صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

من قاتل نیستم

۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۶:۰۱
کد خبر: ۳۰۲۴۳۲
من قاتل نیستم و به دلیل رفاقت دارم تاوان می دهم.
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، پسر جوان همراه یکی دیگر از بچه محل‌هایش به اتهام قتل مرد 50 ساله دستگیر شده اما در جلسات بازجویی قتل را تقصیر دوستش می‌اندازد و می‌گوید من قاتل نیستم. علی با آن مرد درگیر بود و پرونده داشتند. من این وسط قربانی شدم. 

خودت را معرفی کن؟

فرزین 25 ساله هستم.

سابقه کیفری داری؟

نه. فقط یک‌بار به خاطر شرب خمر بازداشت و پس از تحمل شلاق آزاد شدم.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

می‌گویند قتل مرد 50 ساله‌ای که در محله‌مان در هفت‌چنار زندگی می‌کرد، اما باور کنید من او را نکشتم و فقط در قتلش مشارکت داشتم.

چه کسی او را کشت؟

دوستم مرد 50 ساله را با ضربات مشت کشت. او ورزشکار است و دست سنگینی دارد.

چه شد به فکر قتل مرد میانسال افتادید؟

ما نمی‌خواستیم او را بکشیم اما قضیه از آنجایی شروع شدکه چایخانه‌ای در نزدیک خانه این مرد راه‌اندازی کردیم. اما او با این کار مخالف بود و ما را متهم به تهیه پاتوق برای اراذل و اوباش کرد. آن زمان حتی او با پلیس هم تماس گرفت و بین علی و مرد میانسال درگیری پیش آمد و علی او را به شدت کتک زد.

بعد چه شد؟

جمشید از دوستم شکایت کرد و دادگاه برگزار و علی با وثیقه آزاد شد. از آن زمان از او کینه به دل داشتیم. چرا که او به اسم نصیحت باعث شده بود علی دیه بدهد و با وثیقه بیرون باشد.

از روز حادثه بگو.

ما زیاد در محل نمی‌چرخیدیم اما 23 مرداد ساعت 12 شب دیدیم مرد میانسال در خیابان تنهاست. با او درگیر شدیم و علی با مشت چند ضربه به سر جمشید زد که سرش شکافت و بی‌هوش شد؛ چون خیابان خلوت بود و کسی آن اطراف نبود فرار کردیم.

بعد از فرار کجا رفتید؟

هر کدام به خانه هایمان رفتیم.فردایش خانواده‌اش از ما شکایت کردند و چون علی خصومت شخصی داشت سراغ ما آمدند. برای این‌که قتل او گردن ما نیفتد به پیشنهاد پدر علی و دریافت مبلغی من بدنم را با چاقو خط انداختم و با شکایت از جمشید که در کما بود ادعا کردم در آن نزاع او مرا زده است تا پس از به هوش آمدنش شکایتش را با این شکایت خنثی کنیم.

بعد شکایت چه کردید؟

4 روز بعد فهمیدیم مرد 50 ساله به علت شدت جراحات در بیمارستان جانش را از دست داده است. من که می‌دانستم مرتکب قتل نشده‌ام و ضربه را علی زده خودم را به پلیس معرفی کردم.

می‌دانی همدستت کجاست؟

او هم قتل را گردن من انداخته و خودش را تسلیم پلیس کرده است. اما باور کنید علی با مقتول درگیری شد و او را کشته است، وگرنه من آزارم به یک مورچه هم نمی‌رسد.

با علی قرار گذاشتی قتل را گردن هم بیندازید تا هیچ وقت قاتل مشخص نشود؟

نه باور کنید من قتل انجام نداده‌ام و نمی‌دانم او چرا من را به‌عنوان قاتل معرفی می‌کند. من گول پدر قاتل را خوردم و با خود زنی از مقتول شکایت کردم، قیافه من به قاتل‌ها می‌خورد؟

مگر قیافه قاتل‌ها چگونه است؟

خشن و بدی در ذاتشان معلوم است.

حرف آخر؟

باور کنید من قاتل نیستم و علی هم نمی‌خواست او را بکشد.
انتهای پیام/ 

برچسب ها: قتل

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *