صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

درس و دانشگاه در آمریکا را رها کردیم و برای همراهی با امام خمینی (ره) به پاریس آمدیم+عکس

۲۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۴:۵۹
کد خبر: ۲۷۷۹۷۴
انقلاب ایران تنها انقلاب ایران نبود بلکه انقلابی برای همه جهان بود چون تمام تئوری‌های انقلابی آن زمان را امام درهم ریخت؛ در آن زمان تئوری‌های انقلاب بیشتر بر روی مارکسیسم متمرکز بود بر این اساس همه متفکرین و روشنفکران جهان جلب امام شده بودند.
به نقل از تسنیم، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به علت حضور خودجوش جوانان و نیروهای مردمی به یکی از انقلاب‌های خاص در قرن بیست و یکم تبدیل شد. در آن دوران جوانان با تبعیت از دستورات امام راحل (ره) با وجود اینکه می‌دانستند چه خطرات جبران ناپذیری در کمین آن‌ها نشسته است اما برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی با پوشیدن کفن سفید  از دنیای مادی دست شستند و با سردادن شعارهای انقلابی رهسپار کوچه‌های مبارزه با رژیم شاه شدند.



در کنار همه اقشار و گروه‌هایی که گوهر وجود امام را در صدف جانهای خود نگاهداری می‌کردند حضور دانشجویان از سراسر کشورها خود را به حلقه نزدیک انقلابیون به ویژه امام خمینی رساندند تا حماسه انقلاب را عاشقانه رقم بزنند.

فروغ زمان تجلی تهرانی معروف به حاجیه تجلی یکی از دانشجویان مبارزان دوران انقلاب است که ناگفته‌های شیرینی از دوران مبارزه و انقلاب از آمریکا تا فرانسه و اهواز تا تهران دارد.

متن بخش اول گفت‌وگوی خبرگزاری تسنیم با این بانوی انقلابی را بخوانید

فعالیت‌های انقلابی خود را چگونه و از چه زمانی آغاز کردید؟

در سال 1334 در خیابان شریعتی( منطقه سی‌متری سابق) اهواز، متولد شدم و از سن 15 سالگی مقلد حضرت امام خمینی (ره) بودم. در سن 18 سالگی برای تحصیل در رشته پزشکی به آمریکا رفتم که بعد از چندماه اقامت در کشور آمریکا با انجمنهای اسلامی آمریکا و کانادا آشنا شدم و   فعالیت‌های خود را آغاز کردم.

انجمن اسلامی آمریکا و کانادا با نجف اشرف در ارتباط بود و حتی امام راحل(ره) برای انجمن پیام‌هایی را ارسال می‌کردند. عمده فعالیت‌های ما  در این انجمن، جانب‌داری از فرمایشات امام راحل بود و بخش عظیمی از فعالیت‌های ما نیز به مناظره با "چپی‌ها" که همان مارکسیست‌‌ها بودند ختم می‌شد که در ادامه منافقین موسوم به مجاهدین خلق نیز به آن‌ها اضافه شد و ما با این جریانات درگیر بودیم.

چطور شد به همراهان امام در پاریس پیوستید؟

حضرت امام وقتی از نجف اشرف به پاریس تشریف آوردند از طرف شورای مرکزی انجمن پیغام داده شد که  به تعدادی دانشجو برای خدمت در بیت حضرت امام در فرانسه احتیاج است و ما نیز که حدود 10 نفر بودیم به پاریس رفتیم و به مدت 20 روز در محضر امام بودیم .

در طول مدتی که فرانسه بودیم احساس کردیم که باید در فرانسه ماندگار شویم  و به امام بپیوندیم به همین دلیل  به آمریکا برگشتم و امتحانات آخر ترم را دادم سپس اثاثیه‌هایمان را جمع و جور کردیم و به پاریس مهاجرت کردیم و برنامه این شد که امام هرجایی که قصد دارند بمانند ما نیز همانجا بمانیم. واقعا نمی‌دانستیم که چه اتفاقی قرار است رخ دهد.

در چه زمینه‌های با همراهان امام خمینی(ره) در نوفل لوشاتو همکاری داشتید؟

در پاریس مسئولیت پیاده کردن نوارهای صوتی سخنرانی‌های امام را  به همراه عده دیگری از دوستان به عهده گرفتیم. بعد از پیاده کردن نوارهای سخنرانی، نوشته‌ها را خدمت مرحوم حاج احمد آقا، فرزند امام می‌دادیم و ایشان نیر به دست امام می‌رساندند تا نوشته‌ها بعد از تائید منتشر شوند.

برای انجام فعالیت‌هایتان کجا ساکن شده بودید و رفتار دولت فرانسه با امام و پیروان ایشان چگونه بود؟

ما در همان مکانی که حضرت امام مستقر بودند ساکن شدیم. بیتی که حضرت امام در آن ساکن بودند دو منزل داشت که امام در یکی از آن منازل سکونت داشتند و در منزل دوم که روبه‌روی منزل امام بود ما ساکن بودیم.

حضرت امام مجموعا حدود سه ماه در پاریس حضور داشتند. در مدت زمانی که آنجا بودیم در معرض خطر جدی نبودیم اما دو منزلی را که برای حضرت امام در نظر گرفته بودند هیچ در و پیکری نداشت  و هرکسی می‌توانست وارد شود و این دغدغه بزرگی برای همه بود که خدای نکرده اتفاقی برای حضرت امام بیفتد.

از درب حیاط هر رهگذری می‌توانست وارد شود و امام را ترور کند و این موضوع دغدغه همه ما بود زیرا امکان داشت به راحتی برای حضرت امام اتفاقی رخ دهد؛ واقعا لطف خداوند بود که اتفاقی رخ نداد همچنین حضرت امام اصلا اعتنائی به این مسائل نداشته و شجاعانه رفتار می‌کردند و سخن می‌گفتند؛ حضرت امام کاملا آرام  بودند و بدون دغدغه و نگرانی  در حیاط  منزل نماز جماعت می‌خواندند.



از آن روزها خاطره به یادماندنی یادتان هست؟

روزی حضرت امام در منزل روبه روی بیتشان  شروع به سخنرانی کردند وقتی کارشان  تمام  شد خواستند به بیت تشریف ببرند که حاج احمدآقا خیلی مضطرب آمدند و گفتند یک شخصی در صحن حیاط ایستاده و ظاهرا یک کلت کمری زیر کتش دارد، لحظه‌ای صبر کنید و نروید تا تکلیف این فرد ناشناس را مشخص کنیم اما امام با یک حالت بی‌اعتنائی با دست حاج احمد آقا را کنار زدند و فرمودند "بروید کنار" سپس با شجاعت و آرامش خاصی حرکت کردند و از پله‌ها پایین آمدند و هیچ اتفاقی هم رخ نداد.

ما خیلی نگران بودیم ولی حضرت امام به هیچ عنوان نمی‌‎ترسید و اعتنائی نمی‌کرد . درک و فهم  این موضوع برای ما خیلی مشکل بود. هرکس خدمت حضرت امام می‌رسید مبهوت ایشان می‌شد.

روزی تعدادی از دانشجویان فرانسوی خدمت حضرت امام رسیدند و با وجود اینکه زبان فارسی نمی‌دانستند و امام هم به زبان فرانسه صحبت نمی‌کرد اما دانشجویان هنگام شنیدن صحبت‌های امام مثل بید می‌لرزیدند و چشمان خود را بسته بودند و برای ما عجیب بود که آن‌ها که متوجه نمی‌شوند امام چه می‌گوید پس چرا می‌لرزند.

لرزش جوانان دانشجو در واقع به واسطه شخصیت معنوی حضرت امام بود که جو غالب آن فضا را پر کرده بود حتی به خاطر دارم یک شخص سیاه پوست با فرزند 7 ساله‌اش آمده بود و بچه‌ها سوال کردند که شما  برای چه چیزی به دیدار امام آمده اید ایشان گفتند من از یک کشور آفریقایی  آمده‌ام  که فقط امام را ببینم و بروم.

افراد زیادی می‌آمدند که فقط امام را ببینند و از همین دیدار گویا پیام انقلاب را می‌گرفتند و شخصیت معنوی امام برای آن‌ها بسیار جالب بود. حوادث پر خطر زیادی وجود داشت اما ایمان ، معرفت و استقامتی که در کار امام بود چتری از آرامش و سکون در قلوب همه ایجاد کرد تا به لطف خداوند آن ایام به سلامت به پایان برسد.

آنهایی که به دیدار امام می‌آمدند درباره جنبه‌های مختلف انقلاب با امام صحبت و یا به مناظره‌ای داشتند؟

شخصیت‌های مهم زیادی از تهران و خارج از ایران به نزد حضرت امام می‌آمدند و خاطرات زیادی از هر لحظه آن دیدارها در ذهن ما باقی مانده است.پرسش و پاسخ‌های زیادی در آن ایام وجود داشت که فکر نمی‌کنم بخش زیادی از آنها در جایی ثبت و ضبط شده باشد چون افراد می‌آمدند سوال خود را می‌پرسیدند و سوالات جایی نوشته نمی‌شد و این ضعف بزرگی بود که ما در آن زمان متوجه آن نبودیم ولی پرسش و پاسخ‌های خبرنگاران همه ثبت شده است.

اگر به گذشته برگردیم و کمی تامل کنیم می‌توان سوالات را دسته بندی کرد افراد متفاوت با سوالات متعدد و گوناگونی خدمت حضرت امام می‌رسیدند که تعدادی از آن‌ها خبرنگار بودند و بیشتر بر روی این محور مانور می‌دادند که آیا امام برای انقلاب فرمان جهاد صادر می‌کند یا خیر، زیرا معتقد بودند اگر فرمان جهاد از طرف امام صادر شود تکلیف رژیم شاه به صورت صد در صدی مشخص  و استحاله انقلاب و تغییر مسیر انقلاب دیگر وجود ندارد زیرا آمریکائی‌ها به دنبال این بودند که چگونه با نظام برخورد کنند و این را می‌گفتند  که اگر حکم جهاد بیاید کاری نمی‌توانیم انجام دهیم اما  اگر حکم جهاد صادر نشود می‌شود برای انحراف انقلاب برنامه‌ریزی کرد.

عده‌ای از مراجعه‌کنندگان افراد عادی بودند که پیرامون مسائل مختلف با امام گفت‌وگو می‌کردند و در پاره‌ای از مواقع این گفت‌وگو به مناظره کشیده می‌شد، به یاد دارم در یکی از روزهایی که در پاریس بودیم خانمی که کاملا مشخص بود مخالف امام و انقلاب است با لحن بی ادبانه‌ای به امام گفت " شما که روز اول گفتید حکومت اسلامی  پس چرا الان می‌گویید جمهوری اسلامی " چون امکان پرسش سوالات از حضرت امام آن زمان خیلی راحت بود سوالاتی از این قبیل هم از امام پرسیده می‌شد.



دسته سوم عده‌ای بودند که با حضور در محضر امام اصول و برنامه ایشان را درباره  انقلاب جویا بودند و می‌خواستند بدانند انقلابی که امام در حال تحقق وپیشبردآن است چه خصوصیاتی دارد آیا  حرکتی احساسی است یا برنامه خاص منسجمی دارد.

در جمع دیدارکنندگان آیا کسانی بودند که با تاثیر از سخنان امام  به جمع شما بپیوندد؟

خیلی ها نزد امام می‌آمدند اما چون زبان ما انگلیسی بود افرادی که از اروپا می‌آمدند فرانسوی و آلمانی صحبت می‌کردند بنابراین ما بیشتر با افرادی ارتباط برقرار می‌کردیم که به زبان انگلیسی صحبت می‌کردند و با سایر افراد ارتباط کمتری داشتیم اما می‌شنیدیم که افرادی  به محضر امام می‌آمدند و از صحبت‌های امام متاثر می‌شدند.

از همه جا افراد برای دیدن حضرت امام می‌آمدند اما آن چیزی که مسلم بود این است که انقلاب ایران تنها انقلاب ایران نبود  بلکه  انقلابی برای همه جهان بود چون تمام تئوری‌های انقلابی آن زمان را  امام  درهم ریخت. مثلا در آن زمان تئوری‌های انقلاب بیشتر روی مارکسیسم بود  به گونه‌ای که جریان های انقلابی به جریانهای مارکسیستی یا جریان‌های روشن فکری اروپا  منتسب می‌شد اما انقلاب امام و مطالبی که امام بیان می‌کردند تقریبا تمام معادلات زمان خودش را به هم زد و این بود که همه متفکرین و روشنفکران جهان جلب امام شده بودند تا متوجه شوند امام چه نظریه‌ و تئوری انقلابی را ارائه می‌دهد.

همه به دنبال این بودند که منشا نوآوری‌های امام از کجا نشات می‌گیرد به طوری که در متروهای لندن یا پاریس  عکس حضرت امام را بزرگ زده بودند که ایشان دستشان را مشت کردند و روی عکس نوشته بودند مردی که جهان را به لرزه درآورد در واقع  پاریس آغازی بود که متفکران به سمت حضرت امام جذب  و متوجه شدند که امام چه پیامی برای جهان دارد. ما باید تاثیرات آن زمان را در حال حاضر بررسی کنیم زیرا این موازنه‌هایی که در جهان برهم خورده نتیجه همان قیام و انقلاب حضرت امام است.

فعالیت‌های شما در آمریکا، پاریس و ایران چه بود؟

بله عمده فعالیت‌هایم را از آمریکا و پاریس آغاز کردم اما قبل از انقلاب در سال 55 به ایران برگشتم و به اهواز  آمدم، در آن زمان با حضرت  آیت‌الله موسوی جزایری امام جمعه محترم اهواز تماس و با بچه‌هایی که با ایشان فعالیت داشتند ارتباط برقرار کردم کتاب‌هایی را که در ایران ممنوع بودند همراه خود از آمریکا به ایران آوردم و از ایران نیز جزوات،کتاب‌ها و نوارهایی را برای بچه‌های انجمن اسلامی آمریکا و کانادا به آمریکا بردم.

وضعیت جریانات انقلابی و ضد انقلابی در آن دوره در اهواز چگونه  بود؟

جریانات انقلابی در خوزستان بسیار قوی بود. خوزستان  از جهت روحانیت، دانشجویان، بازاریان و مردم یکی از قطب‌های مبارزاتی در سطح کشور بود بنابراین در اهواز امام جمعه فعالیت و ارتباطات خوبی با انقلابیون داشتند. در خوزستان  گروه‌های مختلفی تشکیل شده بود و  شهید حسین علم الهدی از مبارزان  برجسته انقلاب بودند که یکی ازمستشاران آمریکائی را ترور کردند.

فعالیت‌ها در اهواز و خوزستان بسیار تاثیرگذار بود به طوری که قبل از انقلاب خوزستان جزو استان‌های شاخص کشور در نهضت حضرت امام راحل شمرده می‌شد.

در آن زمان گروه‌های مخالف و چپی در خوزستان نیز فعالیت  داشتند  اما فعالیت بچه‌های انقلابی بر فعالیت نیروهای چپی‌ غالب بود. فعالیت گروه‌های معاند، مردمی و چشمگیر نبود، یک گروهک مارکسیستی در اهواز تشکیل می‌شد که 3تا 4 نفر عضو داشت با یک بوق و کرنای زیادی کار می‌کردند اما هیچ پایگاه مردمی و توده‌ای نداشتند زیرا این پایگاه دست بچه‌های انقلابی و مسلمان بود  و تقریبا بعد از انقلاب آمدند از فضا استفاده و شروع به تودهگیری کردند اما همانطور که همه می‌دانند بعد از انقلاب نیز به دلیل نداشتن پایگاه مردمی و اعتقادات سالم از هم پاشیده شدند.

بانوان اهوازی در زمان مبارزه علیه رژیم شاه چه نقشی داشتند؟

در سال 55 که به ایران آمدم متوجه شدم تعداد زیادی از خواهران به موازات برادران درحال فعالیت‌های انقلابی هستند و تعداشان هم کم نبود. قبل از انقلاب  خانم‌ها بیشتر کارهای فرهنگی انجام می‌دادند و سعی می‌کردند با تبلیغ پیام‌های امام مردم را جذب کنند و آقایان راهپیمایی‌ها و مجالس را ترتیب می‌دادند و به شاخه‌های نظامی وارد می‌شدند. حضور خانم‌ها خیلی خوب بود  به طوری که وقتی به ایران آمدم  از مشارکت خواهران انقلابی کلی  روحیه گرفتم.

چه زمانی برای همیشه به ایران بازگشتید و ادامه فعالیت‌های انقلابی خود را در ایران انجام دادید؟

شبی که حضرت امام برای برگشت عازم ایران شدند من  و سایر دوستان نیز با حضرت امام به فرودگاه رفتیم اما جزو افرادی نبودیم که همراه پرواز امام باشیم چون تعداد ما زیاد بود لذا با یک هواپیمای دیگر به ایران برگشتیم.  تقریبا دو ساعت بعد از پرواز هواپیمای امام، هواپیمای ما نیز پرواز کرد خیلی نگران و ناراحت  بودیم از اینکه در پرواز امام نیستیم  زیرا هر لحظه امکان حمله هوایی به هواپیمای امام وجود داشت و ما می‌گفتیم اگر قرار است اتفاقی رخ دهد پس باید همه ما هم باشیم که خوشبختانه امام به سلامت  وارد  ایران شدند و ما نیز دو ساعت بعد از ورود حضرت امام وارد فرودگاه مهرآباد شدیم.

وضعیت شورای مرکزی انجمن اسلامی آمریکا و کانادا در چه حال است و میزان ارتباط شما با این انجمن چگونه است؟

بعد از انقلاب اکثر بچه‌ها به ایران آمدند ولی انجمن اسلامی در آمریکا متلاشی نشد و همچنان در حال فعالیت است اما  به دلیل اینکه اکثر بچه‌های انجمن به به ایران بازگشتند کانالی برای ارتباط با انجمن نداشتم و اکنون نیز ارتباطی با آنها ندارم.

زمانی که امام به وطن برگشتند و انتخاب نوع حکومت را به مردم سپردند برخورد شما و سایر دوستان دربرابر این رفتار امام چگونه بود؟

حضرت امام این تصمیم را در پاریس گرفتند و شعار حکومت اسلامی را به جمهوری اسلامی تبدیل کردند. حتی به یاد دارم همین سوال را در پاریس از حضرت امام پرسیدند که چرا شما به جای حکومت از واژه جمهوری استفاده کردید که امام در پاسخ فرمودند "جمهوری را می‌گذاریم تا فرقش با جمهوری‌های دیگر مشخص شود ما می‌گوییم جمهوری اسلامی تا فرقش با جمهوری فرانسه و جاهای دیگر  مشخص شود."

یک حکومت مشروعیتنش را از وحی می‌گیرد اما مردم باید این وحی را قبول داشته باشند درست مانند جریانی است که حضرت امیر المومنین(ع) بعد از پیامبر خانه نشین شدند برای اینکه مردم استقبال نکردند و بعدا که مردم سرشان به سنگ خورد و دچار سختی شدند به درب خانه حضرت امیرالمومنین هجوم آوردند و به امیرالمونین عرض کردند که شما باید خلیفه ما شوید.

جامعه‌ای که براساس کتب آسمانی الهی و اسلامی است مشروعیتش از تعالیم  وحی گرفته می‌شود ولی مردم باید آن را قبول کنند؛  امام شیوه خود را تغییر ندادند این جمهوری همان اسلام است یعنی مردم متفقا می‌گویند ما اسلام را می‌خواهیم و در 12  فروردین 58 مردم با رای آری به جمهوری اسلامی این معنا را به جهانیان نشان دادنداین نکته برای امام بسیار مهم بود و یکی از  شاخص‌های مهم انقلاب این بود که مردم این طرز  تفکر ربانی را بپذیرند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.

برچسب ها: 22 بهمن امام خمینی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *