دشمن زمینگیر شده است
فهم این که چرا ایران وارد بحران سوریه و عراق شد کار سختی نیست، اما هستند افرادی که یا درک پایینی دارند یا این که نمی خواهند بفهمند.
به گزارش گروه سیاسی ، اگر به خاطر داشته باشید، در بحرانی که با انتخابات ریاست جمهوری 88 در کشور ایجاد شد، معترضین فتنه گر ابتدا بر روی تقلب در انتخابات متمرکز شدند، اصرار بیجا و غیر قانونی آنها که بدون سند و مدرک پیگیری می شد، با اعتراف سران و دست اندرکاران فتنه از تقلب به تخلف تقلیل پیدا کرد، اما به موضوع دیگری تبدیل شد.
فتنه گران پس از آن که در ایجاد شبهه میان مردم با ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری شکست خوردند، به موضوع خیزش های اسلامی در منطقه پرداختند، پروژه ای که غرب علیه خیزش اسلامی مردم آغاز کرد تا انقلاب مردم کشورهای اسلامی را به بیراهه بکشاند.
با توجه به شرایطی که به خاطر فتنه 88 در ایران شکل گرفته بود، غرب و آمریکا برای اجرای یک انقلاب مخملی و رنگی در ایران فضا را آماده دیدند.
شعارهای فتنه گران تغییر کرد، اتاق فکر داخلی و خارجی، شعارهایی در ضدیت با جبهه مقاومت را رواج داد.
«نه عزه نه لبنان» یکی از شعارهایی بود که فتنه گران پس از دروغ بزرگ تقلب سر دادند. مخالفت با دولت سوریه هم از سیاست هایی بود که در میان فتنه گران رواج پیدا کرد.
نکته جالب ماجرا این است که اندک معترضین در سوریه هم شعارهای مشابهی سر می دادند.
«لا ايران، لا حزب الله» اين شعاري بود كه از سوي معدود اغتشاشگران سوري داده می شد. شعار عليه ايران و حزب الله لبنان از ابتداي آشوب هاي سوريه از سوي اغتشاشگران سر داده مي شد.
هماهنگی میان فتنه گران درایران و سوریه از یک پروژه خطرناک خبر می داد، پروژه ای که جبهه مقاومت اسلامی را نشانه رفته بود.
چنین اقدامی از سوی فتنه گران دو کشور را چگونه می توان تحلیل کرد جز این که آن را حمایت از رژیم صهیونیستی و فتنه را به سود رژیم اسرائیل بدانیم که جز این هم نیست.
تضعیف جبهه مقاومت به ویژه حزب الله لبنان از آرزوها و برنامه های بزرگ آمریکا در منطقه است و حمایت از حزب الله و کشورهای محور مقاومت استراتژی جمهوری اسلامی است.
در واقع وجود حزب الله و سوریه بشار اسد، خاکریز ها را کیلومترها از قلب تپنده جهان اسلام و رهبری جبهه مقاومت دورتر ساخته است.
سوریه پل ارتباطی میان ایران و حزب الله است، از دست دادن این پل، قطع ارتباط ایران با کشورهای جبهه مقاومت را به همراه خواهد داشت.
جنگ در سوریه به همین خاطر شکل گرفت تا با تجزیه این کشور، همپیمانی به نام سوریه در غرب آسیا برای ایران وجود نداشته باشد.
در چنین شرایطی بود که فتنه گران سبز شعار علیه جبهه مقاومت سردادند و از کمک های ایران به سوریه و لبنان برای مقابله با فتنه مشترکی که علیه هر سه شکل گرفته بود، انتقاد کرده و خواهان قطع آن شدند.
یا شعور سیاسی آنها در همین اندازه بوده که چنین خواسته و شعاری را پیگیری می کردند، یا این که با آگاهی آن را مطالبه داشتند.
اینگونه افراد بدون توجه به عواقب چنین سیاستی از تبعات آن با خبر یا بی خبر، هر دو حالت برای ایران تفاوتی نداشت چون نتیجه آن درگیر شدن مستقیم ایران و رو در رو با گروه های تروریستی تکفیری وهابی در مرزها و حتی داخل مرزهای کشور بود.
بدون شک پس از آن که کار سوریه و لبنان پایان می یافت، تروریست های وهابی صهیونیستی به سراغ ایران می آمدند.
اما این سودای پلید، با حضور ایران به دست نیامد، اگر ایران به یاری سوریه نمی رفت و در عراق هم حضور نمی یافت، قافیه را باخته بود، اما بودند خشک مغزان یا بهتر بگوییم معاندانی که از این نقش آفرینی، خشمگین بودند.
اما همانهایی که با نقش آفرینی ایران در بحران غرب آسیا مخالف بودند و علیه آن شعار سر می دادند، اکنون به خاطر همان حضور و نفوذ، از امنیت داخلی برخوردارند، کافی است کشورهای همسایه را ببینند آنگاه اگر منصف باشند نه مغرض و معاند، پی به حقانیت اقدامی که جمهوری اسلامی ایران در منطقه انجام داده خواهند برد.
مدافعان حرم که اکنون ده ها شهید را تقدیم کرده اند، در واقع مدافعان اسلام و ایران هستند، آنها مانند زمانی که رزمندگان در جبهه های دوران دفاع مقدس به دفاع از ایران اسلامی شتافتند و دشمن را از خاک کشور بیرون کردند، اکنون آن سوی مرزها دست به چنین کاری زده اند.
نبردی که در منطقه آغاز شده و سال هاست که ادامه دارد، جنگ میان اسلام آمریکایی – انگلیسی با اسلام ناب محمدی (ص) و علوی است.
هدف گروه های تکفیری مرکزیت اسلام ناب یعنی ایران است، جمهوری اسلامی با کشتار و فجایعی که تکفیری ها با حمایت های گسترده آمریکا، اسرائیل، آل سعود و ترکیه مرتکب می شوند، مخالف است.
حدیثی از امیر مومنان علی (ع) را برایتان می آوریم که می فرمایند؛«نادان کسی است که بگذارد دشمن در خانه او با او درگیر شود.»
و ایران بر اساس همین حدیث امیر مومنان اقدام کرده و با دشمن در خانه خود درگیر نشده است.
آنهایی که در فتنه 88 شعار نه عزه نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند، نادانی را به کمال رسانده بودند، اگر ایران در سوریه و عراق حاضر نمی شد و از حزب الله لبنان حمایت نمی کرد، همین فتنه گران اکنون سرنوشت نامعلومی در انتظارشان بود!
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار خانوادههای هفت شهید مدافع حرم از تکاوران شجاع ارتش فرمودند؛«اگر جلوی بدخواهان و فتنهگران که دستمایهی دشمنی آمریکا و صهیونیسم هستند، در آنجا گرفته نمیشد، باید در تهران و فارس و خراسان و اصفهان جلوی آنها را میگرفتیم. اینها دشمن را زمینگیر کردند.»
و در پایان باید به این نکته هم توجه داشت که، سایه جنگ آن هم از جنس جنگ سوریه و عراق به خاطر رشادت های نیروهای مسلح کشورمان در این دو کشور از سر ایران برداشته شد، توافق هسته ای که ادعا می شود خطر تهدید جنگ را بر طرف کرد، توان چنین کاری را در وجود خود ندارد، چرا که هنوز مهمترین بخش آن اجرا نشده است.
انتهای پیام/
فتنه گران پس از آن که در ایجاد شبهه میان مردم با ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری شکست خوردند، به موضوع خیزش های اسلامی در منطقه پرداختند، پروژه ای که غرب علیه خیزش اسلامی مردم آغاز کرد تا انقلاب مردم کشورهای اسلامی را به بیراهه بکشاند.
با توجه به شرایطی که به خاطر فتنه 88 در ایران شکل گرفته بود، غرب و آمریکا برای اجرای یک انقلاب مخملی و رنگی در ایران فضا را آماده دیدند.
شعارهای فتنه گران تغییر کرد، اتاق فکر داخلی و خارجی، شعارهایی در ضدیت با جبهه مقاومت را رواج داد.
«نه عزه نه لبنان» یکی از شعارهایی بود که فتنه گران پس از دروغ بزرگ تقلب سر دادند. مخالفت با دولت سوریه هم از سیاست هایی بود که در میان فتنه گران رواج پیدا کرد.
نکته جالب ماجرا این است که اندک معترضین در سوریه هم شعارهای مشابهی سر می دادند.
«لا ايران، لا حزب الله» اين شعاري بود كه از سوي معدود اغتشاشگران سوري داده می شد. شعار عليه ايران و حزب الله لبنان از ابتداي آشوب هاي سوريه از سوي اغتشاشگران سر داده مي شد.
هماهنگی میان فتنه گران درایران و سوریه از یک پروژه خطرناک خبر می داد، پروژه ای که جبهه مقاومت اسلامی را نشانه رفته بود.
چنین اقدامی از سوی فتنه گران دو کشور را چگونه می توان تحلیل کرد جز این که آن را حمایت از رژیم صهیونیستی و فتنه را به سود رژیم اسرائیل بدانیم که جز این هم نیست.
تضعیف جبهه مقاومت به ویژه حزب الله لبنان از آرزوها و برنامه های بزرگ آمریکا در منطقه است و حمایت از حزب الله و کشورهای محور مقاومت استراتژی جمهوری اسلامی است.
در واقع وجود حزب الله و سوریه بشار اسد، خاکریز ها را کیلومترها از قلب تپنده جهان اسلام و رهبری جبهه مقاومت دورتر ساخته است.
سوریه پل ارتباطی میان ایران و حزب الله است، از دست دادن این پل، قطع ارتباط ایران با کشورهای جبهه مقاومت را به همراه خواهد داشت.
جنگ در سوریه به همین خاطر شکل گرفت تا با تجزیه این کشور، همپیمانی به نام سوریه در غرب آسیا برای ایران وجود نداشته باشد.
در چنین شرایطی بود که فتنه گران سبز شعار علیه جبهه مقاومت سردادند و از کمک های ایران به سوریه و لبنان برای مقابله با فتنه مشترکی که علیه هر سه شکل گرفته بود، انتقاد کرده و خواهان قطع آن شدند.
یا شعور سیاسی آنها در همین اندازه بوده که چنین خواسته و شعاری را پیگیری می کردند، یا این که با آگاهی آن را مطالبه داشتند.
اینگونه افراد بدون توجه به عواقب چنین سیاستی از تبعات آن با خبر یا بی خبر، هر دو حالت برای ایران تفاوتی نداشت چون نتیجه آن درگیر شدن مستقیم ایران و رو در رو با گروه های تروریستی تکفیری وهابی در مرزها و حتی داخل مرزهای کشور بود.
بدون شک پس از آن که کار سوریه و لبنان پایان می یافت، تروریست های وهابی صهیونیستی به سراغ ایران می آمدند.
اما این سودای پلید، با حضور ایران به دست نیامد، اگر ایران به یاری سوریه نمی رفت و در عراق هم حضور نمی یافت، قافیه را باخته بود، اما بودند خشک مغزان یا بهتر بگوییم معاندانی که از این نقش آفرینی، خشمگین بودند.
اما همانهایی که با نقش آفرینی ایران در بحران غرب آسیا مخالف بودند و علیه آن شعار سر می دادند، اکنون به خاطر همان حضور و نفوذ، از امنیت داخلی برخوردارند، کافی است کشورهای همسایه را ببینند آنگاه اگر منصف باشند نه مغرض و معاند، پی به حقانیت اقدامی که جمهوری اسلامی ایران در منطقه انجام داده خواهند برد.
مدافعان حرم که اکنون ده ها شهید را تقدیم کرده اند، در واقع مدافعان اسلام و ایران هستند، آنها مانند زمانی که رزمندگان در جبهه های دوران دفاع مقدس به دفاع از ایران اسلامی شتافتند و دشمن را از خاک کشور بیرون کردند، اکنون آن سوی مرزها دست به چنین کاری زده اند.
نبردی که در منطقه آغاز شده و سال هاست که ادامه دارد، جنگ میان اسلام آمریکایی – انگلیسی با اسلام ناب محمدی (ص) و علوی است.
هدف گروه های تکفیری مرکزیت اسلام ناب یعنی ایران است، جمهوری اسلامی با کشتار و فجایعی که تکفیری ها با حمایت های گسترده آمریکا، اسرائیل، آل سعود و ترکیه مرتکب می شوند، مخالف است.
حدیثی از امیر مومنان علی (ع) را برایتان می آوریم که می فرمایند؛«نادان کسی است که بگذارد دشمن در خانه او با او درگیر شود.»
و ایران بر اساس همین حدیث امیر مومنان اقدام کرده و با دشمن در خانه خود درگیر نشده است.
آنهایی که در فتنه 88 شعار نه عزه نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند، نادانی را به کمال رسانده بودند، اگر ایران در سوریه و عراق حاضر نمی شد و از حزب الله لبنان حمایت نمی کرد، همین فتنه گران اکنون سرنوشت نامعلومی در انتظارشان بود!
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار خانوادههای هفت شهید مدافع حرم از تکاوران شجاع ارتش فرمودند؛«اگر جلوی بدخواهان و فتنهگران که دستمایهی دشمنی آمریکا و صهیونیسم هستند، در آنجا گرفته نمیشد، باید در تهران و فارس و خراسان و اصفهان جلوی آنها را میگرفتیم. اینها دشمن را زمینگیر کردند.»
و در پایان باید به این نکته هم توجه داشت که، سایه جنگ آن هم از جنس جنگ سوریه و عراق به خاطر رشادت های نیروهای مسلح کشورمان در این دو کشور از سر ایران برداشته شد، توافق هسته ای که ادعا می شود خطر تهدید جنگ را بر طرف کرد، توان چنین کاری را در وجود خود ندارد، چرا که هنوز مهمترین بخش آن اجرا نشده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *