صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تشکیل ناتوی عربی؟!

۰۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۱:۳۹
کد خبر: ۲۸۱۶۱۴
دسته بندی‌: سیاست ، دفاعی و مقاومت
پیمان ناتو باعث تشکیل یک گروه نظامی متحد میان کشورهای اروپایی و آمریکا شد، این پیمان بر اساس شرح وظایفی که دارد، موظف به دفاع از اعضای خود مقابل تهدید و حمله است.
به گزارش گروه سیاسی ، اروپا و آمریکای کنونی بر سر برخی مسائل اختلاف نظراتی دارند، اما این اختلافات باعث جدایی آنها نخواهد شد.

پیمان ناتو یکی از آن زنجیرهایی است که اجازه نمی دهد اروپا و آمریکا از هم جدا شوند، ناتو باعث شده تا اروپا و آمریکا از قدرت نظامی بالایی برخوردار شوند.

این پیمان در واقع یک عامل بازدارنده نظامی است که اروپا را در چتر محافظتی خود قرار داده است. گسترش ناتو و یارگیری هر چه بیشتر، گستره نفوذ و تأثیر آمریکا و اروپا را افزایش می دهد.

ناتو در واقع از یک سو خطر و چالشی برای روسیه است و از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی ایران، آمریکا در این پیمان سهم بیشتری دارد چرا که در اکثر کشورهای اروپایی پایگاه های نظامی این کشور مستقر است.

هزینه های پیمان ناتو بسیار سنگین است، ارتش کشورهایی که در این پیمان عضو هستند برای نگهداری، بهسازی و ارتقاء تسلیحات و تجهیزات نظامی خود سهمی پرداخت می کنند.

آمریکا از این که سهم بیشتری نسبت به بقیه اعضای ناتو پرداخت می کند ناخرسند است. چرا که بیشترین حضور و تلفات نظامی هم برای ارتش آمریکا رقم می خورد.

مداخلات نظامی آمریکا در دنیا به خاطر خوی آدمکشی و برتری طلبی زیاد است، ویتنام، کره، کوبا، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و... نمونه هایی از مداخله نظامی آمریکا در دنیا است.

سیاست نظامی گری ایالات متحده بر دیپلماسی این کشور برتری دارد، در واقع قدرت نظامی آمریکا دیپلماسی را برای دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده تعیین می کند.

هزینه های سنگین مداخلات نظامی و ایجاد پایگاه های نظامی در اقصی نقاط دنیا از جمله منطقه خلیج فارس، که با سیاست ایران هراسی و ایران ستیزی از سوی آمریکا در منطقه و حتی جهان دنبال می شود، آمریکایی ها را به این فکر انداخته که یک ناتوی کوچک در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس ایجاد کند.

برخی کشورهای عربی منطقه به خاطر سیاست ایران هراسی که آمریکایی ها به راه انداخته اند، اکنون با جمهوری اسلامی به دشمنی می پردازند، یکی از کارهای روزمره این کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان سعودی سخن گفتن علیه ایران است.

رسانه های سعودی و دیگر رسانه های همسو با آنها در منطقه هر روز مطالبی را علیه ایران منتشر می کنند و مقامات این کشور هم در سخنان خود مواضع تندی علیه ایران دارند.

شورای همکاری خلیج فارس که متشکل از چند کشور حاشیه خلیج فارس است، در اجلاس خود همیشه ایران را متهم به دخالت در امور کشورهای منطقه و بی ثبات کننده صلح و امنیت معرفی می کند.

اما واقعیت این است که آنها نگران سرنگونی رژیم های سرسپرده و دیکتاتوری خود هستند، چرا که امواج انقلاب اسلامی به مردم کشورهای اسلامی رسیده است، اگر هم تاکنون مردم کشورهای مسلمان نتوانسته اند بر حکومت های دیکتاتور و سرسپرده خود فائق آیند به عواملی همچون فضای شدید امنیتی، دسترسی نداشتن به اطلاعات و اخبار به روز دنیا، حمایت های گسترده آمریکا و غرب از آنها و فضای رعب و وحشتی است که در جامعه ایجاد شده است. اما با این حال مردم مسلمان اعتراضات خود را آغاز کرده اند.

آمریکا اگر کشورهای عربی منطقه را از دست بدهد، باید منطقه خلیج فارس را ترک کند، پایگاه های نظامی خود را تعطیل کند و دیگر هیچ جایگاه و پایگاهی در منطقه نداشته باشد.

چنین اتفاقی یک شکست سنگین برای آمریکا خواهد بود که دور از دسترس نیست و به زودی شرایط و تحولات منطقه، این رخداد مهم را رقم خواهد زد.

آمریکا برای این که روند سرعت شکست های خود را در منطقه بکاهد در دوره ترامپ طرح ناتوی عربی را پیشنهاد داده است.

ناتوی اروپایی برای مقابله با اتحاد جماهیر شوری ایجاد شده بود که پس از فروپاشی شوروی، ناتو علیه روسیه وارد عمل شد.

اکنون نیز آمریکایی ها برای این که، هم هزینه های خود را کم کنند و هم از ظرفیت های سران کشورهای عربی منطقه بیشتر استفاده ببرند، در سر ناتوی عربی دارند.

«ناتوی عربی» گفته شده متشکل از کشورهایی همچون عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر، بحرین و برخی دیگر از کشورهای عربی خواهد بود.

شاکله این گره نظامی را همان اعضای شورای همکاری خلیج فارس تشکیل خواهد داد. اگر این طرح آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی با موفقیت روبرو شود، احتمال پیوستن برخی دیگر از کشورهای عربی می رود.

اما یک نکته بسیار مهم وجود دارد که آمریکایی ها هم به آن آگاه هستند و آن بزدلی و ترسو بودن سران کشورهای عربی است.

چاک هاگل وزیر دفاع وقت آمریکا در نشست مشترک با وزیران دفاع 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس که سال 1393 در جده برگزار شد،گفته بود؛ کشورهای جنوب خلیج فارس مسؤلیت های دفاعی خود را از طریق مشارکت در برنامه های تأمین امنیت منطقه خلیج فارس باید برعهده بگیرند.

منظور وزیر دفاع آمریکا این بود که کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برنامه های تسلیحاتی خود را انجام دهند و به همکاری ها و هماهنگی های نظامی و دفاعی خود ادامه دهند.
 
یکی از مقامات همراه هگل در این نشست گفته بود؛ کشورهای جنوب خلیج فارس از آمریکا می خواهند احساس امنیت بیشتری را به آنها بدهد. آنها نگران هستند دولت آمریکا پس از برقراری تماسها با ایران،از تعهدات خود در برابر شورای همکاری خلیج فارس دست بردارد.

پس از آن که اشتون کارتر به جای چاک هگل نشست و وزیر دفاع آمریکا شد، او از وضعیت نیروهای نظامی کشورهای عربی منطقه با شدت بیشتری انتقاد کرد.

شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بیشتر ترجیح می دهند نیروی هوایی خود را برای مقاصد نمایشی تقویت کنند تا اینکه بخواهند به کار خطرناک مقابله با ایران بپردازند که مایه اصلی ترس و وحشت برای کشورهای عرب محسوب می شود.

اشتون کارتر ضمن اشاره به فعالیت های نظامی ایران در کشورهای سوریه، عراق، لبنان و یمن گفت: اگر به جاهایی نگاه کنید که ایرانی ها می توانند در آنجا اعمال نفوذ کنند، می بینید که آنها در میدان عمل در داخل بازی هستند.

منظور کارتر اشتون این بود که ایران روی زمین اقدام می کند و به همین خاطر می توان نقش تأثیرگذارتری داشته باشد.

وزیر دفاع وقت آمریکا افزود: ما از اینکه آنها داخل بازی هستند خشنود نیستیم اما به هرحال آنها داخل بازی هستند. این حس وجود دارد که برخی از کشورهای خلیج فارس در ارتفاع 30 هزار پایی حضور دارند و بیشتر علاقه مند هستند که به جت های جنگنده پیشرفته دست یابند تا اینکه اقدام به ایجاد و استقرار نیروهای عملیات ویژه روی زمین کنند.
نگرانی اعراب منطقه بر اساس ایران هراسی بی اساس است، جمهوری اسلامی ایران هیچ تهدیدی برای کشورهای منطقه نبوده است و دراین سال های پس از انقلاب اسلامی ثابت شده که ایران به هیچ یک از کشورهای مسلمان تجاوز نخواهد کرد. اما از سوی همین کشورهای عرب با حمله نظامی روبرو شده است.

حمله ارتش صدام و حمایت های گسترده مالی اعراب به ویژه آل سعود به او، باعث شد تا جنگ عراق علیه ایران 8 سال به درازا بکشد.

اکنون پیشنهاد دولت تازه کار آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی با استقبال سران منطقه روبرو شده است، در این میان سران سعودی و رژیم اسرائیل از همه بیشتر خوشحال هستند چرا که محور دشمنی با ایران عربستان سعودی و صهیونیست ها هستند.

اما قدرت این جبهه ضد ایرانی که با نام ناتوی عربی خوانده می شود، آنگونه نیست که در رسانه های عربی به آن پرداخته می شود.

ظرفیت کشورهای عربی منطقه به اضافه اسرائیل، باز هم توان مقابله با جمهوری اسلامی ایران را نخواهد داشت.

کافی است نگاهی به تحولات منطقه بیندازیم و به تغییرات اساسی و بزرگی که در معادلات آن رخ داده است توجه کنیم آنگاه ظرفیت های موجود در ترازو قرار می گیرد و آنگاه می توان آن را وزن کرد.

تشکیل ناتوی عربی در منطقه نه تنها کمکی به ایجاد امنیت و صلح نخواهد کرد بلکه به افزایش تنش های موجود دامن خواهد زد.

تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران با تهدیدات خارجی روبرو باشد، به تقویت بنیه دفاعی خود ادامه خواهد داد، موشک های بالستیک در این زمینه یک عامل بازدارنده مقابل تهدیداتی است که وجود داشته است.

کشورهای عربی منطقه خلیج فارس اختلافات زیادی دارند، هم اکنون، عراق، سوریه، یمن و حتی میتوان عمان را نام برد که با عربستان سعودی بر سر بحران منطقه اختلاف دارند یا درگیر هستند، اگر شورای همکاری خلیج فارس از امنیت خود بیم دارد، ایران مخل امنیت آنها نیست بلکه وجود رژیم صهیونیستی اسرائیل است که همه مسلمانان را تهدید می کند.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *