به امام (ره) گفتم شما نباشید ما را دار میزنند/ مجریان اقتصاد مقاومتی انقلابی عمل نمیکنند
وزیر اسبق سپاه گفت: به امام گفتم بعد از شما ما را در خیابانها دار میزنند، امام (ره) گفتند اشتباه شما در این است که فکر میکنید من و شما انقلاب کردهایم اینگونه نیست بلکه انقلاب ما خواست خدا بود و کسی با شما کاری ندارد و تا زمانی که ملت این انقلاب را محترم بداند، خدا هم این انقلاب را برای آنان حفظ میکند.
در یکی از روزهای سرد بهمن ماه با وی در دفترش به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما چه سالی و چگونه وارد جریان مبارزه علیه رژیم طاغوت شدید؟
آشنایی من با سیاست و مبارزه با طاغوت به سال 1330 که نوجوانی 11 ساله بودم، برمیگردد و الفبای مبارزه را در آشنایی با "شهید نواب صفوی" و جمعیت "فداییان اسلام" فراگرفتم. 10 سال از فجایع و زخم رضاشاهی (سال 1330) بر پیکره جامعه گذشته بود اما ستمهای او چون کشف حجاب، زندانی کردن مردم و همچنین به قتل رساندن آنان در زندان توسط سرپاس مختاری (رئیس شهربانی دوره رضاشاه) آن هم با آمپول هوا، همچنان نقل محافل بود. از سوی دیگر نزدیکیم به محافل مذهبی که عموما در آنجا از دستگاه حکومت به عنوان دستگاهی فاجر و فاسق یاد میشد، در ایجاد و تقویت روحیه انتقادی علیه رژیم اثرگذار بود.
به امام گفتم، شما نباشید ما را دار میزنند
بهترین خاطرهای که از امام خمینی (ره) دارید مربوط به چه زمانی است؟
سال 67 خدمت حضرت امام (ره) رفتم و خواهش کردم با ایشان چند جملهای صحبت کنم. احمد آقا تردید داشت و میخواست بگوید نه، اما امام (ره) فرمودند: مشکلی نیست، چه میخواهید بگویید؟ خدمت ایشان عرض کردم: آقا این مردم دنیا که میگویند "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار" اکثریت قریب به اتفاق به یک دلیل میگویند اما اقلیتی هم به دو دلیل میگویند که من جزء آن گروه هستم. امام سرشان را تکان دادند و گفتند منظورت چیست؟ گفتم همه به این دلیل میگویند چون شما مروج اسلام بودید و در این قرن انقلابی تشکیل دادید که دامنه وسیعی خواهد داشت و کرامت را به انسانها برگرداندید. اما آن عده که من نیز از آنانم به خاطر خودمان هم این شعار را میدهیم. چرا که فکر میکنیم بعد از شما، ما را در این خیابانها به تیرهای چراغ برق دار میزنند. امام (ره) بعد از تفکر، سرشان را بلند کردند و گفتند اشتباه شما در این است که فکر میکنید من و شما انقلاب کردهایم. اینگونه نیست، بلکه انقلاب ما خواست خدا بود و کسی با شما کاری ندارد و تا زمانی که ملت این انقلاب را محترم بداند، خدا هم این انقلاب را برای آنان حفظ میکند.
شروط امام برای رفیقدوست
تفاوت انقلابیون دیروز با امروز را در چه میبینید؟
انقلابی، اگر انقلابی باشد با گذر زمان تغییر عقیده و رویه نمیدهد. در این باره میتوان اشارهای به تنها نسخه شفابخش حل مشکلات اقتصادی کشور که از سوی حضرت آقا ابلاغ شد یعنی "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" اشاره کرد. به نظرم علت عدم تحقق این سیاست آن است که مجریان این کار، انقلابی عمل نمیکنند. مثالی در این باره برایتان میزنم. ما در زمان جنگ 14 کیلومتر پل خیبر را طی 16 روز ساختیم و نصب کردیم که حرکتی انقلابی بود. همچنین در آن برهه قرار بود عملیاتی در خوزستان انجام دهیم. به بنده که مسئول پشتیبانی جنگ بودم، گفتند 15 روز فرصت داری که 3 لشکر سپاه و 3 لشکر ارتش را از کرمانشاه که آن زمان "باختران" نامیده میشد، به اهواز ببری. حداقل 1000 تریلی و کمرشکن لازم بود که وسایل این شش لشکر را که شامل تانک، نفربر، لودر و بولدوزر بود را تا اهواز ببرد. خدمت حضرت امام (ره) رسیدم. گفتم آقا دولت گرفتاریهای متعددی دارد و نمیتواند به ما کمک کند، پس باید کامیونهای مردم را بگیریم و به کرمانشاه بفرستیم تا تجهیزات را بردارند و به خوزستان ببرند. ایشان گفتند راه دیگری نداری؟ که من پاسخ دادم نه راه دیگری نیست. امام (ره) مبادی همه آداب بودند، به طوری که گفتند با 4 شرط اجازه انجام این کار را میدهم: اول گفتند به اندازه نیاز خود ماشینهای مردم را بگیرید، دوم اگر رانندهاش نخواست بیاید به زور او را نبرید، سوم بیش از حد معمول به او کرایه دهید و چهارم اگر وسیلهاش عیبی پیدا کرد به بهترین شیوه جبران کنید. این کار ظرف 15 روز انجام شد. اما امروز که نگاه میکنیم برخی از مسئولان ما انقلابی نیستند.
برخی تصور میکنند زمان انقلابی بودن گذشته است
بر چه مبنایی چنین حرفی را میزنید؟
بهتر است از خود این افراد پرسیده شود که چرا انقلابی نیستند؛ شاید فکر میکنند دیگر از زمان انقلابی بودن گذشته است در حالی که انقلاب اسلامی در ایران هیچگاه تمام نمیشود. وقتی رهبر این مملکت میفرماید: "من سیاستمدار نیستم، من انقلابیام". خوب است همه فرمایش ایشان را تجزیه و تحلیل کنیم و ببینیم که فرق بین یک انقلابی و سیاستمدار چیست.
شما در زمان جنگ تحمیلی مسئولیت داشتید. روزهای سختی بود. تحت فشار بودیم و تازه انقلاب کرده بودیم. روحیه انقلابی چقدر در عبور ما از آن شرایط سخت تاثیر داشت؟
پیش از شروع جنگ برخی از مجلات و روزنامههای خارجی توان نظامی کشورمان را با عراق مقایسه کردند که باعث تعجب ما شد! سپس آنقدر عراق را در زمینه تسلیحات نظامی مجهز کردند که بر ما برتری یافت. علاوه بر این، آن مقدار تسلیحاتی هم که داشتیم در اثر انقلاب و درست زمانی که مردم پادگانها را گرفته بودند، از کار افتاده بود. درست است که ما هنگام شروع جنگ موشک زمین به زمین نداشتیم اما اواخر جنگ موشکی ساختیم و شلیک کردیم که تا 100 کیلومتر برد داشت و سپس این توانایی را آنقدر گسترش دادیم که امروز یکی از قدرتهای بزرگ موشکی دنیا هستیم.
بلوف نظامی ترامپ
آیا امروز در وضعیتی هستیم که در مقابل تهدیدهای نظامی که میشنویم، دچار مشکلات زمان جنگ نشویم؟
در مورد بحث نظامی اصولا 2 مطلب عِده و عُده در جنگها مطرح است. عِده به معنای تعداد نیروی رزمنده و سلاحی است که میخواهد با آن بجنگد که ما به لطف خداوند و همت جوانانمان، امروز از این نظر در شرایطی هستیم که اگر دشمن بخواهد به کشورمان تجاوز کند، بزرگترین ارتش زمینی جهان را حتی در مقایسه با کشوری چون آمریکا میتوانیم آماده کنیم. از سوی دیگر از نظر عُده هم در حد اعلا خودکفا هستیم لذا ادعای گزینه نظامی روی میز، جز یک بلوف چیزی نیست و هیچ کشوری از لحاظ نظامی نمیتواند بر ما پیروز شود.
یکسری ناگفتهها درباره پذیرش قطعنامه 598 باقی مانده است. چرا امام (ره) در ابتدا این قطعنامه را نپذیرفتند و بعد از آن به "جام زهر" تعبیر کردند؟
بعد از آزادی خرمشهر دو طرز تفکر در میان سیاستمداران و نظامیها به وجود آمد. عدهای میگفتند الان که خرمشهر را آزاد کردیم، بهتر است آتش بس را بپذیریم تا جنگ تمام شود. عدهای دیگر که بنده نیز جزء این دسته بودم، بر این اعتقاد بودیم که جنگ تمام نشده است و اتفاقی نیافتاده چرا که ما فقط بخشی از خاکمان را آزاد کردهایم. دشمن هنوز همان دشمن و در کمال قدرت است و الان فقط نقاط ضعفش را فهمیده و میخواهد آنان را بپوشاند. باور ما این بود که اگر جنگ را ادامه ندهیم، شش ماه بعد دوباره صدام به ما حمله میکند و این بار پیروز میشود. پس با اجازه امام (ره) جنگ را به داخل خاک عراق بردیم. البته ایشان ما را محدود کردند که مردم عراق را مورد هدف قرار ندهیم و فقط در جبههها بجنگیم. در این 6 سال بعد از آزادی خرمشهر، اتفاقات مبارکی برای ما به ویژه در زمینه خودکفایی دفاعی رخ داد.
تا اینکه در مقطعی برخی مسئولان کشور چون مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی معتقد بودند که نمیتوانیم به این زودی جنگ را تمام کنیم و چون نمیتوانیم باید در یک مقطعی آتش بس داشته باشیم. وی خود مدیریت این کار را بر عهده گرفت و ستاد جنگی متشکل از اعضای دولت تشکیل داد به طوری که نخست وزیر کشور رئیس ستاد شد، وزیر صنایع مسئول لجستیک و وزیر ارشاد مسئول تبلیغات جنگ شد. اعضای ستاد جنگ مکاتبهای با سپاه داشتند مبنی بر اینکه جنگ چه زمانی تمام میشود؟ آنها پاسخ داده بودند زمانی که صدام ساقط شود. گفته بودند صدام کی ساقط میشود و پاسخ گرفته بودند که وقتی بغداد را بگیریم که اعضای ستاد جنگ در واکنش به این پاسخ گفتند ما برای گرفتن بغداد یکسری امکانات نیاز داریم. در این شرایط بود که سپاه نامه اعضای ستاد جنگ را خدمت امام (ره) بردند مبنی بر اینکه آنان برای پایان دادن جنگ یکسری امکانات میخواهند که ما هم نمیتوانیم این امکانات را تهیه کنیم. بر این اساس امام (ره) دستور پذیرفتن قطعنامه 598 را دادند.
شما پیش از امضای برجام گفته بودید توافق احتمالی هستهای حتی از قطعنامه 598 هم موفقیتآمیزتر است. الان شرایط را چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از امضای برجام گفتم این توافق دو موفقیت بزرگ برای ما داشته است که برخی با آن مخالفت کردند. درست است ما انرژی صلح آمیز هستهای را حق مسلم خود میدانستیم، اما دنیا این حق ما را قبول نداشت که اولین دستاورد محکم برجام، پذیرفتن ایران در سطح سازمان ملل و شورای امنیت بر داشتن انرژی صلح آمیز هستهای بود. از سوی دیگر، اجماعی علیه ما برای تحریم شکل گرفته بود و همه کشورهای بزرگ جهان آن را اجرا میکردند اما با برجام این اجماع از بین رفت. برجام برای دنیا هم بد نبود و در حالی امضا شد که طرفهای مذاکره میدانستند ما در پی ساخت بمب اتم نیستیم و حال که چنین کانال اطمینان بخشی برای آنان حاصل شده است، به هیچ وجه این کانالها را از دست نمیدهند. ترامپ هم قطعا از پاره کردن برجام که در مقابلش ما هم آن را آتش میزنیم، دست کشیده و به این ترتیب برجام سر جایش میماند.
گره زدن مشکلات به برجام اشتباه بود
برخی کلید حل مشکلات اقتصادی کشور را، حل مسائل سیاست خارجی میدانستند. برجام چه تأثیری بر اقتصاد ما داشت؟
از ابتدا با این صحبت رئیس جمهور که میگفت حتی مشکل آب هم با برجام حل میشود مخالف بودم و در زمان مذاکرات مصاحبهای کردم و گفتم آقای روحانی اشتباه کرده است؛ چرا که مشکلات اقتصادی ما با برجام حل نمیشود.
خصوصیسازی نه خصولتیسازی!
پس به نظر شما راه برون رفت از مشکلات اقتصادی کشور و رکود چیست؟
38 سال از انقلاب ما که ابرقدرتی آمریکا در دنیا را با آن زیر سوال بردیم، میگذرد. پس آنان نمیتوانند با کشور ما دشمنی نکنند. یا آمریکا باید از سیستم حکومتی سرمایهداری و استکباریش کنارهگیری کند یا آنکه ما باید انقلاب اسلامی را کنار بگذاریم که قطعا ما از انقلابمان دست نمیکشیم. لذا تحریم همیشه همراه ما است. پس مشکلات اقتصادی کشور را فقط همان دستور مقام معظم رهبری یعنی "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" حل میکند که تفسیرش از نظر بنده این است که اقتصاد را باید مردم صیانت و اجرا کنند و دولت به سرعت از اجرای اقتصاد بیرون رود. برای حل مشکلات اقتصادی کشور باید به معنای واقعی کلمه خصوصیسازی صورت گیرد نه خصولتیسازی. یعنی حتی پالایشگاههای نفت هم باید کوچکتر و به مردم سپرده شوند. اگر دولت در جایگاه خودش برنامهریز و هدایتگر باشد و تنها به مردم در تولید آنچه که به دنیا وابستهایم کمک کند، بسیاری از مشکلات اقتصادیمان حل میشود. در این باره گذری به سالهای گذشته میزنم. حدود 15 سال پیش مقام معظم رهبری طی سخنانی در حضور دانشجویان فرمودند که آنان باید تولید علم کنند. در آن زمان رتبه علمی ما 143 بود اما پس از بیانات ایشان دیگر کسی سد راه دانشجوی ما نبود و طی این سالها به رتبه علمی 14 رسیدیم. یعنی با اتکا بر توانایی نیروهای خود توانستیم تا این حد و اندازه ترقی کنیم. پس معتقدم مشکلات مملکت ما را دنیا حل نمیکند چرا که در مسئله اقتصاد هر کس سهم خودش را در دنیا میخواهد و ما باید اقتصادمان را با تواناییهای داخلیمان حل کنیم.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *