف فعالیت‌های موازی و بهبود و صرفه جویی در هزینه‌های عمومی کشور از دیگر الزامات اقتصاد مقاومتی در نظام تأمین اجتماعی کشور به حساب می‌آید.

 فعالیت پژوهش و توسعه (R&D) در راستای مقاوم سازی نظام تأمین اجتماعی

امروزه در اقتصاد جهانی، پژوهش و توسعه به منظور کشف و دریافت روش‌های نوین ایجاد ارزش افزوده و مدیریت بهتر ریسک‌های گوناگون به یکی از الزامات انکارناپذیر توسعه و رشد اقتصادی تبدیل شده است. از این رو انجام پژوهش و توسعه با هدف شناخت مسیرهای جدید ارتقاء و بالندگی، افزایش انعطاف پذیری و در نهایت مقاوم سازی ساختار‌ها و بنیان‌های نظام تأمین اجتماعی در برابر جدیدترین خطرات و شکست‌های مالی از مهم‌ترین الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی به شمارمی آید.

وجود سازوکارهای اطمینان بخشی به بیمه‌گذاران در نظام تأمین اجتماعی در جهت صیانت از حق بیمه‌های پرداختی.

افزایش فناوری و توسعه امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، امری است که حرکت بیمه‌ها را به محض انتشار شایعات و یا خبرهای نگران‌کننده بیش از پیش راحت‌تر نموده است، این حقیقت موجب آن شده است که نظام‌های مالی در جهان حساب ویژه‌ای برای اطمینان‌بخشی به بیمه گذاران باز نموده و برنامه‌های مفیدی را جهت صیانت بخشی به سرمایه‌ها در برابر شوک‌ها و خطرات احتمالی ترتیب دهند. اقتصاد مقاوم، نیازمند سازوکارهای اطمینان‌بخش به بیمه‌گذاران در جهت صیانت از بیمه‌ها است.

 شفافیت و سلامت نظام تأمین اجتماعی و پایین بودن فساد مالی

هر کشوری در بستر عدم شفافیت و نظارت کافی قوای نظارتی، دچار فساد، رشوه، رانت‌خواری، ویژه‌خواری، اختلاس و مفاسدی از این دست می‌شود. نتیجه گسترش اینگونه مفاسد، چیزی جز کاهش بسترهای بیمه‌گذاری فعال در کشور نخواهد بود. از این رو ارتقای سطح شفافیت و سلامت نظام تأمین اجتماعی، دقت بیشتر بر کنترل و حسابرسی داخلی، توجه بهتر به مقوله حاکمیت شرکتی در نظام تأمین اجتماعی وجلوگیری از رخداد انواع مفاسد برای عملیاتی‌سازی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. راه‌اندازی سامانه‌های الکترونیکی نظارتی به منظور رصد کردن جریان مبادلات مالی و وجوه در داخل نظام تأمین اجتماعی و نیز بین نظام تأمین اجتماعی و سایر ارکان اقتصادی، می‌تواند نقش عمده‌ای در شفاف‌سازی و سالم‌سازی اقتصادی ایفا کند و از بسیاری مفاسد، پیش از وقوع جلوگیری کند. ایجاد یک مقام ناظر در بخش صندوق‌های بازنشستگی به عنوان یکی از اصلی‌ترین بخش‌های نظام تأمین اجتماعی، بسیار ضروری به نظر می‌رسد.

 بالا بردن سطح کیفی و کمی سرمایه تأمین اجتماعی

بالا بودن کمیت و کیفیت سرمایه تأمین اجتماعی موجب می‌شود تا تأمین اجتماعی در شرایط بروز تکانه‌ها وبحران‌های مالی در اقتصاد، آسیب‌پذیری کمتری داشته باشند. تاکید مکرر اصول بین‌المللی بر افزایش کیفیت در مدیریت سرمایه، حاکی از این نکته مهم است که مقاوم‌سازی اقتصاد ملی نیازمند ارتقا این دو سطح از سرمایه‌های تأمین اجتماعی است. مناسب است کیفیت سرمایه و نحوه مصرف منابع به عنوان یکی از شاخص‌های مهم در رتبه‌بندی صندوق‌های تأمین اجتماعی مد نظر قرار گیرد.

 توزیع عادلانه منابع تأمین اجتماعی

 با نگاهی به سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی در می‌یابیم که عدالت یکی از محورهای مهم تحقق اقتصاد مقاومتی است. توزیع منابع و تسهیلات تأمین اجتماعی در سرتاسر کشور و عدم تمرکز آن تن‌ها در برخی استان‌ها و شهرهای پرجمعیت و با نفوذ در سیاستگذاری‌های اقتصادی، از جمله پیشنهادهایی است که به منظور اجرای سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی به نظام تأمین اجتماعی کشور توصیه می‌شود. شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی نیز می‌تواند با سیاست‌های تشویقی خود، از بخش هایی از این نظام و وموسساتی که با توزیع عادلانه منابع، اهتمام بیشتری به مسؤلیت اجتماعی خود دارند، حمایت کند.

 وجود چارچوب مناسب مدیریت ریسک و حاکمیت شرکتی در نظام تأمین اجتماعی

 مدیریت ریسک نه تن‌ها موجب کاهش آسیب‌پذیری تأمین اجتماعی در مقابل انواع ریسک‌های احتمالی می‌گردد، بلکه زمینه استفاده از ظرفیت‌های بالقوه برای ثروت‌آفرینی بیشتر را نیز محیا می‌سازد. امروزه استاندارهای بین‌المللی نیز بر ضرورت مدیریت مناسب ریسک‌های مهم تأمین اجتماعی و همچنین ایجاد چارچوب موثر حاکمیت شرکتی مسوولانه برای تنظیم روابط ذی‌نفعان تأمین اجتماعی تاکید دارند. مدیریت ریسک در واقع به مقاوم‌سازی تأمین اجتماعی در برابر تکانه‌های احتمالی کمک می‌کند و استقرار ساختار‌ها و سامانه‌های مناسب مدیریت ریسک نقش مهمی در شفافیت و سالم‌سازی نظام تأمین اجتماعی ایفا می‌نماید.

 وجود فضای سالم رقابتی در شبکه تأمین اجتماعی

رقابت از مهم‌ترین عناصر محرک و نیرو بخش در حرکت به سمت توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی است. وجود فضای سالم رقابتی در نهادها، سازمانها، مؤسسات و صندوقهای اصلی هر یک از قلمروهای «بیمه‌های اجتماعی»، «بیمه‌های خدمات درمانی»، «امور حمایتی» و «امور امدادی» که‌وظیفه مدیریت و ساماندهی منابع این نظام اعم از منابع عمومی و یارانه‌های تخصیصی از‌سوی وزارتخانه و نیز منابع حاصل از مشارکت شرکای اجتماعی خود را دارند و نیز مؤسسات کارگزاری (شامل شرکتهای بیمه تجاری، شهرداریها، دهداری‌ها و سایر‌ظرفیتهای ساختاری در قالب بانک، صندوق، شرکت و بنگاههای خدماتی و نهادهای‌خیریه و مدنی که در سطح کارگزار اجرایی نظام جامع تأمین اجتماعی درقالب‌قرارداد‌ها و تفاهم‌نامه‌های منعقده فعالیت دارند) به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده اقتصاد مقاومتی می‌تواند نقش‌آفرین باشد. این رقابت باید در عرصه‌هایی انجام شود که در مجموع منافع ذی‌نفعان تأمین اجتماعی را به طور متعادل و در سطح بالاتر منفعت کل جامعه را برآورده سازد.

 اثر بخش بودن آیین نامه‌ها و دستور العمل‌های نظام تأمین اجتماعی

قوانین و مقررات دقیق و جامع همواره بسترساز تحولات بزرگ هستند. بدون یک بستر قانونی و حقوقی مطلوب نمی‌توان توقع اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در کشور را داشت. صنعت تأمین اجتماعی یک صنعت پویاست و با نوآوری‌های مالی صورت گرفته در سالیان اخیر روز به روز بر پیچیدگی آن افزوده می‌شود. از این رو تدوین مقررات اثربخش نه تن‌ها در سطح خود نظام تأمین اجتماعی بلکه در سطح کلان همچون رابطه بین دولت و تأمین اجتماعی، رابطه شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی با سایر نهاد‌ها و رابطه نهادهای نظام تأمین اجتماعی با یکدیگر جهت مقاوم سازی نظام تأمین اجتماعی امری ضروری است.



 
 انتهای پیام/


: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *