صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

هموطنانت هرگز فراموشت نخواهند کرد+عکس

۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵:۳۶
کد خبر: ۲۷۰۸۳۳
دعایی که همیشه از بچگی آن هم از پیرتر ها زیاد شنیده‌ایم این است که «الهی عاقبت بخیر شوی بچه». شاید برای ما که تازه قدم در این زندگی فانی گذاشته بودیم و ته دنیا خیلی دورتر از این حرف ها به نظر می‌رسید این دعا عجیب و غریب بود، که حالا کو تا عاقبتش.
به نقل از فارس، دعایی که همیشه از بچگی آن هم از پیرتر ها زیاد شنیده‌ایم این است که «الهی عاقبت بخیر شوی بچه». شاید برای ما که تازه قدم در این زندگی فانی گذاشته بودیم و ته دنیا خیلی دورتر از این حرف ها به نظر می‌رسید این دعا عجیب و غریب بود، که حالا کو تا عاقبتش!

اما آنها بعد از این همه بهار و زمستان و پستی و بلندی و خوشی و ناخوشی که دیده بودند با همه وجود درک می‌کردند چه دُر نایابی است این بخیر شدن آخرش. برای ما که عجول بودیم و فراموش کار در ذهنمان تداعی می‌شد اصلا آخرش را چه کسی به یاد خواهد داشت؟



حاج آقا همیشه می‌گفت: صبر خدا طولانی است اقلا چهل سال طول می‌کشد. پس هر کاری کردی چه خوب و چه بد بدون اگر همه فراموش کنند خدا یادش نخواهد رفت. اوست که بیدار تر از همه بیداران است و دست و دلباز تر از هر کسی است که بخواهی با او معامله کنی.

خدا کافیست یک لحظه از زندگی ات را بپذیرد و آنجاست که می‌گوید: عطا می‌کنیم به هرکسی که دلمان بخواهد. حساب و کتاب و ته کشیدن ندارد این رحمت واسعه. وقتی با خدا عهدی ببندی محال است بشکند اگر تو نشکنی. اوست که عاقبتت را بخیر می‌کند اگر برای مخلوقش خوب بخواهی. عاقبتت را بخیر می‌کند اگر در برابرش صبر داشته باشی.

هر کسی به هر وسیله ای سر جلسه امتحان الهی می‌نشیند. زندگی علی آقای امینی هم گویا قوره ای بود که باید با صبر مویز می‌شد. صبری که قرار بود در پنجمین دهه زندگی او ثمر دهد و شیرینی اش حلاوتی باشد بر سالها بی قراری و دوری از معشوق. آن هم زمانی که برای جان صدها آدم جانت را به مخاطره انداختی، راهشان را باز کردی تا برگردند به خانه‌هایشان اما ای داد که راه برای خودت بسته شد و دیگر خانه‌ات گرمای وجود تو را باید به خاطراه اش بسپارد.

علی امینی آنقدر بی قرار رسیدن به خدا بود که اگر همه برای معشوق دل به دریا می زنند او دل بی تابش را به آتش می زد تا شاید سرد شود این همه دلدادگی. اما حضرت لطیف می‌خواست صبر او را ببیند و جایی که حجت بر او تمام شد آتش عشق را به گلستان محبتش سرد کرد و عاقبت علی آقا بخیر شد.

علی آقا مدیر یکی از حساس ترین مناطق آتشنشانی پایتخت پر خطر بود اما مناصب دنیایی دامان او را نگرفت و اسیرش نکرد. سرانجام زمانی که دو ماه مانده بود به بازنشستگی‌اش خدا با یک حقوق نجومی! حساب اخلاص او را تسویه کرد و بال پروازش را گشود. آتشنشان قهرمان قصه ما پر کشید تا برای همیشه از بهترین نعمات الهی روزی بخورد و تا ابد زنده بماند.



پس به نام و به یادت همه هموطنانت به رسم احترام تمام قد خواهند ایستاد و هرگز تاریخ ایران فراموشت نخواهد کرد!

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *