ضعف کادرسازی در نظام جمهوری اسلامی ایران
انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، کمی بیش از یک ماه به برگزاری آن باقی مانده اما همچنان می بینیم که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خود را به میدان رقابت معرفی نکرده اند.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از اتاق خبر 24، اکنون که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی 38 سال گذشته است، یک کمبود و ضعف در عرصه سیاسی کشور دیده می شود.
شاید این ضعف و کمبود در برخی دیگر از کشورها هم وجود داشته باشد، اما در کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران که یک کشور انقلابی با آرمان های اسلامی و دینی است، نباید با این کاستی روبرو باشد.
زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، به خاطر وجود افراد و نیروهای انقلابی که پیش از پیروزی در مبارزات سیاسی با رژیم شاه حضور داشته و فعالیت می کردند، از نظر شخصیت های سیاسی و البته نسبتاً کاربردی کمبود آنچنانی احساس نمی شد، گرچه به خاطر تازه کار بودن و نداشتن سوابق اجرایی ضعف هایی به چشم می خورد اما تعهد و تخصص همراه با رهبری حضرت امام (ره) باعث شد تا دوران سخت اوایل انقلاب سپری شود.
بخشی از نیروهای کارآمد و تأثیر گذار کشور در همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی یا به دست گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسیدند و یا با حضور در جنگ شهید شدند.
افراد و شخصیت های بزرگی همچون شهید بهشتی، استاد مطهری و مفتح، شهیدان رجایی و باهنر و بسیاری شخصیت های دیگر که هر کدام از آنها می توانستند با وجود خود تأثیرات بزرگی را در روند انقلاب داشته باشند.
سخنی که حضرت امام (ره) پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که به شهادت دکتر بهشتی و دیگر یاران انقلاب منجر شد نشان می دهد که یک فرد و شخصیت با ویژگی های شهید بشتی تا چه اندازه میتواند بر راه انقلاب اسلامی تأثیر گذار باشد.
حضرت امام(ره) در باره شهید بهشتی فرموده است؛ملت ایران در این فاجعه بزرگ هفتاد و دو تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. بهشتی مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود. بهشتی مثل یک ملت بود برای ملت ما.»
همه اتفاقاتی که در اوایل انقلاب و در زمان جنگ افتاد به موضوع کمبود نیروهای کارآمد با دو ویژگی تعهد و تخصص دامن زد.
شاید بتوان گفت به همین خاطر بود که در برخی سازمان ها، ارگان ها و نهادها افرادی منصوب و برگزیده شدند که همواره در دایره مدیریت و مسئولیت ها حضور داشتند و یا برخی هم علیرغم نداشتن تعهد و تخصص که نالایقی آنها را می رساند، پشت میز مسئولیت های سنگین قرار گرفتند.
ناکارآمدی چنین افرادی به ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور لطماتی وارد کرد که حتی برخی از آنها را اگر غیر قابل جبران ندانست، بسیار سنگین دانست که جبران آن بسیار دشوار بود.
اما با توجه به چنین ضعف اساسی که اگر همچنان ادامه یابد، می تواند خطری برای آینده کشور به حساب آید، چه اقداماتی انجام شده است تا خلاء نیروی مدیر، کارآمد، لایق، متخصص و متعهد را پر کند؟
شاید بتوان گفت کشور با معضل قحط الرجال روبرو است، چرا که اگر به انتخابات گذشته رجوع کنیم متوجه می شویم که در سالها و دوره های گذشته، در عرصه انتخابات ریاست جمهوری چهره های تکراری خود را برای نامزدی انتخابات معرفی کردند.
چهره هایی که در مسئولیت های گوناگونی حضور داشتند و سال ها در عرصه مدیریتی کشور نقش آفرینی کرده اند. وزیر، نماینده مجلس شورای اسلامی، رئیس یک سازمان و ... که هر یک از آنها دوران مدیریتی خود را با فراز و فرودهای بسیاری سپری کرده و اگر به کارنامه مدیریتی آنها رجوع شود، برخی و چه بسا بسیاری از آنها کارنامه درخشانی از خود بجا نگذاشته اند.
هم اکنون به ترکیب وزرای دولت کنونی بنگرید، چند تن از وزرای کابینه دولت تدبیر و امید، سال ها پیش در کابینه دولت های پیشین بوده اند؟
آیا در دیگر کشورهای دنیا، رئیس جمهوری که دو دوره ریاست را بر عهده داشته، پس از پایان دوران خود، بار دیگر برای انتخابات ریاست جمهوری چهار سال بعد نامزد می کند؟
چنین نمونه ای را نمیتوان در کشورهای پیشرفته یافت، رئیس جمهور پس از دو دوره یا حتی یک دوره ریاست جمهوری، دست از کار اجرایی می کشد و تنها به فعالیت هایی مانند تدریس در دانشگاه، سخنرانی، نوشتن خاطرات دوران ریاست جمهوری و چنین اموری می گذراند.
اما در ایران می بینیم که فردی در چند دوره نامزد شده و با اقبال روبرو نگشته اما چهار سال بعد دوباره خود را نامزد می کند و یا حتی دو دوره ریاست جمهوری را در دست داشته اما پس از پایان دوران خود، پس از یک یا دو دوره ریاست جمهوری فرد دیگری، دوباره خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری می کند.
فردی که خود دو دوره ریاست جمهوری را تجربه کرده و سکان قوه مجریه را در دست داشته، چه برنامه و طرحی را در دستور کار دارد که در زمان ریاست خود اجرا نکرده است؟
آیا چنین فردی با اندیشه، برنامه و طرحی نو وارد رقابت انتخاباتی می شود، یا این که همچنان تأکید و اصرار بر سیاست هایی خواهد داشت که در زمان ریاست جمهوری خود پیگیری می کرد؟
باید گفت که چنین اتفاقی نان می دهد که نیروی تازه نفس و کارآمد کم است یا این که فضا برای ابراز وجود آنها بسیار تنگ است، اگر چنین نبود، افراد تازه نفس، کارآمد، مدیر، متعهد و متخصص باید با توجه به ویژگی هایی که دارند خود را برای خدمت به کشور و انقلاب عرضه کنند.
نمی توان در هر دوره و هر سال که انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود تنها به چند چهره معروف و مشهور بسنده کرد، شاید در میان نیروهای انقلابی کشور باشند افرادی که قابلیت های رئیس جمهور شدن را داشته باشند، اما به خاطر حضور فلان شخص که پیش از این رئیس جمهور بوده یا مسئولیت بالایی داشته و یا به خاطر محبوبیت در میان مردم، خود را کنار می کشد، به این خاطر که تصور می کند توان رقابت با آن شخصیت را ندارد.
و اما نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت و با حساسیت زیاد به آن نگریست، این موضوع است که برای آینده نزدیک و دور انقلاب اسلامی باید کادر سازی کرد، باید مدیر ساخت، باید افرادی را برای پذیرفتن مسئولیت های سنگین در کشور ساخت که توان تحمل بار مسئولیت را داشته باشند، در واقع باید مرکزی و سازمانی را برای تربیت شخصیت هایی که بتوانند به جایگاه ریاست جمهوری، وزیر، وکیل و یا هر پست و مقامی که در کشور وجود دارد برسند، ایجاد شود.
فردی که می خواهد رئیس جمهور ایران اسلامی باشد، باید ویژگی های منحصر به فردی داشته باشد که با پارامترهای جمهوری اسلامی ایران همخوانی داشته باشد.
هر اشتباه و کار غلطی که از سوی مسئولی در ایران سر بزند، به خاطر وجهه اسلامی آن، به نام آن فرد نوشته نمی شود، بلکه به نام جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد و چنین اتفاقی باعث می شود تا جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی ناکارآمد جلوه کند در صورتی که چنین نیست بلکه ضعف در مدیریت افرادی است که در مسند قدرت قرار گرفته اند. پس باید از ابتدا افرادی را به مردم معرفی کرد که نقاط مثبت بیشتری داشته باشند و مردم هم با انتخاب درست خود، نیروی متخصص و متعهد را برگزینند.
در عرصه انتخابات چه مجلس شورای اسلامی و چه ریاست جمهوری همچنان ضعف هایی دیده می شود که باید به اصلاح آنها همت گمارد.
مردم هم در این میان نقش تعیین کننده ای دارند، چرا که از میان چندین نامزد، انتخاب آنها است که یک نفر از نامزدها را به ریاست جمهوری می رساند، پس آگاهی، اشراف بر فضای سیاسی و انتخاباتی کشور، شناخت دقیق نامزدها می تواند به انتخاب یک فرد مناسب برای ریاست جمهوری بینجامد.
شاید این ضعف و کمبود در برخی دیگر از کشورها هم وجود داشته باشد، اما در کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران که یک کشور انقلابی با آرمان های اسلامی و دینی است، نباید با این کاستی روبرو باشد.
زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، به خاطر وجود افراد و نیروهای انقلابی که پیش از پیروزی در مبارزات سیاسی با رژیم شاه حضور داشته و فعالیت می کردند، از نظر شخصیت های سیاسی و البته نسبتاً کاربردی کمبود آنچنانی احساس نمی شد، گرچه به خاطر تازه کار بودن و نداشتن سوابق اجرایی ضعف هایی به چشم می خورد اما تعهد و تخصص همراه با رهبری حضرت امام (ره) باعث شد تا دوران سخت اوایل انقلاب سپری شود.
بخشی از نیروهای کارآمد و تأثیر گذار کشور در همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی یا به دست گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسیدند و یا با حضور در جنگ شهید شدند.
افراد و شخصیت های بزرگی همچون شهید بهشتی، استاد مطهری و مفتح، شهیدان رجایی و باهنر و بسیاری شخصیت های دیگر که هر کدام از آنها می توانستند با وجود خود تأثیرات بزرگی را در روند انقلاب داشته باشند.
سخنی که حضرت امام (ره) پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که به شهادت دکتر بهشتی و دیگر یاران انقلاب منجر شد نشان می دهد که یک فرد و شخصیت با ویژگی های شهید بشتی تا چه اندازه میتواند بر راه انقلاب اسلامی تأثیر گذار باشد.
حضرت امام(ره) در باره شهید بهشتی فرموده است؛ملت ایران در این فاجعه بزرگ هفتاد و دو تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. بهشتی مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود. بهشتی مثل یک ملت بود برای ملت ما.»
همه اتفاقاتی که در اوایل انقلاب و در زمان جنگ افتاد به موضوع کمبود نیروهای کارآمد با دو ویژگی تعهد و تخصص دامن زد.
شاید بتوان گفت به همین خاطر بود که در برخی سازمان ها، ارگان ها و نهادها افرادی منصوب و برگزیده شدند که همواره در دایره مدیریت و مسئولیت ها حضور داشتند و یا برخی هم علیرغم نداشتن تعهد و تخصص که نالایقی آنها را می رساند، پشت میز مسئولیت های سنگین قرار گرفتند.
ناکارآمدی چنین افرادی به ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور لطماتی وارد کرد که حتی برخی از آنها را اگر غیر قابل جبران ندانست، بسیار سنگین دانست که جبران آن بسیار دشوار بود.
اما با توجه به چنین ضعف اساسی که اگر همچنان ادامه یابد، می تواند خطری برای آینده کشور به حساب آید، چه اقداماتی انجام شده است تا خلاء نیروی مدیر، کارآمد، لایق، متخصص و متعهد را پر کند؟
شاید بتوان گفت کشور با معضل قحط الرجال روبرو است، چرا که اگر به انتخابات گذشته رجوع کنیم متوجه می شویم که در سالها و دوره های گذشته، در عرصه انتخابات ریاست جمهوری چهره های تکراری خود را برای نامزدی انتخابات معرفی کردند.
چهره هایی که در مسئولیت های گوناگونی حضور داشتند و سال ها در عرصه مدیریتی کشور نقش آفرینی کرده اند. وزیر، نماینده مجلس شورای اسلامی، رئیس یک سازمان و ... که هر یک از آنها دوران مدیریتی خود را با فراز و فرودهای بسیاری سپری کرده و اگر به کارنامه مدیریتی آنها رجوع شود، برخی و چه بسا بسیاری از آنها کارنامه درخشانی از خود بجا نگذاشته اند.
هم اکنون به ترکیب وزرای دولت کنونی بنگرید، چند تن از وزرای کابینه دولت تدبیر و امید، سال ها پیش در کابینه دولت های پیشین بوده اند؟
آیا در دیگر کشورهای دنیا، رئیس جمهوری که دو دوره ریاست را بر عهده داشته، پس از پایان دوران خود، بار دیگر برای انتخابات ریاست جمهوری چهار سال بعد نامزد می کند؟
چنین نمونه ای را نمیتوان در کشورهای پیشرفته یافت، رئیس جمهور پس از دو دوره یا حتی یک دوره ریاست جمهوری، دست از کار اجرایی می کشد و تنها به فعالیت هایی مانند تدریس در دانشگاه، سخنرانی، نوشتن خاطرات دوران ریاست جمهوری و چنین اموری می گذراند.
اما در ایران می بینیم که فردی در چند دوره نامزد شده و با اقبال روبرو نگشته اما چهار سال بعد دوباره خود را نامزد می کند و یا حتی دو دوره ریاست جمهوری را در دست داشته اما پس از پایان دوران خود، پس از یک یا دو دوره ریاست جمهوری فرد دیگری، دوباره خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری می کند.
فردی که خود دو دوره ریاست جمهوری را تجربه کرده و سکان قوه مجریه را در دست داشته، چه برنامه و طرحی را در دستور کار دارد که در زمان ریاست خود اجرا نکرده است؟
آیا چنین فردی با اندیشه، برنامه و طرحی نو وارد رقابت انتخاباتی می شود، یا این که همچنان تأکید و اصرار بر سیاست هایی خواهد داشت که در زمان ریاست جمهوری خود پیگیری می کرد؟
باید گفت که چنین اتفاقی نان می دهد که نیروی تازه نفس و کارآمد کم است یا این که فضا برای ابراز وجود آنها بسیار تنگ است، اگر چنین نبود، افراد تازه نفس، کارآمد، مدیر، متعهد و متخصص باید با توجه به ویژگی هایی که دارند خود را برای خدمت به کشور و انقلاب عرضه کنند.
نمی توان در هر دوره و هر سال که انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود تنها به چند چهره معروف و مشهور بسنده کرد، شاید در میان نیروهای انقلابی کشور باشند افرادی که قابلیت های رئیس جمهور شدن را داشته باشند، اما به خاطر حضور فلان شخص که پیش از این رئیس جمهور بوده یا مسئولیت بالایی داشته و یا به خاطر محبوبیت در میان مردم، خود را کنار می کشد، به این خاطر که تصور می کند توان رقابت با آن شخصیت را ندارد.
و اما نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت و با حساسیت زیاد به آن نگریست، این موضوع است که برای آینده نزدیک و دور انقلاب اسلامی باید کادر سازی کرد، باید مدیر ساخت، باید افرادی را برای پذیرفتن مسئولیت های سنگین در کشور ساخت که توان تحمل بار مسئولیت را داشته باشند، در واقع باید مرکزی و سازمانی را برای تربیت شخصیت هایی که بتوانند به جایگاه ریاست جمهوری، وزیر، وکیل و یا هر پست و مقامی که در کشور وجود دارد برسند، ایجاد شود.
فردی که می خواهد رئیس جمهور ایران اسلامی باشد، باید ویژگی های منحصر به فردی داشته باشد که با پارامترهای جمهوری اسلامی ایران همخوانی داشته باشد.
هر اشتباه و کار غلطی که از سوی مسئولی در ایران سر بزند، به خاطر وجهه اسلامی آن، به نام آن فرد نوشته نمی شود، بلکه به نام جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد و چنین اتفاقی باعث می شود تا جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی ناکارآمد جلوه کند در صورتی که چنین نیست بلکه ضعف در مدیریت افرادی است که در مسند قدرت قرار گرفته اند. پس باید از ابتدا افرادی را به مردم معرفی کرد که نقاط مثبت بیشتری داشته باشند و مردم هم با انتخاب درست خود، نیروی متخصص و متعهد را برگزینند.
در عرصه انتخابات چه مجلس شورای اسلامی و چه ریاست جمهوری همچنان ضعف هایی دیده می شود که باید به اصلاح آنها همت گمارد.
مردم هم در این میان نقش تعیین کننده ای دارند، چرا که از میان چندین نامزد، انتخاب آنها است که یک نفر از نامزدها را به ریاست جمهوری می رساند، پس آگاهی، اشراف بر فضای سیاسی و انتخاباتی کشور، شناخت دقیق نامزدها می تواند به انتخاب یک فرد مناسب برای ریاست جمهوری بینجامد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *