صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

توصیه امام رضا (ع) برای لحظه‌های آخر ماه شعبان

۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۰:۰۱
کد خبر: ۳۱۲۱۸۸
امام رضا (ع) هشتمین امام ما شیعیان برای لحظه‌های آخر ماه شعبان توصیه هایی داشته اند که یکی از آن‌ها خواندن یک دعای ارزشمند است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، شعبان ماه پر خیر و برکتی است که در آن تن‌ها شاهد ولادت امامان معصوم (ع) هستیم و هیچ گونه شهادتی در این ماه مبارک وجود ندارد.

همچنین با توجه به اینکه روزهای آغازین و میانی این ماه مبارک اعمال مربوط به خود را دارد، روزهای پایانی و شب پایانی ماه شعبان نیز اعمال مربوط به خود را دارد.

*توصیه امام رضا (ع) برای لحظات آخر ماه شعبان

اباصلت هروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت ثامن الحجج (ع) رفتم، حضرت (ع) فرمود:: اى اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است، تقصیرهایى را که در ایام گذشته این ماه کرده‌اى و بر تو باد که رو آورى بر آنچه برای تو نافع است و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و به سوى خدا از گناهان خود توبه کن تا آنکه، چون ماه مبارک درآید، خود را براى خدا خالص گردانیده باشى و در گردن خود امانت مگذار و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و در دل خود کینه کسى را مگذار، مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که انجام می‌دادی، مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و بر خدا در پنهان و آشکار امور خود توکّل کن و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان:

«اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ».
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده‌اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان، به درستى که حق تعالى در این ماه بندهاى بسیار از آتش جهنم براى حرمت ماه مبارک رمضان آزاد مى‌کند.

*دعاى شب آخر شعبان و شب اول رمضان

شیخ طوسی از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت کرده که امام صادق (ع) در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان مى‌خواند:

«اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ وَجُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى کُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

یا مَنْ عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنى بِارْتِکابِ الْمَعاصى عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ اِلهى وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى یا کَریمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یااَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ

خدایا! این ماه مبارکى که قرآن در آن نازل گشته، آن قرآنى که راهنماى مردم شده و نشانه‌هاى روشنى از راهبرى و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده پس ما را در این ماه سالم بدار و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگیر، اى که اندک را بگیرد و بسیار قدردانى کند، این طاعت اندک را از من بپذیر خدایا از تو خواهم که براى من به سوى هر کار خیرى راهى و از هر چه دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترین مهربانان!

اى که گذشتى از من و از آن کارهاى زشتى که در پنهانى کردم، اى که مرا به سبب دست زدن به گناهان نگیرى گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم اى بزرگوار! خدایا مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از کارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من بازنایستادم پس چه عذرى به درگاهت دارم، اى کریم! از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم، خدایا از تو آسودگى هنگام مرگ درخواست دارم و گذشت در وقت حساب را، گناه از بنده‌ات بزرگ است پس باید گذشت از جانب تو نیز نیکو باشد، اى شایسته پرهیزگارى و اى شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم، خدایا! من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توام ناتوان و نیازمند مهر تو هستم و تویى که دارایى و برکت بر بندگانت فرو فرستى و تو چیره و توانایى کارهاى بندگانت را

اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِکَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَ اَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِکَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِکَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ

اَللّهُمَّ ما کانَ فى قَلْبى مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُیَلاَّءَ اَوْ رِیاَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَىءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ وَوَفآءً بِعَهْدِکَ وَرِضاً بِقَضاَّئِکَ وَزُهْداً فِى الدُّنْیا وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصى وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ وَلا یَقْدِرُ قَدْرَ‌ها غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»

شماره دارى و روزیشان را قسمت کرده و زبان‌ها و رنگهاشان را متفاوت کردى؛ آفرینشى پس از آفرینش دیگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نیازمند رحمتت هستیم، پس اى خدا! رو از من مگردان و مرا در کردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار به بهترین وضع زندگى و بمیرانم به بهترین مردن (یعنى) با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفادارى و تسلیم بودن در برابرت و تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروى از روش پیغمبرت.

خدایا آنچه در دل دارم از شک و تردید یا انکار یا ناامیدى یا خوشى یا گردن فرازى یا اسراف در خوشگذرانى یا خودبینى یا خودنمایى یا شهرت جویى یا ایجاد دو دستگى یا دورویى یا کفر یا فسق یا گناه یا بزرگ طلبى یا چیزهاى دیگرى که تو دوست ندارى پس اى پروردگارا! از تو خواهم که آن را تبدیل کنى به ایمان به وعده‌ات و وفادارى به پیمانت و خوشنودى به قضا و قَدرت و پارسایى در دنیا و اشتیاق به آنچه نزد تو است و فضیلتى و آرامشى و توبه خالص، این را از تو خواهم اى پروردگار جهانیان! خدایا تو را به خاطر بردباریت نافرمانى کنند و به طمع جود و کرمت اطاعت کنند، پس گویا نافرمانی‌ات نکرده‌اند و من با کسانى که نافرمانی‌ات نکردند همه ساکنان زمین تو هستیم، تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویى بازگردنده، اى مهربانترین مهربانان! و درود خدا بر محمد و آل او درودى همیشگى که به شماره و عدد درنیاید و اندازه‌اش نتواند جز تو اى مهربانترین مهربانان!

همچنین خوب است مناجات شعبانیه را نیز در شب‌های پایانی ماه شعبان به جای بیاوریم.

متن مناجات شعبانیه 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی. 

خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعایم باش آنگاه که مى‏خوانمت، و صدایم را بشنو گاهى که صدایت میکنم، و به من توجّه کن هنگامى‏که با تو مناجات مى‏نمایم، همانا به سوى تو گریختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ایستادم، پاداشى را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم مى‏دانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را مى‏شناسى، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدى‏ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه که مى‏خخواهم به زبان‏ آرم، و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که براى عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه تقدیر نموده‏اى بر من‏ اى آقاى من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود مى‏آید از نهان و آشکارم جارى شده است، و تن‌ها به دست توست نه به دست‏ غیر تو فزونى و کاستى‏ام و سود و زیانم، خدایا! اگر محرومم کنى پس کیست آن‏که به من روزى دهد؟ و اگر خوارم‏سازى پس‏ کیست آن‏که به من یارى رساند، 

إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَهٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏]مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ‏]مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی‏]إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی. 

خدایا! به تو پناه مى‏آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدایا! اگر شایسته‏ رحمت نیستم، تو سزاوارى که بر من با فراوانى فضلت بخشش نمایى، خدایا! گویى من با همه هستى‏ام در برابرت ایستاده‏ام، درحالى‏که حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افکنده است، و آنچه را تو شایسته آنى بر من جارى کرده‏اى‏ و مرا با عفوت پوشانده‏اى، خدایا! اگر گذشت کنى، چه کسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده‏ باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم. خدایا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار کردم، پس واى بر او اگر او را یامرزى، خدایا نیکى‏ات بر من در روزهاى زندگى‏ام پیوسته بود، پس نیکى خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن. خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ ناامید شوم؟، درحالى‏که در طول زندگى‏ام مرا جز به نیکى سرپرستى نکردى. 

إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ‏]إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ. 

خدا کارم را چنان‏که سزاوار آنى بر عهده‏گیر، خدایا به سوى من با فضلت بازگرد، به سوى گناهکارى که جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى، که بر پوشاندن آن در آخرت محتاج‏ترم، گناهم را در دنیا براى هیچیک از بندگان شایسته‏ات آشکار نکردى، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برترى گرفت. بار خدایا، روزى که در آن میان بندگانت حکم مى‏کنى، مرا به دیدارت خوشحال کن. خدایا عذرخواهى من از پیشگاهت عذرخواهى کسى است که از پذیرفتن عذرش بى‏نیاز نگشته، پس عذرم‏ را بپذیر اى کریم‏ترین کسى‏که بدکاران از او پوزش خواستند. 

إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَهٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَهِ مَحْرُوما وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاهِ مَرْحُوما إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَهِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَى سَبِیلِ سَخَطِکَ. 

خدایا، حاجتم را برمگردان، و طمعم را قرین نومیدى مساز، و امید و آرزویم را از خود مبر. خدایا، اگر خوارى‏ام را مى‏خواستى، هدایتم نمى‏نمودى، و اگر رسوایى‏ام را خواسته‏ بودى عافیتم نمى‏بخشیدى، خدایا، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتى که عمرم را در طلبش سپرى کرده‏ام، از درگاهت بازگردانى. خدایا تو را سپاس، سپاسى ابدى و جاودانه، همیشگى و بى‏پایان، سپاسى که افزون شود و نابود نگردد، آنگونه که پسندى و خشنود گردى، خدایا اگر مرا بر جرمم‏ بگیرى، من نیز تو را به عفوت بگیرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا وارد دوزخ کنى، به اهل آن آگاهى دهم که تو را دوست دارم. خدایا اگر عملم در برابر طاعتت کوچک بوده، همانا از سر امید به تو آرزویم بزرگ است. خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدى و محرومیت بازگردم، درحالى‏که خوش‏گمانى‏ام‏ به بخشش وجودت این بوده که مرا نجات‏یافته و بخشیده باز مى‏گردانى، خدایا عمرم را در آزمندى غفلت از تو نابود ساختم، و جوانى‏ام را در مستى دورى از تو پیر نمودم. خدایا در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و گاه تمایلم‏ به سوى خشم تو آگاه نگشتم. 

إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّهِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَهِ عَنْکَ إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ یَا قَرِیبا لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَادا لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِی هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ [مَمْلُولٍ‏]، 

خدایا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ایستاده‏ام، به کرمت به حضرت تو متوسّلم. خدایا، بنه‏اى هستم، که به درگاهت از آنچه که با آن با تو روبرو بوده‏ام از کمى حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزارى مى‏جویم‏ و از تو درخواست گذشت مى‏کنم، زیرا گذشت صفتى درخور کرم توست. خدایا برایم نیرویى نیست که خود را بوسیله آن از عرصه نافرمانى‏ات‏ بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازى، و آنچنان‏که خواستى باشم، پس تو را شکر گذارم، براى اینکه در آستان کرمت واردم کردى، و هم اینکه دلم را از آلایه‏هاى غفلت از حضرتت پاک نمودى. خدایا بر من نظر کن، نظر به کسى‏که صدایش‏ کردى و تو را اجابت کرد، و به یارى‏ات به کارش گماشتى و او از تو اطاعت کرد، اى نزدیکى که از فریفتگان دور نمى‏‌شود، و اى سخاوتمندى‏ که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمى‏ورزد. خدایا، قلبى به من عنایت کن، که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند، و زبانى که صدقش به جانب تو بالا برده شود؛ و نگاهى که حق بودن او را به تو نزدیک نماید، خدایا، کسى‏که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست، و آن‏که به تو پناهنده شد خوار نیسد، و هرکه را تو به او روى آورى برده نیست، 

إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَهَ مِنْ مَحَبَّتِکَ إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَ‌ها بِذِکْرِکَ إِلَى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعا وَ لا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعا إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ [الْمَعِیبُ‏]فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا. 

خدایا، آن‏که به تو راه جوید راهش روشن است، و آن‏که به تو پناه جوید در پناه توست، و من به تو پناه آوردم اى خداى من، پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز، و از مهربانى‏ات محرومم مکن، خدایا، در میان هل ولایتت برنشانم، نشاندن آن‏که به افزون شدن محبّتت امید بسته، خدایا، شیفتگى به ذکرت‏ را پیوسته به من الهام فرما، و همّتم را در نسیم کامیابى نامهایت و جایگاه قدرست قرار ده. خدایا به حق خودت‏ بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت، و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودى‏ات برسان، زیراکه من نه بر دفعى از خود قدرت دارم، و نه بر نفع خویش مالک هستم. خدایا، من بنده ناتوان گنهکار توام، و مملوک توبه‏کننده به پیشگاهت، مرا از کسانى‏که رویت را از آنان برگرداندى قرار مده، و نه از کسانى که غفلتشان از بخششت محرومشان نموده. خداى کمال جدایى از مخلوقات را، براى رسین کامل به خودت به من ارزانى کن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوى خویش روشن کن، تا دیدگان دل پرده‏هاى‏ نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد، و جانهایمان آویخته به شگوه قدست‏ گردد، خدایا مرا از کسانى قرار ده که آوازشان دادى، پس پاسخت دادند، به آن‌ها توجه فرمود: ى، پس در برابر بزرگى‏ات مدهوش شدند، و با آنان راز پنهان گفتى و آنان آشکارا براى تو کار کردند، 

إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِ آلائِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّهِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خَائِفا مُرَاقِبا یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا. 

خدایا بر خوش‏بینى‏ام ناامیدى و یأس را چیره نسازم، و امیدم از زیبایى کرمت نبرد. خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم‏پوشى کن. خدایا، اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به کرم عنایتت هشیارم‏ نموده. خدایا اگر غفلت از آماده شدن براى دیدارت به خوابم فرو برده، ولى معرفت به نعمتهاى کریمانه‏ات مرا بیدار ساخته است. خدایا اگر بزگى مجازاتت مرا به سوى آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته‏ات مرا به سوى بهشت خوانده است، خدایا از تو درخواست مى‏کنم، و به پیشگاهت زارى نموده، و رغبت مى‏ورزم، و از تو مى‏خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از کسانى قرار دهى که ذکرت را همواره بر زبان دارند، و پیمانت را نمى‏شکنند، و از سپاست غافل نمى‌‏شوند، و فرمانت را سبک‏ نمى‌‏شمارند، خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو روى‏گردان شود، و از تو هراسان‏ و برحذر باشم، اى داراى بزرگى و بزرگوارى، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده‏اش، و برخاندان پاکش باد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *