صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

شهیدی که بغض به گلوی رهبری نشاند+عکس

۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۹:۰۵
کد خبر: ۲۸۹۱۷۰
رهبر انقلاب می فرمایند: رزمنده همدانی که در دوران دفاع مقدس ۲۰ سال بیشتر نداشت، در خاطرات خود به ما می‌آموزد که «اگر می‌خواهی از سیم خاردار رد شوی، ابتدا باید از سیم خاردار نفس خود عبور کنی» یعنی تا هنگامی که گرفتار خود هستیم، نمی‌توانیم کاری انجام دهیم».
به نقل از ایسنا، رهبر معظم انقلاب اسلامی روز دوشنبه - ۱۶ اسفند ماه - در دیدار دست‌اندرکاران راهیان نور و جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس، در بخشی از سخنان‌شان از یک رزمنده‌ همدانی نام بردند و یادآور شدند: «آن رزمنده همدانی که در دوران دفاع مقدس ۲۰ سال بیشتر نداشت، در خاطرات خود به ما می‌آموزد که «اگر می‌خواهی از سیم خاردار رد شوی، ابتدا باید از سیم خاردار نَفس خود عبور کنی» یعنی تا هنگامی که گرفتار خود هستیم، نمی‌توانیم کاری انجام دهیم.»

با اشاره به این فرمایش مقام معظم رهبری و گرامیداشت ۲۲ اسفند (روز ملی شهدا) مروری بر زندگی‌نامه و خاطرات «شهید علی چیت‌سازیان» می‌اندازیم، همان رزمنده‌ای که امام خامنه‌ای جمله‌ای از وی را به جامعه متذکر شدند.

تولد

علی سال ۱۳۴۱ همزمان با روز ولادت امیرالمؤمنین در همدان متولد شد. از کودکی علاقه بسیاری به ورزش‌های رزمی داشت. پرتلاش و باروحیه بود. دوران ابتدائی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانواده‌اش کارمی کرد.

ورودش به هنرستان همزمان با پیروزی انقلاب بود.اومانند میلیون‌ها ایرانی در راه پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی تلاش‌های زیادی به عمل آورد.

با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد و در پادگان آموزشی قدس همدان آموزش‌های نظامی را گذراند.هوش و ذکاوت او در کسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد. بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نیروهایی که توسط علی آموزش دیده‌اند بالغ بر چندین هزار نفر هستند.

 
 
با آغاز جنگ‌تحمیلی و تجاوز دشمن بعثی به خاک مقدس جمهوری اسلامی با تشکیل و قبول «فرماندهی گردان انصار الحسین (ع)» و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگ‌های کوهستانی در این گردان، به منطقه عملیاتی رفت.

اسارت ۱۴۰ عراقی در ۱۷ سالگی

در عملیات «مسلم بن‌عقیل» با اینکه فقط ۱۷ سال سن داشت به خاک دشمن نفوذ کرد و ۱۴۰ نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان ایرانی در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را با این انتقال به اثبات رساند.

علی چیت‌سازیان با تشکیل «لشکر انصار الحسین (ع) » در همدان به عنوان «فرمانده اطلاعات و عملیات» این یگان برگزیده شد و در بیشترعملیات‌هایی که توسط رزمندگان برای مقابله با متجاوزان صورت می‌گرفت شرکت کرد. از جمله عملیات‌های «والفجر۲»، «والفجر ۵» و «والفجر ۸». او چند بار در این عملیات‌ها مجروح شد اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ‌تر به جبهه بر می‌گشت.

علی مانند با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) را به عهده داشت ولی هیچگاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمی‌شد. در مواقع عملیات با اینکه او مأموریت خود را که شناسایی مواضع دشمن بود، از قبل انجام داده بود اما با حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردان‌های عملیاتی می‌شتافت.

علی چیت‌سازیان درعملیات‌های کربلای ۴و۵ نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت و رشادت‌هایی را از خود به یادگار گذاشت.

 
 
تیزهوشی و قدرت تصمیم‌گیری فوق‌العاده او درعملیات باعث شده بود که فرماندهی لشکرانصارالحسین (ع) بگوید: «با وجود علی بسیاری ازمشکلات عملیاتی ما حل می‌شود.» در نهایت علی روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیش از او نیز برادرش شهید شده بود.

تبدیل مراسم تولد صدام به عزا

علیرضا رضایی‌مفرد از همرزمان علی درباره به عزا تبدیل کردن مراسم تولد صدام به فرماندهی چیت‌سازیان توضیح می‌دهد: در یک سخنرانی پیش از انجام عملیاتی علی بیان کرد که «امشب شب تولد صدام است. عدنان خیرالله گفته که به چادر زنان بغداد قسم ظرف ۴۸ ساعت آینده، فاو را از ایرانی‌ها پس می‌گیریم.

بسیجیا! شیرینی تولد صدام رو شما باید زودتر بهش بدید. عدنان خیرالله برای صدام می‌خواد خوش رقصی کنه، اما شما برای آبروی امام زمان (عج) می‌جنگید.»

شوق و شور، نیروهای آماده عملیات را گرفت.همان شب خط کارخانه نمک، کُنج جاده فاو بصره شکسته شد.اسم اون عملیات هم شد عملیات صاحب الزمان (عج).

من "عقرب زرد" هستم

همچنین سرهنگ مرتضی احمدی روایت‌می کند: «از زبان همرزم این شهید شنیدم که می‌گفت: وقتی در عملیاتی تمام نیروهایش شهید شدند و تنها مجبور به عقب‌نشینی شد، در مسیر به گروهانی از صدامیان برخورد کرد. با شهامت خود را معرفی کرد و گفت: من علی چیت‌سازیان هستم؛ «عقرب زرد». اگر مقاومت کنید، تا آخرین گلوله با شما می‌جنگم و الا تسلیم شوید و جان به سلامت ببرید.»

 
 
ایشان تعریف می‌کرد دیده‌بان از دور خبر داد یک گروهان آدم در حال حرکت به سمت ما هستند ولی یک نفر به دور این‌ها می‌چرخد از نحوه دور زدنش پیداست علی باشد اما صبر کنید نزدیکتر بیایند. نزنید صبر کنید. با نزدیکتر شدن آنها چهره علی نمایان شد.»

این نابغه اطلاعات و عملیات بارها در دوران جنگ تحمیلی توانسته بود با نفوذ به خاک دشمن به زیارت امام حسین (ع) برود.  فرماندهان عراقی او را عقرب زرد می‌نامیدند و صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *