صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

آنچه در یک ماه منتهی به ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در ایران رخ داد

۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۵:۳۳
کد خبر: ۲۷۵۴۵۶
بازخوانی یک ماه آخر تا پیروزی انقلاب اسلامی می‌تواند گواهی باشد بر مقاومتی که مردم از خود نشان دادند تا انقلاب اسلامی به ثمر بنشیند.
به نقل از وطن امروز، بازخوانی یک ماه آخر تا پیروزی انقلاب اسلامی می‌تواند گواهی باشد بر مقاومتی که مردم از خود نشان دادند تا انقلاب اسلامی به ثمر بنشیند.

23 دی 1357؛ تشکیل شورای انقلاب به دستور امام خمینی (ره)

در قطعنامه پایانی راهپیمایی روز عاشورا اعلام شده بود هدف از نهضت، انقلاب اسلامی است. شاه بعد از آن در نطق تلویزیونی اعلام کرد: «مردم! صدای انقلاب شما را شنیدم» اما مهم‌ترین اقدام در این ایام شکل‌گیری شورای انقلاب بود. اعضای شورای انقلاب شامل آیات و حجج اسلام شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی‌اردبیلی، شهید باهنر، هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمود طالقانی، سیدعلی خامنه‌ای [مقام معظم رهبری] و [محمدرضا] مهدوی‌کنی و احمد صدر حاج‌سیدجوادی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، سرلشکر محمدولی قرنی و سرتیب علی‌اصغر مسعودی بودند که ریاست آن را شهید بهشتی بر عهده داشت. این شورا هماهنگی‌های تظاهرات، اقدامات پیش از انقلاب و همچنین  طراحی همه ارکان و ساختارهای بعد از انقلاب را برنامه‌ریزی می‌کرد. مدرسه رفاه که از سال‌ها قبل با مدیریت شهید بهشتی و شهید رجایی به عنوان پایگاهی برای تحصیل فرزندان خانواده‌های مذهبی بنا شده بود به عنوان مقر اصلی جلسات شورای انقلاب تعیین شد.

26 دی 1357؛ شاه رفت

پس از تشکیل شورای انقلاب و قطعی بودن انقلاب، 26 دی‌ماه شاه از کشور فرار کرد، اگرچه دربار اعلام کرده بود این یک سفر کوتاه است اما بستن همه چمدان‌ها و وضعیت رفتن شاه نشان می‌داد این یک سفر موقت نخواهد بود. شاه خود نیز در فرودگاه تلویحا این مساله را تایید و اعلام کرد: «این سفر بستگی به حالت من دارد و در حال حاضر دقیقاً نمی‌توانم زمان آن را تعیین کنم». رفتن شاه 2 اثر مهم داشت؛ هم شادی و تقویت روحیه‌ای برای ملت انقلابی حاصل آورد و هم ارکان حکومت پهلوی را ناامید از ادامه حکومت کرد.

29 دی 1357؛ اعلام اصول جمهوری اسلامی در راهپیمایی میلیونی مردم ایران

اربعین حسینی بود. میلیون‌ها تهرانی در خیابان‌های مرکزی شهر و نیز صدها هزار شهرستانی در شهرهای بزرگ به انقلاب اسلامی ایران و آنچه امام خمینی(ره) از قلب اروپا به عنوان نقشه راه ترسیم کرده بود اعلام وفاداری کردند. روزنامه اطلاعات در تیتر بالای صفحه خود این راهپیمایی را رأی اعتماد به انقلاب اسلامی اعلام و در تیتر درشت‌تر خود زیر لوگو، «اعلام اصول جمهوری اسلامی» را درج کرد. مردم تهران در این راهپیمایی میلیونی که به خیابان‌ آیزنهاور (آزادی) و میدان شهیاد(آزادی) منتهی می‌شد، نام این خیابان و میدان را همان روز به «آزادی» تغییر دادند و نیز این شعارها برای نخستین بار ساخته شد: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، «نظام شاهنشاهی عامل هر فساد است، جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است»، «در طلوع آزادی، جای شهدا خالی». روزنامه کیهان نیز در صفحه اول خود با تیتر درشت «عظیم‌ترین راهپیمایی مذهبی و سیاسی تاریخ» راهپیمایی اربعین را توصیف کرد و تیتر دوم خود را در زیر لوگو اینگونه آورد: «قطعنامه راهپیمایان: ما خواهان جمهوری آزاد اسلامی هستیم».

3 بهمن 1357 ؛ انحلال شورای سلطنت

پس از رفتن شاه از کشور، شورایی به جهت حفظ سلطنت تشکیل شد. «سیدجلال‌الدین تهرانی» رئیس شورای سلطنت، 2 روز پس از خروج شاه از ایران به توصیه اعضای شورای سلطنت بویژه شاپور بختیار، برای ملاقات و مذاکره با امام خمینی(ره) عازم پاریس شد ولی پیام امام مبنی بر غیرقانونی بودن شورای سلطنت، این ملاقات را غیرممکن کرد. همچنین امام، شرط ملاقات را استعفای کتبی با اعلام این نکته که شورای سلطنت غیرقانونی است، عنوان کرد. سیدجلال‌الدین تهرانی در این شرایط، روز اول بهمن‌ماه 57 استعفای خود را از ریاست و عضویت این شورا اعلام کرد و آن را غیرقانونی خواند. استدلال وی این بود که «برای احترام به افکار عمومی با توجه به فتوای حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی دامت برکاته مبنی بر غیرقانونی بودن آن شورا آن را غیرقانونی دانسته و کناره‌گیری کردیم». با استعفای تهرانی، عمر یک هفته‌‏ای این شورا به پایان رسید و به دنبال آن جمع کثیری از نمایندگان مجلس نیز استعفا کردند.

4 بهمن 1357؛ اشغال فرودگاه توسط ارتش

زمزمه‌هایی مبنی بر ورود امام به کشور وجود دارد؛ این خبر از سی‌ام دی‌ماه سال 57، شادی و شعف فراوانی در میان مردم ایران به‌وجود آورده است. گفت‌وگو درباره مراجعت امام و کیفیت استقبال از ایشان، در میان مردم و اجتماعات کوچک و بزرگ، شور و هیجان غیرقابل وصفی ایجاد کرده است، جمعیت زیادی به سمت فرودگاه در حرکتند. ارتش که از بحرانی شدن وضعیت ترس دارد 4 بهمن فرودگاه را به اشغال خود درمی‌آورد.

5 بهمن 1357؛ دولت بختیار، 3 روز فرودگاه‌های کشور را بست

با اشغال ارتش زمزمه‌های جلوگیری از ورود امام در جامعه بیشتر و همین مساله باعث شد تجمعات خیابانی شدت بیشتری بگیرد و البته تجمعات به سمت میدان آزادی و فرودگاه مهرآباد بیشتر باشد. بالا رفتن این تب باعث شد بختیار دستور تعطیلی 3 روزه فرودگاه‌ها را صادر کند؛ دستوری که بیش از آنکه التهاب را کم کند به انقلابی‌تر شدن فضا کمک کرد.

7 بهمن 1357؛ تحصن روحانیان مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاه‌ها

هفتم بهمن‌ماه سال 57 مصادف بود با سالروز رحلت پیامبر مکرم اسلام(ص) و شهادت امام حسن‌مجتبی(ع)؛ به همین مناسبت مردم با راه‌اندازی تظاهرات در سراسر کشور خواستار باز شدن فرودگاه مهرآباد برای ورود امام خمینی(ره) شدند. در امتداد این راهپیمایی و در اعتراض به جلوگیری دولت بختیار از ورود امام خمینی(ره) به کشور، حدود 40 نفر از روحانیون مبارز و انقلابی، در مسجد دانشگاه تهران تحصن و شرط پایان این تحصن را بازگشت حضرت امام عنوان کردند. حضرات آیات سیدمحمد حسینی‌بهشتی، مرتضی مطهری، عطاءالله اشرفی‌اصفهانی، سیدمحمود طالقانی، محمدجواد باهنر، سیدعلی خامنه‏ای، اکبر هاشمی‌رفسنجانی، محمد امامی‌کاشانی، محمد یزدی، علی مشکینی، محمد صدوقی و... از جمله متحصنان بودند. این تحصن مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد. از طرف دیگر بختیار اعلام کرد برای ملاقات با آیت‌الله خمینی اگر لازم باشد به پاریس خواهد رفت. امام(ره) نیز در پاسخ، دولت بختیار را غیرقانونی دانستند و تأکید کردند: تا بختیار استعفا نکند، ملاقاتی در کار نیست.

8 بهمن 1357؛ یکشنبه خونین تهران در دولت سوسیال- دموکرات!

در دوران 37 روزه (16دی تا22 بهمن 57) دولت شاپور بختیار شمار زیادی از مردم، بویژه در بهمن‌ماه، به شهادت رسیدند. یکی از خونین‌ترین این تظاهرات‌ها 8 بهمن 57 در تهران رخ داد. روزنامه کیهان با چاپ تصاویری از کشتار مردم تهران با عنوان «لحظات شهادت و حماسه در تهران» خبر از شهادت ده‌ها تن و مجروح شدن 200 نفر داد. سومین روز تظاهرات گسترده در تهران به صحنه خشونت کم‌نظیری مبدل شد. سربازان در چند نقطه با مردم درگیر شدند و به سوی آنان آتش گشودند. بحرانی‌ترین نقطه تهران میدان 24 اسفند [میدان انقلاب] و خیابان‌های اطراف آن تا دانشگاه تهران بود. طبق گزارش خبرنگاران کیهان، زد و خوردها 32 شهید و 200 مجروح داشت. یک خبرنگار ایتالیایی هم در حوادث  تهران هدف گلوله قرار گرفت. روزنامه اطلاعات هم از کشته‌ شدن یک فیلمبردار فرانسوی که مقابل سینما کاپری هدف قرار گرفت خبر داد و کشته شدن یک خبرنگار خارجی دیگر را نیز تایید کرد. تظاهرات ظهر شروع شد و تا ساعت 9 شب ادامه داشت. ظهر، تظاهرات گسترده دانشگاه تهران به میدان 24 اسفند کشیده شد و به دنبال کشتار خونین در این میدان، تظاهرات خونین دیگری در میدان‌های فوزیه و ژاله و خیابان‌های کورش، فرح‌آباد، شهباز و آیزنهاور صورت گرفت. تظاهرات به سمت ژاندارمری پایین میدان 24 اسفند کشیده شد و نیروهای نظامی که در پشت بام این مرکز سنگر گرفته بودند رگبار را بر روی مردم گشودند و تعداد زیادی شهید و مجروح شدند.

9 بهمن 1357؛ فرودگاه، برای ورود امام خمینی بازگشایی شد

در پی حادثه خونین 8 بهمن میدان 24 اسفند، امام بیانیه تندی علیه حکومت پهلوی صادر و اعلام کردند در اسرع وقت به تهران خواهند آمد. دولت بختیار هم که فشار را سنگین دیده بود، دست از تعطیلی فرودگاه برداشت و فرودگاه 9 بهمن بازگشایی شد و مردم آماده استقبال از امام شدند.

11 بهمن 1357؛ آمادگی برای استقبال از امام(ره) در خیابان‌های تهران

«امام صبح فردا در تهران است» این تیتر روزنامه کیهان در 11 بهمن 1357 بود. همه‌ جا موجی از انتظار دیده می‌شود، روحانیانی که در مسجد دانشگاه تهران تحصن کرده‌اند به سخنرانی برای مردم و دانشجویان می‌پردازند. دانشجویان از گروه‌های مختلف مبارز مشغول طرح و برنامه‌ریزی هستند. شعار «وای به حالت بختیار اگر امام فردا نیاد» حالا جایگزین شعار «وای به روزی که مسلح شویم» شده است. اتباع کشورهای آمریکا، شوروی و ژاپن در حال خروجند و شهرها در انتظار دیدار فردی که از آبان 43 تا بهمن 57 در تبعید به سر برد و مبارزه خود را با پخش اعلامیه و نوارکاست در بین مردم ادامه داد. کمیته استقبال از امام خمینی(ره) که برای برنامه‌ریزی مراسم استقبال و حفظ جان امام خمینی(ره) تشکیل شده است تصمیم دارد با تشریفات خاصی از امام استقبال و خیابان‌ها را چراغانی کند، امام اما پیام داده‌اند: «من یک طلبه‌ام، تشریفات را کم کنید». مسؤول کمیته استقبال «محمد بروجردی» است که چندده هزار نفر را از فرودگاه تا بهشت‌زهرا(س) مدیریت می‌کند تا امام سالم به بهشت‌زهرا(س) برسد. مسیر حرکت امام از فرودگاه تا بهشت‌زهرا(س) اعلام شده و قرار است امام خمینی(ره) در برابر دانشگاه و در بهشت‌زهرا(س) سخنرانی کنند.

12 بهمن 1357 ؛ قرار عاشقی: ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه

حضرت امام خمینی(ره)، پس از 15 سال تبعید، پای بر خاک ایران گذاشتند. تهران مملو از جمعیت است؛ جمعیتی که یکسره از فرودگاه تا بهشت‌زهرا(س) ادامه دارد. ابتدا نمایندگان شورای انقلاب ورود امام را خوشامد می‌گویند و بعد از آن سرود «خمینی ‌ای امام» حمید سبزواری توسط دانش‌آموزان اجرا می‌شود. با سختی‌های فراوان و در بین ازدحام مردم، امام سوار بر ماشین می‌شود. جمعیت آنقدر زیاد است که سخنرانی امام در مقابل دانشگاه امکانپذیر نیست. امام بعد از چند ساعت به بهشت‌زهرا(س) می‌رسد. مهم‌ترین جمله سخنرانی امام در بهشت‌زهرا(س) این است: «من دولت تعیین می‌کنم. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم!» امام با هلی‌کوپتر از بهشت‌زهرا(س) خارج می‌شود. در هلی‌کوپتر تنها امام، حاج احمدآقا، ناطق نوری و کریمی اصفهانی-به‌عنوان محافظ- حضور دارند. هلی‌کوپتر در بیمارستان 1000 تختخوابی بلوار کشاورز به زمین می‌نشیند و امام به همراه همین 3 نفر با یک تاکسی از بیمارستان خارج می‌شوند. تا پاسی از شب هیچ‌کس از امام خبر ندارد. همه نگران هستند که اواخر شب امام به مدرسه رفاه می‌آید.

15 بهمن 1357 ؛ معرفی دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان توسط امام خمینی(ره)

جلسات در مدرسه رفاه و مدرسه علوی برگزار می‌شود؛ یکی به عنوان محل دیدارها و قرارهای امام است و یکی برای هماهنگی نیروهای انقلاب استفاده می‌شود. 15بهمن از صبح رفت‌وآمدها به مدرسه رفاه بیشتر می‌شود. از یک طرف، غرش فانتوم‌های جنگی در آسمان تهران به گوش می‌رسید و مجلس شورای ملی امروز [با توجه به اینکه بیش از 40 نفر از نمایندگان استعفا کرده بودند] شروع به کار کرده بود و بختیار در این جلسه حضور یافته بود و از طرف دیگر بازرگان و سحابی با هم به مدرسه می‌آیند. هاشمی‌رفسنجانی، شهید بهشتی، شهید مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، شهید باهنر و دیگران هم حضور دارند. در سالن همایش‌های مدرسه ظاهرا خبرهایی است؛ برخی در حال آماده‌سازی هستند. امام می‌آید و دیگران هم می‌آیند. امام به بازرگان حکم ریاست دولت موقت را اعطا می‌کند. در این حکم امام می‌فرمایند: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابق‌تان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و بویژه انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبان مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت طبق قانون اساسی جدید را بدهید. مقتضی است اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص کرده‌ام تعیین و معرفی کنید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل کرده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند کرد. موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسألت می‌کنم». امام همچنین در فراخوانی عمومی مردم را به تایید دولت موقت فرامی‌خوانند و با توجه به فرمایش امام مبنی بر راهپیمایی عمومی در تایید دولت بازرگان، موج راهپیمایی مردم سراسر کشور را فراگرفت که با شعار «بازرگان بازرگان نخست‌وزیر امام» همراه بود.

19 بهمن 1357 ؛ بیعت همافران نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی (ره)

صبح روز 19 بهمن در تهران مردم از خیابان‌های نیروی هوایی، شهناز، فرح‌آباد، میدان خراسان، نارمک، بدرثانی، نظام‌آباد و... به سوی میدان آزادی به راه افتادند و در حمایت از دولت بازرگان شعار سر دادند. در پایان این تظاهرات، قطعنامه‌ای در 7 بند قرائت شد و مورد تایید مردم قرار گرفت. بدین ترتیب مهندس بازرگان از مردم رای اعتماد گرفت. اگرچه هایزر به تهران آمده است تا جلوی انقلاب ایران را بگیرد و نقشه کودتای نظامی از طریق ارتش را دارد اما شعارهای مردمی از جمله «ارتش تو یار ما باش»؛ «برادر ارتشی چرا برادرکشی»، و امثالهم چنددستگی شدیدی در ارتش به‌وجود آورده است که تعداد زیادی از ارتشی‌ها را به سمت امام و مردم متمایل کرده است. چند تن از فرماندهان ارتش نیز از پیش با انقلاب همراه شده‌اند و حتی در شورای انقلاب نیز حضور دارند. در این میان اما پیمان همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی نقطه عطفی در پیوند ارتش با انقلاب و خروج نیروهای ارتشی از فرمانبرداری تیمسارهای طرفدار شاه بود. جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند.

20 بهمن 1357؛ برنامه‌های دولت موقت اعلام می‌شود

به نقل از امام در جامعه حرف‌های بسیاری منتشر می‌شود که بخشی از آن از سوی حکومت و برای انحراف در نهضت است و همین مساله باعث می‌شود امام در پیامی به ملت ایران تاکید کنند «سخنگو ندارند». مهندس بازرگان، نخست‌وزیر منصوب امام خمینی، در یک سخنرانی در دانشگاه تهران رئوس برنامه‌های دولت خود را روشن کرد. قرار بود عصر  آن روز بختیار در حضور مهندس بازرگان از سمت نخست‌وزیری استعفا کند اما این امر را به روز یکشنبه 22 بهمن موکول کرد. بختیار می‌خواست آخرین شانس خود را برای حفظ قدرت، با استفاده از قدرت همه‌جانبه ارتش، امتحان کند. در این حال گروهی از طرفداران قانون اساسی، شاه و دولت بختیار در ورزشگاه امجدیه تهران تجمع کردند. تلویزیون سراسری اعلام کرد فیلم بازگشت امام خمینی(ره) را 9 شب پخش خواهد کرد. عوامل رژیم در ابتدای پخش این برنامه تظاهرات طرفداران شاه را که آن روز در امجدیه برگزار شده بود پخش کردند. در پادگان دوشان‌تپه، همافران به پخش این برنامه واکنش منفی نشان دادند. نیروهای گارد شاهنشاهی که در پادگان مستقر شده بودند، پس از استهزای موافقان شاه توسط همافران و بویژه بعد از آنکه تلویزیون تصاویر مربوط به حضرت امام را پخش کرد و همافران مستقر در سالن نمایش پادگان همگی به شادی پرداخته و صلوات فرستادند، به سالن نمایش هجوم بردند و با انواع سلاح گرم همافران را به گلوله بستند. صدای تیراندازی‌های پیاپی از پادگان نیروی هوایی، مردم شرق تهران را سراسیمه به خیابان‌ها کشاند. مردم ابتدا تصور می‌کردند به مقر امام حمله شده است اما صدای شلیک گلوله‌ها از پادگان و گزارش تعداد اندکی که توانسته بودند از مهلکه بگریزند، مردم را متوجه پادگان نیروی هوایی کرد. طولی نکشید که صدای الله‌اکبر و تماس‌های تلفنی خانه به خانه، مردم تهران را متوجه کانون درگیری، یعنی پادگان نیروی هوایی کرد. پادگان دوشان‌تپه پس از مدتی به محاصره مردم درآمد. گروهی می‌خواستند به کمک همافران بشتابند ولی گروه دیگر آن را خطرناک می‌دانستند. مردم تا صبح در خیابان‌های اطراف پادگان ماندند. امام در پیامی به ملت ایران، حمله لشکر گارد به نیروی هوایی را محکوم کردند. امام به ارتش اخطار کردند هرچه زودتر لشکر گارد به مقر خود بازگردد و الا تصمیم آخر را خواهند گرفت. امام اطلاعیه‌های حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع دانستند و از مردم خواستند با حضور در خیابان‌ها توطئه حکومت نظامی را خنثی کنند.

21 بهمن 1357؛ شکست حکومت نظامی توسط امام(ره)

آخرین تلاش‌های مذبوحانه دولت بختیار برای ادامه سلطنت روز 21 بهمن ماه با افزایش زمان حکومت نظامی صورت گرفت، فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره 40 خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت 5 صبح افزایش داد و اجتماع بیش از 2 نفر در این مدت را ممنوع اعلام کرد اما امام خمینی(ره)، دستور لغو حکومت نظامی و حضور مردم در خیابان‌ها را صادر کرد. بیان امام مبنی بر لغو حکومت نظامی برای برخی نیروهای انقلاب غیرمنتظره بود و بعضی از آنها نیز از این مساله واهمه داشتند که حکومت بر روی مردم رگبار بگیرد، یکی از این افراد آیت‌الله طالقانی بود. مرحوم مرتضایی‌فر- وزیر شعار- که خود در زمان تماس آیت‌الله طالقانی با امام خمینی(ره) در منزل آیت‌الله طالقانی حضور داشته و شاهد و شنونده مکالمه تلفنی آن دو بزرگوار بوده است، در مصاحبه‌ای تأکید کرده است: «ما روز 21 بهمن 57 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام(ره) پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت: «امام مدت 15 سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل‌عام می‌کنند، بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود». بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفت‌وگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌های‌شان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هر طور شده از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف کند تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند. حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرورفت. ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و... بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است اما چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سوال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت: «نه! نه! اصلاً مساله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم؛ در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان(عج) است.» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد». اما شکستن حکومت نظامی آن شب را به شب پیروزی انقلاب بدل کرد و فردای آن روز بیست و دوم بهمن انقلاب پیروز شد.

22 بهمن 57؛ تهران صحنه جنگ مردم و گارد شاهنشاهی

پس از شکست حکومت نظامی و همراهی بخش زیادی از ارتش با مردم، تنها گارد شاهنشاهی بود که به دفاع از سلطنت می‌پرداخت و بین آنها و مردم جنگ خونینی صورت گرفته بود. گارد شاهنشاهی از کشتار مردم هیچ ابایی نداشت اما جمعیت زیاد مردم غلبه را با نیروهای انقلابی کرد.  با تلاش برخی دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌ای با حضور بازرگان، بختیار و قره‌باغی تشکیل شود. عباس امیرانتظام درباره این جلسه می‌گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها نامه استعفای خود را برای جلسه فرستاد.  واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشکر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران- کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند. نبرد شدید مردم با نیروهای گارد در خیابان‌های تهران شدت بیشتری پیدا کرد. در پی این درگیری‌ها، پزشکی قانونی مملو از شهدایی بود که در آن چند روز کشته شده و شناسایی نشده‌ بودند. تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت‌آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست‌وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد. نصیری، رئیس ساواک، سالارجاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدره‌ای، فرمانده نیروی زمینی، محمدامین و بیگلری، جانشین فرماندهان گارد به هلاکت رسیدند. شهید محلاتی به نمایندگی از امام در رادیوی ملی این را اعلام کرد: «شما صدای انقلاب اسلامی ایران را می‌شنوید!» نیروهای سه‌گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی(ره)، استعفای خود را تقدیم کردند. با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند. حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقب‌نشینی ارتش از مردم خواستند آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند. امام خمینی(ره) طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌کند... با دولت موقت اسلامی همکاری کنید تا به حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم. مهندس بازرگان طی یک نطق تلویزیونی، ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قره‌باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار کرده است. از سوی حضرات آیات مرعشی‌نجفی و شیرازی، اعلامیه‌های جداگانه‌ای خطاب به ملت ایران منتشر شد و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد. پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظامی مردم نقش مهمی داشتند‌، از همکاری و مددرسانی بموقع مردم تشکر کردند. حمایت گسترده از دولت بازرگان در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد و در همه شهرها و بخش‌های کشور، مردم با رهبری روحانیان مبارز محلی، مراکز اداری و دولتی مانند شهربانی، ساواک، استانداری‌، فرمانداری و... را به تصرف خود درمی‌آورند و کمیته‌های مسلح انقلابی تشکیل می‌دهند. با فرار بختیار از ایران و اعلام بیطرفی ارتش در روز 22 بهمن 57، انقلاب اسلامی ایران پس از سال‌ها مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی با رهبری بی‌نظیر حضرت امام خمینی(ره) و به همت مردم سرافراز ایران به پیروزی نهایی رسید و سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهی 2500 ساله و ظلم و استبداد بیش از 50 ساله رژیم پهلوی در ایران ریشه‌کن و به خواست الهی حکومت جمهوری اسلامی تأسیس شد.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *