صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نو عروس قربانی شک تازه داماد/ پسر را به جای پدر ربودند/ قتل در بزم شبانه

۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۵:۰۲
کد خبر: ۳۰۲۴۴۴
دسته بندی‌: جامعه ، عمومی
بارسازی صحنه قتل در بزم شبانه، قتل راننده اپتیما با سیانور،قتل نوعروس به خاطر شک و ربودن اشتباهی پسر به جای پدر مهمترین اخبار حوادث است.
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، پسر جوان به نام محسن ، 21 اسفند سال گذشته در بزم شبانه‌ای که میان دوستانش برگزار شده بود با یکی از مهمان‌ها درگیر شده و با ضربه چاقو او را به قتل رساند. همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، با دستور قاضی مرشدلو، عامل جنایت تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و شش روز بعد از این قتل بازداشت و به درگیری با مقتول در یک مهمانی شبانه اعتراف کرد و روانه زندان شد.

 با گذشت یک ماه از وقوع جنایت، دیروز متهم به محل جنایت منتقل و در حالی که از این جنایت بسیار ابراز پشیمانی می‌کرد، در حضور ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران صحنه قتل را بازسازی کرد و گفت: آن شب من، مقتول و چند نفر دیگر در مهمانی بودیم. همه مشروب مصرف کرده بودیم. من حال خوبی نداشتم. ناخواسته با یکی از مهمان‌ها درگیر شده و او را با ضربه چاقو کشتم. بعد در حالی که ترسیده بودم، فرار کردم. روز بعد متوجه مرگ او شدم و بعد از شش روز هم بازداشت شدم. خیلی پشیمانم و تقاضای بخشش دارم.متهم پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.

پسر را به جای پدر ربودند

آدم‌ربایان برای ربودن مردی سراغ او رفتند اما به اشتباه پسرش را ربودند.آنها وقتی پی به اشتباه خودبردند، گروگان را آزاد کردند.
روزهای پایانی اسفند سال گذشته مردی میانسال با حضوردر شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از افرادی به اتهام ربودن پسر جوانش شکایت کرد.

شاکی به قاضی مرشدلو گفت: پسرم‌‌سوار پرشیای من شد تا به دانشگاه برود که سه مرد با تهدید چاقو و متوقف کردن خودرو، او را ربوده و 20 دقیقه به گروگان گرفتند و زمانی که متوجه شدند او را اشتباه گرفته‌‌اند، رهایش کرده و متواری شدند.

تحقیقات ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی برای یافتن آدم‌ربایان آغاز شد تا این‌که جوان ربوده شده به پلیس آگاهی احضار شد و در تحقیقات گفت: آن روز همین که با خودرویم از مقابل خانه‌مان حرکت کردم سه مرد با چاقو به من حمله کرده و سوار خودرویم شدند. مدام نام مرا می‌پرسیدند و می‌گفتند چرا چک هایت را نقد نمی‌کنی. آنها با مردی تماس گرفتند و زمانی که مشخصات مرا با عکسی که مرد اجیرکننده برایشان تلگرامی ارسال کرده بود مطابقت دادند، پی بردند مرا اشتباه گرفته‌اند و آزادم کردند.

این در حالی بود که تحقیقات نشان می‌داد، پدر این جوان با مردی اختلاف مالی برسر چند فقره چک میلیاردی داشته و به احتمال زیاد توسط آدم‌رباهای اجیر شده ربوده شده است. آدم‌رباها و مرد اجیرکننده تحت تعقیب قرار گرفتند که چند روز پیش سه نفر از آنها بازداشت شدند. عامل این آدم‌ربایی به افسر تحقیق گفت: چون نتوانسته بودم به اختلاف میلیاردی با شاکی پایان دهم، نقشه ربودن او را طراحی کردم. اما همدستانم پسرش را اشتباهی ربوده و بعد آزادکردند. دو مرد آدم‌ربا نیز گفته‌های او را تائید کردند. دیروز آخرین آدم‌ربای فراری نیز بازداشت و به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: من فقط گفته‌های مرد اجیرکننده را اجرا کردم.اما آدم‌ربایی مان اشتباهی بود. او قرار بود به من و دو همدستم پول بدهد ولی چون آدم‌ربایی را اشتباهی انجام دادیم پولی به ما نداد.متهم روانه زندان شد. تحقیقات از او و همدستانش ادامه دارد.

قتل راننده اپتیما با سیانور

سیانور در جیب کاپشن امیر بود. او یادش رفته بود قبل از شروع سرقت، به صورتش ماسک بزند؛ برعکس همدستش سعید که چهره‌اش را پوشانده بود تا راننده خودروی «اوپتیما» شناسایی‌اش نکند. 

آنها دست و پای راننده را بسته و چاقو را بیخ گلویش گرفته بودند تا ماجرا با سرقت کارت‌های عابربانک تمام شود؛ اما امیر نمی‌توانست باور کند راننده فقط دو میلیون و 700 هزار تومان پول در کارت عابربانکش دارد. ماسک هم نزده بود و اگر او را رها می‌کرد، خیلی زود، قبل از این که بتواند از کشور خارج شود، لو می‌رفت. همچنان که فرمان ماشین را گرفته بود، نگاه سراسیمه‌اش را از آینه به سعید دوخت. با ایما و اشاره، هراس خود را از لو رفتن نشانش داد و ناگهان یک دستش را از روی فرمان برداشت و در جیب کاپشنش انداخت. دو قرص سیانور را بیرون کشید و به زور در دهان راننده انداخت و پشت‌بندش، آب را در گلوی او ریخت. راننده هرچه عضلات دهانش را منقبض کرد و دندانش‌هایش را روی هم فشرد، فایده نداشت و زور انگشتان امیر او را شکست داد. قرص‌ها خیلی زود اثر کرد و چهره مرد را در کبودی فرو برد. امیر و سعید، جسد راننده را در صندوق عقب ماشین گذاشتند و چند خیابان دورتر از خانه اش رهایش کردند. آنها این قتل را نیمه‌شب 12 اسفند 94 مرتکب شدند.

روز بعد، زنی با مراجعه به یکی از کلانتری‌های غرب تهران از ناپدید شدن ناگهانی همسرش (راننده اوپتیما) خبر داد. با آغاز تحقیقات، خودروی مفقودی در نزدیکی خانه‌اش پیدا و جسد مرد جوان در صندوق‌عقب آن کشف شد. عاملان قتل، عابربانک او را دزدیده و حسابش را خالی کرده بودند که با ردیابی محل برداشت پول، هر دویشان دستگیر شدند.

پرونده آنها برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گرفت و صبح دیروز، جلسه دادگاه با درخواست قصاص اولیای دم آغاز شد. سپس امیر گفت: «با سعید، در خیابان‌های غرب تهران پرسه می‌زدیم که مقتول را دیدیم. او خودروی اوپتیما داشت برای همین فکر کردیم حتما پولدار است. روز حادثه، وقتی با ماشین وارد پارکینگ خانه‌اش شد، با تهدید چاقو سوار شدیم و دست و پایش را بستیم. می‌خواستم بیهوشش کنم برای همین دو قرص که قبلا با گرد سیانور درست کرده بودم به او دادم که بدون مقاومت خورد. سپس سعید آب را به خوردش داد. او هم یک‌ربع بعد فوت کرد.» حرف‌های امیر با اعترافاتش در بازجویی‌ها نمی‌خورد. این تناقض در دفاعیات سعید برملا شد. 

پسر 23ساله گفت:روز حادثه من ماسک زدم اما امیر یادش رفت. وقتی کارت عابربانک‌ را گرفت باورش نمی‌شد فقط دو میلیون و 700 هزار تومان در آن باشد. اول می‌خواستیم راننده را پیاده کنیم اما امیر به زور دو قرص به او داد و آب را خودش در گلویش ریخت.

هر دو متهم در آخرین دفاع خود اظهار پشیمانی کردند.

نو عروس قربانی شک تازه داماد شد

تازه داماد شکاک، پس از دیدن عکس یکی از دوستانش در گوشی تلفن همراه همسرش، عروس جوان را با سیم خفه کرد.
23 اسفند 93، وقوع یک فقره درگیری خانوادگی در پاکدشت به پلیس اطلاع داده شد. با حضور ماموران مشخص شد تازه عروس با سیم خفه شده و شوهرش هم فرار کرده است. مرد جوان چند روز بعد دستگیر شد و با اعتراف به قتل، انگیزه خود را مسائل اخلاقی اعلام کرد.

با صدور کیفرخواست، متهم صبح دیروز برای محاکمه در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربان‌زاده به دفاع از خود پرداخت.

در ابتدای جلسه دادگاه، پدر مقتول درخواست قصاص داماد سابقش را مطرح کرد و گفت: «متهم دخترم را کشته، اما ادعا می‌کند او را خیلی دوست داشته. من به هیچ وجه رضایت نمی‌دهم. او باید قصاص شود.» سپس رحیم در جایگاه متهم ایستاد و گفت: «از مدت‌ها قبل به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم. فکر می‌کردم با یکی از دوستانم ارتباط دارد. روز حادثه، تازه از سر کار برگشته بودم و لادن شام پخته بود. بعد از خوردن غذا می‌خواستم به حمام بروم که چشمم به گوشی تلفن همراهش افتاد. وقتی آن را چک کردم، عکس دوستم را در آن دیدم. دیگر نفهمیدم چه کار می‌کنم. اول با سیلی به صورت لادن زدم و بعد با سیم کامپیوتر خفه‌اش کردم.»

رحیم در آخرین دفاع خود نیز گفت: «من لادن را دوست داشتم و می‌خواستم فقط برای خودم باشد. آن روز آنقدر عصبانی بودم که نمی‌فهمیدم دارم چه کار می‌کنم. من عاشق همسرم بودم.»

پس از ثبت اعترافات رحیم، رئیس دادگاه به پدر مقتول توصیه کرد در صورت امکان، متهم را مورد عفو و بخشش قرار دهد، اما مرد میانسال بر قصاص تاکید کرد تا در پایان قضات برای صدور رای وارد شور شوند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *