قلعهنویی: درباره استقلال حرف بزنم، خودم را جریمه میکنم/ مرد باید گریه هم بلد باشد
سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: بالاخره مرد هم یک وقتهایی گریه میکند. گریه آدم را سبک میکند، زلال میکند.
به گزارش گروه ورزشی و به نقل از مجله آلبوم ورزشی، آنهایی که در مراسم شام اربعین که به میزبانی امیر قلعهنویی در قائمیه تهران برگزار شد، حضور داشتند به چشم خودشان دیدند امیر قلعهنویی در این مراسم گریه میکرد و عکاسها هم از اشک ریختن او عکس میگرفتند اما به شکل هماهنگ شدهای طی روزهای بعدی هیچ عکسی از گریه امیر قلعهنویی در رسانههای ورزشی منتشر و منعکس نشد. شایعه شده بود نزدیکان قلعهنویی از عکاسها خواستهاند عکس گریه کردن او را منتشر نکنند! همین شایعه بهانهای شد برای گفتوگوی بدون تعارف با سرمربی تراکتورسازی...
آخرین باری که گریه کردید، یادتان هست؟
آخرین باری که گریه کردید، یادتان هست؟
یک کاره تماس گرفتید بپرسید گریه کردی (خنده) حالتان خوب است؟ باز چه نقشهای برای من کشیدید؟ یک حرفی میزنیم فردا دوره میافتند که این آدم سنتی است و گریه هم میکند! (خنده) میدانید که ما هر کاری میکنیم و حرفی میزنیم میشویم سنتی ولی همان کار را شخص دیگری انجام بدهد، حرفهای است. ما برای شبیهسازی و تنظیم ساعت بیولوژیک بدن با ساعت محل برگزاری بازی، تقاضای اردوی بلند مدت در خانه حریف میکردیم، میگفتند سنتی است، این کارها منسوخ شده و حالا مربی دیگر اردو میزند، میگویند دیدید چه خوب پیشبینی کرده بود، آفرین... ما وقتی بازی گره میخورد، حنیف عمرانزاده را از دفاع میبردیم حمله و به اصطلاح با استفاده از توپ هوایی و بلندزن بازی را میبردیم، میگفتند به روش سنتی برد اما حالا انریکه هم وقتی بازی گره میخورد، تیکی تاکا را تعطیل میکند و پیکه را از خط دفاع میبرد خط حمله بارسلونا. به نظر شما انریکه هم سنتی است. نه دیگر، انریکه میفهمد ولی امیر قلعهنویی سنتی است. حالا بگو نقشه چیست. (خنده)
نقشهای در کار نیست. در آلبوم یک بخشی داریم به نام بدون تعارف و درباره شایعات با اهالی ورزش حرف میزنیم...
این الان چه ربطی دارد به گریه کردن، شایعه کجا، گریه کجا. راست و حسینی بگویید ماجرا چیست؟
شما اول بفرمایید آخرین باری که گریه کردید چه وقت بود؟
همین چند شب قبل. خبر دادند این پسره ماچادو، بازیکنی که فصل قبل در فوتبال ایران بازی میکرد و در سقوط هواپیمای تیم برزیلی درگذشت، یک دختر نوزاد داشته، حالم گرفته شد و گریهام گرفت.
مگر ماچادو را میشناختید؟
تا منظورتان از شناخت چه باشد. شاگردم نبود ولی به هرحال او را دیده بودم در ایران و خارج از بحث آشنایی، برای بچهاش گریهام گرفت که بی پدر بزرگ میشود. خیلی سخت است. مثل خدا بیامرز هادی نوروزی که وقتی مرد، دخترش خیلی کوچک بود. این هم یک جوانی است مثل هادی خودمان، برزیلی بود، ایرانی نبود اما انسان که بود.
پس با این حساب زیاد گریه میکنید؟
زیاد نه ولی گریههایم را اندازه نمیگیرم و دفترچهای هم ندارم که تاریخ دقیق گریه کردن خودم را بنویسم. به هرحال، گاهی اوقات احساساتی میشویم. فیلمی میبینیم، خبری میشنویم، عزیزی از دست میدهیم. مثلا روزی که مادر فوت کرد، گریهام قطع نمیشد.
بله، عکسهایش را دیدیم در اینترنت و رسانهها که پروین، دایی، فردوسیپور و دیگران هر چه سعی میکنند شما را تسکین بدهند فایدهای ندارد.
اگر مادرتان زنده است، قدرش را بدانید. همین حالا تلفن را قطع کنید و به جای گرفتن آمار گریههای من، یک تماس با مادرتان بگیرید. اگر هم مادرتان فوت کرده که درک میکنید من چه میگویم. خدا هیچ آدمی را بی مادر نکند. به سن و سال نیست و بزرگ و کوچک هم ندارد.
خب، حالا برویم سر اصل مطلب... در مراسم اربعین سید و سالار شهیدان، همه دیدند که شما موقع نوحه خوانی و مداحی گریه میکردید و عکاسها هم عکسهای زیادی گرفتند اما حتی یک نمونه از آن عکسها در رسانهها چاپ نشد؟
لابد آدم معروفی نیستیم که چاپ نکردند.
اختیار دارید. چاپ نشدن آن عکسها یک کم مشکوک است؟
مشکوک چرا؟ بروید از همکاران خودتان بپرسید چرا چاپ نکردند.
حقیقتش آن عکسها را ما داریم عکاسی که این عکس را به ما داد، گفت قلعهنویی خواسته بود عکس او در حال گریه چاپ نشود!
دروغ است، به همان سید و سالار شهیدان دروغ است. چرا من باید چنین حرفی بزنم. مگر جنایت کردم. برای مظلومیت امام سوم شیعیان اشک ریختم. تازه باید افتخار هم کنم که برای سیدالشهدا اشک ریختهام. چه کسی گفته من چنین درخواستی داشتم.
حقیقتش عکاس ما گفت داشتم از مراسم میآمدم بیرون که امیر عرب، رفیق صمیمی امیرخان آمد و گفت این عکسها را چاپ نکن. عکسهای در حال گریه منتشر نشود.
حرفتان سند است نیازی به تماس نیست...
نه، اصلا خودم میخواهم بدانم من کجا به ایشان گفتم به عکاسها بگو عکس گریه من چاپ نشود. تازه فردایش که یک روزنامه با من در مورد همین موضوع صحبت کرد و حتی خودم یک عکس از گریهام روی یکی از سایتها دیدم (با امیر عرب تماس میگیرد و میپرسد شما گفتی قلعهنویی گفته عکس گریه من را چاپ نکنید. عرب هم جواب میدهد؛ بله، گفتم فردا چهار نفر میگویند ریا کرده و برای ریا گریه کرده، به عکاس گفتم گریه امیرخان دلی بوده، عکس را چاپ نکن. از عرب تشکر میکند؛ شیر مادرت حلال) خودتان که شنیدید، بنده خدا خواسته اگر اجری میبریم مخفی بماند و جنبه ریا پیدا نکند.
دستش درد نکند، نیت ایشان خیر بود اما عدهای تصور کردند شما دوست ندارید ابهت کنار زمینتان با این گریهها شکسته شود؟
این چه حرفی است، من نوکر امام حسین(ع) هستم و نوکر با افتخار برای آقای خودش گریه میکند. بعد هم کدام ابهت؟ ابهتی که با چند قطره اشک از بین برود، همان بهتر که اصلا نباشد. بالاخره مرد هم یک وقتهایی گریه میکند. گریه آدم را سبک میکند، زلال میکند. الان دارم به شما میگویم. یک وقتهایی که تنها هستم شب موقع خواب گریه میکنم. سنگ که نیستم، آدم هستم.
ممنون از پاسخگویی شما... راستی یک سوال درباره استقلال... حسن زمانی عضو هیئت مدیره استقلال، فردای روزی که شما با تراکتور صبا را بردید و استقلال بازی 2 بر صفر برده مقابل گسترش فولاد را با مساوی عوض کرد، در مصاحبهای گفت منصوریان باید از قلعهنویی یاد میگرفت و بازی را اداره میکرد. قلعهنویی بازی را مدیریت کرد اما منصوریان نتوانست...
لطف دارند ایشان اما درباره استقلال حرف نمیزنم. لطفا ما را هم با استقلال مقایسه نکنید.
اگر قرار باشد شما درباره استقلال حرف نزنید، چه کسی حرف بزند؟
دلیلی ندارد من درباره استقلال حرف بزنم. من الان سرمربی تراکتور هستم و خودم به بازیکنان این تیم میگویم تیم قبلی را فراموش کنید و دنبال مسائل تیم سابق خود نباشید و فقط به تراکتور فکر کنید، آن وقت خودم بیایم در باره استقلال حرف بزنم.
در این صورت باید خودم را جریمه کنم که بعدها اگر بازیکنی در تیم من درباره تیم سابق خود حرف زد یا موضوعات تیم سابق خود را پیگیری کرد، او را هم جریمه کنم. علاوه بر این من استقلالی نیستم و کاری برای استقلال نکردم. اگر استقلالی بودم، حرفم در این تیم خریدار داشت.
این را ده بار گفتم، باز هم میگویم؛ اگر حرفم خریدار داشت، آدمی که دستش را گرفتم و او را بزرگ کردم، به من پشت پا نمیزد. آدمی که با دو نفر به عنوان واسطه آمد پیش من تا با میانجیگری آنها، او را ببخشم. آمد و گریه کرد اما حالا لات شده است. بگذارید حرفی نزنم. همان گریه را سوژه کنید اما این موضوع استقلال را فراموش کنید. بنویسید امیر برای استقلال آرزوی موفقیت کرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *