صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

دیپلمات: "پاکستان" آخرین میخ را بر تابوت طالبان بکوبد

۱۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۵:۰۱
کد خبر: ۲۹۵۶۰۷
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
دیپلمات نوشت: وادار کردن پاکستان به تغییر مسیر آخرین میخی خواهد بود که بر تابوت طالبان و تروریست‌های وابسته به آن که در افغانستان می‌جنگند، کوبیده می‌شود.
به گزارش سرویس بین الملل غلام فاروق مجددی طی یادداشتی اختصاصی در نشریه دیپلمات نوشت: جنگ طالبان در افغانستان وارد شانزدهمین سال شده است، اما چشم‌انداز تسلط آنها بر افغانستان تیره و تار است.
 
در این یادداشت آمده است: باوجود حمایت قابل توجه پاکستان، خروج گسترده‌ سربازان خارجی از افغانستان و فساد فلج‌کننده در نهادهای حکومتی افغانستان، طالبان توانایی براندازی رژیم دموکراتیک در کابل را ندارد.
 
بخشی از توضیح این مسأله، حمایت بین‌المللی از حکومت افغانستان است، اما مهم‌ترین دلیل برای سرگشتگی طالبان که عمدتا از آن چشم‌پوشی شده است، فقدان حمایت ملی گسترده از آن‌ها است.
 
دیپلمات نوشت: تاریخ جنبش‌های مقاومت افغانستان به‌وضوح نشان می‌دهد که پیروزی‌های آن‌ها علیه امپراتوری‌ها و فاتحان پیشین مدیون محبوبیت آن‌ها و حمایت عمومی گسترده از خیزش‌ها علیه متجاوزان بوده است.
 
گروه طالبان، در مقایسه‌ روشن با گروه‌های پیش از خودش که تاریخ‌ساز شدند و شهرت «گورستان امپراتوری‌ها» را برای افغانستان کسب کردند، سرنوشتش باختن مبارزات به‌دلیل محبوب نبودن در میان مردم و فقدان حمایت ملی از آن است.
 
بررسی‌ها که در جریان چند سال برای درک افغان‌ها از تحولات جاری در کشور انجام شد، حمایت عمومی بسیار اندک از طالبان را نشان می‌دهد.
 
طرفداران وفادار آن‌ها کمتر از 10 درصد مردم افغانستان را تشکیل می‌دهند، در حالی ‌که مواجهه با طالبان بدترین کابوس 93 درصد افغان‌هایی است که این ستیزه‌جویان را بزرگترین تهدید برای امنیت و زندگی‌شان می‌دانند.
 
علاوه برآن، در سال‌های اخیر، افغان‌ها خسته از ظلم و ستم طالبان، سلاح برداشتند و آن‌ها را از نقاط مختلف کشور اخراج کردند.
 
ادعاهای دیگر، عمدتاً از سوی نهادهای پاکستانی، مبنی بر این‌که طالبان «صدای مشروعی» است که از پشتون‌ها – بزرگترین گروه قومی افغانستان – نمایندگی می‌کند، در نارضایتی‌ها و بیگانگی آن‌ها از ساختار فعلی قدرت نمی‌تواند دور از حقیقت باشد.
 
پشتون‌ها، بیش از هر گروه قومی دیگر افغانستان، قربانی ستیزه‌جویی طالبان هستند. علاوه بر نابودی روستاها و وسایل امرار معاش آن‌ها، طالبان مدارس آن‌ها را سوزانده‌اند، فرصت‌های آموزش و پرورش کودکان آن‌ها را گرفته‌اند و چهره‌های بانفوذ آن‌ها را که جرات سخن گفتن علیه طالبان را داشتند، کشته‌اند.
 
در ادامه این یادداشت آمده است: بسیاری از چهره‌های برجسته‌ی پشتون حتی قبل از حملات یازدهم سپتامبر علیه طالبان جنگیدند و زمانی که طالبان نزدیک به 90 درصد خاک افغانستان را در کنترل داشتند، با حکومت آن‌ها مخالفت کردند.
 
دیگران، مانند حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین در روزهای اوج قدرت طالبان با آن‌ها روابط‌شان را قطع کردند و پس از درک نیت سوء طالبان و روابط به‌شدت سوال‌برانگیزشان با پاکستان، به مقاومت پیوستند. تعداد قابل توجهی از روشن‌فکران و سیاست‌مداران پشتون کاملا از طالبان دور ماندند و ترجیح دادند در خارج زندگی کنند.
 
هدف اصلی طالبان تاسیس یک امارت اسلامی برای اجرای نسخه خودشان از قانون شریعت بود – و هنوز هست – و ایدیولوژی آن‌ها سنگ‌بنای اتحادها و وفاداری‌هایشان است.
 
هرکسی که با جهان‌بینی آن‌ها مخالفت کند، بدون در نظرداشت قومیتش، یک هدف مشروع طالبان است.
 
سرانجام، صحبت از بیگانگی پشتون‌ها از کابل در بهترین حالت یک اغراق است. هردو رییس‌جمهور پیشین و فعلی افغانستان که به‌صورت دموکراتیک انتخاب شدند، پشتون هستند و پستهای کلیدی کابینه از جمله دفاع، اطلاعات، مالی و نیروی پلیس به‌صورت اکثریت توسط پشتون‌ها اشغال شده‌اند.
 
تنها دلیلی که طالبان توانسته‌اند مبارزات‌شان را حفظ کنند، پناهگاه‌های امن و محافظت از آن‌ها با حمایت پاکستان در برابر حملات تهاجمی نیروهای افغان و بین‌المللی بوده است.
 
زمانی که طالبان توسط نیروهای امنیتی افغان و سربازان ائتلاف به رهبری آمریکا تحت فشار قرار می‌گیرند، از مرز عبور کرده وارد پاکستان می‌شوند و به این شکل مانع مجازات می‌شوند.
 
در این زمان، مدرسه‌های پاکستانی اکنون به‌عنوان ماشین اصلی رادیکال‌سازی برای گروه‌های تروریستی فعالیت می‌کنند، به‌عنوان منابع تدارکاتی قابل اعتماد و مراکز سربازگیری برای طالبان خدمت می‌کنند و پیاده‌نظام‌های بی‌پایان را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.
 
با این‌حال، پاکستان نمی‌تواند این روند را تا ابد ادامه دهد، به‌ویژه وقتی مرگ ملا عمر، بنیانگذار و رهبر بلامنازع طالبان، باعث خلاء رهبری جایگزین‌ناپذیر و اختلافی شده است که مصالحه [جناح‌های مخالف]، اگر ناممکن نباشد، دشوار است.
 
علاوه بر این، تاکید بر مسیر فعلی برای پاکستان بسیار هزینه‌بر خواهد بود، به‌ویژه زمانی که تعداد فزاینده از چهره‌های برجسته، از جمله قانون‌گذاران ایالات متحده و مقام‌های ارشد ارتش، از حکومت جدید ایالات متحده می‌خواهند فشار بیشتری بر پاکستان وارد کند یا حتا این کشور را یک دولت حامی تروریسم اعلان کند.
 
طالبان و تروریست‌های وابسته به آن، که علیه مردم افغانستان جنگیده‌اند نمی‌توانند مبارز‌ه‌ خونین و منفورشان را برای همیشه ادامه بدهند.
 
دیپلمات نوشت: این‌که چقدر زمان خواهد برد تا قایق در حال غرق شدنِ طالبان کاملا غرق شود، تا حد زیادی به چگونگی رویکرد حکومت ترامپ در قبال جنگ افغانستان بستگی دارد.
 
اگر هدف، پایان دادن مسئولانه‌ طولانی‌ترین جنگ آمریکا در تاریخ باشد، در آن‌صورت حکومت جدید ایالات متحده می‌تواند به‌عنوان یک تسهیل‌کننده عمل کند و با هشدار دادن به پاکستان روند مرگ طالبان را تسریع ببخشد.
 
چنانچه که حکومت بوش پس از حملات یازدهم سپتامبر، در مورد پیامدهای پناه دادن به طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی و حمایت از آن‌ها که تهدیدی علیه ایالات متحده هستند و ماموریتش را در افغانستان تخریب می‌کند، این کار را انجام داد.
 
وادار کردن پاکستان به تغییر مسیر آخرین میخی خواهد بود که بر تابوت طالبان و تروریست‌های وابسته به آن که در افغانستان می‌جنگند، کوبیده می‌شود.
 
/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *