یک عکس و یک خاطره از عملیات بدر
عکس ذیل مربوط به اولین روز بعد از عملیات بدر است که قرار بود گردان ما یعنی مکانیزه با نفربر آب، مهمات؛ غذا و پل‌های خیبری را برای ساخت سنگر به خطوطی که شب قبلش شکسته شده بود، به دست بچه‌های گردان پیاده برساند.
32 سال قبل عملیات بدر ۱۳۶۳/۱۲/۱۹
چنین ساعاتی را خوب به یاد دارم چون....
غروب بود که بچه های گردان یا رسول به فرماندهی سردار شهید حاج حسین بصیر فرمانده گردان یارسول(ص) و جانشین با صفایش سردار شهید محمد تیموریان وارد اسکله لشکر ۲۵ کربلا شده بودند تا اولین مرحله عملیات بدر را اجرا نمایند. در واقع آن مکان پرواز برخی از بهترین انسان های روی کره زمین بود اما حیف کسی نمی دانست چه کسانی از آن جمع باصفا به سوی معبود پرواز خواهند کرد.
با حاج آقا مقدس فرمانده گردانمون در کنار اسکله ایستاده بودم که محمد آقا تیموریان را برای آخرین بار در آغوش گرفته و با او خداحافظی نمودم اما افسوس که نمی دانستم محمد عزیز ما نیز ساعاتی بعد برای همیشه آسمانی خواهد شد و....
یک عکس و یک خاطره از عملیات بدر
این عکس مربوط به اولین روز بعد از این عملیات است که قرار بود گردان ما یعنی مکانیزه با نفربر آب، مهمات؛ غذا و پل های خیبری را برای ساخت سنگر به خطوطی که شب قبلش شکسته شده بود، به دست بچه های گردان پیاده برساند.
ماموریتی بس سنگین که برای هر دقیقه اش نیز حساب باز کرده بودیم.
از راست حاج آقا مقدس فرمانده گردان مکانیره؛ دواتگر، شهید محمد پاکدل و جانباز شیمیایی شهید محمد فلاحیان
اگر چه بنیاد شهید او را شهید محسوب نکرده است.
یاد باد آن روزگاران یاد باد
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *