صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

اعترافات عضو باند کرگدن

۰۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۰:۰۲
کد خبر: ۲۶۹۳۲۱
همسرم بفهمد من دزد هستم، زندگی ام را از دست می دهم.
به گزارش گرو هجامعه ،باندشان سه نفره است و به خاطر خالکوبی روی بدنشان به کرگدن معروفند. باندی که با استفاده از روش زاغ‌زنی و شناسایی افرادی که از بانک پول نقد می‌گرفتند موفق شدند ٢٥٠میلیون تومان از طعمه‌هایشان سرقت کنند. اعضای این باند سابقه‌دار نیستند و سردسته آنها راننده تاکسی است. این متهمان چند ماه قبل در طرح برخورد با سارقان پلیس در تهران شناسایی و دستگیر شدند. گفت‌وگویی با حمید سردسته باند انجام دادیم که در اینجا می‌خوانید.

خودت را معرفی کن.

امین سی ساله، راننده تاکسی هستم. سه سال است که ازدواج کرده‌ام.

تو که با تاکسی می‌توانستی کار کنی، پس چرا به فکر سرقت افتادی؟

طمع زیاد باعث شد با دوستانم به فکر سرقت بیفتیم. خودم روی تاکسی کار می‌کردم و همسرم کارمند است. زندگی بدی نداشتم، اما طمع زیاد باعث شد به فکر سرقت بیفتم.

چگونه سرقت می‌کردید؟

یکی از همدستانم به‌عنوان زاغ‌زن وارد بانک می‌شد و افرادی را که پول بالایی از بانک می‌گرفتند، شناسایی می‌کرد. او با تلفن مشخصات را به ما می‌گفت و من و جواد، طعمه را تعقیب می‌کردیم. در یک فرصت مناسب خودرواش را با میخ سه پره پنچر می‌کردیم. وقتی راننده در خودرو را قفل می‌کرد تا پنچری بگیرد با استفاده از تیغه مخلوط‌کن در خودرو را باز و پول را سرقت می‌کردیم.

نمی‌ترسیدید در بانک یا اطراف آن شناسایی و دستگیر شوید؟

همیشه حواسمان جمع بود تا زیر دوربین قرار نگیریم.

از هر سرقت چقدر به دست می‌آوردید؟

حدود 250 میلیون تومان سرقت کردیم. در هر سرقت بین 10 تا 20 میلیون تومان پول به جیب می‌زدیم.

همسرت نمی‌پرسید این پول‌ها را از کجا می‌آوری؟

همیشه سوال می‌کرد. او نمی‌دانست سارق هستم. به همسرم می‌گفتم اضافه‌کاری می‌کنم. برای این‌که شک نکند، شب‌ها دیرتر به خانه می‌رفتم.

پول‌های سرقتی را چه کردی؟

همه را اجاره خانه دادم و خرج خانه و لوازمش کردم.

روش باز کردن خودرو را از چه کسی یاد گرفتی؟

جواد در زندان این روش را یاد گرفته بود.

می‌دانی چه سرنوشتی در انتظارت است؟

همسرم بفهمد سارق هستم زندگی‌ام را از دست می‌دهم. من زندگی خوبی داشتم و طمع زیاد باعث شد به زندان بیفتم و زندگی‌ام را از دست بدهم.
انتهای پیام/ 

برچسب ها: خالکوبی زاغ زنی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *