نجات قاتل یک ثانیه مانده به مرگ/همسرکشی با روسری قرمز/کلاهبرداری صراف قلابی از طلا فروش‌ها

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، مرد اعدامی به نام محمود به اتهام درگیری در سال 90 بازداشت و به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شده بود. او شامگاه 14 تیر سال90، در پی هواخواهی از هم‌سلولی‌اش با زندانی دیگر و دوستان او درگیر شد و سه نفر را زخمی کرد که یکی از آنها به نام مالک که زندانی 39 ساله بود، جان باخت.

بررسی‌های پلیس در ارتباط با این جنایت نشان می‌داد مقتول به اتهام سرقت، محکومیت 20 ساله داشته و از تیر سال 82 به زندان منتقل شده و محکومیتش را سپری می‌کرده که در این درگیری به قتل رسیده بود.

در ادامه متهم به قتل پس از بازسازی صحنه قتل، به زندان بازگشت. پرونده وی به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز ارسال شد که با توجه به درخواست پسر و والدین مقتول، عامل جنایت به قصاص یک سال حبس به خاطر ایراد ضرب و جرح عمدی به دو زندانی و یک سال زندان به دلیل شرکت در نزاع دسته‌جمعی محکوم شد.

حکم مجازات از سوی قضات شعبه 16 دیوان عالی کشور تائید و به شعبه ششم اجرای احکام دادگستری استان البرز ارسال شد. با توجه به این‌که مرد اعدامی بسیار پشیمان بود، مسئولان هیات صلح و سازش دادگستری به سرپرستی قاضی علی‌اکبر داوریان، رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری استان البرز وارد عمل شدند و چند جلسه به گفت‌وگو با خانواده مقتول پرداختند، اما آنها حاضر نمی‌شدند محمود را ببخشند. همین باعث شد مرد جوان پای چوبه دار برود.

در این مرحله هیات صلح و سازش دوباره وارد عمل شد و چند ثانیه مانده به اجرای حکم، پس از گفت‌وگو با خانواده مقتول توانستند حکم را به طور موقت متوقف کرده و فرصتی برای جلب رضایت بگیرند. مرد اعدامی به سلولش بازگشت، اما موفق نشد رضایت خانواده مقتول را بگیرد و دوباره پای چوبه دار رفت. این بار هم هیات صلح و سازش توانست از اولیای دم فرصتی برای جلب رضایت بگیرد.

محمود دو بار مرگ را به چشمان خود دید. خانواده‌اش خیلی تلاش کردند رضایت بگیرند، اما نشد. زمان بسرعت سپری می‌شد تا این‌که فرصت داده شده به مرد اعدامی پایان گرفت و او 28 فروردین امسال برای سومین بار پای چوبه دار رفت. این بار دیگر امیدی برای بازگشت به زندگی نداشت، اما هیات صلح و سازش اجرای احکام دادگستری استان البرز همچنان به تلاش‌هایش ادامه داد و فقط یک ثانیه مانده به اجرای حکم قصاص توانست رضایت اولیای دم را به شرط دریافت دیه جلب کند.

این حادثه صبح امروز در شهرستان مشگین شهر رخ داد.بر اثر این حادثه زن جوان که 4 ماهه باردار بود،با یک دستگاه تاکسی به شدت برخورد می کند. با انتقال این زن به بیمارستان مشخص می شود او باردار بوده و متاسفانه جنینش را در جریان این حادثه از دست داده است. 

جزئیات این حادثه را اینجا بخوانید. 

ماموران گشت پلیس تهران حین گشت زنی در شمال شهر به یک دستگاه خودرو پراید سفید که چهار سرنشین نوجوان داشت، مشکوک شدند. ماموران به سرنشینان این خودرو ایست داده و پس از مسافتی فرار راننده، موفق شدند خودرو را متوقف و چهار سنشین آن را بازداشت کنند. در بازرسی از خودرو هم مقادیر زیادی مدارک، کیف پول و گوشی تلفن همراه افراد دیگر کشف شد. 

با انتقال متهمان به اداره اگاهی آنها اعتراف کردند با این خودرو و اسلحه سرد از شهروندان زورگیری می کردند. این سارقان به علت سن کم به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدند. 

جزئیات اعترافات خشن اعضای این باند و مالباخته ها را اینجا بخوانید. 

ساعت 13و30 دقیقه شنبه یکی از ماموران کلانتری یافت‌آباد با قاضی سجاد منافی‌آذر، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از قتل زنی جوان خبر داد. بازپرس جنایی همراه تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی و تیم بررسی صحنه جرم به محل جنایت درساختمانی در کوچه لاله یافت‌آباد جنوبی اعزام و با جسد زن 30 ساله افغان در حالی روبه‌رو شدند که روسری قرمزی دور گلویش پیچیده شده و در اتاق‌نشیمن افتاده بود. اثاثیه خانه نیز بسته‌بندی شده بود که به نظر می‌رسید، در حال اسباب‌کشی هستند.

بررسی‌های تیم جنایی نشان می‌داد بیش از هشت ساعت از مرگ او می‌گذرد و نیمه‌شب در خواب خفه شده است.

ماموران زمانی که وسایل خانه را جست‌وجو کردند، معلوم شد چیزی ازآنجا سرقت نشده اما خبری از سه فرزند خردسال قربانی نبود.

ماموران به تحقیق از همسایه‌های مقتول پرداختند که یکی از آنها به افسر تحقیق گفت: مقتول و شوهرش از یک سال پیش در این ساختمان همراه سه فرزندشان که دو نفرشان دوقلو بودند، زندگی می‌کردند. این خانواده قرار بود به‌خاطر شغل پدر، به اسلامشهر بروند که زن جوان با این موضوع مخالف بود. همین موضوع باعث اختلاف میان این زوج شده و مدام صدای مشاجره آنهارا می‌شنیدم.

وی افزود:زن همسایه با این‌که مخالف رفتن از این خانه بود، به خاطر بچه‌ها و از هم پاشیده نشدن زندگی‌اش وسایل خانه را بسته‌بندی کرد تا به اسلامشهر بروند. قرار بود تا پایان هفته این خانه را به صاحبخانه تحویل داده و بروند. یکی از بچه‌ها مدرسه می‌رفت و هر روز صبح صدایش را می‌شنیدم. همیشه در خانه‌شان نیمه باز بود. از صبح صدای آنها را نشنیدم. بعد از ظهر کنجکاو شدم و مقابل در خانه‌شان رفتم. چندبار در زدم که کسی جواب نداد. نگران شده و زمانی که وارد خانه شدم با جسد زن همسایه در اتاق‌نشیمن روبه‌رو شدم و به پلیس زنگ زدم. از شوهر و بچه‌هایش خبری نبود.

با ناپدید شدن شوهر مقتول و سه فرزندشان، تحقیقات پلیس برای یافتن آنها و رازگشایی از این جنایت ادامه دارد.

صراف قلابی که با سر کیسه کردن طلافروشان از آنها 310‌میلیون تومان کلاهبرداری کرده بود، بازداشت شد.

سرهنگ عباس نظری، رئیس پلیس آگاهی استان لرستان گفت: از چندی پیش تعدادی از مغازه‌داران طلافروش شهر خرم‌آباد با حضور در پلیس آگاهی شکایت‌هایی را مطرح کردندکه نشان می‌داد، یک نفر با شگردهای متقلبانه به عنوان صراف با جلب اعتماد آنان مقدار زیادی طلا به ارزش 310 میلیون تومان خریده و در قبال آن سفته داده و گریخته است.

صراف قلابی تحت‌تعقب پلیس قرار گرفت و دو روز پیش دستگیر و به کلاهبرداری از طلافروشان اعتراف کرد.