صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

آیا آمریکا اشتباه خود را در "افغانستان" تکرار می‌کند؟

۳۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۵:۰۱
کد خبر: ۲۸۷۴۴۶
دسته بندی‌: بین‌الملل- جهان ، عمومی
"سید اسحاق شجاعی" نوشت: حضور سربازان ایالات متحده در افغانستان بهانه به دست گروه‌های تروریستی می‌دهد تا عملیات انتحاری و کشتار مردم را توجیه شرعی و سیاسی نمایند.
به گزارش سرویس بین الملل سید اسحاق شجاعی مدیر مسئول روزنامه عصر نو طی یادداشتی اختصاصی، وضعیت نیروهای خارجی، ناتو و آمریکایی، همچنین استراتژی‌های جدید آمریکا در دوره دونالد ترامپ برای افغانستان را بررسی کرده است.
 
در این یادداشت آمده است: هرچند در کمپین‌های تبلیغاتی دونالد ترامپ، افغانستان جایی برای خود به دست نیاورد و این سرمایه‌دار آمریکایی سخنی از افغانستان نگفت؛ اما پس از آن‌که وارد قصر سپید شد، افغانستان را نیز به یاد آورد و به پنتاگون و نیز سازمان سیا دستور داد که اوضاع افغانستان را بررسی کرده برای او گزارشی تهیه کنند.
 
البته هنوز این گزارش به رئیس جمهور ایالات متحده نرسیده است.
 
ژنرال جان نیکلسون فرمانده آمریکایی ناتو در افغانستان چندی پیش در گزارشی به سنای ایالات متحده وضعیت در افغانستان را تیر و تار تعریف کرد و گفت که برای پیروزی بر گروه‌های تروریستی به سربازانی بیشتری در افغانستان نیاز دارد.
 
جان مکین سناتور جمهوری‌خواه نیز 2 روز پیش با بد توصیف کردن اوضاع افغانستان گفت: جنگ ما در افغانستان پایان نیافته و گروه‌های تروریستی در این کشور فعال هستند و می‌توانند منافع ایالات متحده را تهدید بکنند.
 
وی افزود: ایالات متحده باید سربازانی بیشتری برای شکست دادن تروریست‌ها به افغانستان اعزام کند.
 
اما برخی از صاحب‌نظران افغانستانی بر این باورند که افغانستان دیگر نیازی به حضور سربازان آمریکایی و خارجی ندارد. زیرا تجربه حضور نیروهای خارجی را در 15 سال گذشته داشته است.
 
بیش از 160 هزار نیروی آمریکایی و 40 کشور بیش از یک دهه در افغانستان به نام سرکوب هراس افگنان و نابودی تروریسم حضور داشتند؛ اما سرانجام نه تنها تروریسم در این کشور نابود نشد؛ بلکه گروه‌های تروریستی توانایی و گستره چندین برابر یافتند.
 
وقتی که سربازان خارجی تازه به افغانستان آمده بودند، شاید گروه‌های تروریستی ده درصد خاک افغانستان را در اختیار نداشتند و امروزه خود غربی‌ها اعلام می‌کنند که 40 تا 45درصد سرزمین افغانستان زیر سلطه گروه‌های تروریستی قرار دارد.
 
واقعیت این است که حضور مستقیم سربازان ایالات متحده هزینه‌های بسیاری برای خود ایالات متحده داشته و گفته می‌شود که آن‌ کشور در افغانستان بیش صد میلیارد دلار هزینه کرده است.
 
احتمالا 95 در صد این پول برای حضور سربازان ایالات متحده هزینه شده است و نه در زیرساخت‌های افغانستان. حضور این نیروها برای افغانستان نیز هزینه‌های بسیاری داشته است که خود نیاز به یک بررسی جداگانه دارد.
 
بهترین کار این بود که ایالات متحده با استفاده از حضور 15 ساله خود در این کشور، بیش از این به تعلیم و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان می‌پرداخت و این نیروها را به جایی می‌رساند که با خروج نیروهای خارجی، خود می‌توانست از پس گروه‌های تروریستی برآیند؛ اما ایالات متحده این کار را به صورت جدی انجام نداد.
 
افغانستان در مبارزه با تروریسم به نیروی هوایی قوی و مجهز نیاز دارد، اما در این بخش ارتش افغانستان چیزی در اختیار ندارد. سلاح‌های پیشرفته و مؤثر در اختیار نیروهای امنیتی افغانستان گذاشته نشده است.
 
حتی در وقتی که نیروهای امریکایی افغانستان را ترک می‌کردند، بخشی از سلاح‌های خود را انتقال دادند و بخش دیگر را به ارتش پاکستان تحویل دادند و تعدادی را هم که قابل انتقال نبود نابود کردند و این به معنای عدم اعتماد به نیروهای امنیتی افغانستان بود.
 
ناگفته نباید گذشت که در بحران عدم اعتمادی که بین افغانستان و ایالات متحده در زمان حکومت کرزی به وجود آمد، کرزی نیز با سیاست‌های نسنجیده و دور از خرد سیاسی خود مقصر است.
 
حالا به نظر می‌رسد حضور سربازان ایالات متحده در افغانستان چندان مفید نمی‌باشد؛ بهتر آن است که ایالات متحده، به تعلیم و تجهیز بیش‌تر نیروهای امنیتی افغانستان بپردازد. نیروهایی که در این 2 سال پس از خروج نیروهای خارجی ظرفیت و استعداد خود را نشان داده‌اند.
 
ایالات متحده کمک کند تا این نیروها بتوانند به استقلال عمل برسند و خودشان از مرزها و امنیت کشورشان دفاع کنند. اگر این نیروها تجهیز درست شوند و نیازمندی‌هاشان برطرف شود، تجربه بیشتری به دست می‌آورند و روی پای خود ایستاد می‌شوند و بدون حضور خارجی‌ها و بدون تکیه بر نیروهای بیگانه در برابر هرنوع خطری تهدید کننده استقلال و امنیت کشور می‌ایستند.
 
اما چیزی که آشکار است این است که ایالات متحده تصمیم دارد به بهانه مبارزه با تروریسم باردیگر سربازان خود را به افغانستان گسیل دارد. در این کار احتمالا جز تأمین منافع خود، چیز دیگری را در نظر ندارد.
 
ایالات متحده امریکا در سال‌های گذشته که در افغانستان حضور داشت، گروه طالبان را از لیست گروه‌های تروریستی بیرون کرد و بارها هم اعلام کرد که ما دیگر با طالبان جنگ نداریم؛ طالبان دشمن ایالات متحده نیست؛ بارها تکرار کردند که ما در افغانستان برای جنگ با القاعده حضور داریم که منافع ما را تهدید می‌کند.
 
حضور سیاسی امنیتی روسیه و رابطه این کشور با طالبان، ایالات متحده را نسبت به طالبان حساس کرده است؛ حالا احساس می‌کند که اگر در افغانستان حضور جدی نداشته باشد و مانند گذشته دولت افغانستان و طالبان را به حال خود بگذارد تا زورآزمایی کنند و هرکدام که برنده شد، منافع ایالات متحده را تأمین خواهد کرد، اشتباه است.
       
با این سیاست، افغانستان را از دست خواهد داد و به زودی طالبان با حمایت روسیه، بر افغانستان تسلط یافته، حکومت طرفدار ایالات متحده را سرنگون و حکومت طالبانی طرفدار روسیه را ایجاد خواهند کرد.
 
به همین دلیل ایالات متحده حالا می‌خواهد در افغانستان حضور پیدا کند تا از سقوط دولت طرفدار خود جلوگیری و مانع به قدرت رسیدن طالبان با حمایت روسیه شود. اما این به معنای مبارزه جدی با طالبان و داعش نیست.
 
برای ایالات متحده مهم این است که طالبان سیاست خود را از روسیه و ایران به سوی غرب و ایالات متحده بچرخاند. دیگر باز همان آش و همان کاسه خواهد بود.
 
اما حضور مستقیم سربازان ایالات متحده می‌تواند پیامدهای ناگواری برای افغانستان داشته باشد.
 
حضور مستقیم سربازان ایالات متحده، روسیه، ایران، چین و پاکستان را بیش از پیش حساس می‌کند و آن کشورها نیز برای دفاع از منافع خود در افغانستان دخالت خواهند کرد و به حمایت روز افزون از طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی خواهند پرداخت.
 
جنگ نیابتی در این کشور تشدید می‌‌شود و در این صورت پایان جنگ افغانستان غیرقابل پیش‌بینی بوده و دود آن کاملا به چشم مردم افغانستان می‌رود.
 
حضور سربازان ایالات متحده در افغانستان بهانه به دست گروه‌های تروریستی می‌دهد تا عملیات انتحاری و کشتار مردم را توجیه شرعی و سیاسی نمایند. این کار می‌تواند بخش‌هایی از مردم را به این گروه‌ها متمایل کند و سربازگیری از میان مردم را برای آن گروه‌ها آسان‌تر نماید.
 
حضور سربازان ایالات متحده در افغانستان هزینه‌های کمرشکنی را به مالیات دهندگان آمریکایی تحمیل می‌کند؛ بدون آن‌که دستاوردی داشته باشد.
 
این هزینه‌ها و تلفات انسانی، مردم ایالات متحده را ناراضی کرده، آن‌ها دست به تظاهرات زده صدای اعتراضی خود را بلند خواهند کرد و حکومت مجبور خواهد شد که نیروهای خود را از افغانستان پس فرا بخواند. چنان‌که قبلا چنین شده بود.
 
حضور نیروهای خارجی تکرار تجربه گذشته است و سودی ندارد و چون تلفات مردمی را در افغانستان در پی دارد، نارضایتی مردمی و اعتراضات را نیز در افغانستان گسترش خواهد داد و این خود بیش از پیش برای گروه‌های تروریستی بستر مناسب فراهم می‌کند.
 
حضور نیروهای نظامی خارجی باعث می‌شود که نیروهای امنیتی کشور نتوانند توانایی و استعداد خود را به درستی عملی کنند. نتوانند روی پای خود ایستاد شده تجربه جنگی به دست آورند.
 
این نیروها به ناچار باید همیشه وابسته به خارجی‌ها باشند و به استقلال در طرح و عمل نرسند و این چیزی است که هرگز به نفع افغانستان نیست و این کشور را در نهایت به ناکجا آباد می‌رساند.
 
دیدگاه درست آن است که ایالات متحده به خود زحمت ندهد و سربازان خود را بار دیگر به افغانستان گسیل ندارد و این کار بیهوده را تکرار نکند. بلکه اگر در مبارزه با تروریسم صداقت دارد، نیروهای امنیتی افغانستان را به سلاح‌های پیشرفته و خصوصا نیروی هوایی و دیگر امکانات لازم مجهز سازد.
 
تقویت نیروهای امنیتی افغانستان تنها گزینه مفید و مؤثر در جنگ با تروریسم در افغانستان است.
 
ایالات متحده در راستای مبارزه با تروریسم، لازم است فشار بر حامیان تروریسم و مشخصا پاکستان را افزایش دهد. فشارهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی و به انزوا کشاندن این کشور می‌تواند گام اساسی در مبارزه با تروریسم در افغانستان و منطقه باشد. این کار یک ضرورت است و اگر صداقتی در این مبارزه باشد، گریزی از آن نخواهد بود.
 
هدف قرار دادن سران گروه‌های تروریستی که قطعا در دید و تیررس اطلاعات ایالات متحده می‌باشد از دیگر اقدام‌های مؤثر می‌تواند در مبارزه با تروریسم باشد.
 
ایالات متحده امریکا اگر می‌خواهد با تروریسم در افغانستان مبارزه کند، تنها به انجام این سه اقدام خود را متعهد نماید؛ در غیرآن تکرار پانزده سال گذشته و رشد روزافزون تروریسم را خواهیم داشت و آش همین آش و کاسه همین خواهد بود.
 
/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *