صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

واماندگان از کودکی شاید در این مدرسه کودکی کنند

۲۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۱:۵۸
کد خبر: ۲۶۷۰۸۴
بنابر آمار موجود، در تهران ۳ هزار کودک کار داریم که ۴۵۰ نفر از آن ها در مدارس صبح رویش جذب شده‌اند تا با رفع برخی مشکلاتشان شاید تجربه کودکی کردن و ایجاد فرصت تحصیل برای آن ها، آینده‌ای روشن رقم بزند، آینده‌ای که صبح رویش آن ها باشد.
به نقل از تسنیم، کودکان کار کودکی نکرده بزرگ می‌شوند و دستاهایشان پینه می‌زند. سال‌های سال است که از کودکان کار گفته می‌شود و عکس کودکان کار هر از چندگاهی در رسانه‌هایی خودنمایی می‌کند. کودکان کار با معضلات فراوانی مواجهند که هر یک از این معضلات کافی است برای غصه‌دارشدن اهلش. اما شاید بزرگ‌ترین مشکل کودکان کار، دور شدن آنها از کودکی خویش است. کودکان کار بدون کودکی، بزرگ می‌شوند و در جامعه یله می‌شوند. کودکانی که کودکیشان به جای بازی و تفریح و کودکی و سوادآموزی و شنیدن زمزمه محبت درس معلمان، در کار و معضلات جامعه تباه می‌شود.

شاید همین دغدغه باعث شده باشد که گروهی از جوانان جهادی از سال 93 عزم راه‌اندازی مدارس صبح رویش را برای بازگرداندن کودکی به کودکان کار و امکان پرورش و آموزش را برای این رانده‌شده‌های از کودکی اجرایی کنند.

حالا مجتمع خلاقیتی، مهارتی، آموزشی صبح رویش شامل دو مدرسه دخترانه و پسرانه در مقطع ابتدایی، از مهر سال 94 با هدف تحصیل کودکان کار و در معرض آسیب آغاز به کار کرده و برای بودن در میان آنها تنها کافی است سری به این نشانی زد: خیابان شوش، چهارراه هرندی میدان شیخ رجبعلی خیاط (دروازه غار) رو به روی مسجد شهید هرندی.

مهدی زرین‌کمر از مدیران این مدارس است که با انرژی و ذوقی از کارهایی که برای به بارنشستن آرزوهایشان در این مدارس انجام داده‌اند، می‌گوید.

یکی از مشقات داشتن مدرسه‌ای برای کودکان کار، فرآیند جذب کودکان کار به این مدارس است. اینکه مدرسه‌ای ساخته و آماده شود و انتظار آن را داشته‌ باشیم که کودکان کار به این مدارس بیایند تصور غلطی است. این نکته را زرین‌کمر که دغدغه کودکان کار و فعالیت جهادی برای این کودکان را برای خود یک دغدغه جدی می‌داند، می‌گوید و ادامه می‌دهد برخی از آنها و خانواده‌هایشان با مشکلاتی مواجه هستند که نمی‌توانند شاغل نباشند.

بی‌کاری پدران و مادران، فقدان پدر و مادر، اعتیاد و یا بیماری پدر و مادر و دیگر معضلات موجب آن شده است که این کودکان با مشکل معیشتی جدی مواجه باشند و گزینه عدم اشتغال برای آنها گزینه‌ای نامناسب باشد.

برخی از کودکان پدر و مادرشان مانع از آن می‌شوند که به کار مشغول نباشند و در مدرسه حاضر شوند.

کمک ارزاقی به برخی خانواده‌ها و حتی با کمک برخی خیرین، پرداخت بخشی از درآمد کودکان کار به خانواده آنها از جمله راه‌کارهایی است که در این مدارس تجربه شده است.

مهدی زرین‌کمر می‌گوید: نمی‌شد مثل یک مدرسه عادی کارها را انجام دهیم. وضع این کودکان خیلی متفاوت است. بعضی‌ها صبح‌ها در سر چهارراه‌ها مشغولند و برخی بعدازظهرها، برخی هم هم صبح می‌روند و هم بعدازظهر؛ و این یعنی که نمی‌شود ساعت مشخصی برای مدرسه درنظر گرفت و باید برای همراهی با این کودکان کار ساعات ارائه خدمات در مدرسه متنوع باشد. برای آنها که صبح مشغول کارند بعدازظهر برنامه داریم و برای شاغلان بعدازظهر، صبح‌ها برنامه داریم. حتی شب‌ها هم اتوبوس‌هایی را به برخی محلات می‌فرستیم تا در همانجا و در اتوبوس برای کودکان کار خدمات آموزشی و خدماتی داشته‌باشیم.

در این مدارس در سرویس‌بهداشتی حیاط دوش هم کار گذاشته شده تا کودکان کار در بدو ورود به مدرسه بتوانند با شرایط بهتری در مدرسه حضور یابند.

در حیاط حتی فضایی برای گل‌بازی کودکان در استخر شن تعبیه شده است تا کودکی برای کودکان کار از همان حیاط مدرسه آغاز شود. داخل سالن و کلاس‌ها هم سعی شده است فضاسازی خوب شود تا کودکان در این کلاس‌ها با نشاط بهتری حضور یابند.

زرین‌کمر می‌گوید: نمی‌شد کارها در این مدرسه مثل مدارس عادی باشد. به معلمها سپرده‌ایم که هر هفته فضاسازی را عوض کنند.

یکی از اقدامات جالب در این مدرسه، تعبیه دیواری است که آرزوهای کودکان کار به تفکیک برای هر کودک در این «دیوار آرزوها» نصب می‌شود.

تنها توجهی کوتاه به این آرزوها حاکی از آن است که آرزوهای این کودکان کار به مدد همت والای نهادی دولتی و یا خیرینی مهربان به شیرینی تحقق خواهد یافت.

یکی آرزو دارد قرض‌های پدر را پرداخت کند و دیگری به عشق داشتن موتور روز می‌گذراند. دیگری آرزو دارد نقاشی بزرگ شود و پسری دیگر آرزومند داشتن موتوری کوچک است. یکی آرزومند داشتن کار برای خود وپدر می‌باشد و کودکی دیگر برای مادر آرزومند داشتن یک آرایشگاه است.

مدرسه دختران و پسرانه صبح رویش در مجاورت یکدیگر هستند و حدفاصل آنها یک آشپزخانه مشترک است. پسران 220 عضو صبح رویش هستند و دختران 196 عضو آن هستند.

کودکان کار برای دخترها اما با مشکلاتی متفاوت هم همراه است. جنس کار در بیرون خانه و بودن در معرض آسیب‌های اجتماعی برای کودکان جفایی است که در جامعه با آن مواجه هستیم، اما این جفا برای کودکان دختر بیشتر خطرآفرین و مشکل‌ساز است.

مدرسه دختران صبح رویش دارای فضایی شادتر و البته دخترانه است. در این مدارس اختصاصی سعی شده است کودکان کار با بازی و روشهای تعاملی برای سوادآموزی همراه باشند.

حتی برخی تجهیزات موجود در این مدرسه هم در جای خود قابل توجه است. در سالن‌ها صندلی‌هایی قرار داده شده است که ترکیبی است از دو لاستیک مستعمل خودرو که بر رویشان طنابهایی گره خورده، نشیمنگاهی درست کرده اند که با رنگ‌آمیزی مناسب، حکایت از توجه به خلاقیت کم‌هزینه و کاربردی دارد.

کودکان کار دختر هم در این مدرسه دیوار آرزوهایی دارند که برای نهادهای ولخرج و کم‌بازده و البته خیرین متمول عالی‌همت اقدامی در دسترس است و ناچیز.

یکی آرزومند سلامتی پدر مریض است. ثریا خواستار داشتن خواهری و یکی تبلت. عاطفه آرزو دارد بابا شفا یابد و مادر سر کار نرود. حمیرا هم آرزومند آن است که معلم شود.

بر اساس آنچه مهدی زرین‌کمر می‌گوید در تهران چیزی حدود 3هزار کودک کار داریم و از این میان تنها 450 کودک در دو مدرسه ابتدایی و یک مدرسه راهنمایی صبح رویش جذب شده‌اند و برای قریب به 2500 کودک تهرانی کار، همچنان برنامه‌ریزی نشده است.

زرین‌کمر معلم‌های این مدرسه را با مدارس عادی هم متفاوت می‌داند و می‌گوید: شیوه تدریس و روش و تفکر معلمان در اینجا با سایر مدارس فرق دارد. هفته‌ای چندبار برای معلم‌هایمان جلساتی می‌گذاریم تا با آنها روش برخورد و مواجهه با دانش‌آموزان را بررسی کنیم.

کودکان کار حالا سالهای سال است که چهره‌های خسته و دست‌های روغنی و ترک خورده‌شان در آجرپزی‌ها، خیاط‌خانه‌ها و مکانیکی‌ها تکرار می‌شود. بخشی از اینها در کلیپ‌هایی که در مدرسه صبح رویش تهیه شده و پخش می‌شود قابل دیدن است.

حالا اما دو سالی است که از مهر 94 برخی کودکان در دو مدرسه دخترانه و پسرانه صبح رویش مشغول شده‌اند. کودکانی که حضور برخی‌شان در مدرسه با دمپایی‌های مندرس و پاهایی بی‌جوراب چندان برای دانش‌آموزان و کادر مدرسه غریب نیست.

حال در این دوسال کادر مدرسه تلاش نموده‌اند تا کودکی را به کودکان کار بازپس دهند. برپایی جنگ شادی و جشنواره حرفه‌آموزی کودکان و ارائه خدمات پزشکی و درمانی بخشی از این تلاش‌هاست.

محمدحسن داودی مدیرعامل موسسه صبح رویش است. او با تاکید بر ضرورت دست به جیب بودن و مزدده شدن کودکان کار به جای مزدبگیر بودن از برنامه‌ریزی برای برپایی جشنواره حرفه‌آموزی در ماه رمضان گذشته و 30شب برنامه خبر می‌دهد.

در 30شب و با تعریف 35حرفه برای حدود 3 تا 4هزار کودک در میدان هرندی جشنواره حرفه‌آموزی برگزار شده است تا کودکان با حرفه‌اموزی و کسب و کار و درآمد از کار آشنا شوند و لذت آن را درک کنند.

شیرینی و کیک پزی، نانوایی، پیتزاپزی، آتش‌نشانی، لوله‌کشی، بنایی، آبمیوه و بستنی و .... بخشی از آموزش‌هایی است که در این شب‌ها به کودکان این منطقه ارائه شده تا آنها بتوانند در امر کارآموزی و حرفه‌آموزی تجربه‌ای شیرین داشته باشند.

به گفته محمدحسن داودی در این مدارس صبح رویش موضوع ورزش هم جدی گرفته شده است. به پسرها ورزش‌های رزمی و خشن ارائه نمی‌شود، اما به دختران برای بهره‌مندی از قدرت بازدارندگی در جامعه پرآسیب ورزش‌هایی از جمله راگبی و جوجیتسو آموزش داده می‌شود.

اما مدرسه راهنمایی صبح رویش که از امسال کار خود را آغاز کرده است، با مدارس ابتدایی تفاوتی جدی دارد. رویکرد اصلی در این مدرسه کارآموزی و حرفه‌آموزی به کودکان کار است. سن و سال این کودکان و تجربه آنها در کار توانسته است آنها را برای ورود به کاری جدی‌تر در جامعه آماده کند. این کودکان کار که کودکیشان در سرچهارراه‌ها و کارگاه‌ها به سرعت باد بی‌آنکه فرصت کودکی بیابند گذشته است حالا هر یک اندیشمندی در حوزه کسب و کارند.

محمدحسن داودی از علاقمندی این کودکان در کسب و کار و درآمد و ایده‌های آنها در ارزش‌افزوده کرده حاشیه سود کارها می‌گوید. در این مدارس آموزش ساخت تراریوم و تولید قارچ از اتفاقات خوبی است که رخ داده است. حالا هم بخشی از نگهداری گلها و درختان این مدارس توسط همین کودکان محقق می شود.

این مدرسه روزانه حالا شاهد تولید قارچ است و دانش‌آموزان پیشنهادات خوبی برای گذر از مرحله فله‌فروشی و بهره‌مندی از فروش با بسته‌بندی و ارزش افزوده بیشتر دارند. پیشنهاداتی که گاهی معلمها و مدیران این مجموعه را هم متحیر می‌کند.

در فرآیند کارآموزی و حرفه‌آموزی تلاش شده است که «کودکان کار» به «کودکان کارآفرین» تبدیل شوند. و در این میان کلیدواژه «رزق حلال» در عمل برای آنها تبیین شود.

اگرچه تلاش‌ها در این مجتمع بسیار قابل تقدیر است اما به نظر می‌رسد تمرکز بیشتر بر تهیه چارچوبی رفتاری  و تربیتی وآموزشی در مواجهه با کودکان کار برای بازگرداندن کودکی به آنها و دست‌گیری از آنها تا شدن به بزرگی باعزت و سلامت و مهربان رویکردی باشد که بدون تعجیل برای گسترش کار و توجه ویژه‌تر به عمق بخشیدن به چارچوب‌های علمی و تربیتی در این مسیر می‌تواند کمک شایانی برای آینده بهتر برای کودکان کار باشد. کودکانی که حالا ودر دو مدرسه ابتدایی و یک مدرسه راهنمایی 450 نفرشان زیر سایه مهر صبح رویش هستند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *